۶ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۸:۴۸
کد خبرنگار: 3015
کد خبر: 83763283
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

فاصله‌گذاری و کرونا

۶ اردیبهشت ۱۳۹۹، ۸:۴۸
کد خبر: 83763283
 فاصله‌گذاری و کرونا

تهران-ایرنا- یکی از مواردی که تاکنون بیشترین اجماع را در میان دانشمندان درباره مبارزه با شیوع ویروس کرونا داشته و در خانواده این ویروس نیز دیده می‌شود، رعایت اصل فاصله‌گذاری اجتماعی است.این ابزار تا زمانی که دارویی مناسب یا واکسنی موثر برای این بیماری پیدا نشود و تا زمانی که امکان تغییریافتن پیوسته شکل و ساختار آن از میان نرود، بدون تردید، از ابزارهای اصلی برای جلوگیری از واگیری و گسترش آن باقی خواهد ماند.

روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم ناصر فکوهی استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران  نوشت:فاصله‌گذاری فیزیکی بین انسان‌ها و گروه‌های اجتماعی، همچون فاصله‌گذاری بین انسان‌ها با سایر موجودات زنده و اشیاء، از مباحثی است که بسیار و از زوایای بسیار مختلف مطالعه شده‌اند. در این‌جا ما با رویکرد ژرژ برودل، تاریخ‌دان بزرگ، یعنی نظریه زمان دراز (longue durée) درک یک پدیده در طول دورانی طولانی از تحولش به آن می‌پردازیم.  زمانی که از پیشا تاریخ آغاز شده، در دوران کلاسیک ادامه یافته و به دوران مدرن می‌رسد. و در این تحول چند میلیون ساله البته بیشترین تاکیدمان به صورتی منطقی بر مدرنیته متاخر در صد سال اخیر است.   موضوع «فاصله» خود به مثابه یک عینیت مادی با دلایل، پی‌آمدها وتبیین اجتماعی و فرهنگی آن با رویکرد تاریخی - تحلیلی بررسی می‌شوند. و در نخستین قدم تحول موضوع را از نخستین اشکال زیستی انسان تا جوامع کشاورز بررسی می‌کنیم: باستان‌شناسی نشان می‌دهد که انسان‌ها در دورانی طولانی از حدود ۴ میلیون سال پیش تا ابتدای دوره کشاورزی در ۱۰ هزار سال پیش جمعیتی محدود با پراکندگی زیاد داشته‌اند و در گروه‌های بسیار کوچک و بسیار متحرک زندگی می‌کرده‌اند. بنا بر نظر لوک نورمان تلیه (۱) در کل دوران شکار و گردآوری، از پارینه‌سنگی تا نوسنگی (کشاورزی) ظرفیت غذایی کره زمین نمی‌توانسته جمعیتی بیشتر از ۸ میلیون را با شیوه معیشت شکار (و صید ماهی) و گردآوری مواد خوراکی، به‌طور میانگین تامین کند و در زمان آغاز انقلاب کشاورزی به احتمال قوی جمعیت کل کره زمین بین ۱ تا ۱۵ میلیون بوده است. اغلب دانشمندان رقم ۶ میلیون را مطرح می‌کنند یا هزار برابر کمتر از امروز. به‌هررو مشخص است که ما هر اندازه در زمان عقب برویم، انسان‌ها کمتر، عمر آنها کوتاه‌تر و شرایط نابودی‌شان بسیار فراوان‌تر و گستره‌تر بوده است. دلیل عمده تغییرات جمعیتی و از میان رفتن انسان‌ها در این دوران طولانی شرایط اقلیمی، فصول سرمای طولانی، بیماری‌ها و حملات جانوران شکارچی بوده است. به‌هررو تا زمان انقلاب کشاورزی و به باور برخی تا کمی عقب‌تر تا اواخر دوران پارینه سنگی  حدود ۵۰ هزارسال پیش، جمعیت اندک و پراکنده انسانی در گروه‌های کوچک با عنوان دسته‌ها (band) زندگی می‌کردند و این پراکندگی خود عاملی اصلی در نبود بیماری‌های اپیدمیک بوده است. چون اصولا جمعیت‌های بزرگی وجود نداشته. نزدیکی گروه‌های شکارچی گردآورنده که خویشاوند نیز بوده‌اند خود ضامنی بر ایمن ساختن آنها در برابر یکدیگر به شمار می‌آمده است.   حوزه‌ای درعلم پارینه‌انسان‌شناسی (paleoanthropology) که بر بیماری‌های این دوره کار می‌کند، پارینه آسیب‌شناسی (paleopathology) نامیده می‌شود که بخش بزرگی از اطلاعات خود را از گورهای باستانی و به ویژه گورهای دسته‌جمعی می‌یابد. فرض بر این است که گورهای فردی گویای مرگ فردی بوده و گورهای دسته‌جمعی، همچون امروز، گویای وجود مرگی سریع و گروهی. بدین ترتیب، اینکه مشاهده شده در گذار از دوران پارینه سنگی به نوسنگی (از حدود ۵۰ تا ۱۰ هزار سال پیش) گورها فردی بوده‌اند، شاید نشان‌دهنده نبود اپیدمی باشد. هر اندازه در دوران نوسنگی پیش رفته‌ایم، اینگونه گورها، بیشتر یافت شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha