منطقه خاورمیانه به علت جایگاه راهبردی و اقتصادی آن همواره در مرکز توجه کشورهای اروپایی بوده است. اتحادیه اروپا به عنوان یکی از قدرت اقتصادی عمده نظام بینالملل همواره کنشگری مهم در مسائل منطقه خاورمیانه بوده است. مجاورت جغرافیایی خاورمیانه به قاره اروپا در کنار وابستگی روزافزون کشورهای اروپایی به واردات انرژی از بازارهای جهانی موجب شده تا اتحادیه اروپا در تنظیم روابط خود با مناطق خاورمیانه و خلیج فارس «توسعه روابط اقتصادی» و «امنیت سازی» با کشورهای واقع در این مناطق را در دستورکار سیاست خارجی خود قرار دهد.
بیعملی اتحادیه اروپا در حل بحرانهای خاورمیانه
برخی تحولات در منطقه خاورمیانه و در سطح بینالملل چون یکجانبه گراییهای آمریکا به ویژه در دوران ریاست جمهوری «دونالد ترامپ»، آشوب، ناامنی و بحرانهای گسترده در سراسر منطقه از جمله سوریه و عراق، افغانستان، یمن، و لیبی در کنار مسائلی چون برنامه هستهای صلح آمیز ایران فضا را برای ایفای نقش مستقل و فعال اتحادیه اروپا مهیا و این اتحادیه را با آزمون بزرگی روبرو کرد. این اتحادیه در چنین شرایطی میتواند در قامت بازیگری بی طرف به حلوفصل آنها یاری رساند تا از به خطر افتادن موازنه قوا و امنیت در منطقه که میتواند منافع امنیتی و اقتصادی اروپا را تحت الشعاع قرار دهد جلوگیری کند.
تلاش برای اصلاح سیاسی و اقتصادی کشورهای خاورمیانه در کنار احترام به حق حاکمیت آنها و تقویت همکاریهای منطقهای بین کشورهای منطقه و اتحادیه اروپا، از جمله وظایف رسمی اتحادیه اروپا و کارگروههای ویژه آن در منطقه خاورمیانه عنوان شده است. اما نگاهی به رویکردهای اتحادیه اروپا درباره بحرانهای منطقه به ویژه لیبی، سوریه، یمن، بحران در روابط کشورهای عربی متحد عربستان با قطر و موضوع برجام به روشنی گویای این واقعیت است که این اتحادیه رویکردی کاملا دوگانه نسبت به این تحولات داشته است. در شرایطی که این اتحادیه طی سالهای گذشته همواره نظام سوریه را زیر فشار قرار داده و در مبارزه با تروریسم برخوردی دوگانه داشته است، در آن سوی منطقه نه تنها در برابر حمله نظامی عربستان به یمن سکوت کرده است بلکه در بسیاری موارد از ائتلاف کشورهای عربی حمایت تسلیحاتی و لجستیکی به عمل آورده است.
اتحادیه اروپا تاکنون به طور عملی در بحران روابط عربستان و متحدان آن با قطر وارد نشده است. درباره برجام هم مقامـات ایـران بـه طـور فزاینـده از بیعملـی اتحادیــه اروپــا انتقــاد میکننــد. این اتحادیه در اجرای تعهدات خود در قبال برجام کوتاهیهای مکرری داشته و هیچ گام عملی در این زمینه برنداشته است. تصمیمگیری درباره چگونگی تعامل با تنشهای کنونی در منطقه که در نتیجه ماجراجویی های آمریکا علیه ایران رخ داده، فرصتی برای رهبران اروپا است تا نشان دهند که چه نقش نظامی برای این قاره متصور میشوند و روانه شدن پشت سر ایالات متحده اشتباه سهمگینی خواهد بود.
روزنامه «مصری الیوم» در این زمینه آورده است: کارنامه اتحادیه اروپا در خاورمیانه طی سالهای اخیر نشان میدهد که اروپا تاثیر خود بر مسائل منطقه را به تدریج از دست داده است. اروپا سازوکارهای ایدهالی برای اعمال نفوذ در مسائل منطقه ندارد. در عرصه دیپلماسی رهبران اتحادیه اروپا تلاش میکنند موضع یکسان و کارامدی را درباره سیاست خارجی به ویژه درباره کشورهای نزدیک مرزهای اروپا در پیش گیرند، اما این تلاشها نتیجه ملموسی به دنبال نداشته است. حتی بسیاری از اعضای اتحادیه اروپا درباره موضوع پناهجویان سوریه مواضع متعارضی را در پیش گرفتهاند. تنشها در لیبی هم نمونهای از تناقض میان کشورهای اروپایی را به طور آشکار نشان داده است. در حالی که این کشورها در سرنگونی نظام قذافی نقش داشتند، برای حل تنشها پس از سرنگونی نظام قذافی اقدامی انجام ندادهاند. نهادها و کشورهای اتحادیه اروپا هنوز هم نتوانسته اند بر سر گزینه ای مناسب برای حل بحران در لیبی به توافق برسند. این موضوع درباره تنش رژیم صهیونیستی و فلسطین هم در جریان است.
تارنمای اندیشکده «المستقبل» عراق نیز نوشت: منطقه خاورمیانه طی دهههای گذشته دارای اهمیت برجستهای برای کشورهای اتحادیه اروپا بوده است. اما این کشورها از قدرت تصمیمگیری و رهبری برخوردار نیستند و در بیشتر موارد در تصمیمگیریهای خود تابع دیکتههای آمریکا بودهاند. از قدرت نرم اتحادیه اروپا هم استفاده نشده است. پرونده این اتحادیه به علت همکاری با نظامهای استبدادی و نادیده گرفتن تلاشهای سیاسی و مدنی در کشورهای خاورمیانه وضعیت خوشایندی ندارد.
به نوشته المستقبل، با وجود اینکه اتحادیه اروپا ابتکار عملهای بسیاری برای حل مسائل منطقه خاورمیانه ارائه کرده است، در این زمینه پیشرفت ملموسی نداشته است. هنوز هم فقر در میان کشورهای عربی ساحل مدیترانه در حال گسترش و روند اصلاحات سیاسی کند است و درگیریهای مختلف در منطقه خاورمیانه ادامه دارد. اتحادیه اروپا به علت در پیش گرفتن موضع مبهم و تردید برانگیز و در پیش نگرفتن رویکرد راهبردی یکپارچه درباره مسائل منطقه خاورمیانه با انتقادهایی روبرو است. نظامهای منطقه خاورمیانه از تناقضگویی شمار بالای نمایندگان اتحادیه اروپا درباره مسائل منطقه خاورمیانه دچار حیرت و سرگردانی شدهاند.
همچنین به نوشته تارنمای «لبنان الجدید»، اتحادیه اروپا به چند علت نتوانست نفش برجستهای در تحولات خاورمیانه بازی کند. ناهماهنگی کشورهای اروپایی، سردرگمی آنها در برخورد با مسائل خاورمیانه، به کارگیری سیاستهای مبهم عمدی و غیر عمدی، موضع گیری بر اساس منافع و نادیده گرفتن ارزشهای دموکراسی و اخلاق، در پیش نگرفتن موضع قاطعانه در برخورد با نظامهای استبدادی و طرفداری از سردمداران عربی و بیتوجهی به اراده مردم، برتری دادن منافع اقتصادی نشان داده است که اتحادیه اروپا دیدگاه آشکاری درباره مسائل منطقه خاورمیانه ندارد.
اختلاف اعضای اتحادیه اروپا درباره تحولات خاورمیانه
کشورهای اتحادیه اروپا در برخورد با روند تحولات خاورمیانه اختلافهای بسیاری دارند. یکی از نقاط ضعف اتحادیه اروپا نداشتن سیاست خارجی مشترک در قبال تحولات منطقه است. این موضوع از منافع و دیدگاههای مختلف کشورهای اروپایی ناشی شده است و رسیدن به سیاست مشترک در چگونگی برخورد با تحولات منطقه را دشوار کرده است.
مرکز پژوهش های المستقبل در این زمینه آورده است: ساختار اتحادیه اروپا به گونهای است که توان تصمیم گیری مسنجم را ندارد و میان کشورهای مختلف اتحادیه اروپا اهداف یکسانی وجود ندارد. تصمیمهایی که در اتحادیه اروپا گرفته میشود، بر پایه تمایل کشوری است که قدرت بیشتری را دارد.
«درور مانور» کارشناس مسائل کشورهای عربی معتقد است که ساختار اتحادیه اروپا از ویژگی «پایداری» برخوردار نیست. مشکلات داخلی این اتحادیه سبب میشود که طرح مسائل بینالمللی در آن با موانعی روبرو باشد. علت اختلاف سیاست کشورهای اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه به ذهنیت استعمارگری این کشورها در منطقه خاورمیانه بر میگردد. با وجود اینکه اتحادیه اروپا تلاش کرده است اختلافهای داخلی را کنار گذارد و سیاست خارجی مستقلی را در پیش گیرد، هنوز این اتحادیه دنباله رو سیاست خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه است.
هر چند که گاهی برخی از رهبران اروپا از سیاست های آمریکا انتقاد میکنند، هنوز اتحادیه اروپا و کشورهای اصلی آن ادعا میکنند که وارد کردن فشار علیه رژیم اسرائیل برای عمل کردن به تصمیم های نهادهای بین المللی و جامعه بین الملل از نظر عملی ناممکن است. این در شرایطی است که اتحادیه اروپا اگر بخواهد در این زمینه اقدامی را انجام دهد از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای و عملی برای وارد کردن فشار به حاکمان رژیم تل آویو برخوردار است.
نظر شما