حیات نیمبندی که رئیس جمهوری فرانسه از آن به «مرگ مغزی ناتو» تعبیر و بر نظر خود پافشاری میکند، کارکرد حداقلی برای سیاستهایی که روزی این پیمان بر اساس آن استوار شده بود و تعارض و تنوع دیدگاههای سیاسی، تصویری است که اواسط آذرماه ناتو در آخرین نشست سالیانه رهبرانش در لندن به تصویر کشید و از میزان اختلاف نظرها و تضادها پرده برداشت؛ تصویری گنگ و مبهم از آینده اتحادی قدیمی که با شرکت نکردن رئیس جمهوری آمریکا در نشست خبری پایانی این اجلاس، بار دیگر عمق شکافها بین رهبران آن را برای جهانیان آشکار کرد.
اگر پیشتر و در آخرین ماههای سال گذشته میلادی مصاحبه امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه با نشریه اکونومیست مبنی بر «مرگ مغزی ناتو»، جنجالی در عرصه سیاست بینالملل ایجاد کرد و سیاست خارجی ترامپ را هدف انتقاد قرار داد، حال چهرههای شاخص دیگری نیز به جمع منتقدان عملکرد و چیستی حیات ناتو اضافه شدهاست.
مکرون در این مصاحبه که محور بسیاری از تحلیل ها قرار گرفت، "نسبت به ادامه تعهد آمریکا به ناتو ابراز تردید" و اعلام کرد که "این سازمان دچار مرگ مغزی شده است". تصویری که برخی تحلیلگران آن را نه در چارچوب ظاهر، بلکه در محتوا به معنای سست شدن ستونهای هسته مرکزی این اتحاد و دور شدن یکی از رهبران اصلی این پیمان یعنی آمریکا از تعهدات خود و افزایش تنشها بین دیگر اعضا به ویژه فرانسه و ترکیه تعبیر کردهاند.
رئیس جمهوری فرانسه با علنی کردن گفتمانی که حکایت از اختلاف نظر رهبران ناتو داشت، تاکید کرد که "کشورهای اروپایی دیگر نمیتوانند به آمریکا برای دفاع از اعضای ناتو تکیه کنند"؛ چشماندازی که حکایت از عصری جدید در حیات ۷۰ ساله ناتو به عنوان بزرگترین اتحاد نظامی جهان دارد و شاید بتوان به تعبیری این سخنان را در راستای تلاش فرانسه برای تشکیل ارتش مستقل اروپایی و خارج از چارچوبهای سازمان آتلانتیک شمالی ارزیابی کرد.
▲سخنرانی امانوئل مکرون رئیس جمهوری فرانسه در اجلاس رهبران ناتو در لندن
اما در کنار عبارت چالش برانگیز "مرگ مغزی ناتو"، سخنان مکرون حاوی پیام دیگری نیز بود؛ آنجا که اعلام کرد "هیچ هماهنگی درخصوص تصمیمگیریهای راهبردی میان آمریکا و سایر اعضای ناتو وجود ندارد"؛ رویکرد نامیمونی که میتوان آن را نشات گرفته از نگاه منفعتطلبانه رئیس جمهوری کنونی آمریکا در برخورد با همپیمانان جهانی خود ارزیابی کرد؛ نگاهی که برخی تحلیلگران آن را پاشنه آشیل اتحاد قدیمی ناتو و شاید تیر خلاصی برای آن ارزیابی میکنند.
مکرون: "باید وضعی را که ناتو در پرتو تعهد آمریکا در آن قرار گرفتهاست را مورد ارزیابی دوباره قرار دهیم. ناتو کارنامهای فاجعهبار پیدا کرده و آمریکاییها به ظاهر به شریکان اروپایی خود پشت کردهاند. ترامپ از زمانی که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده اعضای ناتو را برای افزایش بودجه دفاعی خود تحت فشار قرار داده و به اختلافات داخلی در این سازمان دامن زدهاست".
اما نکته قابل تامل دیگری که مکرون در چشمانداز تاریک پیمان آتلانتیک شمالی ترسیم کرد را میتوان در این جمله یافت، زمانی که اعلام کرد "باید وضعی را که ناتو در پرتو تعهد آمریکا در آن قرار گرفتهاست را مورد ارزیابی دوباره قرار دهیم؛" زیرا به اعتقاد او "سازمان ناتو کارنامهای فاجعهبار پیدا کرده و آمریکاییها به ظاهر به شریکان اروپایی خود پشت کردهاند" و در نهایت تاکید کرد که "ترامپ از زمانی که به ریاست جمهوری آمریکا رسیده اعضای ناتو را برای افزایش بودجه دفاعی خود تحت فشار قرار داده و به اختلافات داخلی در این سازمان دامن زدهاست".
شاید از همین روست که "جو بایدن" نامزد نمایندگی حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ و معاون رئیسجمهوری پیشین آمریکا در یکی از مصاحبههای اخیر خود اعلام کرد، "اگر دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور پیروز شود، در چهار تا پنج سال دیگر شاهد وجود ناتو نخواهیم بود".
از طرف دیگر "فلورانس پارلی" وزیر دفاع فرانسه با طرح این موضوع که "آمریکا کشورهای اروپایی و متحدانش در ناتو را مجبور به خرید تسلیحات این کشور میکند"، چهره منفعتطلبانه آمریکای ترامپ را بیش از پیش برای جهانیان آشکار کرد.
پارلی در گفتوگو با هفتهنامه "ژورنال دو دیمانش" تاکید کرد، "نباید اجازه داد ماده پنجم پیمان آتلانتیک شمالی درخصوص دفاع مشترک در نتیجه فشار آمریکا به ماده "اف - ۳۵" تبدیل شود"؛ تاکیدی که اشاره به جنگندههای نسل پنجم آمریکایی دارد و واشنگتن اعضای ناتو را ملزم به خرید آن میکند.
وزیر دفاع فرانسه با بیان اینکه "اروپا باید ابزارهای نظامی خود را متناسب با قابلیتهای اقتصادی و سیاسی خود بسازد"، تاکید دارد که "ناتو هرگز ابزاری برای حاکمیت اروپا نخواهد بود؛ زیرا اروپاییها باید آن را بسازند و اعضای اتحادیه اروپا و ناتو باید تقویت کننده یکدیگر باشند".
ترامپ، همپیمانی پیمانشکن
در کنار این چالشها باید سیاستهای ترامپ که بارها از پیمانهای مهم بینالمللی خارج شده و یا تهدید به خروج از آنها کردهاست را نیز مورد توجه قرار داد؛ نگاهی توام با چالشهای جهانی که حتی همپیمانان اروپایی را از آینده روابط سیاسی، اقتصادی و نظامی با آمریکا نگران کردهاست.
ادعای اخیر رئیس جمهوری آمریکا برای گسترش ناتو و افزایش وظایف این اتحاد نظامی در خاورمیانه در حالی است که پیمان شکنیهای و تعهدگریزیهای مکرر ترامپ به ویژه در مواردی که یکی از طرفهای اصلی آن متحدان اروپایی هستند، از مدتها پیش به ایجاد و تعمیق شکاف در بین اعضای ناتو منجر شده است؛ پیمانهایی که از جمله آنها میتوان به خروج یک طرفه آمریکا از توافق هستهای با ایران (برجام)، پیمان اقلیمی پاریس، یونسکو، پیمان جهانی سازمان ملل برای بهبود وضعیت مهاجران و پناهندگان و همچنین پیمان تجاری شراکت فراآتلانتیک (تی. پی. پی) اشاره کرد.
▲دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا در اجلاس رهبران ناتو در لندن
از همین رو "کریس مورفی" سناتور دموکرات ایالت کانتیکت و عضو کمیته روابط خارجی سنا به مناسبت سومین سالگرد تحلیف دونالد ترامپ در رشته توئیتی، با نقد کارنامه سیاست خارجی آمریکا، تاکید کرد که "در نتیجه سیاست خارجی ترامپ، واشنگتن منزوی، ضعیف و ناامن شده است. ترامپ به نحو نظاممندی ناتو را تضعیف میکند که این حرکت تهدیدکننده نظم پس از جنگ جهانی دوم است. برافتادن ناتو ممکن است برای ما فاجعه و هدیهای به کشورهایی مانند چین و روسیه و گروههایی مانند داعش و القاعده باشد".
"کریس مورفی" سناتور دموکرات ایالت کانتیکت و عضو کمیته روابط خارجی سنا: "در نتیجه سیاست خارجی ترامپ، واشنگتن منزوی، ضعیف و ناامن شده است. ترامپ به نحو نظاممندی ناتو را تضعیف میکند که این حرکت تهدیدکننده نظم پس از جنگ جهانی دوم است. برافتادن ناتو ممکن است برای ما فاجعه و هدیهای به کشورهایی مانند چین و روسیه و گروههایی مانند داعش و القاعده باشد".
"ریچارد هاس" رئیس شورای روابط خارجی آمریکا که از مهمترین اتاق فکرها در تبیین سیاستهای این کشور است نیز اعتقاد دارد که "محتوایی که ترامپ برای سیاست خارجی در پیش گرفته، دکترین عقبنشینی است. آمریکا قراردادهای مهم بینالمللی همچون توافق پاریس، نفتا، ترانس پاسیفیک، برجام و یونسکو را یا ترک کردهاست یا تهدید میکند که از آنها خارج میشود". هاس معتقد است که "کوتهنظری دولت ترامپ در حال گسترش به حوزههایی فراتر از خاورمیانه است و در این سه سال ترامپ در حال پرخاش به متحدان اروپایی خود در ناتو بود و با این رفتار همه را پی در پی متحیر میساخت".
در همین ارتباط روزنامه "وال استریت ژورنال" نیز در گزارشی که پیش از نشست رهبران ناتو در لندن منتشر شد، با قبول مرگ مغزی ناتو نوشت: "این سازمان هنوز نمرده و چون بیمار به کمک نیاز دارد. حق با مکرون بود که گفت متحدان باید به توافقی دست پیدا کنند تا به سرعت وضعیت جهان را تغییر دهند. در کل او اشتباه نکردهاست زیرا نسلی که پس از فروپاشی کمونیسم به عنوان متحدان غربی پیروز جنگ سرد بود، سردرگم و حیران است. شکاف میان دو سوی آتلانتیک امروز عمیقتر از هر زمان دیگر است؛ فشار بریتانیا و فرانسه در کنار افزایش قدرت آلمان هم این اختلافات را بیشتر کردهاست".
به نوشته این روزنامه آمریکایی، "مصاحبه مکرون با نشریه اکونومیست رُک و بی پرده بود زیرا به اعتقاد وی ایالات متحده با توجه به خط مشیهای ترامپ دیگر منافع خود را در ناتو دنبال نمیکند و بر این اساس اروپا دیگر نمیتواند روی آمریکا و نقش محافظتی آن همچون گذشته حساب کند. همچنین، تشدید رقابت آمریکا و چین باعث شدهاست که اروپا تنها و بیپناه بماند".
نویسنده این مقاله معتقد است که "مشکل اروپا آن است که آلمان و فرانسه در مورد پایههای ساختار اتحادیه اروپا هم نظر نیستند؛ در حوزههای سیاست دفاعی و اولویتهای سیاست خارجی اختلافات مهمی میان دو طرف وجود دارد. این اختلافات باعث ترقی اتحادیه اروپا نخواهد شد و در مقابل، فرایند اصلاحات را محدود، کُند و دردناک می سازد".
وال استریت ژورنال در ادامه این تحلیل تاکید دارد که "در سمت آمریکا هم این بحث نامشخص و سردرگم است. سیاست خارجی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه بر ادامه تعهد واشنگتن به ناتو و دفاع از اروپا تاکید دارد اما معلوم نیست فرد برگزیده در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ با چه قدرتی خواهد توانست این اجماع را هدایت و اجرایی کند. نگرانی از افزایش قدرت و نفوذ چین در سپهر سیاسی آمریکا و نقش ناتو و اروپا در راهبرد آمریکا نیز پرسشهایی هستند که باید به آن پرداخته شود".
از طرف دیگر "واشنگتن پست" نیز با انتشار تفسیری به قلم "جاکوب هایلبرون" سردبیر ارشد نشریه "نشنال اینترست"، با اشاره به اختلافها میان اعضای ناتو در آستانه هفتادمین سالگرد تاسیس این نهاد که در میانه آذرماه سالجاری برگزار شد، نوشت: "ناتو؛ بودن یا نبودن. اروپا باید یاد بگیرد خودش را از آمریکا مستقل کند؛ آمریکایی که به اعتقاد برخی اروپاییها، ناتو را دچار مرگ مغزی کرده است".
این تحلیلگر آمریکایی با اشاره به گفتههای مکرون مبنی بر "زوال تدریجی نظریه سه تفنگدار" که به "همه برای یکی، یکی برای همه" تعبیر میشود، میافزاید: "اگر ترامپ بعد از انتخابات ۲۰۲۰ یک بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود، آنگاه بطور جدی باید فکری به حال آینده ناتو کرد. دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، صحنه به ثمر نشستن دکترین او خواهد بود؛ دکترینی که از آن به «اول، آمریکا» تعبری میشود؛ زیرا ترامپ میگوید که نوع رابطهاش با ائتلافهای آمریکا یک سرمایهگذاری اقتصادی است".
"جاکوب هایلبرون" سردبیر ارشد نشریه "نشنال اینترست" با اشاره به گفتههای مکرون مبنی بر "زوال تدریجی نظریه سه تفنگدار" که به "همه برای یکی، یکی برای همه" تعبیر میشود، میگوید: "اگر ترامپ بعد از انتخابات ۲۰۲۰ یک بار دیگر رئیس جمهور آمریکا شود، آنگاه بطور جدی باید فکری به حال آینده ناتو کرد. دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، صحنه به ثمر نشستن دکترین او خواهد بود؛ دکترینی که از آن به «اول، آمریکا» تعبری میشود".
این تحلیلگرد آمریکایی با اشاره به اینکه "ترامپ معتقد است اتئلافهای آمریکا، این کشور را سرکیسه میکنند تا از خودشان محافظت کنند"، تاکید دارد که "متحدان ناتو چندان نمیتوانند روی حمایتهای ترامپ حساب باز کنند زیرا او یک معاملهگر است و در روابطش حساب سود و زیان را میکند".
همچنین تارنمای خبری آمریکایی "بیزینس اینسایدر" در مقالهای که پیش از نشست رهبران ناتو در لندن برگزار شد، با انتقاد از سیاست های ترامپ، نوشت: "رئیس جمهوری آمریکا به نشست ناتویی میرود که با وجود بودن همه متحدان واشنگتن، ترامپ در آن تنهاست؛ حتی بوریس جانسون نخستوزیر انگلیس نیز از ترامپ خواسته است از او فاصله بگیرد و در لندن خاموش باشد. در حالی اعضای ناتو در لندن خود را برای این نشست آماده میکنند که دغدغه همیشگی خود در را دارند و آن چیزی نیست جز نگرانی از اقدامات اختلالگرانه ترامپ".
بر اساس آنچه این تحلیل ارایه کرده، "ترامپ موفق شده بعنوان رئیس جمهوری آمریکا، دیگر متحدان قدیمی واشنگتن در پیمان ناتو را به اشکال مختلف از آمریکا بیزار کند؛ یکی از این موارد، مرتبط به عقده او در زمینه پرداخت بودجه دفاعی این پیمان است زیرا او تمایل چندانی در مداخله سیاسی دیگر کشورها نداشته و از پرداخت بودجهای بیش از سایر متحدان ناخرسند است. "
"بیلی پریگو" از خبرنگاران هفته نامه راستگرای "تایم" نیز در نوشتاری با عنوان "آنچه باید در مورد نشست ناتو ۲۰۱۹ بدانیم"، نشست اخیر رهبران ناتو را اینگونه ارزیابی میکند که "در هفتادمین سالگرد تشکیل ناتو، آینده این اتحاد نظامی نامطمئنتر از همیشه به نظر میرسد. ناتو نمیتواند خود را به سرعت این جهان متغیر، تغییر دهد و رهبرانی که در لندن دورهم گردآمدهاند، به خوبی از این موضوع آگاهند. پس از روی کار آمدن ترامپ به عنوان رئیس جمهوری آمریکا، وی اغلب یکجانبه عمل کردهاست. به عنوان مثال، نیروهای آمریکایی را بدون مشورت با متحدان ناتو در ماه اکتبر (مهرماه) از سوریه خارج کرد. بنابراین، در میان جشن ها و ضیافتهای ۷۰ سالگی ناتو، رهبران حاضر در لندن باید در مورد اینکه ناتو چگونه برای یک دهه دیگر سرپا بماند، گفت و گو کنند".
روزنامه "فایننشال تایمز" نیز در گزارشی با اشاره به رویکردهای مکرون در زمینه لزوم پوستاندازی بنیادین در ناتو آوردهاست: "اساسیترین پرسش در مورد ناتو آن است که آیا اعضای این سازمان قادر خواهند بود تا متحد باقی بمانند.
تحلیلگران اعتقاد دارند تعقیب این هدف ممکن نمیشود مگر اینکه یک اتحاد سیاسی کارآمد در میان اعضا بهوجود آید. براین اساس اگرچه برخی اعتقاد دارند مهمترین تهدید علیه ناتو درخواست مکرون برای شفافیت راهبردی یا ضدیت ترامپ با چندجانبهگرایی است اما جدیترین خطر برای ناتو شکاف ارزشها و منافع میان اعضاست که اکنون یکی از نمودهای آن در تعارض میان ترکیه و دیگر متحدان دیده میشود. همبستگی منعطف این سازمان میتواند ادامه یابد اما اگر روند کنونی ادامه پیدا کند این اتحاد سرانجامی جز شکست نخواهد داشت".
آلمان، جمع اضداد در نگاه به ناتو
اما در طرف دیگر ماجرای انتقاد مکرون به سیاست خارجی ترامپ در قبال ناتو، سخنان رئیس جمهوری فرانسه با انتقاد دوست قدیمی و هم پیمان استراتژیک خود یعنی آلمان و حتی جدال لفظی با رئیس جمهوری ترکیه مواجهشد و به عبارتی بر چند دستگی بین اعضای تاثیرگذار ناتو افزود؛ آتش اختلافاتی که به اعتقاد آگاهان به مسائل بینالملل، شعله اولیه آن را سیاست خارجی ترامپ افروخت.
"یورگن تریتین" نماینده حزب سبزها در پارلمان آلمان (بوندستاگ) در واکنش به دفاع مقامات این کشور از تواناییهای ناتو تاکید کرد که "این پیمان نظامی فاقد ابتکارات نظامی کافی برای تامین امنیت اعضا است و از نبود ابتکارات تسلیحاتی در پیمان آتلانتیک شمالی انتقاد کرد".
هرچند آنگلا مرکل صدرعظم آلمان چندی پس از اظهارات مکرون و در انتقاد به این موضعگیری، در دیدار با "ینس استولتنبرگ" دبیرکل ناتو که به برلین سفر کردهبود، اعلام کرد که "رئیس جمهوری فرانسه واژههای تندی به کار بردهاست که مورد قبول وی نیست و ناتو برای آلمان یک پیمان امنیتی است"، اما برخی دیگر از سیاستمداران آلمانی به این سیاست مرکل عقیدهای نداشته و هم راستا با مکرون موضعگیری کردهاند.
در این ارتباط "یورگن تریتین" نماینده حزب سبزها در پارلمان آلمان (بوندستاگ) در واکنش به دفاع مقامات این کشور از تواناییهای ناتو تاکید کرد که "این پیمان نظامی فاقد ابتکارات نظامی کافی برای تامین امنیت اعضا است و از نبود ابتکارات تسلیحاتی در پیمان آتلانتیک شمالی انتقاد کرد".
وی در مطلبی که برای نشریه اشپیگل آلمان نوشت، مقامات این کشور از جمله "هایکو ماس" وزیر خارجه را به دلیل حمایت از قابلیتهای ناتو به باد انتقاد گرفت و با تائید اظهارات انتقادی رئیس جمهوری فرانسه در خصوص ناتو تاکید کرد که "این پیمان نظامی در وضعیت موجود، دیگر نمیتواند امنیت اعضای خود را تامین کند".
به اعتقاد این سیاستمدار آلمانی، "واقعیت این است که ناتو به دلیل منافع متفاوت اعضای خود، نمیتواند منافع امنیتی اعضای خود را همانند گذشته تامین کند و ناتو تنها به سایه آنچه که پیشتر بوده تبدیل شدهاست" و به زعم وی "برخی چهرهها همچون وزیر امور خارجه آلمان با گفتار و کردار خود تلاش میکنند جلوه خوبی از ناتو ارائه دهد اما این ائتلاف تمامیت و انسجام خود را از دست دادهاست".
▲ آنگلا مرکل صدراعظم آلمان
وی با طرح این پرسش که "چه چیزی از ائتلاف ناتو باقی میماند وقتی بزرگترین اقتصاد جهان واردات خودروهای آلمانی به عنوان دومین کشور بزرگ اقتصادی جهان را تهدیدی علیه امنیت ملی خود قلمداد میکند؟ " بار دیگر به چهره جدید آمریکا در قبال پیمانهای بینالمللی و سیاست منفعتطلبانه ترامپ با دیگر کشورهای همپیمان اشاره دارد.
تریتین گریزی نیز به خروج یک جانبه آمریکا از توافق هستهای ایران بدون مشورت با دیگر کشورهای عضو ناتو، کرده و یادآوری میکند که "یکی از اختلافات اعضای ناتو بر سر ایران بوده و اظهارات مقامهای اروپایی برای عمل به وعدههای خود درباره حفظ روابط تجاری با ایران بینتیجه بودهاست". این عضو پارلمان آلمان، با گریزی به خروج یک جانبه آمریکا از توافق هستهای ایران بدون مشورت با دیگر کشورهای عضو ناتو، یادآوری میکند "یکی از اختلافات اعضای ناتو بر سر ایران بوده و اظهارات مقامهای اروپایی برای عمل به وعدههای خود درباره حفظ روابط تجاری با ایران بینتیجه بودهاست".
البته انتقاد سیاستمداران آلمان به وضع کنونی ناتو به اینجا ختم نمیشود، چراکه پیشتر نیز "ولفگانگ شویبله" رئیس پارلمان آلمان وضعیت کنونی ناتو را به باد انتقاد گرفته و هشدار دادهبود که "جامعه جهانی با خطر خودخواهی ملیگرایانه مواجه است".
این سیاستمدار حزب دموکرات مسیحی طی سخنانی در پارلمان اروپا از اینکه اعضای پیمان نظامی ناتو تاب شنیدن انتقادها به آن را ندارند، ابراز تاسف کرد.
در این بین روزنامه "ولت سونتاگ" آلمان نیز با اشاره به سخنان مکرون مبنی بر مرگ مغزی ناتو، جبههگیری رئیس جمهوری فرانسه را به منزله "پیش قدم شدن مکرون برای کاهش وابستگی اتحادیه اروپا به ناتو ارزیابی کرد"؛ سیاستی که برخی تحلیلگران آن را خط پایانی برای ناتو تفسیر و سیاستمداران عضو پیمان آتلانتیک شمالی آن را اختلاف طبیعی اعضا و قابل بحث و گفتوگو و حتی قابل تعامل تعبیر میکنند.
بازتعریف ناتو؛ پُرهزینه برای اروپا
در میان این کش و قوسها، حال رئیس جمهوری آمریکا که روزی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را یک تشکیلات "منسوخشده" مینامید، درصدد گسترش آن به شرق آسیا و تشکیل "پیمان آتلانتیک – خاورمیانه (NATO- ME) برآمده؛ سیاستی که صدای اعتراض اروپاییها را نیز بلند کردهاست.
در حالی که ناتو بر اساس بند ۱۰ اساسنامه یک "سیاست باز" برای پذیرش و استقبال از اعضای جدید دارد، اما همه اعضا باید به یک مجموعه پیچیده از معیارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی پایبند شوند. همین بند زمانی که ترامپ از تشکیلات جدید "پیمان آتلانتیک – خاورمیانه" پرده برداشت به اختلاف رئیس جمهوری آمریکا با همپیمانان اروپایی به ویژه صدراعظم آلمان منجر شد.
ترامپ و مرکل هر دو به بند ۱۰ اساسنامه اشاره میکنند، اما به باور ناظران رئیس جمهوری آمریکا مانند تلاش ناکام برای تشکیل "ناتوی عربی" در زمینه ایجاد پیمان آتلانتیک – خاورمیانه نیز موفقیتی به دست نخواهد آورد؛ زیرادر بند یادشده از درهای باز برای کشورهای اروپایی سخن به میان آمده نه بازیگران خاورمیانه.
از طرف دیگر تحلیلگران مسائل بینالملل بر این باورند که رویکردهای ترامپ از بازتعریف وظایف جدیدی که برای ناتو دارد بیشتر مربوط به بودجه دفاعی و سهم هریک از اعضای ناتو برای تامین هزینههای این سازمان عظیم نظامی است؛ خواستهای که مبنای آن بر دستکم ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو ناتو استوار شده و بسیاری از کشورهای اروپایی را نیز دچار چالش کردهاست؛ چالشی که براساس ادعای ترامپ رهبران ناتو را به پرداخت ۱۳۰ میلیارد دلار بیشتر در سال و به عبارتی ۴۰۰ میلیارد دلار بیشتر در سه سال مجبور میکند.
▲سربازان ناتو
هرچند این سیاست ترامپ تازگی ندارد و حتی در برابر دیگر همپیمان خود ژاپن نیز این رویکرد را در پیش گرفته و اعلام کردهاست که از "آبه شینزو" نخست وزیر ژاپن خواستهاست پول بیشتری در قبال حمایتهای نظامی آمریکا پرداخت کند"؛ توافقی که سهم پرداختی ژاپن را به عنوان کشور میزبان نیروهای آمریکایی از سالانه حدود ۲۰۰ میلیارد ین (۱.۸ میلیارد دلار) در قالب هزینههای کارکنان پایگاههای آمریکا، خدماترسانی و سایر موارد به پنج برابر این رقم افزایش میدهد؛ درخواستی که در نهایت با مخالفت ژاپنیها مواجهشد.
البته "جرمی هانت" وزیر امور خارجه پیشین انگلیس در توجیه نبود توازن بین اعضای ناتو برای تامین بودجه این سازمان نظامی و در واکنش به حمله آمریکا در عراق که منجر به شهادت سردار قاسم سلیمانی شد، با انتشار یادداشتی در ستون روزنامه "تلگراف" گفت: "بحران کنونی، بزرگترین شکاف ممکن را در ائتلاف ناتو ایجاد کردهاست. افزایش چشمگیر تنش در خاورمیانه، موجب اختلاف عمیق در این ائتلاف غربی شده که به واسطه نبود توازن در هزینههای این سازمان نمود یافتهاست. ترور سردار سلیمانی، رویکرد ما در قبال ایران را با شکاف عمیقی مواجه کردهاست، اختلافی که به زمان اتخاذ تصمیم رئیس جمهوری آمریکا برای خروج از توافق هسته ای ۲۰۱۵ بازمیگردد".
ناتو؛ دوگانگی در برخورد با روسیه
شاید بتوان روسیه را مهمترین عامل ادامه حیات ناتو ارزیابی کرد؛ وزنهای سنگین که حال اقتصاد و قدرت نظامی چین نیز بدان اضافه شده و برخی کشورهای عضو ناتو را بر آن داشته است تا به هر قیمتی از متلاشی شدن پیمان آتلانتیک شمالی جلوگیری کنند.
این در حالی است که رئیس جمهوری فرانسه پیش از نشست رهبران ناتو در لندن، در کنفرانس مطبوعاتی مشترک با دبیرکل ناتو، در کاخ الیزه اعلام کرد که "نشست پیش رو باید به فرصتی برای بحث و گفتوگوی واقعی و راهبردی در مورد آنچه ناتو معنی میکند تبدیل و با توجه به شرایط، در خصوص روابط با روسیه شفافسازی شود و اتحادیه اروپا بخشی از هرگونه معاهده هستهای آتی میان آمریکا و روسیه باشد".
کشورهای اروپای مرکزی و شرقی بهبود روابط با روسیه را با نگاهی انتقادی میبینند و هشدار میدهند تا زمانی که بحران اوکراین حل نشدهباشد، مناسبات با روسیه نباید به حال عادی بازگردد.
این سیاست مدارا گونه با روسیه بارها از سوی برخی دیگر از اعضای قدرتمند ناتو و حتی دبیرکل این سازمان نیز چندین بار به اشکال مختلف تکرار شدهاست.
ینس استولتنبرگ دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی نیز چندی پیش اعلام کرد که "علاقهمند به دیدار با رئیس جمهوری روسیه است"؛ اظهاراتی که تحلیلگران آن را تمایل ناتو را برای کاهش تنش با روسیه تفسیر میکنند.
اما از سوی دیگر، کشورهای اروپای مرکزی و شرقی بهبود روابط با روسیه را با نگاهی انتقادی میبینند و هشدار میدهند تا زمانی که بحران اوکراین حل نشدهباشد، مناسبات با روسیه نباید به حال عادی بازگردد.
در این طرف میز مذاکرهای که هنوز پایههای آن در هواست، ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه مدعی است که "بارها برای همکاری با ناتو اعلام آمادگی کرده و اعلام داشته که برای مقابله مشترک با تهدیدهای واقعی از جمله تروریسم بینالمللی و خطر انتشار کنترل نشده سلاحهای کشتار جمعی آماده است اما پس از سال ۲۰۰۸ همکاریها متوقف شد زیرا ناتو رفتار مناسبی در قبال ما نداشت".
به نظر می رسد که افزایش تحرکات نظامی ناتو در مرزهای روسیه و اضافه شدن کشورهای همپیمان شوروی سابق به جمع اعضای پیمان آتلانتیک شمالی، از جمله دلایلی است که سیاستمداران و تحلیلگران روس را به بهبود روابط خود با ناتو بدبین میکند.
از همین رو پوتین که چندی پیش در دومین نشست بررسی مسائل توسعه ناوگان نظامی روسیه سخنرانی میکرد، به گسترش ناتو و افزایش توانمندیها و تاسیسات آن در مجاورت مرزهای روسیه اشاره و تاکید کرد که "به همین دلیل به تجهیز و نوینسازی ناوگان نظامی روسیه توجه خاص دارد و در آینده نیز بیشترین توجه را به آن خواهد داشت".
فرانسه؛ سرباز سرکش ناتو
هرچند گفتههای رئیس جمهوری جوان فرانسه در زمینه حال ناخوش ناتو که به "مرگ مغزی" این پیمان تعبیر شد، بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران را شوکه کرد، اما تاریخ نشان میدهد که این برای نخستین بار نیست که فرانسه در برابر ناتو موضعگیری متفاوت دارد؛ زیرا پیشتر نیز ژنرال "شارل دو گُل" رئیس جمهوری فرانسه در هفتم مارس ۱۹۶۶ در نامه ای خطاب به "لیندون جانسون" رییس جمهوری وقت آمریکا اعلام کرد که فرانسه از این سازمان خارج می شود.
دوگل در این نامه خواستار حاکمیت کامل فرانسه بر همه مرزهای خود شدهبود؛ زیرا تا آن تاریخ نیروهای مشترک ناتو در پایگاههای مختلفی در این کشور مستقر شدهبودند و از دریا و آسمان فرانسه برای عملیات مختلف استفاده میکردند.
▲تصویری از ژنرال "شارل دو گُل" رییس جمهوری فرانسه در سالهای ۱۹۵۹ – ۱۹۶۹
یکسال پس از نامه دوگل، ژنرال "لیمان لمنیتزر" فرمانده نیروهای آمریکا در اروپا، تاریخ ۱۴ مارس ۱۹۶۷ را زمان خروج نیروهای ناتو از فرانسه اعلام و بدین ترتیب آمریکا ۲۷ هزار نیروی نظامی و ۳۷ هزار کارمند غیرنظامی خود را از این کشور اروپایی خارج کرد و به دنبال آن ۳۰ پایگاه هوایی، زمینی و دریایی آمریکا نیز در فرانسه به حالت تعطیل درآمد.
تاریخ نشان میدهد که این برای نخستین بار نیست که فرانسه در برابر ناتو موضعگیری متفاوت دارد؛ چراکه پیشتر نیز ژنرال "شارل دو گُل" رییس جمهوری فرانسه در هفتم مارس ۱۹۶۶ در نامه ای خطاب به "لیندون جانسون" رییس جمهوری وقت آمریکا اعلام کرد که فرانسه از این سازمان خارج می شود. برخی تحلیلگران معتقدند که نگاه پاریس به پیمان آتلانتیک شمالی همواره با دیگر اعضای اروپایی این سازمان تفاوت داشته و در حالی که دیگر اعضای ناتو خواستار تامین امنیت خود توسط این سازمان هستند و به آن بسنده میکنند، فرانسه خواستار نقش محوری و فرماندهی در این سازمان است و همین نقطه تقابل واشنگتن و پاریس در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی محسوب میشود و گرچه با تغییر روسای جمهوری فرانسه و آمریکا، این تقابل شدت و ضعف یافته اما این زاویه دید هیچگاه به سوی صفر میل نکردهاست.
شاید از همین رو است که "زبیگنیِف برژینسکی" استراتژیست دمکرات آمریکا در سال ۲۰۰۴ میلادی اعلام کرد که "اتحادیه اروپا با ظرفیت بالای اقتصادی که دارد شانه به شانه آمریکا پیش میرود و با هویت پولی و تجاری مستقل میتواند به عنوان یک قطب نظامی جدید ظهور کند و به رقیب آمریکا تبدیل شود. این پدیده میتواند به راحتی هژمونی آمریکا را در منطقه اقیانوس آرام محدود کند".
تحلیلگران این سخنان برژنسکی را اینگونه تعبیر میکنند که آمریکا بر خلاف دوران جنگ سرد، به اتحادیه اروپا به عنوان متحد خود نگاه نمیکند، بلکه بعکس این اتحادیه را رقیب خود میداند و این دیدگاه واشنگتن از نگاه پاریس نیز دور نماندهاست.
این زاویه دید واشنگتن به اتحادیه اروپا از یک سو و گذشت چند دهه از فروپاشی اتحاد شوروی به عنوان انگیزه اصلی شکلگیری ناتو از سوی دیگر و نیز ظهور قطبهای جدید نظامی، سیاسی و اقتصادی در جهان موجب شد که برخی اعضای کلیدی ناتو همچون فرانسه به طور جدی به بازتعریف ساختار و اهداف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بیندیشند و بر اساس همین دیدگاه است که فرانسه هر از گاهی از تشکیل ارتش مستقل اروپا سخن به میان میآورد که همواره با مخالفت محور واشنگتن در اتحادیه اروپا مواجه شدهاست.
رنسانس ناتوی پیر در کالبد ارتش واحد اروپا؟
پیشنهاد تشکیل ارتش واحد اروپا، راهبردی است که به نظر میرسد رئیس جمهوری فرانسه در پی خروج یکجانبه آمریکا از برخی پیمان های بینالمللی و بیتفاوتی ترامپ در قبال تعهدات جهانی، آن را مطرح کرد؛ طرحی که کشورهایی نظیر آلمان اگرچه با پیشنهاد مکرون موافقاند اما اعلام کردند که "ایجاد ارتش واحد اروپا منافاتی با ناتو ندارد و میتواند به عنوان بازوی پیمان آتلانتیک شمالی عمل کند".
البته این پیشنهاد در خود اروپا نیز مخالفانی همچون هلند و اسپانیا دارد اما تحلیلگران طرح موضوع تشکیل ارتش واحد اروپایی از سوی مکرون را به معنای سستی کارکردهای ناتو، بیاعتباری ساختارهای این پیمان و بیاعتمادی اعضا به رهبری آمریکا در ناتو ارزیابی کردهاند.
تحلیلگران طرح موضوع تشکیل ارتش واحد اروپایی از سوی مکرون را به معنای سستی کارکردهای ناتو، بیاعتباری ساختارهای این پیمان و بیاعتمادی اعضا به رهبری آمریکا در ناتو ارزیابی کرده اند.
بسیاری از آگاهان عرصه سیاست بینالملل بر این باورند که اگرچه ناتو از زمان فروپاشی شوروی از بحران هویت رنج میبرد اما از زمانی که رییس جمهوری فرانسه پیشنهاد ایجاد ارتش واحد اروپایی را برای مقابله با تهدیدات احتمالی مطرح کرد، آتش اختلاف به عنوان یک چالش جدی، در میان اعضای اروپایی ناتو از یک طرف و در بین قدرتهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا از طرف دیگر از زیر خاکستر برآمد.
در همین ارتباط روزنامه لوپاریس در گزارشی "از ابتکار عمل دولت فرانسه برای تغییر رویکرد اروپاییها در مورد کاهش تعهدات نسبت به پیمان آتلانتیک شمالی و ۲ دور مذاکره با سفرای اتحادیه اروپا در بروکسل پرده برمیدارد و از هدف کاخ الیزه برای تشکیل ارتش اروپایی سخن گفته و اعلام میکند که کشورهایی مانند سوئد، قبرس، مالتا، اتریش، ایرلند و فنلاند که عضو ناتو نیستند نیز میتوانند در مواقع مواجهه با حملات خارجی از کمک نظامی اروپاییها بهرهمند شوند".
از طرف دیگر شبکه تلویزیونی فرانس۲۴ با پخش گزارشی، تصمیم کارشناسان سیاسی و نظامی اتحادیه اروپا مبنی بر سرمایهگذاری برای راهاندازی چند طرح جدید دفاعی را به منزله گام مهمی به سوی خودکفایی در زمینه سلاخت تسلیحات جنگی و استقلال قاره سبز از آمریکا ارزیابی کرد.
در همین زمینه با تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان به همراه ۲۳ کشور دیگر عضو این اتحادیه، در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی برای تامین بودجه، توسعه و استقرار نیروهای مسلح خود پیماننامهای امضا کردند و هم اینک این کشورها ۴۷ طرح دفاعی مشترک در حال اجرا دارند که بسیاری از آنها خارج از چارچوب ناتو عملیاتی میشود. بر اساس این گزارش، کشورهای اروپایی به صورت معمول هر سلاح جدیدی اعم از زمینی، دریایی، هوایی و سایبری را بعد از آزمایشهای میدانی در اختیار ناتو قرار میدهند. اما به نظر میرسد با زیرسوال رفتن اهمیت اتحاد ناتو از سوی رئیس جمهوری آمریکا و سیاستهای وی درباره این پیمان نظامی، آنها را به انجام همکاریهای دفاعی میان خودشان ترغیب کرده و مدتی است که کشورهای اروپایی خارج از چارچوب پیمان نظامی ناتو، به همکاریهای نظامی چند جانبه میان خود روی آوردهاند.
در همین زمینه با تصمیم انگلیس برای خروج از اتحادیه اروپا، فرانسه و آلمان به همراه ۲۳ کشور دیگر عضو این اتحادیه، در اواخر سال ۲۰۱۷ میلادی برای تامین بودجه، توسعه و استقرار نیروهای مسلح خود پیماننامهای امضا کردند و هم اینک این کشورها ۴۷ طرح دفاعی مشترک در حال اجرا دارند که بسیاری از آنها خارج از چارچوب ناتو عملیاتی میشود.
به عنوان نمونه میتوان به همکاری دو جانبه فرانسه و ایتالیا برای ساخت ناوچههای گشتی اشاره کرد که چند مورد از آن نیز ساخته شدهاند. همچنین فرانسه به همراه کشورهای سوئد، اسپانیا و پرتغال مشغول همکاری برای راهاندازی یک سامانه جدید ضد زیردریایی هستند.
فرانس۲۴ می افزاید، "بر اساس توافقی که به تازگی در نشست وزرای دفاع کشورهای عضو اتحادیه اروپا در بروکسل اتخاذ شد، ۱۳ طرح از جمله تولید یک ناو گشتی جدید، نوعی سلاح الکترونیکی متلاشیکننده سامانههای ضد هوایی و نیز یک سامانه جدید ردیابی موشکی نیز تصویب شدهاست؛ توافقی که فرانسه کلید آن را زدهاست و ادامه این راه میتواند در آیندهای نه چندان دور به جذب بیشتر اعضا از قاره سبز و شاید به رنسانس ناتوی پیر در کالبد ارتش واحد اروپا منجر شود.
2023
نظر شما