از بیانیه بالفور انگلیس تا معامله قرن آمریکا ، همه تلاش های متعدد انگلیسی ، آمریکایی و صهیونیستی به نام فلسطین اما برای از بین بردن آرمان ساکنان مسلمان این سرزمین بوده است ، به همین دلیل فلسطینی ها با آن ها مخالفت کردند.
بیانیه بالفور در ۲ نوامبر ۱۹۱۷ میلادی، توسط آرتور جیمز بالفور وزیر امور خارجه وقت بریتانیا و والتر روتچیلد سیاستمدار یهودی تبار و عضو مجلس عوام انگلیس نوشته شد و در آن از «موضع مثبت» دولت این کشور برای کمک به فلسطینی ها و همزمان «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داده شد.
پس از بیانیه بالفور، پیمان «کمپ دیوید» آمد و توسط «انور السادات» رییس جمهوری پیشین مصر و «مناخیم بیگین» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در ۱۷ دسامبر ۱۹۷۸ میلادی پس از ۱۲ روز مذاکره مخفیانه در استراحتگاه ریاست جمهوری آمریکا در «کمپ دیوید» امضا شد.
این پیمان در کاخ سفید با نظارت «جیمی کارتر» رییس جمهوری پیشین آمریکا و در چارچوب برنامه به اصطلاح صلح در خاورمیانه، که سرزمین اشغالی بخشی از آن بود، امضا و موجب شد مصر، رژیم صهیونیستی را به رسمیت بشناسد اما این رژیم، مردم و دولت فلسطین را به رسمیت نشناخت .
پس از پیمان کمپ دیوید، نشست مادرید در سال ۱۹۹۱ میلادی در پایتخت اسپانیا برای حل مساله فلسطین با نظارت مقام های واشنگتن و مسکو برگزار شد.
هدف این نشست که بعد از پایان جنگ سرد میان ایالات متحده آمریکا و اتحادیه جماهیر شوروی، تشکیل شد اجرای گفت و گوی صلح برای پایان دادن به اختلافات میان فلسطین و رژیم صهیونیستی بود اما صلح ، دروغ بود به همین دلیل موجب تشدید "انتفاضه فلسطین" یا "قیام سنگ" شد.
پس از نشست مادرید، توافق نامه اوسلو در سال ۱۹۹۳ میلادی آمد که قرار بود به تاسیس دولت مستقل فلسطین به پایتختی قدس منجر شود اما به تشکیل حکومت خودگردان به ریاست «یاسر عرفات» انجامید و او و خیلی از شخصیت ها از ۱۰۰ کشور جهان با حق وجود رژیم صهیونیستی موافقت کردند اما دولت مستقل فلسطین را به رسمیت نشناختند.
یاسر عرفات رهبر پیشین جنبش آزادی بخش ملی فلسطین (فتح) پس از مذاکره با «اسحاق رابین» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی در شهر اوسلو در نروژ، توافقنامه ای را امضا کرد که به درگیری مسلحانه آن جنبش علیه این رژیم پایان داد اما یهودی ها و ملت فلسطین را راضی نکرد و از درون آن ، تندروهای اسراییلی و مقاومت مسلحانه حماس و جهاد اسلامی، سر برآورد.
اسحاق رابین توسط صهیونیست ها و یاسر عرفات توسط رژیم صهیونیستی ترور شدند و حضور بنیامین نتانیاهو نخست وزیر کنونی این رژیم در عرصه ی سیاست و نظامی گری اسراییل پررنگ تر شد.
پس از توافق نامه اوسلو، طرح صلح کمپ دیوید دوم در سال ۲۰۰۰ مطرح شد اما تلاش های «بیل کلینتون» رییس جمهوری پیشین آمریکا در آن سال برای اجرای توافق صلح میان «ایهود باراک» نخست وزیر اسبق رژیم صهیونیستی و «یاسر عرفات» رییس تشکیلات خودگردان ناکام ماند و پس از چند ماه انتفاضه دوم فلسطین آغاز شد که چهار سال بعد نیروهای آن رژیم از باریکه غزه عقب نشینی کردند.
با ناکامی کمپ دیوید دوم نشست «طابا» در مصر در سال ۲۰۰۱ میلادی با پیشنهاد و نظارت بیل کلینتون برگزار شد و برنامه اساسی آن حل وفصل مساله پناهندگان فلسطینی و شهر قدس بود اما این نشست به دلیل انکار حقوق مردم فلسطین توسط رژیم صهیونیستی، با شکست روبه رو شد.
پس از نشست طابا ، طرح صلح عربی در سال ۲۰۰۲ میلادی در بیروت پایتخت لبنان و به پیشنهاد عربستان سعودی برای آشتی با رژیم صهیونیستی مطرح شد که مفاد آن تاسیس دولت فلسطین در سرزمین های اشغالی سال ۱۹۶۷ میلادی، بازگشت پناهندگان فلسطینی و عقب نشینی نیروهای رژیم صهیونیستی از بلندی های جولان سوریه بود.
در این طرح، پیشنهاد شد در مقابل موارد یاد شده که رژیم اسراییل باید انجام بدهد کشورهای عربی هم روابط خود را با این رژیم عادی و به وجود آن اعتراف کنند، اما رژیم صهیونیستی شرط های متعددی را مطرح و طرح صلح عربی را بی اعتبار کرد اما برخی کشورهای عربی روابط خود را با آن عادی کردند.
یک سال پس از طرح صلح عربی در بیروت ، طرح نقشه راه در سال ۲۰۰۳ میلادی و با حضور نمایندگان سازمان ملل، اتحادیه اروپا ، آمریکا و روسیه ارایه شد؛ طرحی برای پایان دادن به اختلافات میان مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی و پایان دادن به اشغالگری این رژیم علیه مناطق فلسطینی.
اشغالگری های اسراییل نه تنها پایان نیافت که توسعه یافت و شمار شهرک های صهیونیست نشین در کرانه باختری رود اردن بیشتر شد و کمیته ی چهارگانه مرکب از نمایندگان آمریکا، روسیه ، سازمان ملل و اتحادیه اروپا کاری نکردند و فقط شاهد ماجرا ماندند.
پس از ترور عرفات در سال ۲۰۰۴ میلادی، محمود عباس در سال ۲۰۰۵ به عنوان رییس حکومت خودگردان فلسطین برگزیده شد و با «آریل شارون» نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی، نشست صلح و گفت وگو برای آشتی تشکیل داد. یک سال بعد انتخابات پارلمانی برگزار و جنبش مقاومت اسلامی (حماس) پیروز شد. با پیروزی حماس، شارون برنامه و گفت وگو برای صلح را بر هم زد و مناطق مختلف نوار غزه را بمباران کرد.
پس از پایان نشست صلح در فلسطین، کنفرانس آناپولیس در سال ۲۰۰۷ میلادی تشکیل شد و «جورج بوش» رییس جمهوری پیشین آمریکا جلسه مشترکی را با «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی و «محمود عباس» در شهر آناپولیس در ایالت «مریلند» آمریکا با هدف توافق برای صلح برگزار کرد.
نتیجه کنفرانس و تلاش های بوش حمله نظامی رژیم صهیونیستی به باریکه غزه و جنگ سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ میلادی بود که در جریان آن صدها فلسطینی کشته و هزاران نفر زخمی و دهها تن ربوده و بازداشت شدند و شهرک سازی در مناطق فلسطینی نشین توسعه یافت.
با روی کار آمدن «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا، این کشور در گفت وگوها و نشست های به اصطلاح صلح خاورمیانه، در تل اویو آشکارا از رژیم اسراییل جانبداری و در سال ۲۰۱۷ میلادی قدس را به عنوان پایتخت این رژیم اعلام کرد.
ترامپ پس از سفر به سرزمین های اشغالی فلسطین در سال ۲۰۱۸ میلادی، در نشست های قدس و رام الله، پایان پایبندی و تعهد بلند مدت آمریکا به طرح "دو دولت در فلسطین " را اعلام و از طرح "دولت واحد عبری" به نفع رژیم صهیونیستی حمایت کرد.
وی در نشست با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، موافقت خود را با انتقال سفارت آمریکا به قدس اعلام کرد و بلندی های اشغالی جولان سوریه را جزو خاک فلسطین اشغالی (اسراییل) دانست.
رییس جمهوری آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ میلادی طرح معامله قرن را منتشر کرد و نام آن را "صلح برای آسایش" گذاشت، یعنی که از این پس بین مردم فلسطین و رژیم صهیونیستی، صلح و آسایش برقرار است!
بر اساس این طرح ۴۰ درصد زمین های کرانه باختری توسط رژیم صهیونیستی اشغال و مقاومت فلسطین نیز خلع سلاح خواهد شد. هم چنین پناهندگان فلسطینی حق بازگشت به سرزمین خود را ندارند و باید در کشورهای میزبان، اسکان دایم داشته باشند. شهر قدس پایتخت اسراییل خواهد بود و بخش هایی از کرانه باختری که در آن ها شهرک های یهودی نشین ساخته شده به اسراییل الحاق خواهد شد.
طرح معامله قرن که برخی کشورهای عربی آن را تایید کرده اند به فلسطینی ها وعده داده که در آینده به آنان دولت داده می شود! وعده ای که از سه شنبه هشتم دی ماه ۹۸ آغاز شده و چه موقع تحقق می یابد کسی نمی داند.
در همه بیانیه ها، پیمان ها، نشست ها، توافق نامه ها، قراردادها، طرح ها و معامله های پیش گفته ، هدف، تامین امنیت و توسعه رژیم صهیونیستی بوده و فلسطینی ها هرگز بخشی از برنامه برای حل و فصل مساله فلسطین نبودند. به همین دلیل آنان این پیمان ها و معامله ها را دروغ دانسته و با آن ها مخالفت کرده اند.
نظر شما