مجید انتظامی نامش به خاطرهها گره خورده، به سوت از کرخه تا راین، کودکی، نوجوانی، حاجکاظم، بچههای کوههای آلپ و…، نمیشود، نامش را آورد و یاد انبوه جوایزی که در سالیان متمادی برای آثارش دریافت کرده نیفتاد، نمی توان نام مجید انتظامی را شنید و از نوازندگی ابوایش یاد نکرد و بدون بهیادآوردن حجم انبوهی از خاطرات موسیقایی، از ملودیهایی که بارها آنها را با سوت نواخته و زیر لب زمزمه کرده، گذشت.
زندگینامه مجید انتظامی
مجید انتظامی در ۱۳۲۶ خورشیدی چشم به جهان گشود. خودش در این باره گفته است: من متولد ۱۳۲۶ هستم در شناسنامه ام نوشته شده در ۱۶ تیر به دنیا آمده ام اما در اصل در اسفندماه متولد شده ام، ظاهرا آن موقع جنگی بوده است که موجب شده شناسنامه مرا دیرتر بگیرند.
وی درباره علاقه به موسیقی و آغاز فعالیت موسیقیایی اش نیز توضیح می دهد؛ در دوره ابتدایی شروع به فراگیری موسیقی کردم و بعد وارد هنرستان شدم. یکسال بعد از گرفتن دیپلم از هنرستان وارد ارکستر سمفونیک شدم. زیر نظر آنتوان کاتلوس ابوا یاد گرفتم وسلفژ و تئوری و هارمونی را نزد ثمین باغچه بان و مصطفی کمال پورتراب یاد گرفتم.
من نخستین نت موسیقی را به کمک استاد پورتراب نوشتم و حالا از او درس زندگی می گیرم. بعد از گرفتن دیپلم هنرستان به دلیل معالجه نارسایی کلیه ام به آلمان سفر کردم و چون باید چندسالی را زیرنظر پزشک می بودم، تصمیم گرفتم در آلمان به دانشگاه بروم. چهار پنج سالی آلمان بودم و در آنجا با ساز ابوا با ارکسترهای زیادی از جمله ارکستر سمفونیک برلین کنسرت دادم. تجربه بسیار خوبی بود و بعد از بازگشت به تهران به عنوان نوازنده یک ارکستر سمفونیک تهران استخدام شدم.
در همان روزها شروع به تدریس ابوا و همچنین نوشتن قطعاتی برای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان می کند.
وی ادامه می دهد؛ نخستین موسیقی تصویری ام فیلم کوتاه زال و سیمرغ ساخته اکبر صادقی بود که بعدها قسمتی از آن را روی تیتراژ کارتون مارکوپولو و بخشی دیگر را روی تیتراژ بچه های مدرسه آلپ گذاشتند...هرگز فکر نمی کردم که به ساخت موسیقی فیلم روی بیاورم اما با ساخت موسیقی فیلم «سفر سنگ» ساخته مسعود کیمیایی به این باور رسیدم که این کار می تواند حرفه ام باشد.
ماهیت و جایگاه موسیقی از منظر انتظامی
مجید انتظامی معتقد است هنرها را نمیتوان با هم مقایسه کرد. او با اشاره به برداشت حسی انسانها از موسیقی می گوید: هنر یک حس است. بعضی وقتها، بعضی انسانها میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و برخی دیگر نمیتوانند، این دلیل بر بد بودن آن نیست. همانطور که الان برخی موسیقیهای زیرزمینی خواهان زیادی دارد و با آن مخالفت میشود؛ اما این دلیل بر بد یا خوب بودن این موسیقی نیست.
وی می افزاید؛ موسیقی یک علم است و برای یاد گرفتن آن باید سالها دوید. بنابراین، طبیعی است مردمی که هیچ اطلاعی از این علم ندارند با آن حسی برخورد کنند نه علمی. اگر از آن موسیقی خوششان آمد، برایشان مطبوع است وگرنه آن را گوش نمیکنند. نمیتوان جلوی مردم را گرفت و گفت این موسیقی را که من میگویم، گوش کن.
انتظامی و موسیقی فیلم
او از دهه ۱۳۵۰ خورشیدی برای بیش از ۸۰ اثر سینمایی موسیقی متن نوشت از مهمترین آثار مجید انتظامی میتوان به فیلمهای بای سیکل ران، روز واقعه و آژانس شیشهای اشاره کرد.
انتظامی درباره شیوه نوشتن موسیقی متن فیلم ها گفته است؛ خیلی از فیلمها یک صحنههایی از آن در نمیآمد، من برای خودم تصویرسازی میکردم و تصویری که در فیلم درنیامده بود در ذهن خودم ترسیم میکردم و براساس آن ذهنیت موسیقی آن را مینوشتم. برای مثال کارگردان یک پرسوناژ را جلوی یک دیوار ایستانده و دوربین به صورت این نزدیک میشود، نظر کارگردان این بوده که این شخصیت الان به گذشتهاش در جبهه یا دوران اسارت فکر میکند اما فلاشبکی نداشتیم. من در ذهن خودم آن را میچیدم و سعی میکردم براساس ذهنیت خودم جلو بروم و چون ذهنیت کارگردان این بوده و درنیامده بود، موسیقی روی فیلم مینشست. گاهی هر کس از درمیآمد، اتود را برایش میگذاشتم. بابا، دوستانم، خانمم ...
او درباره کاهش سطح حسی فیلمهای سینمایی کنونی و سطح ماندگاری موسیقی آنها نیز این طور توضیح داد: دلیل این که موسیقی فیلمهایمان ماندگار نمیشود، این است که دیگر فیلمهایمان آن طور نیست؛ زمانی بود که همه مردم برای این که یک نقطه از خاکشان را از دست بیگانه رها کنند، رفتند و جانشان را بیهیچ چشمداشتی دادند. آن زمان شرایط خاص خودش را داشت. الان دیگر شرایط گذشته نیست. اکنون، مردم طور دیگری فکر میکنند و هنر را میبینند. نگاه و سلیقه آنها عوض شده است. البته فیلمهای ما هم دیگر آن فیلمها نیست و آن حس را ندارد.
انتظامی؛ جوایز و افتخارات
مجید انتظامی برنده سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری برای فیلم «دیوانه ای از قفس پرید» در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «بایسیکل ران» در هفتمین جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «آژانس شیشه ای» در شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «روز واقعه» در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر، برنده دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن برای فیلم «راز خنجر» در یازدهمین جشنواره فیلم فجر، برنده دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن برای فیلم «از کرخه تا راین» در یازدهمین جشنواره فیلم فجر، برنده تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «دیوانه ای از قفس پرید» در هفتمین جشن خانه سینما، برنده تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «نورا» در ششمین جشن خانه سینما، برنده لوح زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «ترن» در ششمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «دوئل» در بیست و دومین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «اعتراض» در هجدهمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «نون و گلدون» در چهاردهمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن برای فیلم «راه افتخار» در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر، نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «دوئل» در نهمین جشن خانه سینما، نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «عروس افغان» در هشتمین جشن خانه سینما و نامزد دریافت تندیس زرین بهترین موسیقی متن برای فیلم «من ترانه ۱۵ سال دارم» در ششمین جشن خانه سینما بوده است.
خاطره جالب مجید انتظامی از دیدار با شهیدبهشتی
به این نتیجه رسیدیم که به دیدار آیتالله بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور برویم. یادم است قبلش نه زنگ زده بودیم، نه وقت گرفته بودیم و همین طور بلند شدیم، رفتیم دفترشان. به منشیشان گفتیم اعضای ارکستر سمفونیک هستیم و میخواهیم آیتالله بهشتی را ببینیم که پرسید وقت گرفتهاید، با پاسخ منفی ما که روبهرو شد، تعجب کرد و گفت بعید میداند بتوانیم ببینیمشان.
رفت داخل. چند لحظه بعد برگشت و گفت، گفتهاند فعلا صبر کنید. همین که بدون آنکه وقت قبلی گرفته باشیم، گفته بودند صبر کنید، برایمان جای خوشحالی داشت. کمی گذشت و رفتیم داخل. (با لبخند) ما تِته پته گرفته بودیم که چطور حرفمان را بزنیم و یادم نیست کداممان شروع کردیم و گفتیم لطفا فتوایی بدهید که موسیقی حرام نیست و آزاد است تا ما بتوانیم کارمان را بکنیم.
آیتالله بهشتی به ما گفتند مگر برای اینکه بتهوون بتواند کار کند کسی فتوا داد!؟ یا مگر برای موتزارت کسی فتوا داد که من برای شما بدهم!؟ شما اگر در مسیر مردم حرکت میکنید و بهحقید، بروید حقتان را بگیرید و اگر ناحقید که هیچ.
نظر شما