مجموعه تلویزیونی کامیون به کارگردانی مسعود اطیابی سریال نوروزی شبکه دو سیما بود که از اول فروردین هرشب ساعت ۲۱ روی آنتن رفت و این شب ها به قسمت های پایانی خود نزدیک میشود.
داستان این مجموعه ۳۰ قسمتی به قلم شهاب عباسی و درباره یک پیشکسوت فوتبال است که مدتی روی کامیون باربری کار میکند و پس از آشنایی با سه دانشجو که صاحبخانه به دلیل مشکلاتی اثاثیهشان را به خیابان ریخته است، درگیر ماجراهایی میشود.
مهدی هاشمی، لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، جهانبخش سلطانی، بیتا سحرخیز و با معرفی علی عامل هاشمی، بهنام شرفی، هادی مرتضی زاده، ماهان عبدی و کامیاب دانشپور از بازیگران کامیون هستند که بازپخش آن نیز درروز بعد در ساعت ۱۲ و ۱۶ روی آنتن شبکه دو سیما میرود.
بهنام شرفی در سریال کامیون ایفاگر نقش «صابر» است. یکی از سه دانشجویی که بار اصلی قصه را به دوش میکشند. شرفی برای علاقهمندان به تئاتر نامی آشنا است و سالها روی صحنه ایفای نقش کرده است. با این حال در سینما و تلویزیون تجربه کمتری دارد و «کامیون» را میتوان اولین اثر تصویری وی دانست که در آن ایفاگر نقش شخصیت اصلی است.
وی در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره چگونگی پیوستنش به این سریال، گفت: آثار مسعود اطیابی را دنبال میکردم و جنس طنزی که در کارهایش داشت را دوست داشتم. میدانستم که مخاطبان از کارهای او استقبال میکنند که نمونه آن هم دو فیلم تگزاس ۱و۲ بود. سال گذشته پیشنهاد حضور در چند سریال به من شده بود که اغلب نقشهای جدی بودند. یکیدو کاری هم که فضای کمدی داشت، یا فیلمنامه و داستان جذابی نداشت و یا نقشی که به من پیشنهاد شده بود را نپسندیدم.
شرفی اظهار کرد: وقتی سریال کامیون به من پیشنهاد شد، دیدم که با یک متن خوب روبهرو هستم و یک مجموعه حرفهای پشت و جلوی دوربین این کار هستند که در رأس آن مسعود اطیابی قرار داشت. داستان و شخصیتی که قرار بود نقش آن را بازی کنم نیز برایم جذابیت داشت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا برای تغییر مسیر بازیگری از تئاتر به سمت سینما و تلویزیون برنامهریزی یا زمانبندی خاصی در نظر داشته است یا نه؟ گفت: البته از حدود سال ۸۶ کارهای تصویری هم داشتم که اغلب فیلمهای کوتاه و بلندی بودند که در جشنوارههای مختلف به نمایش درآمد و اکران عمومی نداشت. با عبدالرضا کاهانی در فیلم بیخود و بیجهت همکاری داشتم و جسته و گریخته در برخی فیلمهای کوتاه از جمله خیابان خیلی خلوت سعید روستایی هم ایفای نقش داشتم. با یان حال تمرکزم بیشتر روی تئاتر بود و به صورت جدی به کارهای تصویری فکر نمی کردم.کمتر فرصتی پیش میآمد که بتوانم در سریال کار کنم. اما در پاسخ به این سئوال که چه زمانی برای ورود بازیگران تئاتر به دنیای تصویر مناسب است باید بگویم هیچ فرمول ثابت و خاصی نداریم.
شرفی افزود: هر بازیگری براساس برنامهای که برای خود دارد و با تکیه بر توانایی های خودش این تصمیم را می گیرد. به نظر من از این حیث بازیگری مرزبندی ندارد. بازیگری که باهوش باشد میتواند در تئاتر، تلویزیون و سینما موفق عمل کند.
وی گفت: بازیگر توانمند در همه این مدیومها جنس کمدی را میشناسد. حتی در تئاتر شیوه بازی او به سالن محل اجرا هم مرتبط است. این که شما در تالار وحدت یا سالن اصلی تئاتر شهر بازی داشته باشید و یا در یک «بلک باکس» که چهل پنجاه تماشاگر در فاصله یک متری صحنه هستند، شرایط متفاوتی ایجاد می کند.
بازیگر کامیون عنوان کرد: تمام اینها به هوش بازیگر برمیگردد و اصلاً مرزبندی وجود ندارد. خود من هم برنامه ریزی خاصی نداشتم و امور را به زمان سپردم. اینکه برای یک بازیگر جوان چه اتفاقاتی میافتد و چه پیشنهاداتی سر راه او قرار میگیرد تا حد زیادی دست او نیست. خود من تصمیم دارم که از این به بعد در عرصه تصویر جدیتر باشم.
وی با اشاره به این که سریال کامیون اولین تجربه او در بازی بهعنوان نقش اصلی در تلویزیون است، افزود: بازی در این سریال تجربه سنگین و البته ارزشمندی بود. از یک طرف شیوع ویروس کرونا باعث شد تا به هرحال روند تصویربرداری کندتر پیش برود؛ چون مدام باید فضاهای داخلی را ضدعفونی میکردیم و یا این که دستهایمان را ضدعفونی می کردیم. ضمناینکه باید فاصله لازم بین عوامل و بازیگران حفظ میشد. البته گروه پزشکی همواره در محل تصویربرداری حضور داشت و مدام عوامل را معاینه می کردد. چارهای هم نبود چون باید به تعهدمان عملی می کردیم و کار را برای پخش در ایام نوروز روی آنتن می رساندیم.
شرفی اظهار کرد: من از روز اولی که کار کلید خورد تا همین روزها که در پایان تصویربرداری هستیم درگیر کار بودم. از سوی دیگر درست در اولین روز فیلمبرداری و در یکی از صحنههای تعقیب و گریز، مچ پای چپ من شکست و تاندون پایم پاره شد و واقعاً شرایط عجیبی پیش آمد. با این حال مسعود اطیابی عزیز و گروه تولید پای من ایستادند و سختی ها را تحمل کردند.
وی افزود: من دو ماه تمام با پای گچگرفته جلوی دوربین رفتم. در این دوماه سکانسهایی فیلمبرداری شد که من در آنها ایستاده یا نشسته بودم و بعدها در مرحله تدوین، با رجزدن سکانسها به هم پیوند خورد. ضمن این که بخشی از کار را هم آقای اطیابی استادانه و با فوت و فنهایی که مخصوص خودش بود در مرحله فیلمبرداری انجام داد؛ یعنی طوری دوربین را جانمایی و حرکت بازیگران را تنظیم می کرد که من بعدها در قاب تلویزیون دیدم انگار واقعاً سالم هستم.
این بازیگر تئاتر و تلویزیون تصریح کرد: سختیها و تجربههایی که در سریال کامیون داشتم باعث شده تا به امید خدا از این به بعد بازی در سریال های دیگر برایم راحتتر جلوه کند. به نوعی یک شروع سخت و جدی داشت. بازی در سریال«کامیون» مرا در ادامه راه قویتر کرد و تجربه بزرگی برای من بود.
وی با اشاره به این که کارکردن با مسعود اطیابی جذابیتهای خاص خود را دارد افزود: اطیابی از هیچ سکانس و پلانی به راحتی نمیگذرد. از طرف دیگر فیلمسازی است که کمدی را میشناسد و هر روز که کار را شروع میکند میداند که به دنبال چیست. درنتیجه، کار بازیگر هم سادهتر میشود. اینطوری نیست که بگوید حالا برویم ببینیم چه میشود! دست بازیگر را هم در اجرای نقش تا حد ممکن باز میگذارد و ششدانگ حواسش به همه بازیگران و عوامل هم هست.
بازیگر نقش «صابر» در سریال کامیون عنوان کرد: بدترین کابوس فعالیت حرفهای من این است که بخواهم دو نقش را به صورت مشابه بازی کنم.در تمام این سالهایی که روی صحنه تئاتر بودم تمام تلاشم این بود که در هر اثری حتی یک حرکت بدنی یا مدل دیالوگ گفتن من شبیه نقش دیگرم نباشد. تماشاگران تئاتر می توانند این ادعای مرا قضاوت کنند. من در نمایش «خنکای ختم خاطره» نقش همسر خانم معتمدآریا را بازی میکردم که یک پیرمرد هفتادهشتادساله بود یا در نمایش «آبی مایل به صورتی» هم نقش متفاوتی داشتم که به خاطر آن جایزه بهترین بازیگر تئاتر را در سال ۹۶ دریافت کردم. در این چند سال، هیچکدام از نقش های من شبیه یکدیگر نبودند؛ صابر هم از این قاعده خارج نبود و با نقش های قبلی من تفاوت داشت.
شرفی درباره نقش «صابر» نیز گفت: شخصیت صابر برای من خیلی آشناست و واقعاً در خیلی جاها با او احساس همذاتپنداری میکردم. الان هم بخشی از وجود من شده. بسیاری از مشکلات و موانعی که پیش روی صابر و دوستانش بود را در دوران دانشجوی خودم تجربه کردهام. فکر میکنم مردم هم با این شخصیت خیلی آشنا هستند و در اطراف خود نمونههای مشابه آن را زیاد دیدهاند.
وی افزود: او با وجود سادگی و خوش قلبی ذاتی معمولاً میخواهد خودش را زرنگ نشان بدهد اما همیشه با دردسرهایی مواجه می شود. همواره ادعای برنامهریزی و مدیریت امور را دارد، اما تماشاگر هر لحظه انتظار دارد که یک خرابکاری به وجود بیاورد. صابر نماینده جوانان ساده و دوست داشتنی است که میخواهند خودشان را زرنگ نشان دهند. از نگاه من شخصیتی چندبُعدی داشت و من هم سعی کردم این چند بعدی بودن را با هدایت مسعود اطیابی در نقش منعکس کنم.
شرفی همبازی شدن با مهدی هاشمی در سریال کامیون را یک تجربه جذاب دانست و افزود: من همیشه از بودن در کنار بزرپان لذت میبرم. در زمان هایی که ضبط نداشتیم کنار آقای هاشمی می نشستم و سعی میکردم از صحبت ها و تجربه هایی که دارند بهره ببرم. این را در گفتگوی دیگری هم عنوان کردم که اصولاً فیلم دین برای من با فیلم «زرد قناری» خانم رخشان بین اعتماد آغاز شد که آقای هاشمی در آن بازی هنرمندانه ای داشتند. من هفتهشت سالم بود که برادر بزرگترم برای دیدن این فیلم مرا به سینما برد و حالا بعد از سی سال در یک سریال با او بازی میکنم.
وی افزود: همبازی شدن با هادی مرتضیزاده و علی هاشمی هم اتفاق خوبی بود. در بازخوردهایی که داشته ام خیلی ها می گویند این سه شخصیت دانشجو در کنارهم مجموعه خوب و بامزه ای را تشکیل داده اند. ما هم تلاشمان را کردیم که نتیجه کار خوب شود و به نوعی هر سه در یک کالبد واحد رفته بودیم.
شرفی خاطرنشان کرد: امیدوارم که مردم هم سریال «کامیون» و در مرحله بعد شخصیت صابر را دوست داشته باشند. قطعاً نتیجه تلاش ما بینقص نیست، اما امیدوارم جذابیت های کار آنقدر باشد که بتواند این ایرادات را بپوشاند.
نظر شما