رامتین خداپناهی اصالتش به خطه شمال ایران بازمیگردد. این هنرپیشه سال ۱۳۵۰ در خانواده ای هنردوست در گرگان به دنیا آمد. پدر او استاد ویولن و پیانو است. خداپناهی مدرک کارشناسی اش را در رشته نمایش گرایش بازیگری در سال ۱۳۷۸ گرفت و از همان زمان به صورت حرفه ای وارد عرصه بازیگری شد.
این بازیگر تاکنون در فیلم و سریال های مختلفی جلوی دوربین رفته است. او در فیلم های ارتفاع پست، خاک و آتش، مزرعه پدری، صبحانه ای برای دو نفر، کوچولوی خوش شانس، سنگ کاغذ قیچی، قند تلخ، محرمانه تهران، راه بهشت، دوازده صندلی و کروکودیل بازی کرده است. هنرنمایی این بازیگر را در مجموعه های تلویزیونی ای همچون تا صبح، به خاطر من، برای آخرین بار، پیله های پرواز، معصومیت از دست رفته، مریم مقدس، گسل، پریا و رهایی نیز دیده ایم.
خداپناهی جزو بازیگرانی است که در سریال تاریخی، عاشقانه و ملودرام «بانوی عمارت» به کارگردانی عزیزالله حمیدنژاد حضور دارد. این سریال به مقطعی از دوران قاجار تمرکز دارد و در خلال آن به ترور ناصرالدین شاه نیز می پردازد. در این سریال، خداپناهی نقش میرزا اسد را برعهده دارد.
هم اکنون سریال بانوی عمارت از شبکه آی فیلم در حال پخش است. به همین بهانه با رامتین خداپناهی گفت و گویی کرده ایم که در ادامه از نظر شما نیز میگذرد.
نقش میرزا اسد در سریال بانوی عمارت را چقدر دوست داشتید؟
با این نقش خیلی زیاد ارتباط برقرار کردم و دوستش داشتم، اگر این چنین نبود حتماً آن را بازی نمی کردم. البته نمی شود یک نقش را از کلیت سریال جدا کنیم و به تنهایی درباره آن نظر بدهیم. مجموعه ای از علاقمندی من نسبت به نقش، کارگردان و مسائل دیگر، همه و همه در کنار یکدیگر باعث شدند که این نقش را قبول کنم و از آن لذت ببرم.
بازی در سریال های تاریخی چه دشواری هایی برای بازیگر دارد و این کار چه چالش هایی برای شما به عنوان بازیگر داشت؟
سریال های تاریخی چالش های خاص خودشان را دارند. یکی از مسائلی که باعث سختی کار می شود این است که این نقش ها را معمولاً در اطرافمان پیدا نمی کنیم. البته رویدادها به یک شکل است اما شخصیت ها کمی متفاوت هستند. به طور کلی، فکر می کنم کار بازیگر در سریال های تاریخی برای رسیدن به شمایل نقش، ریتم بدنی و بیانی و پاسخگویی به رویدادهای محرک نقش کمی سخت است. دلیلش هم نبود ما به ازای بیرونی نقش در اطرافمان است.
از چه راهکارهایی برای نزدیک شدن به نقش میرزا اسد استفاده کردید؟
از مطالعه تاریخی بهره بردم. البته این مطالعات به ادراک کمک می کند نه به احساس. کار یک بازیگر این است که ادراک را به احساس تبدیل کند. دیدن سریال هایی مانند «هزاردستان» به من کمک کرد تا بتوانم به نقش میرزا اسد نزدیک شوم. زمانی که مشغول سریال بانوی عمارت بودم، بارها و بارها سریال هزاردستان را دیدم. اگرچه در هزاردستان از دوبله استفاده شده بود، اما سعی می کردم به ریتم بیانی بازیگران توجه داشته باشم. اصولا سعی می کنم با خواندن کتاب های تاریخی بخش ادراکات خودم را به عنوان یک بازیگر تقویت کنم. به ویژه تاریخ معاصر می خوانم. سعی می کنم بخوانم، بدانم و بشناسم. این علاقمندی من به درک تاریخ باعث می شود که بتوانم در آثار تاریخی حضور داشته باشم و نقش ها را ایفا کنم.
به نظر شما چرا مردم بانوی عمارت را دوست داشتند؟
باید به یاد داشته باشیم که بانوی عمارت با ۲۰ الی ۲۵ درصد از بودجه ای که برای کارهای تاریخی داده می شود، ساخته شد. در زمان ساخت این سریال ما واقعاً با مشکل مالی مواجه بودیم و کار سه بار به خاطر همین موضوع تعطیل شد. تمام عوامل با کمترین دستمزد کار کردند. در این سریال پول های کثیف و میلیاردی، باند و مافیا وجود نداشت. همه با عشق کار کردند. نظر من این است که پول، کار خوب نمی سازد اما کار خوب، پول می آورد. ما از طرف مردم بابت این سریال حمایت شدیم. فکر می کنم عاشقانه کارکردن عوامل باعث جذابیت آن شد.
به نظرتان بانوی عمارت چطور از آب درآمد؟
فکر می کنم من نمی توانم در این زمینه به صورت بی طرف نظر بدهم. هر نظری که بدهم متعصبانه خواهد بود، چون من جزو بازیگران این مجموعه هستم و نسبت به آن تعصب دارم. بهتر است پاسخ این سوال را بینندگان بدهند، اما به طور کلی نظرم به عنوان کسی که از این سریال فاصله گرفته این است که بانوی عمارت جزو کارهای خوب تلویزیون به شمار می رود. این سریال به لحاظ قدرت فیلمنامه، کارگردانی، تیم بازیگران، طراحی صحنه و لباس و موسیقی پروژه ای قابل توجه است.
این سریال را از آی فیلم دنبال می کنید؟
بله هر شب می بینم.
چه چیزی از این اثر نمایشی در ذهن تان مانده است؟
بانوی عمارت را دوست دارم و جزو کارهای خوب من است. هم نقش میزرا اسد را دوست دارم و هم کلیت کار را. وقتی فیلمنامه را خواندم متوجه شدم که آقای جوانمرد روی آن کار کرده اند. رویکرد جانبدارانه ایدئولوژیک نداشتند و به همین دلیل متن خیلی خوب بود. مخاطب احساس می کند که یک روایت تاریخی را در قالب درام می بیند و به همین دلیل از آن لذت می برد. این سریال با چپ، راست و میانه کاری ندارد و کاملاً بی طرف است. اگر اشتباه نکنم سه چهار سال نوشتنش طول کشید و این نشان دهنده عمق کار است. آقای حمیدنژاد هم تمام توانمندی اش را گذاشت تا فیلمنامه را به اجرا درآورد. حتی جاهایی که کم و کسری ای هم در متن بود، سعی کرد آن را جبران کند.
به نظرتان ساخت سریال های تاریخی چه ضرورتی دارد؟
در سال های آینده وقتی به پرونده تلویزیون رجوع کنیم به این کارهای فاخر می رسیم و می توانیم در برابر نسل آینده پاسخگو باشیم. مثلاً سریال هایی مانند هزاردستان، سربداران، بوعلی سینا و... همه یک پرونده تاریخی برای ما درست کرده اند که به لحاظ فرهنگی بسیار اهمیت دارد. متأسفانه حواسمان به این موضوع نیست و از کارهای تاریخی آن طور که باید و شاید حمایت نمی شود.
وقتی فیلمنامه بانوی عمارت را خواندید تصور می کردید که سریال پرمخاطبی خواهد شد؟
من بالغ بر ۲۰ سال است که در حوزه سینما و تلویزیون کار می کنم و وقتی فیلمنامه را می خوانم متوجه می شوم که قرار است چه اتفاقی بیفتد. عزیزالله حمیدنژاد را به عنوان یک کارگردان می شناختم. البته این اولین کار تاریخی او بود، ولی وقتی روزهای اول جلوی دوربینش رفتم فهمیدم که می داند چه کار می خواهد بکند. روی کاری که قرار است ساخته شود، مطالعه کرده و به کار تسلط دارد. همه عوامل این سریال می دانستند که کار خوبی ساخته می شود و ماندگار خواهد بود. فیلمنامه ۵۰ درصد کار است. وقتی متن خوبی داشته باشید و مخاطب را جذب کند، ۵۰ درصد راه را رفته اید. ۵۰ درصد بقیه به عهده کارگردان است.
به چه مدیومی علاقمند هستید؟
مدیوم برایم مهم نیست. فکر می کنم این بحث مربوط به دهه های ۵۰ و ۶۰ است نه امروز. حالا هر رسانه ای مخاطبان خاص خودش را دارد. ما در عصر سیطره تکنولوژی زندگی می کنیم. الان موبایل شما یک ابررسانه است. بسیاری از دوستان من بانوی عمارت را در گوشی هایشان می بینند و این نشان می دهد که امروز مدیوم زیاد اهمیت ندارد. الان تئاترهایی کار می شود که از فیلم ها بیشتر می فروشند. شبکه های اینترنتی جهانی سریال هایی پخش می کنند که مخاطبان بین المللی دارند و بیشتر از فیلم های بسیار بزرگ سود می کنند.
به ژانر خاصی علاقه دارید؟
بله. ژانر مورد علاقه من اکشن و پلیسی است که در سینمای ایران زیاد کار نمی شود. گاهی اوقات به سفارش نهادهای مختلف سریال های پلیسی ای می سازیم که زیاد باورپذیر نیستند. ژانر تاریخی را هم دوست دارم.
الان مشغول چه کاری هستید؟
ساخت سریال «گیلدخت» از ۲۵ آذر کلید می خورد و من هم در آن حضور دارم.
نظر شما