درباره ارزش و اهمیت هنر نمایش، هر چه بگویند باز هم کم است. گفتهاند که هنر نمایش به عظمت هستی، زندگی و انسان است و فهم و درک آن از هر ذهنی و انسانی بر نمی آید و آموختن آن افزون بر ذوق و استعداد شگرف به سال ها شاگردی، نزد استادان بزرگ نیاز دارد. باری اگر عناصر تشکیل دهنده هنر نمایش را نمایشنامه، بازیگری، طراحی صحنه، چهره پردازی، کارگردانی حرکات موزون، تماشاخانه، تماشاگر، منتقد و ... را مورد توجه قرار دهیم، باید گفت که نمایشنامه و نمایشنامه نویسی ارزش به خصوصی دارند زیرا این نمایشنامه نویس است که طرح و انگاره نظام هنر نمایش را ترسیم یا تضعیف کرده و این دستگاه هنری را به جنبش در می آورد. پس از هر اجرا باز همین متن نمایشی است که باقی می ماند و جانمایه اجرای بعدی و نیز سرمایه ای در خزینه ادبی و هنری به شمار می رود. در هر صورت باید دانست که چه معیارهایی یک نمایش را به اثری پرمخاطب بدل می کند و به بیان دیگر مقبولیتی قابل توجه برای آن فراهم می کند؟ واضح است که عوامل متعددی در آنچه اقبال مخاطب به یک رویداد تئاتری می خوانیم، تاثیرگذار می تواند باشد اما این عوامل همواره و برای همیشه قادر خواهند بود، رضایت مخاطب را جلب کنند. در یک نگاه اجمالی به نظر می رسد که پارامترهایی که در مقاطع زمانی مختلف به موفقیت آثار نمایشی در جلب مخاطب می انجامند، طیف های متنوع و حتی متغیری را شامل می شوند. بر این اساس اگرچه پرداختن به معیارهای رضایت مخاطبان در آثار نمایشی در مجالی چنین مختصر امکان پذیر نخواهد بود، مروری بر نمایش های پرمخاطب در سالن های نمایش و تماشاخانه های پایتخت و نیز بیان نظرات برخی تماشاگران و منتقدان می تواند در این زمینه تا اندازه ای روشنگر باشد.
شکار روباه
در ۱۳۸۷ خورشیدی علی رفیعی پس از چهار سال دوری از صحنه تئاتر با نمایش «شکار روباه» به دنیای تئاتر بازگشت. علی رفیعی آخرین بار نمایش «در مصر برف نمیبارد» نوشته محمد چرمشیر را در بیستویکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر روی صحنه برده بود. رفیعی نخستین اجرای شکار روباه را در بخش چشمانداز بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر روی صحنه برد. اگرچه این روزها رفیعی برای اجرای نمایش «یرما» با شورای نظارت و شورای حمایت دچار مشکل شده است اما در آن زمان که حسین پارسایی مدیریت وقت مرکز هنرهای نمایشی را برعهده داشت، اعلام کرده بود که رفیعی برای تنظیم قرارداد دچار مشکل نمیشود.
فرشته تاریخ
«فرشته تاریخ» به نویسندگی و کارگردانی محمد رضاییراد در تابستان ۱۳۹۸ خورشیدی ۲ مرتبه و در ۲ سالن مختلف اجرا شد. با ظهور فاشیسم و به قدرت رسیدن نازیسم در اروپا، بنیامین نیز همچون بسیاری از روشنفکران آلمانی راه تبعیدی خود خواسته را در پیش میگیرد و ابتدا مدتی را در فرانسه ساکن میشود. با پیشروی فاشیسم در اروپا و تسخیر فرانسه، بنیامین از راه کوهستان خود را به اسپانیا میرساند تا شاید بتواند با کشتی از اروپا خارج شود اما به دست مرزبانان اسپانیا گرفتار میشود و سرانجام، به آخرین صفحه از زندگی خود میرسد. نمایش فرشته تاریخ، از این نقطه آغاز میشود. در خلاصه نمایش آمده: «فرشته تاریخ» با برخوردی آزاد به روایتی از آخرین شب زندگی والتر بنیامین(فیلسوف و نظریهپرداز مشهور آلمانی) میپردازد.
زمستان ۶۶
نمایش «زمستان ۶۶» نخستین نمایشنامهای بود که محمد یعقوبی با آن شناخته شد. اجرای این نمایش در ۱۳۷۶ نوید کارگردانی خوشفکر را به تئاتر ایران داد. او این نمایش را با بازی پانتهآ بهرام، ریما رامینفر، هومن برقنورد، رحیم نوروزی و محمدرضا حسینزاده در سالن چارسو اجرا کرد و بعد از گذشت پنج سال، یعقوبی مجدد این نمایش را با حضور بازیگرانی همچون علی سرابی، آیدا کیخانی و باران کوثری در همان سالن اجرا کرد. کارهای محمد یعقوبی بهدلیل نگاهش به انسان امروزی با مخاطبان ارتباط مستحکمی برقرار میکند بهطوری که میتوان گفت که اسم محمد یعقوبی میتواند مخاطب را به سالن بکشاند. نمایشنامه زمستان ۶۶ هم برای سومینبار و همزمان با اجرای این نمایش در ۱۳۹۰ منتشر شد.
شپش
نمایش «شپش» به نویسندگی و کارگردانی کوروش نریمانی که برداشتی آزاد از داستانهای کوتاه چخوف بود. در خلاصه نمایش آمده: کمدی «شپش»، قصه مردی مفلوک و کارمندی دون پایه است که قصد می کند در زندگی پسر نابغه تازه بالغ اش، نقش مؤثر پدرانه داشته باشد اما سیر اتفاقات خیلی سطحی و کوچک، او را تا مرگ و نیستی پیش می برد. نمایشنامه با ساختار درست شامل شیوه طرح مساله، معناپردازی، توصیف یک یا چند واقعه که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند در کنار عوامل دیگر نظیر بازی های خوب، اکسسوری، کارگردانی و غیره می تواند، موفق باشد.
اکتورز استودیو
نمایش «اکتورز استودیو» به نویسندگی و کارگردانی افشین واعظی به صحنه رفت. در خلاصه نمایش آمده: من می خواهم بازیگر بشوم... منم... منم... منم... رسیده و نرسیده میمیریم. در بخشی از نقد کیارش وفایی که سایت ایرانتئاتر منتشر شده؛ آمده است که انسان موجود بسیار پیچیدهای است که در زمانهای مختلف قصد دارد، نکات بیشتری را کشف کرده و از شاخهای به شاخه دیگر برود. شاید آرزو و آمال درونی او چنین خاصیتی دارد که شرایطی را فراهم میآورد تا بنابر داشتن آن دیدگاه مسیری را از نو شروع کند. جهان متن نمایش «اَکتورز استودیو» به سمت این خواستگاه برود که جهان بازیگری و شوق بازیگر شدن چه رنگ و حالی دارد. بنابراین این نمایش با داشتههای خود و با پیش آوردن جهانی چندلایه قصد آن را دارد که روایت این دنیای پر زرق و برق را از محلی شروع کند که عدهای از هنرمندان مطرح جهان از آن یعنی «اَکتورز استودیو» فارغالتحصیل شدهاند. فرم و محتوا در این نمایش هم راستای یکدیگر پیش میروند به گونهای که در فرم اثر زاویه دوربین فیلمبرداری که رو به شخصیتها است و همچنین زاویه دید مخاطب در مقام شاهدان عینی تعریف شده و شخصیت کارگردان به عنوان دیگر قوه محرک با خواستههای خود از شخصیتها به برون ریزی آنها جهت میدهد تا سه بخش جهان این اثر معنایی مختص به خود را داشته باشند. باید گفت که نمایش «اَکتورز استودیو» جهانی را برای مخاطب به تصویر میکشد که هم نشانههای واقعگرایی دارد و نیز معرف خواستگاهی است که هر انسان را به عنوان بازیگری کار بلد در جهان پیرامون معرفی میکند. اتفاقی که مخاطب با آن ارتباط مستقیم برقرار خواهد کرد تا بداند جهان واقعی او نمونهای بسیار بزرگتر از اندازه جهان پرده نقرهای است و انسانها از ابتدای خلقت، همه رسالتی با خود به همراه داشتهاند.
رویای یک شب نیمه تابستان
«رویای یک شب نیمه تابستان» نوشته ویلیام شکسپیر و به کارگردانی مصطفی کوشکی به صحنه رفت. در خلاصه نمایش آمده: چهار عاشق شیدا برای فرار از قوانین کشور و رسیدن به عشق خود به جنگل گریخته اند و در آنجا اسیر جن ها و پری ها میشوند. در بخشی از نقد محدثه واعظیپور در خبرگزاری مهر آمده است که ... نمایشنامههای شکسپیر سرگرم کننده هستند و اگر کمی کوتاه و امروزی شوند، درست ترجمه شده و هوشمندانه دراماتورژی شوند، تماشایشان تجربهای لذت بخش است. مصطفی کوشکی در رویای یک شب نیمه تابستان با علم به جذابیت این اثر مشهور شکسپیر استراتژی درستی برای ایجاد تغییرهایی در متن و جنس اجرا داشته است. او نگاهی خلاقانه و همراه با طنز به این اثر جادویی دارد و می کوشد با ضرباهنگی سریع و زبانی قابل فهم و جذاب این نمایش را اجرا کند. رویای یک شب نیمه تابستان مثل هر اثر موفق دیگری از اجزایی تشکیل می شود که در جای خود با ظرافت و هوشمندی قرار گرفتهاند. یکی از جذابیتهای این نمایش، موسیقی آن است. همراهی موسیقی بومی و جنوبی با این نمایش که ماهیت غربی دارد، جالب است و نشان میدهد که نگاه خلاقانه و خارج از چارچوبهای از پیش ترسیم شده به پدیدهها و کارکردشان، گاه میتواند به نتایج درخشانی منجر شود.
خدای کشتار
علیرضا کوشکجلالی کارگردان ایرانی مقیم آلمان آذر۱۳۸۷ خورشیدی نمایش خدای کشتار را با بازی بهاره رهنما، بهنام تشکر، الهام پاوهنژاد و کاظم هژیرآزاد اجرا کرد. این اجرا در زمان خودش با استقبال مخاطبان مواجه شد. چندی پیش این کارگردان تئاتر برای اجرای نمایش «راهزنان» به ایران آمد اما مدتی بعد تصمیم گرفت در کنار این نمایش، نمایشنامه خدای کشتار را با بازی سیما تیرانداز، لادن مستوفی، اشکان خطیبی و رضا ملایی همزمان در شهریور به صحنه بیاورد. به گفته این کارگردان اساس کار همان است اما هر بازیگری تفاوتهایی با خود میآورد. خدای کشتار تئاتری است که به وسیله یاسمینا رضا در ۲۰۰۶ میلادی نوشته و در دسامبر همان سال در زوریخ اجرا شد. در آذر ۱۳۸۷ خورشیدی به زبان فارسی در سالن سایه تئاتر شهر به نمایش درآمد و همزمان به زبان آلمانی در آلمان روی صحنه رفت.
صد در صد
نمایش صد در صد نوشته مارکس لید و به کارگردانی مرتضی اسماعیلکاشی و ترجمه وحید رهبانی نیز در فاصله سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ خورشیدی یعنی کمتر از ۲ سال در سه سالن مختلف به صحنه رفت. در این نمایشنامه تندیس بهترین بازیگر زن و دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد به ستاره پسیانی و هوتن شکیبا تعلق گرفت. در خلاصه نمایش آمده: بازیگر جوانی برای خواندن نمایشنامه به خانه دختری میرود. این نمایش متنی با ۲ بازیگر و متکی به ایده ای واحد است که در میزانسنی کاربردی و متحرک که صحنه را در ۲ گستره متفاوت طولی به پیش زمینه و پس زمینه تقسیم می کند و عناصر صحنه را از قالب تزیینی خارج می سازد و به حضور نمایشی شان هویت می بخشد. بازی هوتن شکیبا ساختار سه مرحله ای «مسلط، مردد و مغبون» را پیش از شلیک پایانی به نحوی متقاعدکننده مجسم می کند اما بیتردید نقش الیزابت عرصه ای مناسب برای شناسایی توانایی ستاره پسیانی در مقام بازیگر است.
خواب در فنجان خالی
برای انتخاب نمایش «خواب در فنجان خالی» به کارگردانی کیومرث مرادی ۲ نکته خیلی مهم است. نکته نخست استقبال مخاطبان ایرانی از این کار و نکته دوم جوایزی که این نمایش در جشنوارههای تئاتر داخلی و خارجی کسب کرد. این نمایش نخستین بار در ۱۳۸۴ در سالن قشقایی تئاتر شهر اجرا شد. خواب در فنجان خالی برنده جایزه بهترین نمایشنامه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر دوم زن از جشنواره تئاتر فجر شده بود. همچنین این نمایش در همان سال به جشنواره تئاتر دانشگاه ملی تئاتر هند در دهلی نو دعوت شد و جایزه بهترین نمایش خارجی این جشنواره را دریافت کرد.
وقتی کبوترها ناپدید شدند
نمایش «وقتی کبوترها ناپدید شدند» نوشته سوفی اکسانن، با کارگردانی هستی حسینی، ترجمه محسن ابوالحسنی و تهیهکنندگی تئاتر مستقل تهران امسال و در فاصلهای کمتر از ۶ ماه در سال جاری، ۲ بار به مدت ۹۰ دقیقه در تئاتر مستقل تهران به صحنه رفت. سوفی اُکسانن در سالهای اخیر به شتاب تبدیل به جنجالیترین نویسنده در اروپا و آمریکای شمالی شده است. او توانست یکتنه همه گوشها را به طرف فنلاند تیز کند. اُکسانن وقایع مستند را دستمایه نمایشهایش قرار میدهد و پیش از آغاز نگارش، دست به پژوهشها و سفرهایی اکتشافی میزند که بیشتر به کاوشهای تاریخی و اجتماعی میماند. چیرهدستیاش در قصهگویی، شخصیتپردازی و غافلگیریهای هولناک سببشده نمایشنامهها و رمانهایش را به بیش از پنجاه زبان برگردانند. وقتی کبوترها ناپدید شدند، نخستین نمایشنامه فنلاندی در زبان پارسی است. نمایش در منطقه بالتیک(کشور استونی) میگذرد و به بخشی از جنگ جهانی دوم و پیامدهایش میپردازد که ما از آن بیخبریم. این نویسنده آرمانگرا به دنبال لیبرالیسم فردگرای سده بیستویکمی است که با اصطلاحاتی مانند جهانیشدن و سرمایهداری متاخر شناخته میشود اما سود شخصی و فردگرایی را هم نقد میکند که به نوعی پارادوکسیکال است. بخشهای زیادی از نمایشنامه و کاراکترهای اصلی تغییر داده شده و دراماتورژی پر و پیمانی هم روی متن انجام شده است. متن این نمایشنامه به شدت و حدت هر چه تمامتر به مصایب انسانی اندیشههایی چون هیتلریسم و استالینیسم در زمان جنگ جهانی دوم میپردازد. نویسنده حتی نگاه انتقادی جدی به سینما دارد و آن را ابزاری برای تبلیغ نظامهای تمامیتخواه میداند و بیان میکند که آنان تاریخ را هم دگرگون میکنند.
لانچر ۵
«لانچر ۵» به نویسندگی و کارگردانی مسعود صرامی و پویا سعیدی به نمایش درآمد. در این نمایش ۱۲۰ دقیقهای امیر نوروزی، میلاد چنگی، مجید یوسفی، محمد حقشناس، صادق برقعی، مرتضی سلطان محمدی، فرشید روشنی، عماد درویشی، مجتبی یوسفی، باسط رضایی، عرفان امین، هادی شیخالاسلامی و امیرحسین احمدی ایفای نقش میکردند. در خلاصه نمایش آمده: در پادگانی نظامی، سه تیراندازی به فاصله زمانی یک ماه منجر به مرگ سه سرباز شده است. به دلیل اهمیت موضوع سروان شایگان افسر دایره بازرسی از طرف ستاد کل مامور حل و فصل پرونده می شود. «لانچر ۵» تندیس بهترین نمایشنامه از نوزدهمین جشنواره دانشگاهی(جایزه اکبر رادی) در ۱۳۹۵ خورشیدی، تقدیر بهترین نمایشنامه از جشنواره تئاتر شهر در ۱۳۹۶، تندیس بهترین نمایشنامه در بخش صحنه در بیست و یکمین جشنواره دانشگاهی، نامزد نمایشنامه در جشنواره تئاتر فجر در ۱۳۹۷ را دارا است. در نمایشنامه، کارگردانی، طراحی، بازیگری و دیگر عناصر اجرا، ساده و بی پیرایه برخورد می کند، چون اقتضای موضوع نمایش است. اما در همین سادگی و بی پیرایگی، آنجا که باید سیلی محکم خود را می زند و خنده را بر دهان مخاطب خشک می کند. در نمایشنامه و اجرا، به درستی لحظات کمیک ایجاد می کند تا در قدم نخست ارتباطی ملموس با مخاطب برقرار کند. فضا و کاراکترها برای مخاطب آشنا می شوند.
درس
اسم داریوش مهرجویی برای سینمادوستان بسیار جذاب است و البته صرف این اسم میتواند مخاطبان زیادی را به سالنهای تئاتر بکشاند. نخستین تجربه کارگردانی داریوش مهرجویی مخاطبان زیادی را به سالنهای تئاتری کشاند. مهرجویی به سراغ متنی از اوژن یونسکو رفت که داستان دانشآموزی را حکایت میکرد که برای آموزش نزد پروفسوری میرود. با اینکه ارکان مهم نمایش یعنی متن، کارگردانی و بازیگران نشانهای برای یک کار خوب بودند اما این اضلاع چندان خوب کنار هم ننشستند و انتظار مخاطب از این کار برآورده نشد. با این حال اسم مهرجویی برای کشاندن مخاطب کافی بود بهطوری که درس در ۱۳۹۸ خورشیدی در تماشاخانه استاد سمندریان با فروش بالایی به عنوان پرفروشترین اثر در یک نوبت اجرا را بهدست آورد.
نظر شما