دور تازه بهانه جوییهای «دونالد ترامپ» رییس جمهوری آمریکا این بار در میانه بحران کرونا و با ادعای طرح حمله نیروهای نیابتی ایران به پایگاه های آمریکا در عراق آغاز شده و وی در توییتی نوشته است: «بر اساس اطلاعات و اعتقاد (ما)، ایران یا گروههای وابسته به آن در حال برنامهریزی حملهای غافلگیرکننده علیه نیروها یا تاسیسات آمریکایی در عراق هستند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ایران هزینه بسیار سنگینی خواهد پرداخت.»
«محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران هم در پاسخ به توییت تهدیدآمیز ترامپ، در حساب شخصی خود نوشت: «آقای ترامپ! یک بار دیگر به وسیله جنگطلبان همیشگی، گمراه نشو! ایران دوستانی دارد؛ اما هیچکس میلیونها «نیروی نیابتی» ندارد. برخلاف ایالات متحده که با پنهانکاری، دروغ میگوید، فریبکاری میکند و آدم میکشد؛ ایران فقط برای دفاع از خودش دست به اقدام میزند، آن هم آشکارا! ایران هیچ جنگی را شروع نمیکند ولی جنگ افروزان را ادب خواهد کرد.»
شواهد موجود از تنگنای سیاسی و اقتصادی در آمریکا نشان میدهد که بستر تازهترین آشوب طلبی آمریکا در خاورمیانه نه ادعای حمله گروههای نیابتی به پایگاه ها این کشور در عراق بلکه شرایط غیرقابل تصور ایالات متحده آمریکا در مواجهه با بحران کرونا، فشارهای شدید سیاسی به رییس جمهوری و پناه آوردن ترامپ به سناریو تکراری، فرافکنی چالش های درون مرزی به جنگ طلبی های فرامرزی است.
در عراق چه خبر است؟
«گروههای نیابتی» نامی است که ایالات متحده آمریکا بر گردانها، گروهها و تشکلهای مردمی عراق که پس از یورش داعش به این کشور و ناکامی جهانی در مبارزه با آن، شکل گرفت و توانست این گروهک تروریسیتی را نابود کند. اکنون اما به کابوس منطقهای کاخ سفید تبدیل شده است و این کشور میکوشد به هر طریق ممکن آن را نابود کند. ترور سردار شهید قاسم سلیمانی به عنوان یکی از سامان دهندگان مقاومت مردمی عراق علیه داعش هم در همین راستا ارزیابی شده اما ناکامی آن با توجه به تکرار تهدیدات آمریکا مشهود است.
نگاهی به رویدادهای عراق دستکم طی دو هفته گذشته نشان میدهد که آمریکا سال جدید شمسی را با تخلیه و تحویل برخی پایگاههای نظامی به عراق آغاز کرد و با ادعای حملات موشکی به این پایگاهها و سفارت خانه خود سامانه موشکی پاترویت را در عین الاسد و اربیل مستقر کرد و در نهایت طی روزهای گذشته به تحرکات مشکوک در عراق روی آورده و ایران را تهدید به هزینههای گزاف میکند.
تخلیه پایگاههای نظامی آمریکا در مناطق مختلف عراق در روزهای نخست سال جاری مورد استقبال مقامات عراقی قرار گرفت. جنبش عصائب اهل الحق عراق این رویداد را به برکت خون ریخته شده شهدا دانست. پایگاههای «کی ۱» در کرکوک، «القیّاره» در موصل و «القائم» در استان الانبار، پایگاههای نینوا، از مهمترین پایگاه های در اختیار نیروهای ائتلاف مبارزه با داعش بودند که بر اساس گفته فرماندهان این نیروها به دلیل موفقیت نیروهای امنیتی عراق در مبارزه با داعش در اختیار عراق قرار میگیرد. هفتم و هشتم فروردین ماه (۲۶ و ۲۷ مارس) گردانهای حزب الله عراق از تحرکات مشکوک آمریکایی خبر میدهند.
روز نهم فروردین روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مقاله ای افشا میکند که پنتاگون در بخشنامهای محرمانه از فرماندهان نظامی خود خواسته تا برنامهای برای افزایش تحرکات در عراق و کارزاری جهت «نابودی» یکی از گروههای مقاومت (کتائب حزب الله) در این کشور تدوین و طراحی کنند. کاخ سفید نیروهای این گردانها را مسئول حمله موشکی به پایگاه نظامی التاجی در ۱۱ مارس میداند که در پی آن یک سرباز انگلیسی و دو سرباز آمریکایی کشته شدند.
بمب خبری اما افشاگری بامداد روز دوازدهم فروردین ۳۱ مارس خبرگزاری فرانسه بود که درباره استقرار سامانه موشکی پاتریوت در پایگاه نظامی استان اربیل و پایگاه عین الاسد در استان الانبار خبر داد. به فاصله چند ساعت یعنی بعداز ظهر همان روز منابع امنیتی عراق از حمله موشکی به نزدیکی پایگاه عین الاسد و رهگیری آن توسط سامانه پاترویت آمریکا خبر دادند. روز بعد منابع امنیتی عراقی اعلام می کنند پروازها و تحرکات مشکوک نظامی از سوی آمریکایی ها به منظور هدف قرار دادن پایگاههای حشد شعبی در حال انجام است.
آمریکا در حالی گروه های نظامی عراق و مهم تر از آن جمهوری اسلامی ایران را متهم به انجام این عملیات ها میکند که بر اساس قانون مصوب پارلمان این کشور، باید هرچه زودتر نیروهای خود را از عراق خارج کند.
افزایش فشارهای سیاسی و اقتصادی بر منجی کاخ سفید
بازگرداندن قدرت آمریکا، مضمون مهمترین سخنرانی های ترامپ در ایام انتخابات ۲۰۱۶ بود، شعاری که به واسطه آن ایالات متحده آمریکا را از بسیاری پیمانهای نظامی و اقتصادی خارج کرد، تعرفههای تجاری با بسیاری از کشورهای جهان را تغییر داد و بر اساس آمارهای داخلی توانست برخی از شاخصهای اقتصادی را بهبود نسبی بخشد. اکنون اما با گذشت چهار سال و در آستانه انتخاباتی دیگر، به نظر میرسد ویروس کرونا به تنهایی توانسته است رویای قدرقدرتی آمریکا را تا حد زیادی نزد جهانیان آشفته ساخته و قرعه مبارزه با این آشفتگی هم به نام ترامپ خورده است.
تاجر کاخ سفید در برخورد با کرونا، ابتدا منکر تاثیر شد. اما پیکرهای پیچیده در پوششهای سیاه و کامیون های حامل آن، خیلی زود انکار را به اذعانی تلخ تبدیل کرد. این اذعان به قدرت بحران کرونا اما نمیتواند پاسخگوی کادر پزشکی، مجهزترین کشور جهان باشد، زمانی که کمبود و نبود تجهیزات پزشکی و درمانی به تیتر نخست خبرهای جهان تبدیل میشود و نمایندگان سنا و کنگره، مردم و افکار عمومی آمریکا و جهان او را مقصر این شرایط اعلام میکنند.
-پنتاگون در حال بررسی تهیه ۱۰۰ هزار کیسه جسد طرح نظامی جهت استفاده احتمالی برای غیرنظامیان به دنبال شیوع ویروس کرونا در آمریکا است.
- «برنی سندرز» سناتور آمریکایی درباره گرسنگی دهها میلیون آمریکایی در جریان بحران شیوع کرونا هشدار داد و از دولت فدرال خواست دسترسی همه را به غذا تضمین کند.
- «آنتونی فائوچی» مدیر موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی آمریکا پیشبینی کرد که شیوع کرونا در این کشور در نهایت جان ۲۰۰ هزار آمریکایی را خواهد گرفت.
- به علت افزایش آمار مرگ و میر ناشی از شیوع ویروس کرونا و کمبود تجهیزات حفاظت فردی در آمریکا، دولت ترامپ دیگر این اقلام را به متحدان خود ارسال نمیکند.
-نشریه هیل گزارش داده است که ۵۷ درصد از افرادی که برای شرکت در انتخابات ثبت نام کرده اند، معتقدند نظام سیاسی کشورشان تنها برای طبقه ثروتمند طراحی شده است. ۳۲ درصد این نظام را مناسب حال همه اقشار جامعه توصیف کردند. ۱۱ درصد هم گفتند نظام سیاسی کنونی آمریکا برای هیچ گروهی مناسب نیست.
- هیات تحریریه نشریه بوستون گلوب تصریح کردند ماههایی که دولت ترامپ برای پیشگیری از شیوع ویروس کرونا هدر داد و اشتباهات بعدی آن موجب افزایش تعداد مبتلایان به بیماری کووید- ۱۹ بیش از آنچه که باید، شد. به عبارت دیگر خون مردم به گردن رییس جمهور آمریکا است.
این خبرها نمونههایی از هزاران گزارش رسانههای رسمی آمریکایی درباره شرایط کشور در بحران کرونا است. ویدیوهای منتشر شده از کادر درمان، تصاویر منتشر شده از بیخانمانها در آمریکا، افت بیسابقه قیمت نفت، ریزش غیرقابل باور بورسها و سهام آمریکا و مواردی از این دست، فشار و بار روانی بسیاری بر دوش مدعیترین کشور جهان و رییس جمهوری آن قرار میدهد.
در بُعد سیاست خارجی هم تداوم و حتی تشدید فشارها و تحریمها علیه ایران، آن هم زمانی که جامعه جهانی آمریکا را مسئول برهم خوردن توافق هسته ای و نقض تعهدات میداند، اگر بار روانی هم قلمداد نشود دستکم مواخذهای بی پاسخی خواهد بود از مدعی حقوق بشر و دموکراسی در جهان.
رفتار مسبوق به سابقه در بحرانهای داخلی آمریکا
روسای جمهور آمریکا دستکم طی نیم قرن گذشته هر زمان نتوانستند در برابر بحرانهای داخلی کوتاه یا طولانی مدت موفق عمل کرده و افکار عمومی و سیاستمداران را اقناع کنند به نوعی رفتار فرافکنانه در خارج از مرزها مبادرت کردند.
حمله و جنگ افروزی در ویتنام به بهانه مبارزه با کمونیسم در حالی که شکست در عملیات خلیج خوک ها کاخ سفید را زیر شدیدترین انتقادات قرار داده بود، حمله نظامی به افغانستان به بهانه مبارزه با طالبان پس از حمله اسامه بن لادن به برج های تجارت جهانی در حالی جرج بوش پسر زیر فشارهای فزاینده بود یا حمله به عراق به بهانه مبارزه با سلاح های شیمیایی در سال ۲۰۰۳ (که هرگز یافت نشد) آن هم در شرایطی که بوش نتوانسته بود با درهم کوبیدن افغانستان هژمونی زیر سوال رفته آمریکا را حتی برای هم حزبیهای جمهوری خواه خود هم بازگرداند؛ نمونههایی از حمله به جهان در بحران های داخلی بوده است. به نظر می رسد مقامات کاخ سفید هر زمان که قافیه حکومتداری بر آن ها تنگ آمده است به هجمه علیه کشورهای دیگر به ویژه در آسیا روی آورده اند. این بار هم به نظر میرسد ترامپ راه اسلاف خود را امتحان میکند بی آنکه بداند، در حالی تهدید کشوری بسیار متفاوتتر از نمونههای پیشین است.
نظر شما