ابوالفضل احمدبن الحسین ملقب به بدیع الزمان از نامدارترین ادبای عربی نویس ایرانی و یکی از معدود نویسندگان قدر اول عربی است و طی ده قرن گذشته از زمان زندگی اش تا امروز چنان مقام غبطه انگیزی یافته که بعضی عربهای معاصر وی را به غلط و از روی تعصب عرب قلمداد کرده اند؛ اما مسلما ایرانی است و متولد و تربیت یافته در همدان.
وی به سال ۳۸۰ هجری در بیست و دو سالگی زادگاهش را به قصد ری ترک کرد و آنجا به محضر صاحب بن عباد، که خود ادیبی برجسته بود و مجلسش مجمع شاعران و عالمان و ادیبان بزرگ، درآمد و نبوغ خود را نشان داد.
بعد به نیشابور رفت و در آنجا بود که درگیری اش با خوارزمی بزرگترین نویسنده زمان و غالب آمدنش بر وی در مباحثات لغوی و اقتراحات ادبی او را بلند آوازه ساخت.
مسافرتی هم به سیستان کرد و به حضور خلف بن احمد حسین رسید. آخر در هرات سکنا گزید و متاهل شد و صاحب ملک و رعیت گردید، تا به سال ۳۹۸ در اوج شهرت و نیک بختی به طور غیر منتظره و ناگهانی درگذشت.
بعضی احتمال مسمومیت او را نیز از سوی حاسدان و دشمنان که سخت هجوشان کرده بود از نظر دور نداشته اند.
برخی گفته اند وی سکته کرده و نمرده بود، ندانسته زود دفنش کردند در قبر به هوش آمد و شبانه صدایش به گوش رسید قبر را شکافتند و ملاحظه کردند که از هول قبر این بار براستی مرده است.
وی بنیه ای ضعیف و اخلاقی تند و طبعی مغرور و روحیه ای بلندپرواز داشته و بر روی هم دیگران را به نظر حقارت می نگریسته است.
این خصوصیت تا حدی مربوط به آن می شود که وی پیش از رسیدن به کمال سن و عقل به صحنه آمد و دیری نماند تا خامیهای جوانی را جبران کند.
وانگهی روزگارش چنان بود که در رقابت تنگاتنگ اهل دانش و ادب کسی که می خواست از راه قلم به نان و نوا برسد خواه ناخواه درگیر می شد و نمی توانست از حریفان جا بماند.
گوته گفته است: نقایص مردان بزرگ را باید به حساب زمانشان گذاشت و فضایلشان را به حساب خودشان.
این نظر جامع نیست؛ حقیقت آنکه هر کس به وجهی آینه زمان خویش است و از سوی دیگر به درجات مختلف در محیط خود تاثیر می گذارد و بدیع الزمان کسی بوده است که از نظر خلاقیت هنری و ابتکار ادبی اثری پایدار و ماندگار در ادبیات به جا گذاشته و آن کسان که او آنها را با نیش طنز یا به رخ کشیدن جهل و عجزشان از مقابله با خود می آزرد معلوم نیست از جهت خصایل انسانی برتر از او بوده، و یا مظلوم واقع شده باشند.
بعضی با توجه به نظریاتی که از زبان قهرمان مقامات مطرح می شود پنداشته اند که بدیع الزمان مردی هُرهُری مسلک و ابن الوقت و دنیاجوی، بدبین، خودپرست، بخیل و بی عاطفه بوده است.
اما بدیع الزمان در مقامات از آنچه در واقعیت عینی هست سخن می گوید نه از آنچه باید باشد؛ چنان که یکی از محققان بر اساس مقامات و بعضی تکه ها از رسائل، وی را نویسنده ای "ثائر و متمرد" یعنی سرکش و شورشی تشخیص داده که به طور مستقیم می خواهد نظرها را به زوایای آلوده و محکوم کردنی و غیرقابل قبول زندگانی معاصرش جلب نماید.
آثار بدیع الزمان عبارت است از یک دیوان شعر و مجموعه رسائل و مقامات.
شعر بدیع الزمان متوسط است و خصوصیت برجسته ای ندارد؛ هر چند خود او شاعری اش را مزید بر نویسندگی مزیت می شمرد و کاتب بلیغ را کسی می داند که نظمش از نثر کوتاه نیاید و ناپسندی شعرش از رونق کلام نکاهد.
آفت های رایج ادبی آن زمان که حُسن و امتیاز شمرده می شد یعنی صنایع لفظی و تکلفات و "لزوم مالایلزم" هایی از قبیل شعر بی نقطه یا بدون حرف منفصل ساختن در کارهای بدیع الزمان هست و بیش از این قابل اعتنا و بحث نیست؛ اما از ذکر یک نکته نمی گذریم که مهارت بدیع الزمان در شبیه سازی به خصوص در شعر کهن چنان بوده که ادیب نقادی چون ابن اثیر را فریفته است.
رسائل بدیع الزمان متنوع است و با ارزش و بحث مستقلی می طلبد در اینجا هم ذوق قصه پردازی و حکایت نویسی بدیع الزمان جلوه کرده و در جای جای آن تمثیلی می آورد یا داستانی می پرورد.
ادامه فراز و فرود زندگی این ادیب نامدار ایران زمین را در کتاب " بدیع الزمان همدانی و مقامات نویسی" بخوانید.
این کتاب به قلم علیرضا ذکاوتی قراگزلو با شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه چاپ به همت حوزه هنری همدان چاپ شد.
نویسنده در مقدمه این اثر می گوید: مقامه قطعه ای مسجع و مصنوع است که معمولا حکایتی سرگرم کننده یا فکاهی و احیانا پندآموز را بیان می کند و مجموعه مقامات راوی و قهرمان مشترکی دارد و بدیع الزمان مبتکر این شیوه نویسندگی در زبان عربی است.
او با زبان طنزآمیز و مسجع نارسایی های اجتماعی را به نقد می کشید و کتاب حاضر در چهار فصل به افکار، آثار، عقیده و هنر نویسندگی بدیع الزمان، مقامه نویسی پس از او و مقامات حریری به انضمام خلاصه ای از یک مقامهی فارسی از حمیدی می پردازد.
نظر شما