یکی از ملموسترین نتایج شیوع کرونا در اکثر نقاط جهان توقف تجمعات بود به طوری که خیابانها و اماکن عمومی از همیشه خلوتتر شد و افراد به شکلی بیسابقه برای قطع زنجیره انتقال بیماری خانهنشین شدند.
آثار قرنطینه یا انواع فاصلهگذاری اجتماعی در کشورها خود را در مناسبتهایی چون روز جهانی کارگر هم نشانداد. در حالی که نخستین روز ماه می (دوازدهم اردیبهشتماه) نقاط مختلف جهان صحنه تجمعات مختلف کارگران برای دفاع از حقوقشان و اعتراض به بیعدالتیهای پیش روی آنان میشد، امسال تجمعات به شکل چشمگیری با سالهای قبل متفاوت بود، گروهی با ماسک و رعایت ملاحظات کرونایی به خیابانها آمدند و بسیاری هم ترجیح دادند در شبکههای مجازی برای این مناسبت حاضر شوند.
البته دوران کرونایی به طور کلی هم خالی از تجمعات اعتراضی نبودهاست. هفته نخست اردیبهشتماه گروهی از آلمانیها در خیابانهای مرکزی برلین تجمع کردند تا اعتراض خود را به وضعیت پیشآمده بر اثر تعطیلی اماکن و تجمعات عمومی نشاندهند؛ اعتراضاتی که بخش اعظم آن در حمایت از اصول دموکراسی و آزادی جوامع عنوان میشد. نکته قابل تامل اینکه پس از اعلام محدودیتهای آمد و شد و تجمعات در آلمان که اواخر اسفندماه وضعشد، دادگاه عالی آلمان بر اساس قانون اساسی فدرال حکم داد که شهروندان این کشور میتوانند با حفظ فاصله اجتماعی اقدام به برگزاری گردهماییهای اعتراضی کنند.
علاوه بر آلمان کشورهای غربی دیگری نیز شاهد تجمعاتی پراکنده و محدود بودند از جمله در کانادا که گروهی محدودیتهای ناشی از کرونا را عامل مصائب اقتصادیِ خود و فریبی از سوی دولتها خواندند.
در آمریکا هم که بیشترین میزان قربانیان و مبتلایان به کرونا را به خود اختصاص داده تظاهرات متعددی برگزارشد و نکته جالب نقطهنظرهای متعارض تظاهرکنندگان بود.
همزمان با توئیتهای «دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا با این مضامین که ایالتهایی چون ویرجینیا، مینهسوتا و میشیگان باید از قید و بند محدودیتها آزاد شوند، جمعی از هواداران وی با سلاح گرم به خیابانها آمدند تا به نوعی حمایتشان را از مواضع ترامپ در زمینه کاهش محدودیتها اعلام کنند.
ترامپ که محدودیتهای کرونایی را عاملی برای از میان رفتن یکی از نقاط مثبت کارنامه اقتصادیاش یعنی افزایش آمار اشتغال و در واقع آینده سیاسیِ خود میبیند، بارها خواستار کاهش تعطیلیها و بازگشت به حالت عادی شدهاست.
علاوه بر این، رسانهها از برگزاری تجمعاتی در زمینه دفاع از آزادیهای فردی و مدنی و ابراز نگرانی از به خطر افتادن اصول جامعه باز و لیبرال در آمریکا خبر دادهاند.
در سوی دیگر ماجرا کسانی قرار دارند که مدیریت دولت ترامپ را در بحران کرونا بشدت مورد انتقاد قرار داده و تجمعاتشان را در این زمینه و نیز درخواست اعطای امکانات بیشتر بهداشتی و درمانی ساماندادهاند.
در روزهای اخیر بیش از همه کشورها رخدادهای لبنان خبرساز شد؛ کشوری که دور تازه اعتراضات در آن از مهرماه پارسال شروع شد و حتی به سقوط کابینه انجامید. پس از شروع موج دوم در دیماه پارسال، این اعتراضات زیر سایه همهگیری کرونا قرار گرفت تا اینکه طی روزهای اخیر بار دیگر آتش زیر خاکستر شعلهور شد.
ویژگی این دور از اعتراضات رادیکالتر شدن فضای اعتراضی بود که به زخمی شدن شماری از معترضان و نیروهای امنیتی انجامید.
کاهش ارزش پول ملی لبنان به یک سوم، گسترش بیکاری، مشکلات خدماترسانی در بخشهای برق و دفع زباله، کمبود شدید ارز، گرانی و تورم بالا و... از جمله عواملی بود که بسیاری را در این کشور به خیابانها کشاند تا اعتراضشان را به فساد، ناکارآمدی، رانتخواری و ... اعلام دارند.
با این حال و آنچنان که گفتهشد شیوع کرونا به یکی از مهمترین عوامل انجماد فعالیتهای اقتصادی، اعتراضات سیاسی و اقدامات مدنی تبدیل شده است چنانکه حتی نهادهای مردمنهاد در کشورهای مختلف و در شرایط فشارهای ناشی از گسترش بیکاری در ارائه خدماتی چون تامین غذا و سرپناه و ... برای آسیبپذیرها دچار موانعی جدیشدهاند.
به عبارتی دیگر بسیاری با کاهش سطح فعالیتهای خود چشم به روزهای بعد از کرونا دوختهاند. این در حالی است که موعد و چشمانداز مشخصی برای پایان بحران کرونا وجود ندارد و برخی منابع و رسانهها خبر دادهاند که در پاییزِ پیش رو احتمال دارد شاهد اپیدمیهای مهلکتری بخاطر شیوع ویروسهای کرونا و آنفلوآنزا باشیم.
در این شرایط برخی تحلیلگران با اشاره به تاثیرات شیوع کرونا بر گسترش فقر، بیکاری، حاشیهنشینی و به تبع آن انواع و اقسام بیعدالتی در جوامع، وضعیت کنونی را آرامش قبل از طوفان میخوانند و میگویند با بازگشت نسبی اوضاع و کاهش تهدیدات کرونا، موجی از اعتراضات با شدت و حدّتی بیشتر از قبل به راه خواهد افتاد.
هر چند وضعیت فراگیری کرونا و ابتلای برخی توانگران و چهرههای شاخص حوزههای مختلف باعث شد تا کرونا ویروسی دموکرات و عادل در انتخاب قربانیانش خطاب شود اما واقعیت این است که افزایش شکافهای اقتصادی و مدنی از نتایج ناگزیر اپیدمی خواهد بود.
طیفی از دولتها با اعطای وام و بستههای حمایتی و اعتباری مختلف کوشیدهاند از طبقات و خانوادههای ضعیف حمایت به عمل آوردند اما تعداد زیادی از کارگران بیکار شدهاند، بسیاری از کسب و کارها به صورت کامل متوقف شده و امکانات دولتها برای جبران آثار کرونا به مبارزه با پیامدهای فعلی شیوع اختصاص یافته یا به اصطلاح پیشخور شده است.
در بسیاری از کشورها بروز بحرانهایی چون جنگ غالبا سبب شده تا خطوط تولید و فرایند استحصال منابع و ثروتها جهت تامین هزینههای بحران شتاب بیشتری یابند. این در حالی است که کرونا اقتصاد جهان و کشورهای مختلف را به سمت فروپاشی سوق میدهد. توقف فعالیت بسیاری از روندهای تولیدی، آشفتگی بازار نفت، فروریختن بسیاری از معادلات عرضه و تقاضا و هزینههای جنگ با کرونا شرایطی متفاوت را در این بحران رقم زده است.
یکی دیگر از ویژگیهای این شرایط، تقویت جایگاه دولتها در مدیریت بحران و کاهش ارتباطات فراملی و فروملی است که بهنوعی با آینده اعتراضات پیوند میخورد.
در این زمینه میتوان از احتمال افزایش هزینههای اقدامات اعتراضی به موازات تقویت جایگاه دولتها در شرایط بحرانی، نیمهبحرانی یا متاثر از بحران سخن گفت که شاید به محدود اما رادیکال شدن اعتراضات در جوامع بیانجامد و آنچه طی روزهای گذشته در لبنان گذشت نیز شاهدی بر این مدعا تلقی میشود؛ هر چند تاثیر عوامل خارجی و سیاسی را نیز نمیتوان در اوضاع این روزهای لبنان نادیده گرفت.
به هر حال در فضای انجماد فعالیتهای سیاسی و مدنی، چشماندازی نگرانکننده از وضعیتی که آرامش قبل از طوفان توصیف شده به وجود آمده و ضرورت چارهجویی نخبگان و تصمیمگیران کشورها را به شکلی برجسته مینمایاند.
نظر شما