در برخی از آیینها و دورهمیها از جمله شب نشینیها برخی از افراد شاهنامه را از بَر میخوانند و به شکلی محلی خوانش میکنند و صدای شاهنامه خوان در این مراسمها طنین انداز میشود.
این شاهنامهخوانی باعث میشود روحیه سلحشوری در بین مردم چهارمحال و بختیاری همواره زنده بماند و در برابر تهدید دشمنان این روحیه همیشه حفظ شود.
رییس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال و بختیاری معتقد است، شاهنامه خوانی در بین مردم این استان از جمله عشایر بختیاری از جایگاه مهمی برخوردار است و این نشان از اهمیت این کتاب در بین مردم است.
عباس قنبری عدیوی روز چهارشنبه به مناسبت سالروز تولد حکیم ابوالقاسم فردوسی در گفت و گو با ایرنا افزود: شاهنامه در بین بختیاریها به عنوان ˈ هفت لشگر ˈ معروف است و نقالی و شاهنامهخوانی به عنوان یک فرهنگ بومی در این منطقه درآمده است.
به گفته وی، نام برخی از مناطق جغرافیایی سرزمین بختیاری از جمله ˈ رستم آبادˈ ، ˈ کوه رستم ˈ و ˈ دژسفید ˈ برگرفته از مفاهیم شاهنامه است و شاهنامه فردوسی، برای مردم این خطه تنها قصه و داستان نبرد نیست، بلکه یک اثر ستایشگری خداوند است.
قنبری عدیوی اظهار داشت: شاهنامه فردوسی حدود ۶۰هزار بیت شعر دارد و بزرگترین ادبیات حماسی ملی ایران است، این کتاب غیر از حماسهای بودن دارای پندها ، نصیحتها ، اخلاق و ادب بوده زیرا فردوسی زندهکننده زبان و هویت ملی ایرانی است.
به گفته وی، ابوالقاسم حسن پورعلی طوسی معروف به فردوسی در روستای پاژ، از توابع طبران توس در خراسان دیده به جهان گشود، او که پدرش دهقان بود و ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت، از کودکی به کسب علم و دانش پرداخت و به خواندن داستان علاقهمند بود.
این ناشر و پژوهشگر فرهنگ و هنر استان یادآور شد: همانگونه که در زندگینامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی وی هم زمان با جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سده سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سده چهارم رسید.
قنبری گفت:فردوسی از همان روزگار کودکی، بیننده کوششهای مردم پیرامونش برای پاسداری ارزشهای دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینهای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سختگام همان راه شد.
رییس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال و بختیاری درباره شخصیت فردوسی نیز گفت: کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد، شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند، آغاز سرودن شاهنامه را بر پایه شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی میدانند، اما با مطالعه زندگینامه فردوسی، میتوان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی میپرداخته و چه بسا سرودن داستانهای شاهنامه را در همان زمان و بر پایه داستانهای کهنی که در داستانهای گفتاری مردم جای داشتهاند، آغاز کرده است.
به گفته وی، از میان داستانهای شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی او گفته شده باشد، میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.
وی افزود: شاهنامه پرآوازهترین سروده فردوسی و یکی از بزرگترین نوشتههای ادبیات کهن پارسی است، شاهنامه، منظومه مفصلی است که از حدود ۶۰ هزار بیت تشکیل شده و دارای ۳ دوره اساطیری، پهلوانی و تاریخی است. شاهنامه روایت نبرد خوبی و بدی است و پهلوانان، جنگجویان این نبرد دائمی در هستیاند.
قنبری عدیوی یادآور شد: پهلوانانی همچون فریدون، سیاوش، کیخسرو، رستم، گودرز و طوس از این دسته هستند. شخصیتهای دیگری نیز همچون ضحاک و سلم و تور وجودشان آکنده از شرارت و بدخویی و فساد است.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: فردوسی پس از سرودن نزدیک به ۲۰ سال در تکمیل آن کوشید و این سالها همزمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود.
وی با بررسی زندگینامه این شاعر پرآوازه ایرانی گفت: فردوسی در سال ۳۹۴ هجری قمری در ۶۵ سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند، و از اینرو دست به کار تدوین ویرایش تازهای از شاهنامه شد.
قنبری افزود: او در ویرایش دوم، بخشهای مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد. پایان ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری در ۷۱ سالگی او بوده است و او شاهنامه را در۶ یا ۷ دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد.
رییس بنیاد ایرانشناسی چهارمحال و بختیاری یادآور شد: به گفته خود فردوسی، سلطان محمود «نکرد اندر این داستانها نگاه» و پاداشی هم برای وی نفرستاد، از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخشهای دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخ کامی سراینده از اوضاع زمانه بوده است. قنبری گفت: در روزهای پایانی زندگی فردوسی از سن خود دو بار یاد کرده، و خود را ۸۰ ساله و جای دیگر ۷۶ ساله خوانده است و در شهر طوس، در باغی که متعلق به خودش بود، به خاک سپردند.
این محقق و ایرانشناس اظهار داشت: از زمان خاکسپاری فردوسی، آرامگاه او چندین بار ویران شد. در سال ۱۳۰۲ به دستور «میرزا عبدالوهاب خان شیرازی»، والی خراسان، محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند.
به گفته وی، شاهنامه متعلق به همه اقوام ایرانی از کرد تا آذری و لر و بلوچ و خراسان و گیلکی است و همه در این کتاب اقوام آریایی ایران نامیده شدهاند و
یونسکو شاهنامه فردوسی را یکی از سه اثر برجسته جهان معرفی کرده است.
به گزارش ایرنا، چهارمحال و بختیاری دارای بییش از ۱۲۶هزار جمعیت عشایری است.
نظر شما