گویا دو هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی پس از سالها سرگردانی راهی یافته که به تورم ختم نمیشود. در طول بیش از یک سال گذشته بازار سرمایه توانسته حریف قدری برای بازارهای موازی از جمله مسکن، طلا، سکه، خودرو ... باشد و امروز البته به کمک تبلیغات بیسابقه حاکمیتی به یکی از اولین بازارهای سرمایهگذاری تبدیل شدهاست بهطوریکه این روزها صف دریافت کد بورسی بسیار طولانی شده و در این صف طولانی هر قشری از مردم دیده میشود.
ابتدای سال گذشته شاخص کل ۱۷۹ هزار واحد بود اما در پایان سال با رشد بیش از ۱۸۶ درصدی به چیزی حدود ۵۱۳ هزار واحد رسید و پربازدهترین بازار در اقتصاد ایران بود. این رشد جهشی شاخص علیرغم موانع داخلی و خارجی از جمله خسارتهای ناشی از شیوع کرونا و افت نرخ نفت، همچنان ادامه داشت به طوری که امروز شاخص در آستانه فتح قله یک میلیون واحدی قرار دارد و این رشد شاخص و کوچ نقدینگی به بازار سرمایه در طول تاریخ چند دهه بورس ایران بیسابقه بودهاست.
طبق گفته وزیر اقتصاد؛ روزانه برای صد هزار نفر کد بورسی صادر میشود که به زودی با غیرحضوری شدن صدور کد بورسی این رقم به یک میلیون نفر در روز میرسد. این درحالی است که در طول سالهای گذشته تنها ۱۰ میلیون نفر کد بورسی داشتند.
طبق آخرین گزارشها تا سال گذشته حجم کل معاملات در بورس ایران بالغ بر ۹۸۰ هزار میلیارد تومان یعنی نزدیک به هزار هزار میلیارد تومان بود. همچنین ارزش بازار سرمایه شامل بورس و فرابورس حدود ۲۳۰۰ هزار میلیارد تومان بودکه نسبت به ۶۳۰۰ هزار میلیارد تومان کل تولید ناخالص ملی کشور بیش از ۳۳ درصد ارزش داشت.
این روند جذب سرمایه امسال سرعت بیشتری به خود گرفت. براساس آنچه که کارشناسان و فعالان بازار سرمایه میگویند، کل سرمایهای که سال گذشته جذب بازار سرمایه شد امسال تنها در ۲۴ روز کاری وارد بورس شده و در این مدت بیش از ۲۷ هزار میلیارد تومان در این بازار سرمایهگذاری شدهاست. اما دلیل این استقبال بیسابقه آحاد مردم از پیچیدهترین بازار ایران چیست و چرا در حالی که اغلب مردم توان تحلیل بورس را ندارند باز هم ترجیح دادند سرمایه خود را از محل امنی مانند بانک وارد بازار پرریسک بورس کنند. عدهای از کارشناسان ضمن خطرناک بودن این هجوم نقدینگی به بورس، دلایل مهم آن را تبلیغات دولتی و رکود در بازارهای موازی میدانند.
دلایل کوچ نقدینگی به بورس
یکی از ویژگیهای بسیار مهم بازار سرمایه نسبت به سایر بازارهای موازی این است که سرمایههای خرد توان ورود به آن را دارند. در حالی که افراد برای سرمایهگذاری در بازارهای موازی نیاز به پساندازهای بزرگی دارند اما با هر مقدار سرمایه میتوانند وارد بورس شوند. بنابراین اگر مردم این روزها حتی قدرت ورود به بازار خودروهای داخلی را ندارد، اما میتوانند حتی با یک میلیون تومان سهامدار باشند.
از دیگر دلایل مهم هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه، سبز بودن آن در طول ماههای گذشته است. بهطوری حتی در شرایطی که تمام بورسهای جهانی با ریزش مواجه بودند، بورس ایران در ۱۹ روز کاری ابتدای سال بازده ۴۰ درصدی داشت که این به معنای حمایت دولتی از این بازار است و میتواند نقطه قوت و اعتمادی برای کوچ پساندازهای مردم به بورس باشد. حمایتهای بیسابقه دولتیها به ویژه رییس جمهوری گواه این سیاست حمایتی از بازار سرمایه است. بهطوری که شاهد آن هستیم،این روزها«حسن روحانی» در تمام سخنرانیهای خود گریزی به بازار سرمایه میزند و از رشد این بازار ابراز رضایت دارد.
اجرای برنامههایی مانند واگذاری سهام شرکتهای دولتی از طریق صندوقهای سرمایهگذاری معاملهپذیر(ETF) با تخفیف ۲۰ درصدی، آزادسازی سهام عدالت، افزایش عرضههای اولیه، غیرحضوری کردن صدور کدبورسی و...نشان دهنده عزم جدی دولت برای تغییر جهت مسیر نقدینگیهای مردمی به سمت بازار سرمایه است.
دلیل دیگر رشد بازار سرمایه، رکود حاکم در بازارهای موازی است. در شرایطی که معاملات در بازارهای رقیب و سنتی مانند مسکن و طلا به کمترین حد خود رسیده، نقدینگی وارد بورس میشود.
در این میان موضوع قابل توجه این است که هدایت نقدینگی به سمت بورس تنها خواسته دولت نیست و شاهد آن بودیم که رهبری با آزادسازی سهام عدالت هم موافقت کردند که این اقدام باعث تحریک عرضه و تقاضا در بازار سرمایه شد. بنابراین در سیاست رونق بازار سرمایه شاهد یکدستگی و یکپارچگی بین تمام دستگاهها و نهادها هستیم و شرکتهای نهادهای وابسته حاکمیت هم مانند بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام هم امسال بورسی میشوند.
دولت در تبلیغات بورسی، ریسک بازار را هم گوشزد کند
هر چند که در هفته گذشته منتظر یک میلیونی شدن شاخص کل بازار سرمایه بودیم اما ترمز آن کشیدهشد که البته این هم باعث ایجاد صف فروش نشد و همچنان متقاضیان برای خرید سهام در صف بودند. در این میان، ولع مردم برای خرید هر سهمی از هر شرکت و نمادی موجب نگرانی بسیار جدی در باره ریزش شاخص است. آنچه را که بسیاری از کارشناسان و حتی مسئولان بر روی آن صحه میگذارند این است که حتی اگر رشد ارزش سهام شرکتها حبابی نباشد، انجام اصلاح قیمت باعث افت شاخص میشود که این اقدام در نهایت به نفع سهامداران خرد و افرادی که به قصد نوسانگیری وارد بازار شدهاند نیست.
واقعیت این است که بسیاری از کدهای جدید بورسی تنها با هدف نوسانگیری و برای سرمایهگذاری کوتاهمدت وارد این بازار شدهاند که برای بازدهی در کوتاهترین زمان تمام پسانداز خود را تبدیل به سهام کردهاند . ریزش شاخص و واقعی شدن قیمتها به معنای از دست رفتن دارایی این قشر و مهمتر از آن از دست رفتن اعتماد آنها به دولت است، چراکه این روزها دولتیها بیوقفه در حال تشویق مردم به سرمایه گذاری در بورس هستند بدون آنکه ریسک این بازار را به آنها گوشزد کنند.
به طور قطع مردمی شدن بورس، یک جریان خودجوش نیست و پشت آن خواست دولت است چراکه در شرایط بودجه بی نفت، کاهش درآمدهای مالیاتی و صادراتی به دلیل شیوع کرونا تنها راه تامین مالیها بازار سرمایه است. تا اینجای کار هم این سیاست دولت غیرعلمی و غیرمنطقی نیست اما نباید فراموش کرد که بورس یکی از پر ریسکترین بازارهای جهانی محسوب میشود و نباید در قبال سرمایهگذاری مردم در این بازار، زیر بار تعهد رفت.
نظر شما