تاک‌شوهای تکراری و افت ‌کیفیت سریال‌ها

تهران - ایرنا - رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون معتقد است، سیما در ماه مبارک رمضان امسال تاک‌شوهای (برنامه‌های گفت‌وگومحور) تکراری و سریال‌هایی را روانه آنتن کرد که نسبت به تولیدات قبلی، بویژه مجموعه‌های نوروز از کیفیت پایین‌تری برخوردار بودند.

ماه مبارک رمضان همواره فرصتی برای تلویزیون برای بهتر دیده شدن و اقبال مخاطبان در ساعات پس از افطار است و اتفاقا بخشی از بهترین و محبوب‌ترین سریال‌های تلویزیونی (به ویژه در دهۀ ۸۰) در همین ایام پخش شده است.

امسال و بر سیاق تمام سال‌های گذشته تلویزیون مجموعه‌ها و ویژه برنامه‌های متعددی مختص ماه رمضان را از شبکه‌های مختلف پخش می‌کند که البته نقاط ضعف و قوت خود را دارند. مجموعه‌هایی که شاید در متفاوت‌ترین رمضان به دلیل فقدان مراسم و آیین‌های مرسوم در این برهه زمانی، نقش سنگین و برجسته‌ای دارند. برخی منتقدان عقیده دارند به رغم مسائلی که در کشور پیش آمده و رسالت سنگینی که این روزها تلویزیون برعهده دارد، این نهاد نتوانسته آنچنان که باید موفق ظاهر شود. این منتقدان در این انتقاد از عملکرد تلویزیون بر پایین بودن کیفیت محتوای تولیدی، تغایر ارزش‌ها و تغییر نکردن رویکردهای ناموفقِ گذشته تاکید می‌کنند.

تبلیغاتی که نسبتی با جامعه ندارند

رضا درستکار منتقد سینما و تلویزیون در گفت وگو با خبرنگار ایرنا و در نقد مجموعه‌های مناسبتی در ماه رمضان تصریح کرد: به عنوان کسی که تلویزیون را نگاه و درحد بضاعت نقد می‌کنم باید بگویم در عید شاهد بودیم تلویزیون یکی دو برنامه و سریال خوب داشت و باقی جالب نبود. در ایام ماه مبارک رمضان وضع مقداری بدتر شد؛ یعنی از زمانی که ماه مبارک شروع شد، سریال‌های جدید شروع شد و این سریال‌های جدید نسبت به قبلی‌ها (پایتخت و نون. خ) از درجه پایین‌تری به لحاظ کیفی و زیبایی‌شناختی برخوردار بودند.

وی ادامه داد: برنامه‌های تلویزیونی در ماه مبارک رمضان به چند بخش تقسیم می‌شوند که عمدتاً بخش‌های جالبی نیستند که توانایی جذب مخاطب را داشته باشند. بخش مهمی از برنامه‌ها معطوف به پخش انواع سخنرانی است. بعضی از این سخنرانان، سخنران نیستند بلکه تلویزیون فرصتی را برای آنان ایجاد کرده است. در حالیکه بخش مهمی از روحانیونی که دهه اول انقلاب از طریق تلویزیون و سخنرانی‌هایشان شناخته شدند، واقعاً حرفی برای گفتن داشتند.

این کیفیت اجرا البته مهم است؛ زیرا بالاخره برنامه برای تلویزیون است و سخنور در این رسانه باید قابل باشد، موضوع باید قابل باشد. درنتیجه این دست برنامه‌ها با نداشتن موضوع، سخنور قابل و فقدان عناصر زیبایی‌شناختی روبرو هستند. این افراد به لحاظ کیفیت کار، در سطح تلویزیون نیستند. تلویزیون رسانه‌ای فراگیر است، به همین دلیل باید در انتخاب سخنرانان، پوشش، دکور و آنچه انتقال می‌دهند موفق باشد.

درستکار بیان کرد: بخش دیگر از برنامه‌های تلویزیون معطوف به تبلیغات است و حجم تبلیغات زیاد شده است؛ و دلیل آن این است که تلویزیون باید بتواند گذران کند و این گذران را می‌خواهد با تبلیغات به دست آورد اما شرکت‌های تبلیغاتی که کالاهای مصرفی را تبلیغ می‌کنند نسبتی با جامعه ایران ندارند و برای آن طبقه بالادستی و متوسط رو به بالا تبلیغ می‌کنند که اصلاً بیننده این تلویزیون نیستند. لاجرم وقتی تبلیغات تلویزیون خودمان را می‌بینم، احساس می‌کنم در آنتالیا و دوبی نشسته‌ام. این تبلیغات نه‌تنها نسبتی با جامعۀ ما ندارند و صرفاً مشوق مصرف هستند بلکه ازنظر مفهومی چیزی را انتقال می‌دهند که با باقی مفاهیمی که منتقل می‌شود، تغایر دارد.

برنامه‌هایی که نوآوری ندارند

این منتقد تلویزیون در تشریح عدم نوآوری در تولید و پخش برنامه‌های تلویزیونی، توضیح داد: برنامه‌های ویژه‌تری مانند اتفاق با اجرای رضا رشیدپور یا سایر تاک شوها (برنامه گفتگو محور، به انگلیسی talk show برنامهٔ رادیویی یا تلویزیونی که در آن یک یا چند مجری یک یا چند مهمان پیرامون موضوع خاصی به گپ‌وگفت می‌پردازند) که امروز در تلویزیون بسیار زیاد شده است، اساسا نوآوری ندارند و دائماً تکرار می‌شوند.

تاک شوها (که در همه جای دنیا از آن استفاده مطلوب می‌شود و آدم‌های ویژه و خاص به تلویزیون آورده می‌شوند که حرفی برای گفتن و تجربه‌ای برای انتقال دارند و می‌توانند برنامه جذاب بیافرینند) در تلویزیون ایران به بدترین شکل ممکن با فخرفروشی بی‌اندازه مجریان، برنامه‌ای بیات و کهنه را به بیننده ارائه می‌دهند.

وی افزود: تلویزیون خودش به خودش لقب ملی می‌دهد و این را بسیار پرطمطراق مطرح می‌کند اما انصافاً با این تولیدات (برنامه‌های ضعیف، تبلیغات مغایر با ارزش‌ها و ایرادات عمده‌ای که این اواخر داشتند) ملی نیستند؛ خود من که اصرار دارم تلویزیونمان را ببینم، وقتی کانال‌ها را عوض می‌کنم و چیزی درخور پیدا نمی‌کنم، خسته می‌شوم. چیزی که در این تلویزیون می‌بینیم این است که قدرت انتقال و ملی شدن و قدرت پیوند و یکپارچه کردن جامعه را از دست ‌داده است.

قرار است در ماه مبارک، پالایش روحی و روانی پیدا کنیم، جامعه تلطیف شود و خشونت‌ها کاهش یابد. امروز در جامعه چند چیز باهم اتفاق افتاده است. از طرفی شروع سال بدی را داشتیم و از طرفی دیگر نگرانی و ناراحتی و جان باختن عزیزان مملکت بود. بعد از همه این اتفاقات ماه مبارک شروع شد درحالی‌که همچنان با کرونا درگیر هستیم و حالا تلویزیون فرصتی به این ذی‌قیمتی را در اختیار دارد که آحاد مردم را مشغول سازد؛ انتظار نداریم در این شرایط لزوما چیزی منحصربه‌فرد را ارائه بدهد بلکه همین که پای گریز به بیننده ندهد کافی است.درستکار یادآور شد: دوستان ما متوجه نیستند فضای مجازی و ماهواره و اشکال متعدد ارتباط گرفتن با رسانه، به مخاطب قدرت انتخاب داده است و زمان کوتاهی برای اثبات خود به این مخاطب است که اگر از آن استفاده نکنید، تمام می‌شود.

بی‌پولی، بی‌اعتمادی و ملی نبودن عمده‌ترین مشکلاتی است که تلویزیون این روزها به آن مبتلاست. البته سال‌های پیش هم این موارد و انتقادات، گفته‌شده است اما مدیران با لجاجت به رفتار خود ادامه داده‌اند و این شیوه استمرار یافته درنتیجه هرروز این مشکلات در حوزه‌های سانسور و بی‌محتوا کردن مفاهیم ادامه یافته است.

این منتقد در توصیف روند برنامه‌های مناسبتی ماه رمضان از ابتدا تا امروز، خاطرنشان کرد: برنامه‌های رمضان در این سال‌ها چرخش خوبی داشته است. در دهه اول انقلاب، ماه رمضان بسته و غمگین بود که خوشبختانه هرچه جلوتر آمدیم به سمت شادی رفته و رویکرد عوض‌شده است. می‌توان این روند را بهبود بخشید چنان که در سایر کشورها و ممالک اسلامی ماه رمضان را گرامی می‌دارند و حالت جشن دارد.

نه هرکه سر بتراشد قلندری داند

درستکار در نقد برنامه‌های ویژه ماه رمضان تصریح کرد: در پیامی که به مخاطب می‌دهیم می‌گوییم این ماه ماهی مبارک و پربرکت است که در آن بیش از همیشه به شما توجه می‌شود و مورد لطف و عنایت خداوند قرار می‌گیرید و ای‌بسا در شب‌های قدر گناهان بخشیده می‌شوند؛ اما در برنامه‌ها رویه فرق دارد. این‌همه لطف را نمی‌بینیم و در برنامه‌ها روندی متفاوت را شاهد هستیم. مثلا در ویژه برنامه‌های رمضان در تلویزیون مجریانی درجه چندم را می‌آورند که با به تصویر کشیدن غم آدم هایی که رسانه را نمی‌شناسند، سعی در جلب مخاطب دارند. در واقع در اینجا برخوردی کالاوار با آدم‌ها می‌شود که آن‌ها را مصرف می‌کنند و غم این‌ها را مطرح می‌کنند و برنامه تمام می‌شود.

وی در واکنش به شباهت برنامه ویژه افطار شبکه یک سیما دعوت با برنامه ماه عسل که سال‌های گذشته از شبکه سه سیما پخش می‌شد، یادآور شد: همه این‌ دست برنامه‌ها کپی است. ما چند چهره داریم (تأییدشان نمی‌کنم) که نسبت به سایر مجریان مشهورتر هستند؛ کسانی چون احسان علیخانی، رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و مهران مدیری که مردم این‌ها را دوست دارند و پای تماشای برنامه‌های آنان می‌نشینند اما محدود هستند و تلاش دیگران برای شبیه این‌ها شدن فایده ندارد و مصداق آن است که نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.

مجریان مذکور متفاوت هستند و هرکس نمی‌تواند شبیه‌شان باشد زیرا توانایی‌هایی داشته‌اند که سال‌ها در این ساختار پیچیده و گاهی خطرناک در مدیریت تلویزیون ایران کار کنند (و برخی همچنان کار می‌کنند) و این نشان از خلاقیت و توانایی آن را دارند. در نتیجه دلیلی ندارد دیگران به جای نوع آوری و کار جدید به دنبال تکرار کارهای قبلی ایشان باشند.

این منتقد با اشاره به سایر ویژه برنامه‌های ماه مبارک رمضان، گفت: برنامه زندگی پس از زندگی (شبکه چهار سیما) را دوست نداشتم؛ زیرا چیدمان آن مناسب نیست، ضمن این که برنامه، برنامه‌ای بسیار بازی گونه است که اجرای مجری‌اش خوب نیست.

چرا همیشه سلبی برخورد می‌کنیم و نه اثباتی؟ تلویزیون ایران در تمام مناسباتش سلبی است؛ در برنامه‌های نقد، در تاک‌شوها و در همه چیز سلبی است و چیزی را اثبات نمی‌کند. حتی وقتی می‌خواهد اثبات کند، دست به دامان خرافه می‌شود؛ چنانچه مصادیق آن را در مداح خرافه پرداز، تاک‌شوی خرافه پرداز و... دیده‌ایم.

وی افزود: سریال‌های تلویزیون انتظاری که من به‌عنوان یک بیننده حرفه‌ای دارم را برآورده نکرد. شبکه سه سیما که هیچ اما شبکه یک را که دنبال می‌کنم. سریال زیرخاکی چیزهایی دارد که می‌توان آن را دنبال کرد. از نقاط قوت آن طراحی صحنه خوبی است که دارد و جلیل سامان در سریال قبلی‌اش هم همین ویژگی را داشت.

سروشکل کار چه در فیلم‌برداری و فضاسازی و چه در طراحی صحنه و لباس و گریم‌ها موفق است و توانسته فضاهای آن دوره را طراحی کند. ثمره سریال کیفیت بازی بازیگران است که باید اجازه داد سریال تمام شود و درباره آنان به ‌نقد نشست.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha