روزنامه همدلی در یادداشتی به قلم محمدعلی نویدی، مدرس دانشگاه، آورده است: معهذا، آنچه عیان است، این است که در همین روزگار کرونا، اصل اساسی در موفقیت و کنترل بحران، همانا همفکری و همکاری آحاد مردم جامعه و کادرهای درمانی و مدیریتی است. بنابراین، شایسته و بایسته است، بشر راجع به همکاریهای آینده و دوران پساکرونا، بیندیشد و آمادگیهای بیشتری نسبت به این دوران داشته باشد. حیات آینده بشر، با توجه به پیشرفت تکنولوژیهای مدرن و احتمال حمله ویروسهای ناشناخته دیگر، متفاوت از زندگی کنونی خواهد بود. حتی اگر انسان از بحرانهای انسانساخته و احتمالی آینده مثل، جنگ هستهای، تغییرات اقلیم و آب و هوا، محیط زیست، فقر و گرسنگی و بحران اقتصادی و خشکسالی، هراس عمیق نداشته باشد، باید عمیقا از تبدیل شدن به یک فرد بیاثر و بلانفع و شهروند غیرنافع و بیمصرف، حذر و هراس داشته باشد. زیرا، دوران کرونا، تجربه تلخی به کام تمام جهانیان چشاند. شرط عقل و منطق انسانی این است که در دوران پساکرونا، تعریف جدیدی از همزیستی، همفکری و همکاری ارائه کند؛ یعنی، دوران همکاری عمیق.
دوران همکاری عمیق در پس افول و مدیریت کنترل و شیوع کرونا، در دو سطح کلان مطرح خواهد شد: نخست در سطح ملی و کشوری و دوم در سطح بینالمللی. اساسا، مسائل بشر قرن بیست و یکم و پساکرونا، در دو دسته اصلی طبقهبندی میشوند:
مسائل ملی و مسائل جهانی. در واقع، فرق اساسی جهان امروز و فردا با جهان دیروز و دیرین در همین است. رشد و پیشرفت تکنولوژی ارتباطات و دنیای دیجیتال وضعیت جدیدی برای بشر امروز پیش آورده است. به عبارت دیگر، مشکلات و مسائل انسان با ظهور ابزارهای نوین و هجوم این بیماری، با گذشته متفاوت شده است.
گویی، گرهها و گرفتاریها، پیچیدهتر و عمیقتر شدهاند؛ نیک بنگریم، در روزگار ما و با پیشرفت علم و تکنولوژی، یک ویروس وحشی و شاید دستکاری شده، چه بر سر زندگی جهان آورده است؟ پنداری، علم علیه علم قیام کرده و تکنولوژی علیه تکنولوژی بهپا خاسته است. پرسش این است که در چنین شرایطی چه امکان و ابزاری به یاری آدمی میآید؟ آیا حتی در مواقع عادی زندگی، جز خرد و دانایی، تجربه بشر و آموزههای حقیقی، چیزی به کمک انسان شتافته است؟
مسائل پساکرونا، عمیقاً به همیاری و همکاری تمام مردم جامعه و جهان محتاح هستند. به یاد آوریم ابتدای شیوع ویروس کرونا را، به هر داروخانه میرفتیم، خبری از ماسک، محلول و مواد ضد عفونی کننده، دستکش و سایر اقلام ضروری مبارزه با کرونا ویروس، موجود نبود؛ در حالیکه خود کارشناسان داروخانه میگفتند در برخی از مغازهها پیدا میشود! همکاری عمیق، یعنی درک شرایط هم، مدد به زندگی یکدیگر و حفظ حیات بشر.
این همکاری عمیق از سطح خانوادهها شروع میشود و تا سطح جامعه جهانی پیش میرود. اگر چنین نیست که مسئله محیط زیست، یک مسئله محلی، منطقهای و کشوری خواهد بود. مثل همین کرونا و اپیدمی جهانی. مسئله و مشکل جهانی، راه حل و راهکار جهانی دارد. حتی برخی از دانشمندان و صاحبنظران از دیکتاتوری دادههای دیجیتال و هوش مصنوعی سخن میگویند. قاعده جهان چنین است که درمانها از جاهایی که دردها برمیخیزند، میتوانند پیدا شوند. اگر عدم همکاری عمیق ریشه بروز بسیاری از مشکلات جامعه و جهان است، راه حل در اتخاذ شیوه همفکری و همکاری است. اما، همکاری ظاهری و صوری، جواب نداده و نمی هد. همکاری عمیق یعنی همکاری اندیشهورزانه و اثرمند.
بشر آینده، بشر اثرمند خواهد بود و الا، بشر بیمصرف و بیاثر، در پساکرونا، دچار بحران عمیقتر میگردد. بیایید ژرف بکاویم و بیاندیشیم، حیات بشر بهدست خود بشر، دچار بحران شده است و لازمه گذار از این بحران، همکاری عمیق است. بشر در دوران پیشاکرونا، بهشدت در مسابقه و رقابت همهجانبه با هم بود. نتیجه چنین رقابتی، برهم بودگی بشر شد.
جهان پساکرونا، محل و مجال تخیلات و تمایلات بیحساب و کتاب نیست. جهان پساکرونا، جای اندیشههای انتزاعی و ادعایی نیست. هرگونه خطای فکری و عملی، دیگر جبرانناپذیر خواهد بود. بیایید با هم متحد و متفق بشویم و اجازه ندهیم، متخصصان و مهندسان، جهان پساکرونا را بسازند. جان سخن بنده در این نوشتار، همین است. جهان و جامعه مهندس و متخصص صرف ساخته، جامعه و جهان تکساحتی و بیمار خواهد بود. این بیماری مثل دمل روزی سرباز میکند و تباهی پیش میآورد. اصل جامعه و جهان، به خرد، عقلانیت، حقیقت و تفکر برمیگردد، اما، عقلانیت اثربخش نه انتزاعی و ادعایی و تخیلی. به تعبیر بهتر، راه همکاری عمیق بشر، از تفکر اثربخش میگذرد.
تهران- ایرنا- هیچکس بهطور قطع و یقین نمیداند کرونای بعدی و بیماری مسری و مشابه این ویروس، در آینده چه زمانی، چند وقت دیگر و در چه شرایط و اوضاع اجتماعی بشر، طغیان خواهد کرد و بحران پیش خواهد آمد.
نظر شما