خط قرمز سردار سلیمانی رهبری بود

تهران- ایرنا- صادق خرازی در برنامه «ملک سلیمان» خاطرات ناگفته‌ای را از سردار شهید قاسم سلیمانی مطرح کرد؛ از خط قرمز سردار تا دیدارش با آیت‌الله رفسنجانی در بحبوحه اتفاقات سال ۸۸ و پیشنهاد رییس جمهور شدن.

شب گذشته، برنامه ملک سلیمان به مناسبت چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی به روی آنتن رفت تا ابعاد ناگفته‌ای از شخصیت این سردار شهید را بیان کند. مهمان این قسمت از برنامه صادق خرازی، دیپلمات سابق وزارت امور خارجه و دبیرکل حزب ندای ایرانیان بود.

او در ابتدای صحبت‌های خود با اشاره به عکس‌های زیادی که با سردار سلیمانی از روزگاران گذشته دارد، گفت: عکس‌های زیادی با قاسم سلیمانی دارم که خیلی از آن‌ها را اصلا چاپ نکردم و دل دیدن‌شان را ندارم. حاج قاسم ویژگی‌های منحصر به فردی داشت؛ افتخار مردم بود و طبیعی است چنین کسی که اسطوره و حماسه است، افتخار مردم و ملت خود باشد.

ولایتی محض بود و تعلق گروهی نداشت

خرازی در مورد ابعاد شخصیتی سردار سلیمانی گفت: قاسم به دلیل ویژگی‌های خوبی که داشت همه افتخار می‌کردند که خود را منتسب به او کنند. کاری به میزان درستی یا نادرستی و غلوهایی که بعضا صورت می‌گیرد ندارم. قاسم سلیمانی شخصیت ویژه و منحصر به فردی داشت. او نه خطی بود، نه جریانی بود و نه به گروهی تعلق داشت. به همین دلیل هیچ کس حق ندارد، او را مصادره کند. قاسم سلیمانی پیرو مکتب امام و رهبری بود و بارها دیده بودم که اگر در مساله‌ای دیدگاهش برخلاف رهبری بود، بلافاصله دیدگاه خود را با دیدگاه ایشان تطبیق می‌داد. در حقیقت او ولایتی محض بود و شرعا و عرفا تبیعیت را برای خود درنظر گرفته بود. این مساله باعث شده بود که او تبدیل به انسانی شریف شود که به جایگاه بالاتر خود احترام میگذارد.

وی ادامه داد: ما با قاسم سلیمانی رفاقتی دیرینه داشتیم و همیشه من را به صبر و پایداری در جایی که ناصبوری می‌کردم، دعوت می‌کرد. من با خیلی از افراد در این کشور دوست هستم و آنان را می‌شناسم، اما جنس رفاقت با ایشان با بقیه متفاوت بود. دلبستگی و وابستگی من به ایشان عاطفی و اعتقادی بود و باید بگویم که به قاسم سلیمانی معتقد بودم. او دروغ نمی‌گفت و اگر تشخیص می‌داد که فلان موضوع حق یا ناحق است اعلام می‌کرد. اگر هم لازم بود اطاعت کند، اطاعت می‌کرد. در حقیقت معماری در ذهن این انسان بزرگ وجود داشت که قدرت تطبیق را به او داده بود. خیلی‌ها این قدرت تطبیق را ندارند و نمی‌توانند خود را با زمان و مکانی که در آن زندگی می‌کنند، تطبیق دهند.

خط قرمز سردار سلیمانی رهبری بود

این دیپلمات سابق وزارت امور خارجه، به اطاعت قاسم سلیمانی از مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: قاسم با همه رفیق بود، اما مولفه ارتباطات خود را اطاعت از رهبری قرار داده بود. خیلی از دوستان ایشان بودند که در مرحله‌ای نقدهایی داشتند؛ او ارتباط فکری خود را با آنان قطع می‌کرد. در حقیقت خط قرمز ایشان رهبری بود. او دیدگاه ویژه‌ای داشت که کاملا قابل احترام بود. برای او به جز مقدسات دینی و رهبری هیچ امر مقدس دیگری وجود نداشت. خاطرم هست در یک جایی سخنرانی در مورد انتخابات ریاست جمهوری دوره قبل داشتم؛ او بعد سخنرانی به من زنگ زد و گفت معنی سخنرانی‌ات چه بود؟ به او گفتم که فلان است. در پاسخ گفت خیالم راحت شد؛ چرا که احساس می‌کردم دیدگاهت تغییر کرده است. ایشان ویژگی‌های خاص و جوانمردی‌های ویژه‌ای داشت.

ماجرای دیدار سردار سلیمانی و آیت الله رفسنجانی در بحبوحه اتفاقات ۸۸

وی اضافه کرد: ایشان کرمانی بود و خیلی از مردم آن منطقه مقتدای خود را آقای هاشمی رفسنجانی می‌دانستند. سلیمانی واقعا شیفته شخصیت هاشمی بود و هرگاه احساس می‌کرد ایشان را دوره کرده‌اند و می‌خواهند مصادره‌اش کنند، فورا با وی صحبت می‌کرد. حتی خاطرم هست یک بار با هم رفتیم و هاشمی خنده‌اش گرفته بود و می‌گفت چرا چنین چیزی را می‌گویی؛ در حالی که خود من در برابرت هستم؟ من معتقدم همه ما باید مطیع رهبری باشیم. این ماجرا برای بعد از سال ۸۸ بود. سلیمانی کمی ناراحت بود، اما هاشمی گفت من حتی در دلم نیز نمی‌توانم احساس کنم که با آقا مشکلی داشته باشم. هاشمی گریه کرد و سلیمانی هم نتوانست جلوی گریه خود را بگیرد. ایشان به عنوان ارشدترین مقام نظامی کشور همیشه به دنبال این بود که زلف همه را به همدیگر گره بزند و اصلا دوست نداشت با هم اختلاف داشته باشند. البته باید بگویم روابط  هاشمی و رهبری روابط استثنایی از نوع خودش بود. در حقیقت رابطه ویژه‌ای بود که کسی نمی‌توانست وارد آن شود. من به صورت مرتب ماهی یکی دوبار خدمت هاشمی می‌رسیدم. حتی یک بار هم ندیدم که ایشان گلایه‌ای را مطرح کند که موجب تضعیف رهبری شود.

در هیچ انتخاباتی برای کسی رای جمع نکرد

خرازی تاکید کرد: قاسم نظامی و مطیع بود. خاطرم هست در سال ۷۶ عده‌ای آمدند و بین ناطق و خاتمی کسی را معرفی کردند. حاج قاسم در جلسه‌ای به ما گفت که هر کس حق دارد به هر کسی که دلش می‌خواهد رای بدهد، اما حق نداریم کار تبلیغاتی انجام دهیم و برای کسی رای جمع کنیم. حتی در دوره بعد نیز همین مساله را در مورد کسی که در برابر  خاتمی بود مطرح کرد. ایشان فرد ویژه‌ای بود و دوست نداشت عقاید خود را تغییر دهد؛ اگرچه مطیع بود و هرگز حاضر نمی‌شد لقمه نانش را به سیاست آلوده کند.

 واکنش سردار به پیشنهاد رییس جمهور شدن

خرازی به راز ماندگاری شهید سلیمانی اشاره کرد و گفت: شهید سلیمانی تاثیر همه‌جانبه بر دوستانش داشت. ایشان برای من هم استاد بود، هم برادر و هم رفیق و ... نشد یک بار با ایشان باشم و از محضرش بهره نبرم. نشد یک بار پیش ایشان باشم و محضر او ایمان من را سست کند. بعضی اوقات ساعت‌ها با هم می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم. ما شهیدان زیادی دادیم که همه بزرگ بودند و برای این انقلاب درخشیدند. یکی علمی بود، یکی سیاسی بود و دیگری کاریزماتیک. با این حال یک سوال وجود دارد و آن هم این است که چرا قاسم سلیمانی ماندگار شد؟ این سوالی است که برای همه افراد وجود دارد.

وی افزود: قاسم آدم معمولی بود مانند همه انسان‌های دیگر. نمی‌خواهم مقدس‌سازی و اسطوره‌سازی کنم؛ چرا که او پیشاپیش اسطوره و اسوه بوده است. او برای خانواده‌اش یک پدر مهربان بود؛ نه تنها برای خانواده خودش بلکه برای خانواده‌های تمام شهدای کرمان. اگر هر کدام از خانواده‌های‌ تیپ ثارالله کرمان مشکلی پیدا می‌کردند، قاسم خود را متولی حل آن مشکل می‌دانست. ذکر و معنویت یک مساله شخصی برای هر آدم است. او علاوه بر این‌ها آدم کار و عمل بود. قاسم سلیمانی به دلیل مناجاتش قاسم سلیمانی نشد بلکه به دلیل سلوک و رفتارش قاسم سلیمانی شد.

خرازی گفت: او هیچ گامی برای مطرح شدن خودش برنداشت. بارها با ایشان صحبت می‌کردم و می‌گفتم که کشور به جایی می‌رود که تو باید رییس جمهور شوی؛ چرا که هم اصلاح‌طلبان و هم اصول‌گرایان تو را قبول دارند. اهل تصمیم هستی و سریع هم به تصمیم خود عمل ‌می‌کنی. هفت اقلیم را اداره می‌کنی پس باید رییس جمهور شوی. ایشان همیشه امتناع می‌کرد و می‌گفت مسئولیتی که من دارم بسیار مهم است و من سرباز رهبری هستم. هر کاری که آقا دستور بدهد انجام می‌دهم. حتی به تعبیری می‌گفت که من به آنجاها نمی‌رسم. او یک قدم برای مطرح شدن خود برنداشت. یک سخنرانی در تلویزیون نداشت. او یک دل به خدا داده بود و در مقابل خداوند دلش را به میلیون‌ها آدم داده بود.

نام قاسم سلیمانی از زمانی مطرح شد که عکس وی به عنوان بنیان‌گذار محور مقاومت روی نیویورک تایمز آمد

دیپلمات سابق وزارت خارجه در پاسخ به سوالی مبنی بر این که نام سردار سلیمانی از چه زمانی بر سر زبان‌ها افتاد گفت: نام قاسم سلیمانی از زمانی مطرح شد که عکس وی روی نیویورک تایمز آمد و به عنوان کسی مطرح شد که یک تنه در برابر نظام سلطه ایستاده است. قاسم سلیمانی به عنوان کسی مطرح شد که ادبیات مقاومت را ایجاد و تصحیح کرد و بنیان‌گذار مکتب جدیدی به نام مقاومت شد. هر جا سخن از مقاومت است سخن از سردار سلیمانی است.

وی گفت: نام او زمانی مطرح شد که امنیت جمهوری اسلامی را از مرزهای متعارف جغرافیایی خارج کرد و به اقصی نقاط کشورهای دیگر برد. امنیت مردم ایران در برابر گروهک وحشتناک داعش در مدیترانه و باب‌المندب و جلگه هند بود. قاسم سلیمانی یک آدم استراتژیک و خدای تاکتیک‌های نظامی بود. یک فرمانده آمریکایی با غبطه می‌گفت که قاسم سلیمانی دشمن ما است، اما ای کاش او برای ما بود.

خرازی ادامه داد: یوسف علوی وزیر خارجه عمان در جلسه‌ای می‌گفت «در زمانی که جان کری و آمریکایی‌ها در برجام به ایران نزدیک شده بودند، اعراب در جلسه‌ای نشسته بودند و نق می‌زدند و همه‌ آنها می‌گفتند که ما را به ایرانی‌ها فروختید و ...  جان کری ناگهان عصبانی شد و گفت همه شما یک ژنرال سلیمانی ندارید که بیاید و با تروریسم بجنگد. همه شما نشسته‌اید که ما آمریکایی‌ها برویم و برای شما خون بدهیم؛ کسی که امنیت را به کشورهای شما آورده قاسم سلیمانی است. از من انتقاد می‌کنید؟ باید بروید و صد مدال به قاسم سلیمانی بدهید که کشورتان را نگه داشته است».

وی تاکید کرد: دقت کنید تفکر نسبت به قاسم سلیمانی در آن طرف مرزها این چنین بود. او بدون چشم‌داشتی کارش را انجام می‌دهد. اینها است که سلیمانی را سلیمانی می‌کند. به همین دلیل است که گفتم قاسم سلیمانی یک اسوه است، او یک دانشنامه است و بعدها باید او را شناخت؛ نه با کلام بلکه با تحقیق.

جلسه یک ساعت و نیمه سردار سلیمانی با بارزانی برای منصرف کردن وی از خودمختاری کردستان

خرازی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که جوانان می‌پرسند چرا باید سردار سلیمانی را دوست بداریم، گفت: باید می‌گفتید بروند و تاریخ بخوانند. قطعا هیچ کشوری در دنیا نیست که دوران خود را با حماسه و ایثار دنبال نکرده باشد. رفاهی که امروز در اروپا و آمریکا است، فارغ از ظلم و جنایاتی که انجام می‌دهند به این دلیل است که برایش زحمت کشیده‌اند. دوران جنگ‌های داخلی در اروپا و آمریکا دوران کسانی است که در آن زمان درخشیده‌اند. ما در حال تجربه این دوران هستیم.

وی گفت: دموکراسی یک پروژه و پروسه است. اگر تصور کنید پروژه است اشتباه کرده‌ایم. ما از زیر یوغ استبداد چند هزار ساله بیرون آمده‌ایم و در یکی از مهمترین بخش‌های سیاسی جهان واقع شده‌ایم. ایران در یک موقعیت ویژه قرار دارد. در قلب آسیا و مرکز جهان اسلام است، تاثیرگذار در شمال و جنوب است. ایران محور مقاومت علیه نظام سلطه است و قاسم سلیمانی راهبر این محور است.

خرازی اظهار داشت: چه کسی بیشترین تلاش را برای قانون اساسی آزاد در افغانستان داشت؟ چه کسی از روند دموکراسی در سوریه و عراق حمایت می‌کرد؟  بارزانی دو سال پیش تصمیم گرفت اقلیم کردستان را خودمختار اعلام کند. همه از این طرح او حمایت کردند و حتی کردها راهپیمایی کردند. قاسم سلیمانی با یک جلسه یک ساعت و نیمه او را برگرداند و به او فهماند که این مساله خواست استعمار است و علیه ملت کرد خونریزی و جنگ می‌شود. به او گفت که تو رهبر عراق هستی نه رهبر کردها و به همین دلیل باید به روند دموکراسی در عراق کمک کنی. دقت کنید که در ابتدای انقلاب ما با عراق نجنگیدیم بلکه او به ما حمله کرد. ما باید می‌نشستیم تا او بیاید و همه کشور را ببرد؟ تنها باری که یک وجب از خاک ایران نرفت در جمهوری اسلامی بود و آن هم به دلیل وجود قاسم سلیمانی‌ها بود.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر نظر قاسم سلیمانی در مورد مذاکره با آمریکا گفت: سلیمانی معتقد به دیپلماسی بود و معتقد به تحولات شگرف گفتگو بود. برجام را بستری می‌دانست برای حل مشکلات کشور. او مثل یک مقلد عمل می‌کرد تا مرزی که رهبری اجازه می‌داد عمل می‌کرد. نه گفت آب و نان مردم به برجام وصل است و نه علیه آن در تلویزیون حرف زد. در حقیقت به عقل جمعی و خرد جمعی حاکمیت احترام می‌گذاشت. در یک جا نمی‌بینید که علیه آن صحبت کرده باشد یا به طرفداری از آن غلو کرده باشد. او یک فرمانده است که براساس دستور فرمانده بالاترش عمل می‌کرد و دخالتی در خیلی از مسائل نداشت.

خرازی در پایان در مورد راز نزدیک‌کردن اقشار مختلف مردم گفت: قاسم فرد اخلاقی بود. همه به او احترام می‌گذاشتند و می‌توانستند به او اعتماد کنند. مولفه ایشان اعتماد مردم بود. به اعتماد کسی خیانت نمی‌کرد و به همین دلیل در هرجا که او بود امنیت و اقتدار و محبت وجود داشت. نسل جدید با فضیلت‌ها پیوند دارد و مردم دوست دارند که مسئولین از جنس قاسم سلیمانی باشند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha