زنان کوچک از طرف بنیاد فیلم آمریکا (American Film Institute - AFI) جزو ده فیلم برتر سال شناخته شده است و در چندین رشته نامزد گلدنگلوب، اسکار و بفتا شده است که از جمله میتوان به نامزدی در شش رشته در اسکار ۲۰۲۰ اشاره کرد: بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن (سرشا رونان برای نقش جو)، بهترین نقش مکمّل (فلورانس پیو برای نقش امی)، بهترین طراحی لباس و بهترین فیلمنامهی اقتباسی. با این همه، زنان کوچک تنها برای طراحی لباس حرفهایاش جایزه بفتا و اسکار را دریافت کرد و در سایر رشتهها جایزهای در این سه رویداد سینمایی به دست نیاورد. زنان کوچک در گیشه نیز تقریباً موفّق عمل کرد و در حالی که با بودجهی ۴۰ میلیون دلاری ساخته شده، تاکنون ۲۰۳ میلیون دلار فروخته است.
زنان کوچک داستان نوجوانی تا بزرگسالی چهار خواهر از خانواده مارچ، بهنامهای مِگ، جو، بِث و اِمی است. دخترانی که در قرن ۱۹ در حالی که پدرشان در جنگ داخلی آمریکا در حال مبارزه است با مادرشان زندگی میکنند و با وجود مشکلات فراوان و فقر، هرکدام با روش خود به سوی آینده در حرکتاند. مگ به تئاتر علاقه دارد، جو میخواهد نویسندهای بزرگ شود، بث پیانو مینوازد و امی نقاشی میکند و مشکلات مانع از خوشبینی آنها نسبت به زندگی نشده است. گرویگ آگاهانه روی فضایی جنسیتزده و مادری حمایتگر تأکید میکند، در نهایت اثری زنانه میسازد که هویت زن، فقدان فردیت زنان و ضرورت اقتصادی ازدواج را به تصویر میکشد، بیآنکه موعظه کند یا چیزی را دیکته کرده باشد. گرویگ روی جو متمرکز میشود؛ امّا، از او نمادی دور از دسترس نمیسازد. برای مثال جو همانقدر که از آزادی مجردیاش خرسند است، در لحظهای درمانده به تنهایی خود اعتراف میکند. گرویگ روی یک خط تعادل پیش میرود، محافظهکار است و نمیخواهد از قاب کلاسیک اثر بیرون بزند؛ پس، بیش از حد ظرفیت داستان، در مدرنیته و فمینیسم جلو نمیرود.
فیلم، ترکیبی از گذشته و آینده، با تمرکز بر بزرگسالی است. دو خط زمانی جداگانه با شکافی در حدود سه سال دارد که آزادانه از یکی به دیگری میپرد (گرویگ اطلاعات دقیقی از این فاصله زمانی به مخاطب نمیدهد). این روایت غیرخطی که جو در مرکز آن است، در ابتدا ارتباط را سخت میکند؛ هرچند که با گذر زمان نشانههای بصری مانند طول موهای جو باعث ادراک ساختارمند اجزا میشود و حتی درمییابیم صحنههای زمان گذشته با رنگهای روشن و گرم از زمان حال دارای رنگهای زنده و طبیعی تفکیک شدهاند. وقتی زمان را دریابیم، فهم پرشهای مکانی هم سادهتر خواهد بود. همینجاست که در تدوین فیلم از کنار هم قرار دادن گذشته (زمان مریضی بث) و حال (زمان مرگ بث)، لحظهای شاهکار خلق میشود. دوربین گرویگ به طور نامحسوسی مخاطب را عضو میزانسن صحنه میکند تا فرم کلاسیک و روایت مدرن را بپذیرد. هرچند جای نماهای باز در فیلم خالی است و نماهای نزدیک به وفور وجود دارند؛ اما، درنهایت گرویگ فضایی گرم و سرزنده میسازد. طراحی صحنه و لباسها هم دقیق است. برای مثال جو به دلیل شخصیت سرکشش، لباسهایی آزاد و جلوتر از زمانهاش به تن دارد. موسیقی هم منعکسکنندهی خاطرات زودگذر کودکی است که به روح و روان مخاطب وارد شده و او را وادار میکند به زندگی زنان خانوادهی مارچ اهمیت دهد. گرویگ همان قدر که روی شخصیت جو متمرکز است به باقی شخصیتهای مکمّل میپردازد، تا حدی که شخصیتپردازی او و کنشهای درخشان بین شخصیتها، بازیگران را سر ذوق میآورد.
زنان کوچک، اثری ساده و پیچیده، عمیق و رها است. کارگردان و نویسندهی آن با رویکردی تجدیدنظرگرایانه، آنچه تابهحال از رمانهای آلکات برداشت نشده را جستوجو میکند و به نتایجی چشمگیر میرسد. فیلم او به کتاب زنان کوچک محدود نمیشود و برای پایانبندی و پرداخت صحیح از کتابهای همسران خوب و پسران جو هم بهره میبرد و در نهایت پایانی بحثبرانگیز را رقم میزند که مسائل اجتماعی زنان و زنانگی اثر را پررنگتر میکند. حتی اگر اثر مرجع را خوانده باشیم، مدّتی طول میکشد که متوجه شویم گرویگ دقیقا چه کرده است، تا نگرش مخاطب را نسبت به چالشهای زندگی تغییر دهد. در نهایت گرویگ با ساخت فضایی مدرن یادمان میآورد زنان کوچک میتواند همین دیروز نوشته شده باشد. اینکه مادر میگوید: «من تقریباً هر روز زندگیام خشمگین هستم»، طعنهای به وضعیت زنان در سال ۲۰۱۹ میزند. زنانی که از گذشته تاکنون هیچگاه در چارچوب محدودیتهای جهان نگنجیدهاند. زنان کوچکی که همواره برای جهان و زمان بزرگ بودهاند.
نظر شما