۱۹ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰
کد خبرنگار: 3035
کد خبر: 83624472
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

تحلیلی پیرامون تشییع پرشور شهید سلیمانی

فرصتی که نباید از دست برود

۱۹ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۰۰
کد خبر: 83624472
امیرحسین غلامزاده نطنزی
فرصتی که نباید از دست برود

تهران- ایرنا- شرکت بی‌نظیر مردم در مراسم تشییع پیکر شهید «قاسم سلیمانی» حاوی نکات ارزنده‌ای است که در صورت توجه به آن می‌توان از سد عظیم مشکلات حال حاضر کشور با اتکا به این انسجام اجتماعی گذر کرد.

یکی از مواردی که می‌تواند در بزنگاه‌های تاریخی سرنوشت یک کشور را عوض کند، ظهور چهره‌هایی است که با استفاده از قدرت و توانایی شخصی می‌توانند فعالیت‌های خارق‌العاده‌ای را رقم بزنند. اگر قدیم‌ترین چهره اساطیری ایران یعنی «کاوه آهنگر» را که در مقابله با ظلم و جور پرچم افراشت و درفش کاویانی برای ایرانیان به یادگار گذاشت، به عنوان نخستین فرد در نظر آوریم، متوجه خواهیم شد که این چهره‌ها منحصر به تاریخ اساطیری نبوده و در هر دوره‌ای و به فراخور زمان، تحولات عظیمی را ایجاد کرده‌اند؛ شخصیت‌هایی که در جامعه‌شناسی سیاسی از آن‌ها به عنوان «شخصیت فرهمند» یاد می‌شود، چیزی است که همواره وجود داشته، اما بسته به نوع نگاه حکومت به آن‌ها، قدرت اثرگذاری‌شان نیز متفاوت است.

شهادت حاج «قاسم سلیمانی» هرچند در عرصه نظامی و سیاسی می‌تواند تحلیل‌ها و واکنش‌های زیادی داشته باشد، اما آن‌چه که بیش از هر چیز از اهمیت برخوردار است، تاثیرات اجتماعی است که این شخصیت چه در زمان حیات و چه در بعد از حیاتش باید از آن به عنوان یک فرصت نادر یاد کرد.

تقویت انسجام ملی از رهگذر اقتداری فرهمند 

«ماکس وبر» جامعه‌شناس آلمانی نخستین کسی است که با مطالعه تحولات اجتماعی جوامع، وجود شخصیت «شخصیت فرهمند» را درک کرد. به عقیده وی شخصیت فرهمند متکی به جاذبه رهبرانی است که مدعی برخورداری از «تفضل» خارق العاده نیز باشند. این نوع از اقتدار ماهیتاً ناپایدار است و تا زمانی ادامه می‌یابد که رهبر زنده است، او فره ایزدی‌اش را حفظ کرده و مردم نیز به تفضل او اعتقاد دارند. وجود چنین شخصیتی به صورت ناب تا زمانی ادامه دارد که او زنده است و از آن جا که قابل تکرار در وجود شخص دیگری نیست، به آینده نیز تسری نمی یابد.

اما باید گفت چنین شخصیتی که مردم نیز به تفضل او اعتقاد دارند، چه در زمان حیات و چه در بعد از حیات، به دلیل برجای گذاشتن میراث گرانبهای خود، قدرت اثرگذاری قابل توجهی دارد. این افراد فرصت‌هایی را ایجاد می‌کنند که در سطح ملی بی‌نظیرند. وجود شخصیتی چون امام خمینی (ره) در دهه ۴۰ شمسی و حضور«قاسم سلیمانی» در دهه ۸۰ و ۹۰ در شکل‌گیری مناسبات ملی و منطقه‌ای، نمونه‌ای از این دست به شمار می‌آیند.

آخرین نظرسنجی انجام شده از سوی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در آذر ۹۸ می‌گوید میزان مشارکت مردم در کنش‌های سیاسی و اجتماعی نظیر انتخابات که در طول سال‌های پس از انقلاب چشمگیر بوده، در صورت شکل‌نگرفتن تحولی جدی مسیر سراشیب را می‌پیماید که این امر ناشی از سرخوردگی تحت تاثیر عوامل مختلف است. 

حضور میلیونی مردم برای شرکت در تشییع سردار شهید فارغ از هرگونه گرایش سیاسی بدون بروز کوچک‌ترین وجه افتراق، نشان می‌دهد که اگرچه فقدان فرمانده بی‌مانندی چون سردار سلیمانی خسرانی بزرگ است اما سلوک و شخصیت سلیمانی در فرهنگ و نظام معانی ایران و مسلمانان سبب شد تا به گفته برخی صاحبنظران اجتماعی، بلافاصله دستاورد بزرگی چون «تقویت معجزه‌آسای انسجام ملی» بروز یابد.

میراث ارزشمند سردار

تشییع سردار سلیمانی که به تعبیر یکی از جامعه‌شناسان بزرگترین مشایعت‌ برای یک سردار در تاریخ ایران بوده است، نشانه جریان یافتن «قدرت نرم» در فرایند اقناع و ظرفیت تاثیرگذاری بر اذهان و همراه کردن افکار عمومی است.

باید در نظر داشت که «شخصیت فرهمند» قدرتی را با اتکا به قوانین پذیرفته شده به دست می‌آورد که متکی به موقعیت‌های اجتماعی فرد است. بدین ترتیب می‌توان گفت اقتدار وی ناشی از قدرتی است که از همراهی واژه «مشروعیت» در نظر عموم برخوردار است.  به گفته «ماکس وبر» کنش‌های بشر را نمی‌توان در چارچوب قوانین مطلقی چون علت و معلول تبیین کرد، لذا فهم معنای کنش‌های بشر به روشی متفاوت از روش‌های شناخته شده یا ضروری نیاز دارد. این اقتدار یکی از عناصر عمومی ساختارهای اجتماعی است که هم نماد یکپارچگی کارکردی در نظام اجتماعی است و هم آن را تحقق می‌بخشد.

در مراسم تشییع سپهبد سلیمانی نکته‌های مهم و مثبتی قرار دارد که مهمترین آن وحدت و انسجام ملی است. اگر وجود اختلاف سلیقه‌ و نظرها را ذیل مفهوم «ایرانیت» سامان دهیم، چه بسا زمینه رفع مشکلات بزرگ ایجاد شود. این مسئولیت سنگینی است بر دوش وارثان اقتدار این شخصیت فرهمند قرار گرفته و اگر به آن بی‌توجهی شود می‌تواند به همان اندازه که عامل انسجام ملی بوده به عامل تفرقه و نفاق بدل شود. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha