ضرورت تنظیم‌گری و ویرانگری فیلترینگ

تهران-ایرنا- استاد ارتباطات دانشگاه علامه معتقد است: تنظیم گری به معنای نظم بخشیدن است نه محدودیت و فیلتر کردن؛ رگولاتوری مبتنی بر نظارت قانونی است و ضرورت دارد اما فیلترینگ نگاهی سلبی دارد و بسیار ویرانگر است.

امروزه کمتر کسی را می توان دید که با فضای مجازی و رسانه های اجتماعی برآمده از آن ارتباطی نزدیک نداشته و در این فضای نوین رسانه‌ای فعال نباشد. فضای مجازی با برخورداری از قابلیت ها، امکانات و مختصات منحصر به فرد می تواند زمینه ساز اتفاقات مثبت و مفید در زندگی فردی و اجتماعی کاربران خود باشد. از سوی دیگر، باز بودن و عدم نظارت کافی بر این فضا می تواند کاربران را در معرض چالش ها و آسیب هایی قرار دهد.

برای چنین فضایی به عنوان یک رسانه نوظهور که فرصت ها و تهدیدهایی را در خود نهفته دارد، باید ساز و کارهای نظارتی تعریف و نهادی به منظور تعیین مقررات و باید و نبایدهای تولید محتوا در آن معرفی شود. سازمان تنظیم گری (رگولاتوری) محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی که ذیل سازمان صدا و سیما فعالیت می کند دقیقا به همین منظور شکل گرفته است.

این نهاد به عنوان یک سازمان تسهیلگر، علاوه بر نظارت محتوایی، خدماتی از جمله آموزش، مشاوره های فنی، ارائه گزارش های تحلیلی و کمک های مالی و حقوقی را برای توانمندسازی هر چه بیشتر افراد و سازمان های فعال در حوزه تولید محتوای صوتی و تصویری در فضای مجازی ارائه می دهد.

در خصوص تببین مفهوم درست رگولاتوری و اهمیت وجود و فعالیت سازمان تنظیم گری محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی با «اسماعیل قدیمی»، استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی به گفت و گو نشستیم.

مقوله تنظیم گری در فضای مجازی چه تعریفی دارد؟

واقعیت این است که باید دو دیدگاه، تفسیر یا تجزیه و تحلیل را در این رابطه لحاظ کنیم. اصولا فعالیت کاربران در فضای مجازی و مناسبات ارتباطات جمعی باید بر اساس آزادی های مدنی، مبادلات آزاد، روابط انسانی و البته مصلحت ها و نیازهای جامعه باشد.

به موازات این رویکرد، نهادهای قانونی و نظارتی نیز باید ناظر باشند تا قوانین وضع شده موجود مرتبط با فضای مجازی و رسانه های جمعی و عمومی برآمده از آن نقض نشود. مقوله ای که نقش حاکمیت را پررنگ می کند، همین تنظیم گری و رگولاتوری مبتنی بر آموزش مردم، ارتقای توانمندی ها و قابلیت های آنها در کاربرد این فضا، بهبود مناسبات و در نهایت استفاده بهره ورانه از ابزارها است.

سازمان یا سازمان های تنظیم گر باید بر اعمال قوانین و قواعد موجود نظارت کنند تا به حقوق و حریم شخصی افراد خدشه ای وارد نشود. از سوی دیگر، باید تلاش شود تا علاوه بر آموزش و ارائه اطلاعات لازم، بسترها و امکاناتی فراهم آید تا مردم بتوانند در تمامی زمینه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مشارکت داشته باشند.

نباید فراموش کنیم که نقش دولت، حاکمیت و نهادهای نظارتی، در وهله اول راهنمایی، آموزش و هدایت کاربران در هر فضای رسانه ای است و نه دخالت، نگاه سلبی داشتن و محدود کردن آزادی های اولیه و مبرهن. در صورت تحقق این مهم، خود کاربران در هر فضای رسانه ای و از جمله شبکه های اجتماعی، احساس مسئولیت کرده و بسیاری از ملاحظات و اقتضائات را در نظر می گیرند.

اهمیت تنظیم گری به خصوص در زمینه محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی  چقدر است؟

آنچه به طور کلی گفتم درباره محتوای صوت و تصویر نیز صدق می کند. امروزه بیشتر صاحب نظران علوم ارتباطات و رسانه اعتقاد دارند دولت ها و متولیان و گردانندگان سازمان ها و نهادهای نظارتی، در مرتبه اول وظیفه ای جز ارتقای ظرفیت ها و پتانسیل های شهروندان، افراد، گروه ها و سازمان ها برای رسیدن به سطحی از توانمندی جهت حضور و مشارکت در رقابت های جهانی ندارند.

اگر تعاملات سازنده میان سازمان ها برقرار و گفتمان دموکراتیک و قانون گرایانه در جامعه پیاده شود و از سوی دیگر، حاکمیت و دولت نیز نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کنند، کاربران فضای مجازی حتی در بحث صوت و تصویر به سمت نوآوری و خلاقیت پیش می روند. با تعامل بهتر و رضایتمندی بیشتر، می توان شاهد تولید ملی در حوزه تولید محتوا و تصویر در شبکه های اجتماعی بود.

گاهی تنظیم گری با فیلترینگ در یک ردیف قرار می گیرد. چقدر میان این دو مفهوم تفاوت وجود دارد؟

تنظیم گری به معنای نظم بخشیدن است نه محدودیت و فیلتر کردن. تنظیم گری باید توسط خود کاربران، سازمان ها، متولیان و استارت آپ ها صورت بگیرد. حاکمیت هم در این میان باید نقش نظارتی داشته باشد تا افرادی که در این فضا فعالیت دارند احساس آرامش کنند و از احقاق حق و حقوق خود مطمئن باشند.

اگر رگولاتوری مبتنی بر نظارت قانونی باشد نه رویکردهای مداخله جویانه، بسیار هم خوب است و باید انجام شود. در مقابل تنظیم گری، فیلترینگ نگاهی سلبی دارد و بسیار ویرانگر است و کاملا بر عکس عمل می‌کند. البته این نکته را هم باید در نظر داشت که ماهیت فضای مجازی، زمینه فیلترینگ و سانسور را تا حدود زیادی از بین برده است.

تنظیم گری محتوا در فضای مجازی چه تفاوتی با رسانه های دیگر دارد؟

در عصر گوتنبرگ این باور وجود داشت که اگر روزنامه یا کتابی چاپ شود و مشکلی داشته باشد به راحتی می توان جلوی نشر و توزیع آن را گرفت. این باور البته در فضای رسانه ای امروز دیگر کارکرد ندارد. برای مثال، فضای مجازی آنقدر گسترده است که اصولا قابل کنترل نیست. از سوی دیگر، این فضا پتانسیل ها و قابلیت هایی برای نشر در اختیار دارد که به راحتی نمی توان فیلتر، سانسور و نظارت را بر آن اعمال کرد.

به نظر شما وجود یک نهاد قانونی و رسمی به عنوان متولی تنظیم گری محتوای صوت و تصویر در فضای مجازی چقدر لازم است و اهمیت دارد؟

از این منظر اهمیت دارد که مصوبات قانونی هدایتگری را در دست بگیرد و اعلام و اعمال کند. البته تنظیم گری در دنیای امروز بیشتر به سمت تنظیم کاربر است، چون کاربر یک رسانه به حساب می آید و به راحتی می تواند گروه تشکیل دهد و اخبار را نشر دهد و به مبادله اطلاعات بپردازد. به عبارت دیگر، این نهاد قانونی باید با آموزش کاربران، نوعی خودتنظیم گری را در میان فعالان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی برقرار سازد. در مجموع، تنظیم گری رویکردی سلبی نیست و از آنجا که امکان اعمال فیلتر بر رسانه های جمعی نوین وجود ندارد، راهنمایی و آموزش کاربران کارساز خواهد بود.

گاهی بحث تنظیم گری فقط در نظارت و جلوگیری از تخلفات خلاصه می شود. رگولاتوری چقدر می تواند در تامین حقوق فعالان تولید محتوا در فضای مجازی نقش داشته باشد؟

باید مفاهیمی همچون آموزش، فیلترینگ و خودغربالگری را اصلاح کرد. باید قوانینی وضع کرد تا کسی که در فضای مجازی شایعه پراکنی می کند و اخبار فیک انتشار می دهد، بداند که تحت تعقیب قرار می گیرد و مجازات خواهد شد. مبانی اخلاق حرفه ای و حقوقی جامعه نیز باید اصلاح شود. تنظیم گری و رگولاتوری در اصل یک نظام حقوقی است و جز از طریق آموزش محقق نمی شود.

همان گونه که اشاره کردید یکی از معضلات امروز فضای مجازی انتشار اخبار جعلی و به دنبال آن شیوع شایعه در جامعه است. بسیاری از اخبار هم در فرمت صوت و تصویر در این فضا منتشر می‌شود. تنظیم گری تا چه میزان می تواند در رفع یا دستکم کمرنگ شدن این معضل موثر باشد؟

وقتی صحبت از آموزش در عرصه ارتباطات می کنیم یعنی محدودیت هایی وجود دارد که کاربر باید آنها را به رسمیت بشناسد. به عنوان نمونه، افراد، گروه ها یا سازمان هایی که برای کودکان تولید محتوا می کنند باید متخصص این حوزه باشند و مجوزهای لازم را از نهادهای حافظ و تامین کننده حقوق کودک دریافت کنند. در عین حال، باید دوره های آموزشی و توجیهی لازم را بگذرانند. در تولید محتوا باید از ناهنجاری هایی همچون تبلیغ خشونت پرهیز کرد و ملاحظاتی مانند عدم افشای اطلاعات سری و مهم کشور را مدنظر داشت و اخلاق عمومی را زیر پا نگذاشت. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha