پدیدارشناسی یا فنومنولوژی از واژهای یونانی به معنای چیزی که خود پدیدار است، گرفته شده است. اصطلاح فنومنولوژی هم کاربرد فلسفی و هم غیر فلسفی دارد. در پدیدار شناسی فلسفی ۲ معنای متمایز یافت میشود. معنای قدیمتر و گستردهتر این اصطلاح عبارت است از هر نوع مطالعه توصیفی یک موضوع یا رشته تحقیقی که توصیف گر پدیدارهای مشهود است. معنای دوم، مفهومی محدودتر و مربوط به سده بیستم محسوب می شود که آن را رهیافتی فلسفی میداند که روش پدیدارشناختی را به کار میبرد. در واقع پدیدارشناسی فلسفی به عنوان رهیافتی عمده در فلسفه سده بیستم صورتهای مختلفی دارد. هدف اوّلیه آن پژوهش و آگاهی مستقیم از پدیدارهایی است که در تجربه بیواسطه آشکار میشود، بنابراین این امکان را به پدیدار شناسی میدهد که ساختارهای ماهوی یا ذاتی این پدیدارها را توصیف کند. بدین ترتیب فنومنولوژی میکوشد، خود را از پیش فرضهای تجربه نشده آزاد کند و از توضیح علّی و دیگر تبیینهای دیگر بپرهیزد و روشی به کار گیرد که توصیف آنچه را که آشکار میشود یا شهود یا کشف حجاب از معانی ذاتی را ممکن سازد. یکی از نخستین تدوین و تنسیقهای نهضت پدیدار شناسی در کتابی زیر نظر ادموند هوسرل تدوین شد از این نظر وی را موسس و موثرترین فیلسوف پدیدار شناسی میشناسند.
ادموند هوسرل در هشتم آوریل ۱۸۵۹ میلادی در پروسنیتس موراوی در امپراتوری اتریش (واقع در جمهوری چک کنونی) دیده به جهان گشود، وی تحصیلات خود را در دانشگاههای لایپزیگ و برلین دنبال کرد اما در ابتدا او بیشتر به ریاضیات علاقمند بود و رساله دکتری خود را با عنوان مقدمهای بر نظریه محاسبه متغیرها به رشته تحریر درآورد. وی همچنین در دانشگاههای گوتینگن و فرایبورگ به عنوان استاد فلسفه تدریس میکرد و سعی داشت مانند راسل برای فلسفه یک مبنای ریاضی پیدا کند. برای این منظور وی از منطق فرانتس برانتانو کمک گرفت و از روانشناسی توصیفی او تأثیر زیادی پذیرفت و به مطالعات روانشناختی و ارتباط آن با منطق و ریاضیات روی آورد.
خدمات علمی و فرهنگی هوسرل
هوسرل در ۱۸۹۱ میلادی نخستین کتاب خود به نام فلسفه حساب به چاپ رساند. وی همچنین در طول سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۹۰۰ با گوتلوب فرگه فیلسوف و ریاضیدان برجسته آلمانی آشنا شد که انتقادات او از دیدگاههای هوسرل در فلسفه حساب در تغییر توجه هوسرل به چاپ پژوهشهای منطقی در ۱۹۰۰ تا ۱۹۰۱ میلادی منجر شد. هوسرل در کتاب پژوهشهای منطقی فلسفه خود را پدیدارشناسی نامید.
این فیلسوف برجسته در ۱۹۱۶ میلادی به دانشگاه فرایبورگ رفت و در آنجا صاحب کرسی فلسفه شد. ادیت اشتاین و مارتین هایدگر از فیلسوفان مشهور سده بیستم در خلال این سالها به عنوان دستیار با او کار میکردند. کتاب تأملات دکارتی، مقدمهای بر پدیدارشناسی برپایه سخنرانی هوسرل در دانشگاه سوربن پاریس با عنوان درآمدی بر پدیدارشناسی استعلایی در ۲۳ و ۲۵ فوریه در ۱۹۲۹میلادی نوشته شده است. هوسرل در مقابله با امواج فلسفههای پوزیتیویستی، تاریخباور و نسبیتگرای زمانه خود که عملاً امکان شناخت مطمئن و یقینی را انکار میکردند، خواهان فلسفهای بود که بر حقایق شکناپذیر استوار باشد. در این راه، دکارت و روش شک او الهامبخش وی بودند. این فیلسوف نامدار در ۱۹۲۹میلادی منطق صوری و استعلایی را منتشر کرد و با بررسی کاستیهای طبیعی، منطق صوری نشان داد که منطقِ حقیقتاً محض فقط با رویکرد استعلایی تحققپذیر است. البته هوسرل در سال های ۱۹۰۰-۱۸۹۰ علایق فلسفی خود را از ریاضیات به منطق و نظریه عام معرفت گسترش داد. تأملات او در این خصوص در کتاب تحقیقات فلسفی وی منعکس شد. هوسرل در این اثر به نقد اصالت روان شناسی پرداخت. (اصالت روان شناسی همه پدیده های منطقی مثل قضایا، کلیات و اعداد را به حالات یا فعالیت های روانی محض فرو می کاهد). هوسرل معتقد بود که اشیا به نحوه های گوناگون بر ما نمودار می شوند و اینکه فلسفه باید به توصیف دقیق این ظواهر بپردازد.
هوسرل الهام بخش فیلسوفان بزرگ
اندیشههای هوسرل، چه در زمان حیات و چه پس از مرگ او، الهامبخش فیلسوفان بزرگی نظیر هایدگر، سارتر، مرلوپونتی، لِویناس، دریدا، هابرماس و دیگران بود در واقع هوسرل نیز به واسطه آثارش و تأثیرش بر هایدگر، سارتر، مرلوپونتی و دیگران جریان مشهور به پدیدارشناسی را استقرار بخشید. این فیلسوف سرشناس معتقد بود که فلسفه باید از ساختن نظریه هایی با مقیاس بزرگ و دفاع از ایدئولوژی ها خودداری کند. فلسفه باید به کار تحلیل بپردازد، تحلیل و توصیف دقیق ادراک ما از پدیده های ریاضی، موجودات زنده، اشخاص و امور فرهنگی... و در کل وی درباره تفکر فلسفی بسیار سخن گفت. در مجموع تأثیر هوسرل در فلسفه در سراسر سده بیستم به ویژه در اروپا بسیار زیاد بوده است.
وی همچنین در حوزههایی غیر از فلسفه از جمله در حوزه دینپژوهی تأثیرات مهمی برجا نهاده است. علاوه بر آثار چاپشده هوسرل، حجم بزرگی از دست نوشتههای چاپ نشده او بهتدریج به کوشش آرشیو هوسرل در لوون بلژیک ویرایش و با عنوان هوسرلیانا منتشر شد.
توجه به آثار هوسرل در ایران
نام ادموند هوسرل فیلسوف بزرگ آلمانی- اتریشی و برجستهترین چهره سنت پدیدارشناسی از سالهای بسیار دور در ایران مطرح بود اما به دلایل مختلف فرهنگی و سیاسی آثار وی مانند مارتین هایدگر و ژان پل سارتر در ایران منتشر نشدند و سالها طول کشید تا از اوایل دهه ١٣٧٠ خورشیدی به تدریج به طور جدی از طرف علاقهمندان فلسفه به او و میراثش در پدیدارشناسی توجه شود. به نظر میرسد، نخستین فردی که ادموند هوسرل بنیانگذار پدیدارشناسی را به زبان فارسی معرفی کرد، احمد فردید بود. وی در معدود آثار مکتوب خود به معرفی هوسرل و اندیشههای وی به ایرانیان پرداخت. برای نمونه وی در مقالهای با عنوان نمودشناسی در آلمان که در ماهنامه ایران امروز، سال اول ١٣١۸ خورشیدی چاپ شد به معرفی شاخصه های اندیشههای هوسرل پرداخت. غیر از مقالات فردید در آثار انگشت شماری نام هوسرل ذکر میشود، برای نمونه محمود هومن در درس گفتارهای فلسفی خود که میان سالهای ١٣٣٧ تا ١٣٤٠خورشیدی در دانشسرای عالی ارایه کرده به طور مختصر به هوسرل میپردازد و هایدگر را ذیل شاگردان هوسرل و از بنیانگذاران اگزیستانسیالیسم معرفی میکند.
از دیگر آثار ایرانیان که در مقام مقدمههایی بر پدیدارشناسی و اندیشههای هوسرل قابل توجه هستند. نخست کتاب نگاهی به پدیدارشناسی و فلسفههای هست بودن نوشته مشترک روژه ورنو، ژان وال و دیگران با ترجمه یحیی مهدوی است که حاصل تلفیق بخشهای پراکندهای از چندین کتاب متفاوت نظیر «تاریخ فلسفه معاصر»، «فلسفههای هست بودن» و «از هوسرل تا مرلوپونتی، هیدگر و مارتین هایدگر» است که در بخش آغازین آن آرای هوسرل و پدیدارشناسی وی مورد بحث قرار میگیرد و تا سالها به عنوان متن درسی برای دانشجویان فلسفه در مقطع کارشناسی مورد استفاده بود، این کتاب در ١٣٧٢ خورشیدی توسط نشر خوارزمی منتشر شد.
کتاب دیگری که در ۱۳۷۲ خورشیدی منتشر شد، نخستین اثر هوسرل به زبان فارسی است: ایده پدیدهشناسی ترجمه عبدالکریم رشیدیان از طرف انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی منتشر شد. در این کتاب بسیاری از مباحث اصلی پدیدهشناسی هوسرل به نحوی موجز مطرح و به صورتبندیهای نهاییشان نزدیکتر میشوند. علاوه بر این موارد عبدالکریم رشیدیان یکی از اصلیترین چهرهها در معرفی هوسرل و به تعبیر خودش سنت «پدیدهشناسی» به فارسی زبانان است.
اما نخستین کتاب تخصصی که به طور خاص به پدیدارشناسی اختصاص یافته است و تا سالها به عنوان کتاب درسی مورد استفاده قرار میگرفت، کتاب «پدیدارشناسی چیست؟» نوشته آندره دارتیگ با ترجمه محمود نوالی است که در ١٣٧٣خورشیدی از طرف انتشارات سمت منتشر شد.
بابک احمدی در کتاب «مدرنیته و اندیشه انتقادی» در بیان رویکردهای انتقادی به تجدد، در فصل دوم کتابش با عنوان نقد خردباوری به اندیشههای هوسرل پرداخت، سپس کتاب اندیشههای هوسرل نوشته دیوید بل را با ترجمه فریدون فاطمی به بازار عرضه کرد، این کتاب از منظر فلسفه تحلیلی به بررسی اندیشههای هوسرل میپردازد. کتاب قابل ملاحظه دیگر «در آمدی پدیدارشناسانه به فلسفه دکارت» نوشته پرویز ضیا شهابی که در ١٣٧٧ خورشیدی به وسیله نشر هرمس منتشر شده است. نویسنده در این اثر تالیفی میکوشد با رویکردی پدیدارشناختی و از منظر هوسرلی به تاملات دکارت بپردازد.
عبدالکریم رشیدیان و معرفی اندیشههای هوسرل
اتفاق مهم در زمینه معرفی اندیشه هوسرل به فارسیزبانان در سالهای آغازین دهه ١٣٨٠ با ترجمه کتاب مهمی از او توسط عبدالکریم رشیدیان رخ داد. رشیدیان در ١٣٨١ خورشیدی کتاب «تاملات دکارتی: مقدمهای بر پدیدهشناسی» نوشته هوسرل را با نشر نی منتشر کرد. از سالهای میانی دهه ١٣٨٠ به تدریج توجه به هوسرل و اندیشههای او در زمینه پدیدارشناسی اوج گرفت. در ١٣٨٤خورشیدی عبدالکریم رشیدیان کتاب مفصل و تخصصی «هوسرل در متن آثارش» را با همکاری نشر نی منتشر کرد که اثر برگزیده بیست و چهارمین دوره کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شد. فصلهای گوناگون این کتاب تقریباً تمام مضامین اصلی پدیدهشناسی هوسرل را بهتفصیل به خواننده عرضه میکند. این کتاب گام بلندی در آشناسازی فارسیزبانان اهل فلسفه با اندیشه هوسرل و مبانی پدیدارشناسی او بود.
سرانجام بنیانگذار پدیدار شناسی در ۲۷ آوریل ۱۹۳۸ میلادی در فرایبورگ دیده از جهان فرو بست.
نظر شما