با توجه به اهمیت این گونه در حال انفراض، سازمان محیط زیست برنامه سرشماری سالانه «سمندر کُردستانی» را در زیستگاههای آن را چندسالی است که اجرا می کند که در این پایشها، کارشناسان محیط زیست شرایط و وضعیت زیستگاههای آن را مورد بررسی قرار میدهند.
امسال هنگام انجام سرشماری بهاره «سمندر کُردستانی» در زیستگاههای آن در شهرستان مهاباد با کارشناسان و محیطبانان ادارهکل حفاظت محیط زیست آذربایجانغربی همراه شدم تا از نزدیک هم با زیستگاه این گونه آشنا شوم و هم تلاشهای محیطبانان برای رسیدن به زیستگاه «سمندر کُردستانی» را از نزدیک مشاهده کنم.
صبح آن روز کمی زودتر از خانه به سمت اداره راهی شدم و با خود کولهای که در آن کلاه، کفش، کاپشن و لباس و ... وجود داشت را بردم و دوربین عکاسی و دفترچه یادداشتم را برداشتم و با عجله خودم را به اداره حفاظت محیط زیست مهاباد رساندم.
یک تیم سه نفری از ادارهکل حفاظت محیط زیست آذربایجانغربی شامل «امید یوسفی» رییس اداره حیات وحش، «بهزاد شیرپنجه» کارشناس اداره محیط طبیعی و «مرتضی ترانه» کارشناس اداره حیات وحش و از اداره حفاظت محیط زیست مهاباد نیز ۲ محیطبان به نامهای «سیدجلیل رحمانی» و «مامند خوشنظر» با استفاده از ۲ دستگاه خودرو راهی مناطق کوهستانی این شهرستان در «قلاتسنان» و «قلاتشای» شدیم.
کوهستان «قلاتشای» مهاباد در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب این شهرستان واقع شده و به سبب داشتن انواع گونههای جانوری و گیاهی همواره مورد توجه دوستداران طبیعت و علاقهمندان محیط زیست داشته است.
راه دسترسی به «قلاتشای» در مسیر جاده مهاباد - سردشت قرار دارد؛ در ۱۵ کیلومتری مهاباد و در سه راه پل «حاجیمامیان» از جاده اصلی وارد جاده فرعی این مسیر شویم؛ جاده باریک در داخل دره امتداد دارد و از یک طرف به رودخانه و از طرف دیگر به کوه مشرف میشود.
بعد از طی مسافت ۱۰ کیلومتر در این جاده به گردنه «خولهپوله» رسیدیم که بالا رفتن از آن به خاطر داشتن چند پیچ تند جاده کمی مشکل بود اما وقتی به گردنه میرسی در ۲ طرف جاده شاهکار خلقت با تمام زیبایی، خودنمایی میکند و به ناخودآگاه محو تماشای این همه زیبایی میشوی که تا دوردست ادامه دارد.
پیچهای تند در جاده باریک کوهستانی مسیر همچنان ادامه دارد و پس از روستای «مزرعه» در انتهای دره به پل و رودخانه زیبای «داغه» رسیدیم که روستاییان در حال برداشت شن و ماسه از داخل رودخانه بودند.
جاده در مسیر خود پس از چند پیچ و شیب تند به نزدیکی روستای «سلم» میرسد که در آن چند درخت بلوط قدیمی چند صد ساله از دور خودنمایی میکند و این را به خاطر رهگذران میآورد که این منطقه در گذشته پوشیده از جنگل بوده اما به تدریج با دخالت انسان پوشش جنگلی خود را از دست داده است.
تودههای بزرگ برف زمستان خیال ترک کردن این منطقه را ندارد اما سپاه قدرتمند سبزهزار با تمام توان به پشتوانه گرمای بهاره قصد دارد این قلههای پوشیده از برف را نیز تسخیر کند
از دور قلههای پوشیده از برف «قلات سنان» و «قلات شای» مهاباد نمایان میشود که تودههای بزرگ و عظیم برف زمستانی هنوز هم خیال ترک کردن این منطقه را ندارد و اما سپاه قدرتمند سبزهزار با تمام توان به پشتوانه گرمای بهاره قصد دارد این قلههای پوشیده از برف را تسخیر کند.
گلههای بزرگ گوسفند که در میان طبیعت سرسبز این منطقه در حال چرا بودند نشان از سرزنده بودن این طبیعت سبز بهاری و نقش آن در زندگی ما انسانها داشت و بیشتر سخاوتمندی طبیعت را به رخ میکشید.
زیبایی مسیر در نزدیکی روستای «قرهقاج» به خاطر باغها و مزارع گندمزار دوچندان میشود و آثار عوامل انسانی و طبیعت با هم بر زیبایی این منطقه افزودهاند و از داخل درهها و دامنه کوهها چشمههای پرآبی جریان دارد.
به روستای «باگردان» که رسیدیم هم جاده آسفالت به پایان میرسد و هم جاده به ۲ مسیر متفاوت تقسیم میشود که یک مسیر آن منطقه کوهستانی «بینگوین» و یک میسر که همان مسیر آشنای ماست به «قلات سنان» و «قلات شای» ختم میشود.
مسیر جاده کوهستانی و سنگلاخیتر میشود و روستای «شیخان» و گردنه «لندشیخان» علاوه بر زیبایی خود، راه سختی دارد که رانندگی در آن به مهارت خاصی نیاز دارد؛ به روستای «سلوی» که میرسیم جاده کفی از میان باغات عبور می کند که باعث میشود کمی از گرمای هوا کاسته شود.
سرانجام به آخرین روستای این مسیر که روستای «قلات سنان» است رسیدیم؛ ناهمواریهای جاده چندین برابر شده و تعدادی خودرو در کنار جاده توقف کرده بودند که سرنشینان آنها ادامه مسیر را پیاده طی میکردند و برخی نیز در همین مکان زیبا چادر برپا کرده بودند.
اما مسیر ما کمی طولانیتر بود و به همین خاطر مجبور شدیم مسیر را تا کوهستان با خودرو ادامه دهیم، شیب تند مسیر از یک طرف و سنگلاخی بودن و عرض کم جاده از طرفی دیگر طی مسیر را سختتر کرده بود.
در چند نقطه مجبور شدیم به خاطر عبور تراکتور توقف کنیم و اما همه اینها بهانهای برای تماشای بیشتر طبیعت زیبا و غنی این منطقه بود.
چند توقف کوتاه برای گرفتن عکس از پرندگان و طبیعت زیبا و دلنشین این منطقه داشتیم و سپس مسیر را ادامه دادیم تا به همان مسیر اصلی و زیستگاه «سمندر کُردستانی» در دامنه «کوهستان قلاتشای» رسیدیم.
زیباییهای طبیعت که با موسیقی دلنشین صدا برخورد آب با صخرهها و آوازخوانی پرندگان همراه بود، همه را محوی تماشای خود کرده بود
به دامنه کوهستان رسیدیم و زیباییهای طبیعت که با موسیقی دلنشین صدای برخورد آب با صخرهها و آوازخوانی پرندگان همراه بود، همه را محوی تماشای خود کرده بود.
کارشناسان محیط زیست کار پایش خود را با پوشیدن لباس و کفش مخصوص کوهستان شروع کردند و در جستجوی سمندر کردستانی از آبراه بالا رفتند و من هم در حالی که محو تماشای طبیعت بودم فعالیت دلسوزانه این عاشقان محیط زیست را ثبت میکردم.
در ابتدای مسیر اولین سمندر کُردستانی را یافتند و ضمن بررسی وضعیت جسمانی و گرفتن عکس، پس از علامتگذاری آن را دوباره به آبراه انداختند.
نحوه علامتگذاری سمندر نیز بسیار جالب بود و محیطبانان ضمن بررسی وضعیت جسمانی سمندر از نظر ماده یا نر بودن، وضعیت بارداری و... با استفاده از ناخنگیر یکی از ناخنهای دست چپ سمندر را کوتاه میکردند تا در سرشماری بعدی مشخص شود این سمندر در مرحله اول دیده شده است.
به گفته کارشناسان این امر آسیبی به سمندر وارد نمیکند و بخش قطع شده پس از مدتی دوباره رشد کرده و دست سمندر به حالت اولیه خود برمیگردد البته بخش قطع شده بسیار کوچک بود و تنها برای محیطبانان قابل شناسایی بود.
اینگونه دارای سر پهن، طول سر با عرض آن تقریباً برابر، پوزه گرد، چشمهای برجسته، بدن و دم قوی، فاقد تاج پشتی و به رنگ سیاه براق همراه با لکههای زرد رنگ روشن به اشکال حلقهایی، قلابی و نیم دایره است و خالهای زرد این گونه به طور غیر منظم در پشت بدن قرار دارند.
سمندرها علاقه ندارند در مسیرهایی که شدت جریان آن زیاد است شنا کنند و به همین خاطر خود را به کنارهای آبراه و مکانیهای که هم عمق آب و هم شدت جریان آب کمتر است میرسانند.
محیطبانان در ۲ طرف آبراه حرکت میکردند و هر بار سمندری را مییافتند، آن را علامتگذاری کرده و دوباره به داخل آب میانداختند، سنگها به خاطر عبور آب از روی آنها بسیار لیز بود و چند بار شاهد سرخوردن محیطبانان و افتادن آنان داخل آبراه بودیم.
آنان حتی از لابلای بوته گیاهان در ۲ حاشیه آبراه به جستجوی سمندرها میپرداختند و هر بار سمندری پیدا میشد پس نشانهگذاری، آن را دوباره به آبراه برمیگردانند و این کار در طول مسیر یک کیلومتری آبراه ادامه داشت.
آبراه از داخل غاری کوچک به بیرون میآمد و در ابتدای مسیر دبی آن بیش از سه اینج بود و سپس با آب چند چشمه دیگر درهم آمیخته و به رودخانه کوچکی تبدیل میشد که در داخل دره در جریان بود و هرچه به پایینتر میرسید بر حجم آب آن نیز افزوده میشد.
در بخشی از این مسیر با چند نفر که از یکی از روستاهای این منطقه برای برداشت گیاهان خوراکی آمده و در حال استراحت بودنده هم صحبت شدم ، آنان هم «سمندر کُردستانی» را میشناختند و در اصطلاح محلی به این گونه جانوری «بوکه کانیله» و «کانیبوک» میگفتند که به معنی عروس چشمه است و این نامگذاری حاکی از آن است که تنها در چشمههای با آب روان و صاف قابل مشاهده است.
اهالی، این منطقه را به خاطر وجود چندین غار به نام «ئهشکوتان» مینامیدند ( در زبان کُردی به غار کوچک «ئهشکوت» میگویند) و از اینکه در چند سال قبل برخی از غارهای این منطقه توسط برخی افراد منفجر شده بود ابراز نگرانی میکردند.
پس از کمی همصحبتی با آنان دوباره به نزد اعضای تیم پنجنفره سرشماری سمندر کُردستانی برگشته و مشاهده کردم آنها توانستهاند بیش از ۵۰ فرد سمندر را علامتگذاری کنند.
سمندر از راسته دوزیستان دُمدار و خانواده سالاماندریده (سمندرها) بوده که در لیست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) در دسته بهشدت در معرض خطر انقراض طبقهبندی شده و زیستگاه آن چشمهسارها، جویبارها و آبهای روان و زلال است.
رییس اداره حیات وحش محیط زیست آذربایجانغربی که مسوول تیم پایش هم بود گفت: تاکنون توانستیم در این سرشماری در حدود ۵۰ فرد سمندر را در این زیستگاه علامتگذاری و شمارش کنیم.
امید یوسفی با بیان اینکه این سرشماری علاوه بر مهاباد، در زیستگاههای اینگونه کمیاب در بوکان، سردشت، پیرانشهر و اشنویه نیز انجام میشود اضافه کرد: بعد از گذشت ۱۴ روز، این سرشماری دوباره در زیستگاه سمندر کردستانی در این مناطق تکرار میشود تا آمار تقریبی فراوانی جمعیت این گونه در این زیستگاهها مشخص شود.
وی با اشاره به اهمیت سرشماری این نوع دوزیست در طبیعت افزود: در این پایش، جویبارهای منطقه مورد بررسی میگیرد و بعد از جمعآوری آمار، برنامهریزیهای لازم برای حفاظت از سمندرها توسط سازمان مرکزی و اداره نظارت بر حیات وحش استان انجام میگیرد.
رییس اداره حیات وحش محیط زیست آذربایجانغربی گفت: در گذشته ناآگاهی جوامع بومی و محلی از وضع سمندرهای ایران باعث کاهش جمعیت این گونه جانوری شد بنابراین آموزش و اطلاعرسانی میتواند در حفاظت بیشتر از این گونههای ارزشمند نقش مثبتی داشته باشد.
«یوسفی» با بیان اینکه این گونه به دلیل حساس بودن به شرایط محیطی، همواره با آسیبهای بسیار جزئی و آلودگی بسیار کم منابع آبی از بین میروند، افزود: در سالهای گذشته به دلیل خشک شدن چشمهها و تغییر کاربری آنها و شکار آنها توسط پرندگان و مارها این گونه نادر بسیاری از زیستگاههای خود را از دست داده و در شمار گونههای در حال انقراض قرار گرفته است.
اعضای تیم کار پایش را در طول چند ساعت تا انتهای آبراه ادامه دادند و در پایان با گرفتن چند عکس از لالههای واژگون که جلوه خاصی به زیبایی این منطقه بخشیده بودند به پایان رساند و برای برگشت آماده شدند.
تلاشهای محیطبانان برای یافتن «سمندر کُردستانی»، تحمل سختی این مسیر سنگلاخی و سختگذر و با مهارت آنان در خدمت کردن به طبیعت و محیط زیست، چیزی نیست که بتوان با استفاده از واژهها بیان کرد اما واقعیت امر این بود که این مردان سختکوش، در گمنامی هرچه در توان داشتند در این ماموریت خود دریغ نکردند.
در مسیر برگشت بسیاری از اهالی روستاهای اطراف با مهربانی و رسم مهماننوازی با اعضای تیم برخورد میکردند و با توجه به اینکه کمی تا وقت تا غروب مانده بود، اعضا را برای افطار به خانههای خود دعوت میکردند.
نظر شما