پایان سه دوره ریاست آقای دکتر علی لاریجانی بر مجلس شورای اسلامی، فرصتی برای تکریم ایشان از سوی مراجع بزرگوار تقلید و نیز پارهای اظهارنظرهای دیگر در تجلیل از خدماتشان فراهم آورد. برای کسانی که انس بیشتری با تاریخ دارند، دلالتهای این نشانهها برای فهم و تبیین وضعیت کنونی و آینده روح یک جهان بیروح (تعبیر منسوب به میشل فوکو در باره انقلاب اسلامی در ایران) و مسیر و مصیر آن روشن و البته دارای اهمیت است.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام در بخشی از عهدنامه مشهور خود خطاب به مالک اشتر در بیان برخی از ویژگیهای کارگزاران شایسته میفرمایند:
«وَ تَوَخَ مِنْهُمْ أَهْلَ التَّجْرِبَةِ وَ الْحَیَاءِ مِنْ أَهْلِ الْبُیُوتَاتِ الصَّالِحَةِ وَ الْقَدَمِ فِی الْإِسْلَامِ الْمُتَقَدِّمَةِ فَإِنَّهُمْ أَکْرَمُ أَخْلَاقاً وَ أَصَحُّ أَعْرَاضاً وَ أَقَلُّ فِی الْمَطَامِعِ [إِشْرَافاً] إِشْرَاقاً وَ أَبْلَغُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ نَظَراً» کارگزاران خود را از بین کسانی اهل تجربه و حیاء از خاندانهای صالح و پیشقدم در اسلام برگزین، زیرا آنها خوشاخلاقتر و آبرودارتر و چشم و دل سیرتر و آیندهاندیشترند.
تجربه مدیریتی آقای دکتر لاریجانی در جایگاه ریاست مجلس و چگونگی تعامل ایشان با اقشار مختلف مردم به مثابه نماینده مردم در مجلس نشان داد که ایشان بحمدالله در کنار برخورداری از نعمت برخاستن از یک خاندان صالح (مفهوم ارزشی و ایجابی آقازادگی در فرهنگ دینی ما)، از دیگر نعمتهای مورد اشاره در عبارت امیرالمؤمنین علی علیه السلام یعنی تجربه، حیاء، اخلاق خوش، آبروداری، چشم و دل سیر بودن، آیندهاندیشی هم برخوردارند. افزون بر این وقار، متانت، پختگی، پرهیز از شتابزدگی در اظهار نظر، دلسوزی، چیرگی وجه فرهنگی بر وجه سیاسی، مورد اعتماد رهبر معظم انقلاب و مراجع بزرگوار تقلید و چهرههای شاخص انقلابیگری مانند مرحوم شهید حاج قاسم سلیمانی بودن و به ویژه اعتدال (به مفهومی برابر با الطریق الوسطی، النمط الاوسط، النمرقه الوسطی، قصد و اقتصاد که در خطبههای ۱۶ و ۹۴ و ۱۲۷ و حکمت ۱۰۹ نهج البلاغه و دعای ۲۰ و ۳۰ صحیفه سجادیه و صفحه ۷۵ جلد دوم الکافی آمده است) را باید به ویژگیهای آشکار و غیرقابل انکار ایشان افزود.
آقای دکتر لاریجانی از مجلس شورای اسلامی خداحافظی کرد اما به عنوان نماد یک جریان انقلابی عقلگرا و اخلاقمحور باقی ماند. به نظر میرسد این جریان بیش از هر جریان و گرایش دیگر دلباخته واقعی انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی و آینده ایران زمین و مکتب اهل بیت علیهم السلام و صاحب بصیرت نسبت به حکمتها و مصلحتهای آن است و لذا نقطه کانونی داوری درباره کارنامه آقای دکتر لاریجانی نیز میزان نقش او در زنده نگاه داشتن همین جریان است.
آقای دکتر لاریجانی توانست در دریای پرتلاطم رویدادهای یکی دو دهه اخیر انقلاب و کشور عزیزمان چراغی را روشن نگاه دارد که دست یافتن به آرمانهای اصیل انقلاب جز به مدد آن میسور نخواهد افتاد. آقای دکتر لاریجانی ماند، اما نباید او را تنها گذاشت، به تعبیری دقیقتر نباید جریانی را که او خواسته یا ناخواسته نماد آن به شمار میرود و به کوشش او باقی ماند، تنها گذاشت. این سخن الزاما به این معنی نیست که این جریان در آینده نزدیک در همه ابعاد و ارکان انقلاب اثربخش خواهد شد، هیچ کس نمیتواند این را ضمانت کند، ولی صرف نظر از بازه زمانی و قلمرو اثربخشی این جریان باید برای مانایی و پویایی آن کوشید.
در فاصله زمانی واگذاری خلافت از سوی امام حسن علیه السلام به معاویه در سال ۴۱ ق. تا برآمدن نظام جمهوری اسلامی سیزده قرن و حدود ۶ دهه فاصله افتاد، اگر مکتب اهل بیت علیهم السلام در این مدت طولانی با سختکوشیهای عالمان و مجاهدان زنده نمیماند، چگونه میتوانست در نیم قرن اخیر چنین تحولی پدید آورد؟ بنا بر این کمک کردن به جریان فکری و سیاسی مورد بحث، به مفهوم کمک کردن به روشن نگاه داشتن چراغی است که اگر خدای ناکرده روزی به خاموشی گراید، بسیار امیدها به نومیدی بدل خواهد شد.
امیرالمؤمنین علی علیه السلام خطاب به محمد بن ابیبکر که به دلیل تغییر حاکم مصر دیگر مسؤولیت سابق را نداشت، توصیهای زیبا دارند:
«فَأَصْحِرْ لِعَدُوِّکَ وَ امْضِ عَلَی بَصِیرَتِکَ وَ شَمِّرْ لِحَرْبِ مَنْ حَارَبَکَ وَ ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّکَ، وَ أَکْثِرِ الِاسْتِعَانَةَ بِاللَّهِ یَکْفِکَ مَا أَهَمَّکَ وَ یُعِنْکَ عَلَی مَا یُنْزِلُ بِکَ، إِنْ شَاءَ اللَّهُ.» برای رویارویی با دشمنانت بیرون برو و بر پایه روشناندیشی خود حرکت کن و برای جنگیدن با کسانی که به جنگ تو برخاستهاند آستین بالا بزن و به راه پروردگار خود فرا بخوان و بسیار از خدا کمک بخواه، چه او تو را برای آن چه برایت مهم است، بسنده است، و همو تو را بر آن چه بر تو فرود آید کمک خواهد کرد، اگر خدا بخواهد.
ان شاء الله که آقای دکتر لاریجانی به دلیل داشتن اخلاص و خداخواهی نیازی به مدح و ثنای بندگان خدا ندارند و راه خود را مطابق این توصیه امیرالمؤمنین علی علیه السلام خواهند پیمود، اما جریانی که ایشان آن را نمایندگی کردند برای ادامه حیات خود نیازمند جهد و وفای کسانی است که به آینده انقلاب میاندیشند.
ای کاش سروران پیشکسوت صاحب قلم و بیان به دور از سیاستزدگیهای روزمره و با قصد خدمت صادقانه به نظام، با برگزاری مجموعه نشستها و هماندیشیها و همایشهایی و نیز گردآوری و تدوین مجموعه مقالاتی به تبیین هر چه بیشتر ابعاد، مؤلفهها، ظرفیتها، چالشها و بایدها و نبایدهای جریان انقلابی عقلگرا و اخلاقمدار و سهم آقای دکتر لاریجانی در زنده ماندن آن را برای همه دوستداران انقلاب به ویژه نسل جوان بپردازند.
*یادآوری: تیتر با الهام از یادداشت استاد گرامی جناب آقای جعفریان با عنوان: «علی لاریجانی رفت، اما ...» برگزیده شده است.
**استاد حوزه و دانشگاه
نظر شما