پدرش تاجر آذربایجانی و مادرش از خانواده سرداران بزرگ گرجستان بود که از فرهنگ روسی- قفقازی تغذیه شده بود و به سه زبان گرجی، روسی و ترکی عثمانی سخن میگفت. خاله و مادرش به زبان گرجی با یکدیگر صحبت میکردند و پدر و مادرش به زبان ترکی، دایهای روس داشت که به روسی با او حرف میزد و پدرش نیز اصرار داشت که با پسرش فارسی سخن بگوید. علاوه بر این به مدرسهای فرانسهزبان رفت و زبان فرانسه را بسیار زود آموخت. در سوییس، انگلیس و فرانسه درس خواند و شاگرد هانری کُربَن بود. با توجه به چنین شرایط و محیطی، داریوش شایگان با فرهنگ و زبان های مختلف در ارتباط بود.
وی در دهه های ۴۰ و ۵۰ خورشیدی با انتشار ۲ کتاب آسیا در برابر غرب و بتهای ذهنی و خاطره ازلی از چهره های معروف موجی بود که در ۲ دهه آخر رژیم پهلوی به گرایش بازگشت به سنت و هویت معروف شد و در آماده کردن زمینه های نظری و فرهنگی انقلاب اسلامی نقشی موثر داشت.
آسیا در برابر غرب
کتاب آسیا در برابر غرب شامل ۲ بخش است: در نخستین بخش آن با عنوان نیهیلیسم و تاثیر آن بر تقدیر تاریخی تمدن های آسیایی به موضوعات و مسایلی چون؛ تقدیر تاریخی و آثار بروز غرب زدگی جمعی در آسیا، دوره فطرت، تفکر بی محمل و هنر بی جایگاه و رفتارهای ناهنجار می پردازد.
در دومین بخش از کتاب با نام موقعیت تمدن های آسیایی در برابر سیر تطور تفکر غربی مقوله هایی همچون ارتباط نداشتن تمدن های آسیایی با یکدیگر، کانون های بزرگ فرهنگ آسیایی، آیین رهایی و تفکر فلسفی، جمال حق و نبوغ انسان و ... مورد بررسی قرار گرفته است. در این اثر وی مفهوم غرب زدگی جلال آلاحمد را گسترش داد و فهمی عمیق از مسایلی را ارایه کرد که مواجهه انسانهای جهان سوم با هژمونی فرهنگ غربی را در بر میگرفت.
شایگان در این کتاب به تحلیل وضعیت کشورهای شرقی در مقابل تجدد در دنیای امروز میپردازد. کتابی که شایگان در مقدمه آن عنوان می کند که بستر تحول تفکر غربی است که سیری منظم از زبر به زیر، از تفکر شهودی به جهانبینی تکنیکی، از آخرتنگری و معاد به تاریخپرستی داشته است. حکم کردن به اینکه این تطور در جهت پیشرفت بوده یا سقوط، وابسته به دیدی است که ما از تاریخ و سرنوشت بشریت داریم. تمدنهای آسیایی در وضع کنونیشان، در دوره فترتند، دانستن اینکه این دوره فترت چگونه است و چه ماهیتی دارد، موضوعی است که شایگان در این کتاب به آن پرداخته است. به همین دلیل هم در این کتاب بر ضرورت نگاه فلسفی نسبت به غرب اشاره دارد و به تفاوت های هستی شناختی و معرفت شناختی میان غرب و شرق تاکید می کند، منتها رویکرد فلسفی او نه همچون احمد فردید یکسره تجددستیزانه است و نه همچون سید حسین نصر به بازگشتی بدون قید و شرط به سنت فرا می خواند.
غربزدگی همراه با بیگانگی از خودمان است
شایگان میگفت، مدرنیته ما را دچار اسکیزوفرنی یا روانگسیختگی کرده است زیرا مدرنیته نظام ارزشی خود را بر ما تحمیل می کند و ما در میان ۲ جهان بیگانه از یکدیگر به سر میبریم. غربزدگی نه فقط جهل نسبت به غرب و ناآگاهی به تقدیر تاریخی خودمان است، بلکه همراه با بیگانگی از خودمان نیز است. او خطری را احساس میکرد و هشدار میداد که در برابر فرهنگ غرب که به مهاجمترین وجه هستی ما را تهدید میکند، ما حق سکوت نداریم(۱).
شرق و در اینجا به خصوص ایرانی ها باید حافظ میراث فرهنگی خود در برابر تهاجم فرهنگی غرب باشند. در این میان، امروزه طبقهای که کم و بیش حافظ امانت پیشین ما است و هنوز علی رغم ضعف بنیه، گنجینههای تفکر سنتی را زنده نگاه میدارد، حوزههای علمی اسلامی قم و مشهد است(۲).
تفکر غربی در حال زوال میراث معنوی تمدنهای آسیایی بود
شایگان میگفت، غور چندین ساله ما در ماهیت تفکر غربی که از لحاظ پویایی، تنوع، غنای مطالب، قدرت مسحورکننده، پدیدهای تک و استثنایی بر کره خاکی است ما را به این امر آگاه ساخت که سیر تفکر غربی در جهت بطلان تدریجی جمله معتقداتی بوده است که میراث معنوی تمدنهای آسیایی را تشکیل میدهد(۳). بنابراین موجودی به نام تفکر غربی با ماهیتی خاص در حال زوال میراث معنوی تمدنهای آسیایی بود. یکی از ویژگیهای فلسفه غربی شأن پرسشگری اوست در حالی که در عرفان اسلامی خدا پرسشگر و آدمی پاسخگوست(۴). غرب عقل را جایگزین وحی کرد و بدین ترتیب راه نفی همه ارزشهای متافیزیکی را گشود(۵).
سکولاریسم غربی به انحطاط فرهنگ، غروب خدایان، مرگ اسطورهها و سقوط معنویت منتهی شده است(۶) اما در شرق عالم هستی هرگز دنیوی نشده، طبیعت نیز از روحی که بر آن بود جدا نگشت و تجلیات فیض الهی از صحنه عالم روی بر نتافت(۷).
روشنفکران شرقی و غرب
به نظر شایگان تفکر مغرب زمین چهار مرحله نزول یابنده روح را پشت سر نهاده است: ۱- نزول از بینش شهودی به تفکر تکنیکی. ۲- نزول از صور جوهری به مفهوم مکانیکی. ۳- نزول از جوهر روحانی به سوائق نفسانی. ۴- نزول از غایت اندیشی و معاد به تاریخ پرستی(۸).
او بر این باور بود که روشنفکران شرقی به جای آن که از دام مدرنیزاسیون غربی بگریزند، گمان کردند که میتوانند در عین حفظ هویت فرهنگی خود، تکنولوژی مدرن غربی را از آن خویش سازند و از آن استفاده کنند اما نمی توان گفت ما تکنیک را میپذیریم و از عوامل مضمحل کننده آن میپرهیزیم زیرا تکنیک خود حاصل یک تحول فکری و نتیجه یک سیر چند هزار ساله است(۹).
تمدنهای آسیایی نسبت به هم بیگانه شدهاند
شایگان معتقد است که تمدن های آسیایی نه تنها هیچگونه سنخیتی با آخرین وجه نیهیلیسم غربی ندارند بلکه درست در جبهه مخالف و مقابل آنجا گرفته اند. برای نمونه دیدی که ما ایرانیان از مبدا، طبیعت و انسان داشتهایم در اساس به مراتب نزدیکتر به دید یک هندو، یک پیرو آیین تائو و یک بودایی است تا یک مارکسیست یک پوزیتیویسم و یا هر پیرو مکتب و ایدئولوژی های جدید غرب(۱۰).
به همین دلیل هم می گوید که در هر پرسش اساسی مربوط به تقدیر تاریخی دیگر تمدنهای آسیایی کم و بیش همصدا هستند و اگر به این وابستگی تقدیری توجهی نمی کنند، علتش این است که این تمدن ها نسبت به هم بیگانه شدهاند و یکدیگر را از دید غربی می نگرند. اگر برخی از این تمدن ها مانند ژاپن نسبت به دیگران جهش چشمگیر داشته اند، این جهش تا آنجا که مربوط به تکنولوژی و فنون جدید است، غربی بوده نه ژاپنی. بنابراین هویت راستین ژاپن همان اندازه در خطر نابودی است که هویت هندوان و ایرانیان. (۱۱)
او تنها فرد در آسیا در دوران اخیر و آن هم شاید به نحوی ناآگاه به این خطر پیبرد را گاندی می داند و معتقد است، علت اینکه یک هندو این مطلب توجه کرد تصادفی نیست. هند به یک اعتبار آخرین ذخیره عظیم و معنویت آسیایی است و علی رغم گرفتاریهای لاینحلی که این کشور با آن روبروست هنوز هم دم فیاض پاکبازان کهن این سرزمین در دل تودههای آن کشور زنده است. (۱۲)
سرانجام
داریوش شایگان از نظریهپردازان مهم در زمینه پیوندها و ارتباطات میان اندیشههای شرقی به خصوص هویت ایرانی و مفاهیم غربی بود و آثارش هم به زبان فارسی و هم به زبان فرانسه از کتابهای مهم در زمینه فلسفه شرق و غرب و همچنین ادبیات به شمار میرود. سرانجام این فیلسوف ایرانی به علت سکته مغزی در ۲ فروردین ۱۳۹۷ خورشیدی در بیمارستان فیروزگر تهران در ۸۳ سالگی چشم از جهان فروبست.
منابع
۱- شایگان، داریوش. آسیا در برابر غرب، ص ۲۹۶.
۲- همان، ص ۲۹۶.
۳- شایگان، داریوش. دین و فلسفه علم در شرق و عرب. الفبا، تهران، دوره اول، شماره ۶، ص ۱۰۹.
۴- همان، ص ۱۰۷.
۵- همان، ص ۱۰۸.
۶- آسیا در برابر غرب، امیر کبیر، ص ۳.
۷- دین و فلسفه علم در شرق و عرب، ص ۱۰۸.
۸- آسیا در برابر غرب، صص ۴۸، ۴۷.
۹- همان، ص ۴۶.
۱۰- همان، ص ۹.
۱۱- همانجا.
۱۲- همان، ص ۱۰.
نظر شما