«با چشم‌هایم جنگیدم» برای مسابقه کتاب‌خوانی معرفی شد

بندرعباس- ایرنا- مسابقه مجازی کتابخوانی«باچشم‌هایم جنگیدم» وِیژه هفته هنر انقلاب اسلامی در هرمزگان برگزار می‌شود.

رییس حوزه هنری هرمزگان با بیان اینکه علاقه‌مندان به شرکت در این مسابقه می‌توانند کتاب «با چشم‌هایم جنگیدم» را از حوزه هنری استان هرمزگان و انتشارات سوره مهر تهیه کنند.

انوشیروان پیش‌دار روز شنبه در گفت‌وگو با ایرنا افزود: علاقه‌مندان برای شرکت در این مسابقه کتاب‌خوانی می‌توانند از یکم تا ۳۱ اردیبهشت کتاب معرفی شده را مطالعه و در مسابقه شرکت کنند.

وی ادامه داد: کتاب‌خوانان می‌توانند از طریق شماره واتساپ حوزه هنری سوالات استخراج شده کتاب را بارگذاری نموده و پاسخ‌نامه را به دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری هرمزگان ارسال کنند.

رییس حوزه هنری هرمزگان ابرازداشت: تلاش حوزه‌ هنری تولید آثار فاخر و ارزشمند در حوزه ایثار و شهادت بوده که در این ایام درخانه ماندن مردم ضمن تشویق به مطالعه کتاب، با اثر«با چشم‌هایم جنگیدم» نوشته زهرا اسپید و کاری از تولیدات دفتر فرهنگ و مطالعات پایداری حوزه هنری استان هرمزگان آشنا شوند.

«با چشم‌هایم جنگیدم» خاطرات مراد هنرمند جانباز شیمیایی و از نیروهای اطلاعات و دیده‌بان و دیده‌ور دفاع مقدس استان هرمزگان نوشته شده است.

جانباز شیمیایی هرمزگان در دیدار جمعی از رزمندگان، هنرمندان و نویسندگان با رهبر معظم انقلاب، کتاب خاطرات خود از دوران هشت سال دفاع مقدس را که به همت حوزه هنری هرمزگان تولید شده بود، تقدیم رهبری کرد.
کتاب یاد شده در سال ۹۴ توسط گروه مصاحبه ‌گران حوزه هنری جمع ‌آوری و پس از پیاده ‌سازی و تطبیق مستندات کتبی و شفاهی، در سال ۹۵ برای نگارش به زهرا اسپید از نویسندگان و هنرمندان متعهد استان هرمزگان واگذار شد.

این کتاب به قلم زهرا اسپید توسط انتشارات سوره مهر در سال ۹۷ منتشر شده است و سوم مهر امسال نیز به مناسبت گرامی‌داشت هفته دفاع مقدس رونمایی شد.

جلد نخست این کتاب در ۲۰۸ صفحه با قیمت ۱۷۰ هزار ریال در یکهزار و ۲۵۰ نسخه به چاپ رسیده است.

''آنچه باید گفت، بنویس نان!، سال ۱۳۶۱ بود، روبروسی، سلطان، علی‌شیر، نباید شهید بشی، خدا خوب‌ها را انتخاب می‌کند و نرفتن و ماندن'' عنوان‌های انتخاب شده برای هر سرفصل است.

در بخشی از این کتاب آمده است:  بلافاصله بعد از من، عباسی هم خودش را به پشت خاکریز رساند و با خنده گفت: «فکر کردم زدنت!» گفتم: «نه، زدن من به این راحتیا نیست!» این را که گفتم دوتایی خندیدیم. آخر وقتی با عباسی لب اروند با دوربین خط دشمن را زیر نظر می‌گرفتیم، همیشه به‌شوخی‌، دستش را روی شانۀ من می‌گذاشت و فاتحه‌ام را می‌خواند، می‌گفت: «الان گلوله میاد مستقیم می‌خوره به پیشونی‌ت!» بالاخره شوخی‌هایش به بار نشست و به‌جای اینکه من تیر بخورم، این اتفاق برای خودش افتاد. یک روز که من دنبالش نبودم، در حین ردشدن از پل، تیر عراقی‌ها به پایش خورد و همین باعث شد، او را به عقب منتقل کنند».

معرفی «بادگیرها چشم به راهند» در هفته هنر انقلاب

رییس حوزه هنری هرمزگان در ادامه بیان داشت: کتاب «بادگیرها چشم به راهند» نیز برای هفته هنر انقلاب معرفی شده که شامل مجموعه خاطراتی از شهید ابراهیم بشکردی‌زاده به قلم اعظم پشت مشهدی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس و ادبیات پایداری استان است.

پیشدار افزود: این کتاب  توسط حوزه هنری هرمزگان چاپ و منتشر شده و روایتگر خاطرات مرد قهرمانی است که از دیار آفتاب و شرجی برای دفاع از کیان این مرز و بوم در جبهه های نبرد حق علیه باطل حضور یافت و در این راه به آرزوی دیرین خود رسید.

قسمتی از کتاب:

"بعد از نماز جماعت با بچه‌ها رفتیم بنیاد شهید، توی راه هر کسی ما را می‌دید تسلیت می‌گفت. توی بنیاد شهید، ما را بُردند نمازخانه. تابوت ابراهیم را گذاشته بودند آنجا یکی از کارمندان بنیاد شهید پلاک ابراهیم را به حسن داد و خودش در تابوت را برداشت، یک پارچه‌ سفید وسط تابوت بود. صدای جیغ زینب و شهناز بلند شد.

پسرها کنار تابوت پدرشان گریه می‌کردند، نشستم بالای سرش دستم را گذاشتم روی کفن و پارچه را کنار زدم. چند تکه از استخوان‌های ابراهیم آمد توی دستم. استخوان‌ها را روی سینه‌ام گذاشتم، بوی خاک توی ریه‌هام رفت.

همه‌ روزهای خوش و ناخوش زندگی آمد جلوی چشمم، آن روز حاضر بودم زندگی‌ام را می‌دادم و ابراهیم یک بار دیگر صدایم می‌کرد، دیگر خیالم راحت بود که ابراهیم همین‌جاست پیش من و بچّه‌هایش.

روزهایی که با امید اسیر بودن ابراهیم سر کرده بودیم روزهای سختی بود. هیچ کسی ازش خبر نداشت و همان بی‌خبری پیرم کرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha