شهید صدر از برجستهترین تجدیدگرایان عرصه اندیشه اسلامی در قرن گذشته است. امام خمینی (ره) تعبیر زیبایی در مورد ایشان دارد «سیدمحمدباقر صدر که مغز متفکر اسلامی بود... امید بود که اسلام از او بهرهبرداری زیاد کند و من امیدوارم که کتابهای این مرد بزرگ مورد مطالعه مسلمین قرار بگیرد».
مظلومیت شهید صدر، تنها به زندگی، سختیها و شهادتش پایان نمییابد، بلکه حتی در زمان حیات، بسیاری سنت پرستان به مبارزه علیه او بهپاخاستند. پس از شهادت ایشان، اگر چه جای خالی او و نظریات اساسی و ابداعیاش احساس شد؛ اما به جای پرده برداری از گوهر و نظامهای ارزشی پروژه هایش، تنها جنبههای سیاسی و ایدئولوژیک وی نمایان شد و جز نویسندگانی چند، کسی به بررسی آثار و افکار او نپرداخت.
در قرن اخیر زمانی که آغاز خودباختگی در برابر پیشرفتهای علمی و فناوری غرب موجب گرایش به دیدگاهها و فرضیههای غربی شده بود، با پیدایش اندیشمندان بلندنظری همچون شهید صدر، روند غرب شیفتگی رو به افول گذاشت. در دورهای که سطحی نگری در نوشتههای بسیاری اسلام گرایان مشاهده میشد، سیدمحمدباقر صدر به پژوهشهای عمیق روی آورد و مشکلات امت اسلامی و علل ناکامیها را بررسی کرد و با واکاوی متون کهن به دیدگاههای نو متناسب با نیازهای روز دست یافت.
واقع بینی شهید صدر از نشانههای برجسته اندیشه وی بود. همه چیز در نگاه او، با واقعیتهای اجتماعی گره خورده بود؛ از این رو از نظر او همه چیز در افق واقعیت عیان میشد. صدر در آثار خود قضایایی همچون روش، نظریه معرفت، باورها، قرآن و فقه را مطرح کرد و همواره در پی آن بود که به این قضایا نگاهی اسلامی داشته باشد و از دیدگاه اسلام نظریه پردازی کند. از این رو از مفاهیم کهن عبور کرد و وارد وادی نوینی از علم شد.
یکی از مهمترین دستاوردهای منظومه فکری شهید صدر نظریه «مذهب ذاتی» اوست. این نظریه از کشف رویکردی نو در حوزه معرفتی سرچشمه میگرفت. صدر به این نکته اشاره کرد که انسان برای ایمان به خدا، نیازمند استدلالهای ژرف نیست، زیرا مسئله ایمان، از مسائل فطری و وجدانی بشر است؛ اما نگرش تجربه گرا و انتشار مادی گرایی در فلسفه غرب، بر سرشت بشر حجاب افکند و در نتیجه ضمیر پاک انسان، آزاد و سلیم نماند و از این رو، فلاسفه به استدلالهای عمیق روی آوردند.
آیت اللّه شهید سید محمدباقر صدر در زمره افرادی است که تأثیر آرا و اندیشه سیاسیاش بر قانون اساسی جمهوری اسلامی انکارناپذیر است. دامنه این اثرپذیری تا آنجاست که برخی شهید صدر را پدرخوانده ناشناخته قانون اساسی جمهوری ایران میدانند. به عبارت دیگر درک و فهم صحیح از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به ویژه اصول راجع به حق حاکمیت (اصول ۵۶ و ۵۷) مستلزم آگاهی از اندیشه سیاسی شهید صدر است.
ازجمله کارهای آیت الله سیدمحمدباقر صدر در جهت تقویت مبانی انقلاب اسلامی ایران، تألیف سلسله کتابهای الاسلام یقودالحیاه در شش جلد بود که شامل بحثهایی نظیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، منابع قدرت دولت اسلامی، اقتصاد جامعه اسلامی و... میشود.
بسیاری از مفاهیم اساسی نظام جمهوری اسلامی حاصل اندیشههای سیاسی شهید صدر است، مثلاً حق حاکمیت یکی از مفاهیمی است که اکثر اندیشمندان حوزه علوم انسانی به آن پرداختهاند. بر همین اساس، نظامهای سیاسی نیز در قانون اساسی خود فصلی مستقل به تشریح و تحلیل محتوایی حق حاکمیت میپردازند.
شهید صدر نیز در اکثر مکتوباتش به این موضوع پرداخته است؛ همچنین او در بیان ارکان حکومت اسلامی مورد نظرش سه نهاد عمده امت، مرجعیت و ساختار سیاسی را مطرح میکند؛ از دیدگاه او مردم در عصر غیبت یا هدایت و رهبری مرجع، حکومت را تشکیل و نهادهای آن را به وجود میآورند.
مهمترین دغدغه شهید صدر در تشکیل امت اسلامی مدیریت جامعه اسلامی و نقش نخبگان و علما در تأثیرگذاری بیداری جوامع اسلامی بود. ایشان حتی در مورد حوزههای علمیه معتقد بود آنچه امروز در حوزههای علمیه متداول است یعنی اکتفا کردن به دروس فقه و اصول، روش درستی نیست و ضرورت دارد که نسبت به همه دانشهای اسلامی آگاهی یابند.
سیدمحمدباقر صدر سعی کرد حوزه علمیه را وارد مبارزات سیاسی - اجتماعی نماید. او در همین راستا تلاش کرد تا با اقدام عملی برای سازماندهی مرجعیت، به ایجاد تشکیلات سیاسی و تقویت ذهنیت مراجع نسبت به تشکیلات سیاسی و اجتماعی اقدام کند.
شهید صدر توانست از همّ و غم های دیرینه و فراوان اسلامگرایان فراتر رود و برای حل مشکلات موجود در جوامع اسلامی تلاش کند. وی مکاتب و روشهای غربی را بررسی کرد؛ سپس به تحلیل، تفکیک، نقد و رد سازنده آنها پرداخت.
شهید صدر بنیانگذار یا دست کم ادامه دهنده راه بنیانگذاران گفتمان اسلامی نوین بود که تلاش وی، تنها به نقد روشمند اندیشه غربی پایان نیافت. وی همگامی تمامی امت اسلامی را برای پیشبرد اهداف و پیشرفت اسلام و مسلمانان خواستار بود و آنچه شهید صدر برای یافتنش تلاش میکرد، بیرون آوردن دیدگاههای ناب اسلام درباره تاریخ، اقتصاد، سیاست و جامعه بود.
صدر در کتاب اقتصادنا وظیفه اندیشمندان اسلامی را اکتشاف و استخراج عنوان میکرد نه بدعت. بدین معنا که همه چیز در نهاد اسلام نهفته است و ما به عنوان مؤمنان به این دین، نباید چونان غربیها مکتبهایی چون سرمایه داری و مارکسیسم را ابداع کنیم.
مجموعه اندیشههای صدر چه در حوزه احکام و چه مطالعه زندگی اهل بیت(ع) یا اقتصاد و فلسفه از وی اندیشمندی متفاوت ساخته بود که وجودش به مثابه نقطه اتصال رشته تسبیح علم بود.
نظر شما