شکوفه صفری عضو تیم ملی والیبال زنان و باشگاه ذوب آهن در گفت و گو با ایرنا از مشکلات این رشته ورزشی گفته است که زیر خواهید خواند.
پیش از آنکه والیبالیست شوید بسکتبال هم بازی میکردید؟
در خانواده ورزشی بدنیا آمدم و پدرم کشتیگیر بود و در دوران جوانی با رقیبانی از آمریکا و آلمان هم مسابقه میداد. ۲ خواهر بزرگترم در ورزش شنا و بسکتبال فعالیت میکردند. شنا را به طور حرفهای از ۶ سالگی بلد بودم. بعد از مدتی به سمت کاراته آمدم اما به این رشته علاقه نداشتم و ادامه ندادم و بعد بسکتبال بازی میکردم اما این رشته هم دوست نداشتم.
در سال ۸۳ همان جایی که بسکتبال بازی میکردم مربی والیبال خواست تا بدلیل آنکه قد بلندی دارم و این رشته آینده بهتری نسبت به بسکتبال دارد در والیبال بازی کنم. در واقع مشوقم برای حضور در والیبال مهناز سیاه ریزی مربی والیبال زنان بود. وی مربی پایه زرین شهر اصفهان محسوب میشد که والیبالیست های خوبی را به تیم ملی و باشگاه ذوب آهن معرفی کرد. بلافاصله در تیم مدارس کشوری به مسابقات قهرمانی کشور با سرمربیگری پروانه شریف زاده اعزام شدیم.
از همان ابتدا برای ذوب آهن بازی میکردید؟
شریف زاده در تمرینات پیشنهاد داد تا در ذوب آهن بازی کنم زیرا این تیم آینده دار است. در آن زمان ۱۵ سالم بود و از طرفی اعظم مختاری یکی از سرپرستان سپاهان پیشنهاد داد تا در لیگ برتر برای این تیم بازی کنم. در آن سال هنوز خبری از تیم ملی برای مسابقات بین المللی نبود و تنها تیم ملی در مسابقات زنان کشورهای اسلامی حضور می یافت و سطح مسابقات کشورهای اسلامی پایین از رقابتهای قهرمانی آسیا بود. سال ۸۴ وارد تیم ذوب آهن شدم و در رده نوجوانان و جوانان و نیز بدلیل قانونی که باید در تیم بزرگسالان حداقل ۲ بازیکن نوجوان باشند در این رده هم بازی میکردم.
چی شد که به تیم ملی دعوت شدید؟
در فراخوانی به هیاتهای استانها در سال ۸۶ به اولین دورهای که اردوهای تیم ملی برگزار شد دعوت شدم. ابتدا ۶۰ نفر بودیم و در نهایت با مائده برهانی انتخاب شدیم اما در اردوی پایانی نام برهانی خط خورد و تنها نوجوانی بودم که با اختلاف سنی زیاد در کنار بازیکنان خوبی چون پدیده بلوری زاده کاپیتان تیم ملی و افسانه ایراندوست به بازی های آسیایی تایلند اعزام شدم. در آن زمان مینا فتحی سرمربی تیم ملی بود. بازی در کنار بازیکنانی که تجربه آنان بیشتر بود استرس زیادی داشت و دشوار بود.
در کل در چند تورنمنت رسمی شرکت کردید؟
در ۱۶ تورنمنت رسمی شرکت کردم. از سال ۸۶ تا ۹۸ که عضو تیم ملی بودم ۲ دوره حضور نداشتم. یکسال پدرم را از دست دادم و شرایط ایده آلی از نظر روحی نداشتم. یکسال هم بدلیل مصدومیت کتفم در اردوهای تیم ملی شرکت نکردم. مجبور شدم برای جراحی اقدام کنم اما دکتر گفت اگر جراحی کنی شاید دیکر نتوانی والیبال را ادامه دهی به همین دلیل این کار را انجام ندادم. برای اولین بار در بازیهای آسیایی تایلند در سال ۸۶ شرکت کردم و خیلی استرس داشتم. جو سالن، تماشاچی، نظم بازی ها برای هر بازیکنی برای اولین بار ترسناک است. ۲ سال اول مقداری استرس داشتم اما همواره در سالن شلوغ انرژی میگیرم و ادامه بازی برایم لذت بخش است.
بهترین و تلخ ترین خاطره؟
چند سال همیشه در مقام هشتمی آسیا درجا می زدیم و از نظر روانی روی تیم ملی تاثیر زیادی میگذاشت زیرا با خود میگفتیم چرا هر چقدر در اردوها تلاش میکنیم باز هم هشتم میشویم و چرا در ابتدای تورنمنت خوب پیش م رویم اما هر چقدر به دیدارهای مهم میرسیم بی انگیزه هستیم و آن مسابقه را از دست میدهیم. کسب مقام هشتم همواره اذیتمان میکرد. تا اینکه در سال ۹۴ همراه با «عباس برقی» مشاور فنی به مسابقات AVC کاپ به چین رفتیم و در آن تورنمنت برابر ویتنام سه بر یک پیروز شدیم و برد مقابل این تیم کم از قهرمانی نداشت و همه ذوق کردیم. بازی که حکم مرگ و زندگی داشت.
تلخترین خاطره ام این بود که در مسابقات قهرمانی آسیا در کره جنوی آسیب دیدم. دوست داشتم تا در پست مدافع میانی در تیم ملی جایگاه ثابتی داشته باشم. در مسابقات کرواسی عالی بازی کردم و تجربه خوبی بود اما ۲ روز مانده به بازیهای آسیایی در کره جنوبی از ناحیه مچ پا آسیب دیدم. حتی نمیتوانستم روی پایم بایستم و ویلچرنشین شدم و روی نیکمت بازی تیم ملی را میدیدم. یکسال زحمت کشیدم تا ثمره آن را در این بازیها ببینم اما با مصدومیت از بین رفت.
نظرت در مورد تغییر ترکیب تیم ملی در گزینشی المپیک در تایلند چیست؟
تغییر ترکیب تیم ملی به ملیپوشان قبلی آسیب رساند اما بازیکنان جوانتر هم باید در تورنمنت بین المللی خود را محک بزنند. از زمانی که محمدرضا داورزنی از سمت ریاست فدراسیون والیبال رفت شرایط فدراسیون خوب نبود و هر سال نایب رییس و سرمربی عوض میشد. نمی دانم فدراسیون والیبال چه سیاستی برای جوان گرایی دارد و بیکباره تمام بازیکنان را عوض میکند و برای انتخابی المپیک بازیکنان جدید را میفرستد.
اگر قرار بود تیم جوان برود چرا یکباره یک سری از بازیکنان کنار گذاشته شدند و یک سری ماندند و چند نفری هم بزرگسال به تیم ملی اضافه شدند. حتی شنیدم ۲ بازیکن آسیب دیده بودند اما باید در انتخابی المپیک حضور پیدا می کردند. اگر قرار بود جوانگرایی شود همه تیم باید بیکباره جوان میشدند.
اگر ذهنیت فدراسیون این است که اهداف بلند مدتی چیده و جوانان را با یک سرمربی به موفقیت برساند بحث آن جداست. اگر ما هم به گزینشی المپیک میرفتیم نمی توانستیم سهمیه بگیریم اما معتقدم در این تورنمنت همه تیمها با تمام توان خود و بازیکنانی که مدت طولانی در اردو بودند شرکت کردند. حق جوانان است که بازیهای رسمی را ببینند تا خود را محک بزنند. این بازیکنان باید به چند تورنمنت غیر رسمی اعزام شوند بعد در تورنمنت رسمی حضور یابند. مثل تورنمنتهای چهارجانبه در ویتنام که شرایط آن مثل مسابقات رسمی است. جوانان با کسب تجربه در این تورنمنتها به تیم ملی تزریق خواند شد. این بهتر است تا اینکه بیکباره تیم ملی را پاک سازی کنیم.
سال گذشته برای ذوب آهن بازی کردید؟
سال گذشته بنا به دلایل شخصی تصمیم گرفتم تا تنها در اصفهان برای تیم پرافتخار ذوب آهن بازی کنم. با این تیم پنج قهرمانی و ۲ نایب قهرمانی را تجربه کردم. شرایط لیگ برتر بدلایل اقتصادی خوب نیست. حامیان دولتی مثل ذوب آهن ماندگار شدهاند و از والیبال زنان حمایت میکنند. الان بیشتر باشگاهها خصوصی هستند و ۲ سال میمانند و منحل میشوند و این امر به بازیکنان آسیب میرساند. پولی که از قراردادها میگیریم باید خرج فیزیوتراپی، لباس، کتانی و رفت و آمد کنیم. هر سال قراردادها پایینتر میآید.
تمام این مسایل دست به دست هم داده تا کیفیت لیگ پایین آید. تیم های پایین جدول بازیکنان خوبی جذب نمی کنند. همچنین برای پیشرفت نیاز به پوشش رسانه ای قوی داریم.
در این فصل به جز تیم ذوب آهن و سایپا باقی بازیهای لیگ جذابیت خاصی نداشت. سایپا خیلی پرمهره بود و بیشتر بازیکنان ملی پوش را جمع کرد و مشخص بود شرایط خوبی دارد و شانس بیشتری برای اعزام به جام باشگاههای آسیا خواهد داشت. سیاست ذوب آهن با توجه به اینکه فصل قبل قهرمان شد بومی گرایی بود تا با بازیکنان قبلی نتیجه خوبی در لیگ بگیرد. اگر پلی آف برگزار میشد نمی توانستم حدس بزنم سایپا می برد یا ذوب آهن.
آینده تیم ملی والیبال زنان را چگونه میبینید؟
باید ببینیم که فدراسیون با چه سیاست، برنامه ریزی و هدفی به والیبال زنان مینگرد. اگر با تصمیم خوب و جدی هدف گذاری کند و یک سرمربی را همچون تیم ملی مردان برای مدتی طولانی در کنار ملی پوشان قرار دهد از نظر فنی و روانی و مسایل دیگر به تیم ملی کمک میکند. این سرمربی بازیهای لیگ آنان را باید رصد کند. یک بازیکن شاید در تمرین ایده آل باشد اما در شرایط مسابقه نتواند سطح خوب خود را نشان دهد. وقتی ۶ ماهه با یک سرمربی قرارداد میبندیم بازیکنان آسیب میبینند. مربی تا بخواهد در این مدت نقاظ ضعف و قوت بازیکن را بشناسد باید برود.
به نظر میرسد فدراسیون تمایلی به پیشرفت والیبال زنان و صرف هزینه و وقت برای تیم ملی ندارد. در این مدت فدراسیون خیلی زحمت کشید و ممنون آنان هستیم اما باید برای زنان بیشتر وقت گذاشته و برنامه ریزی بهتری شود. یک زمای روی هشتمی درجا میزدیم و سال گذشته به هفتمی هم رسیدیم اما هیچ رسانهای نگفت برای اولین بار هفتم شدیم همه گفتند چرا چهارم نشدید. در قاره سختی قرار داریم و تیمهایی چون چین و کره جنوبی و ژاپن جزو تیمهای برتر جهان هستند.
نظر شما