اسفندیار خدایی روز جمعه در گفتو گو با ایرنا درباره تاثیرات شیوع کرونا و همزمان شیوع ادبیات ضد چینی در بین دولتمردان آمریکایی بویژه ترامپ اظهار داشت: یکی از دلایل بالا گرفتن ادبیات ضد چینی ترامپ، انتخابات آینده آمریکا است، او با فعال کردن حس ملی گرایی آمریکا می خواهد نشان دهد که به دنبال منافع آمریکایی ها است و در مقابل چین که ضربههای زیادی به اقتصاد آمریکا می زند، محکم میایستد و مدافع واقعی مردم آمریکاست.
به گفته این کارشناس مسایل بین الملل البته این رویکرد مسبوق به سابقه است و معمولاً کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در زمان انتخابات از خطر چین زیاد حرف می زنند ولی بعد از رای آمدن کارهای جدی زیادی نکردهاند چرا که می دانند ایستادن روبهروی چین از لحاظ اقتصادی به ضرر آمریکا است.
خدایی معتقد است محبوبیت ترامپ آنطور که فاکس نیوز نظرسنجی کرده چندان خوب نیست و احتمال پیروزی رقیب او بیشتر است، اما اینکه در انتخابات چطور برخورد خواهند کرد و در مناظرهها چه خواهند گفت هم تعیین کننده است؛ البته اظهار نظرهای عجیب و غریب ترامپ و سوء مدیریت او در آغاز مواجهه با کرونا که آن را کوچک میشمرد و به طور جدی با آن مقابله نکرد.
ایرنا: ترامپ چه تاثیری در تعمیق و افزایش شکافهای اجتماعی در آمریکا داشته است؟
وضعیت کنونی آمریکا به گونهای است که ما از دو آمریکا صحبت میکنیم، نخست آمریکای لیبرال و دموکراتی که از مسالمتجویی و مساواتطلبی در عرصه داخلی و عرصه بینالملل از روابط و تعامل با دنیا حرف میزند؛ و گفتمان دوم گفتمانی است که ترامپ جمهوریخواه با شعلهور ساختن احساسات ملیگرایانه و ناسیونالیستی در آمریکا دنبال میکند.
وضعیت کنونی را برخی با وضعیت آمریکا در زمان جنگهای داخلی مقایسه میکنند؛ ترامپ در ایجاد شکافها در جامعه آمریکا، فعال کردن و عمیق کردن آنها نقش مهمی داشته است زیرا منافع و موفقیت او در این است که با تحریک احساسات ملیگرایانه جایگاه خود را تثبیت کند؛ از طرف دیگر نگاهی که ترامپ نسبت به مهاجران و افرادی که بعداً با آمریکا وارد شدهاند -در مقایسه با زمان اوباما (رییس جمهوری سابق) -دارد، نشان می دهد که شکاف ها در آمریکا عمیق تر شده و دولت ترامپ هم در این زمینه نقش مهمی داشته است و این میتواند در آینده آمریکا تاثیر گذار باشد و در انتخابات پیش رو هم این موضوع مهم است.
البته ترامپ هم در فعال کردن این شکاف تلاش بیشتری خواهد کرد تا آمریکاییها را به سمت ناسیونالیسم ببرد و دموکراتها هم تلاش خواهند کرد آمریکا را به سمت لیبرالیسم فرهنگی سوق دهند. در هر صورت وجود این شکاف در جامعه آمریکا را باید بپذیریم و البته قضاوت درباره آن بعداً آسانتر خواهد شد.
ایرنا: طی هفتههای اخیر تنش بین چین و آمریکا افزایش یافته که یکی از مقامات آمریکا از احتمال تحریم چین سخن گفته است روابط چین و آمریکا به چه سمتوسویی حرکت میکند؟
اگر به رسانهها نگاه کنیم می بینیم که درباره جنگ رسانهای و جنگ اقتصادی بین چین و آمریکا خیلی بحث مطرح است، اما آمار و ارقام نشان میدهد که تجارت آمریکا و چین حتی در سه ساله دوره ترامپ که خود را ضد چین معرفی میکند، همچنان ادامه دارد و تغییر چندانی در آمار تجارت دو کشور ایجاد نشده است؛ اگر چه از لحاظ سیاسی این رویکرد ابزاری برای ترامپ است تا حس ملیگرایی مردم آمریکا را فعال کند و خود را چهره طرفدار آمریکا و ایستاده در مقابل چین، معرفی کند.
مسلماً رقابت میان دو قدرت ادامه خواهد داشت، اما منافع اقتصادی کلان آنها مانع میشود که تصمیمات رادیکال و خطرناکی بگیرند، تازمانی که روابط اقتصادی واشنگتن و پکن نزدیک است، انتظار تصمیمات رادیکال وجود ندارد، زیرا دولتهای مختلف آمریکا نشان داده اند که خود را با چین درگیر نمیکنند. اگر چه در ایام انتخابات خود را ضد چینی معرفی میکنند، اما چون منافع کلان آمریکا و نیز منافع طبقات ضعیف و متوسط آمریکا در این است که اجناس ارزان چین در بازار آمریکا وجود داشته شود تا تورم مهار شود و رضایت رایدهندگان تامین شود، پس در مقابل چین تصمیمات رادیکال نمی گیرند. این نکته در روابط بقیه کشورها هم با آمریکا مهم است.
یکی از دلایلی که آمریکا ایران را تحریم میکند این است که تحریم ایران هیچ ضربه اقتصادی به آمریکا وارد نمی کند، آمریکا نمی تواند به همین راحتی که ایران را تحریم میکند کشور ارمنستان که کوچکترین همسایه ایران است را تحریم کند چون محصولاتی مانند انگور یا محصولات کشاورزی که از این کشور وارد آمریکا میشود در زندگی هزاران نفر نقشآفرین است؛ اما با تحریم ایران ضرری متوجه آمریکا نیست، لابی مخالف تحریم هم وجود ندارد و کسانی که زندگی آنها با مشکلات مواجه شود در آمریکا نیستند که بخواهند به طور جدی مقابل تحریم ایران بایستند و به رییس جمهوری یا مقامات کنگره آمریکا فشار وارد کنند.
اگر آمریکا بخواهد مقابل چین بماند و از لحاظ اقتصادی وارد جنگ اقتصادی جدی شود بخشهای بزرگی از اقتصاد آمریکا متضرر میشوند و فشاری بر روی ترامپ خواهد بود، ولی این که انسان مختار است و رفتار انسان همیشه بر مبنای عقل نیست ممکن است رفتار غیر عقلانی هم داشته باشد.
ایرنا: به نظر میرسد ضدیت با چین در آمریکا علاوه بر پشتوانه دو حزبی، حتی حامیانی در جامعه آمریکا دارد؛ آیا این ضدیت ممکن است در مناسبات اقتصادی دو کشور تاثیرگذار باشد؟
اینکه در آمریکا گروههایی وجود دارند که از پرتنش شدن روابط آمریکا و چین سود میبرند را نمی توان انکار کرد، اما در طرف مقابل، گروههای قدرتمندتری نیز هستند که منافع خود را در بهبود روابط آمریکا و چین میبینند و طرفدار حفظ وضعیت موجود در روابط آمریکا و چین هستند، اینکه گفته شود این ضدیت پشتوانه دو حزبی داشته باشد و هر دو حزب در مقابل چین ایستاده باشند هم درست است هم درست نیست. به طور کلی منافع آمریکا در این است که یکه تازی و سیادت خود را حفظ کند و مانع از این شود که چین جای آمریکا را بگیرد، در این مورد هر دو گروه با هم موافق هستند. اما اینکه چه استراتژی و راهبردی مقابل چین داشته باشند چنین راهبردی واقعاً وجود ندارد، زیرا آمریکا از یک طرف میخواهد مقابل چین بماند و از طرف دیگر میخواهد چین رشد کند، وقتی بحث منافع اقتصادی است، با چین تعامل برقرار می کند کالا صادر میکند و تولیدات چینی وارد میکند، هر گونه آسیب به اقتصاد چین، ضرر گستردهای به اقتصاد آمریکا خواهد داشت. پس در این نقطه با اقتصاد چین همکاری میکند.
از طرف دیگر آمریکا از لحاظ استراتژیک، منافع سیاسی و امنیتی خود را در ایستادگی در مقابل چین می داند؛ این رفتار دوگانه آمریکا در حوزه اقتصادی و استراتژیک دارای یک تضاد بنیادین است و این تضاد بنیادین در سیاست خارجی آمریکا هم نمایان است. همه رییسان جمهوری آمریکا از دهه ۹۰ به بعد خطر خیزش چین را در ایام انتخابات گوشزد می کنند، اما بعد از رای آوردن، آن طور که گفته بودند مقابل چین نمی ایستند، اما در مقابل رقیبانشان، آنها را به سازش مقابل چین متهم می کنند.
ترامپ بیش از همه روسای جمهوری قبلی با ادبیات ناسیونالیستی و ملیگرایانه، بر مقابله با چین تاکید کرده است، اما از نظر عملی و بر اساس آمار و ارقام تغییر زیادی در روابط دو کشور دیده نمیشود زیرا خیزش چین بنیاد و پایه ای دارد که به داخل چین مربوط است. جمعیت میلیاردی چین و ثباتی که در سطح داخلی چین وجود دارد، روابطی که پکن با همه جای دنیا برقرار کرده واینکه با همه کشورهای دنیا در صلح و سازش است و همچنین اختلافات اندکی که با بعضی کشورهای همسایه خود دارد و در عین حال با همانها هم از لحاظ اقتصادی خیلی روابط خوبی دارد، عوامل قدرت چین هستند. ولی آمریکا در همه جای دنیا دشمنان و تنشهایی دارد که چین این دشمنان را ندارد و علت رشد چین همین موضوع است. بنابراین معلوم نیست آمریکا بتواند در مقابا چین و خیزش آن کار زیادی انجام دهد؛ خیلی ها معتقدند تلاشی که ترامپ می کند در نهایت به آمریکا ضربه وارد میکند و به جای اینکه مانع خیزش چین شود، آن را تسریع میکند.
ایرنا:آیا ممکن است ترامپ به دنبال بهرهبرداری از فضای ضد چینی در انتخابات پیش رو باشد؟
قطعاً یکی از دلایل بالا گرفتن ادبیات ضد چینی ترامپ، انتخابات آینده آمریکا است، او با فعال کردن حس ملی گرایی می خواهد نشان دهد که به دنبال منافع آمریکایی ها است و در مقابل چین که ضربههای زیادی به اقتصاد آمریکا می زند، محکم میایستد و مدافع واقعی مردم آمریکاست؛ این موضوع در ایام انتخابات هم قبلا سابقه داشته و معمولاً کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا از خطر چین استفاده کردند ولی بعد از رای آمدن کار زیادی نکردهاند چون می دانند که ایستادن از لحاظ اقتصادی به ضرر آمریکا است.
ایرنا: نحوه مقابله دولت آمریکا با کرونا دستمایه انتقادات گسترده از عملکرد اطلاعات را در پی داشته است کرونا چه تاثیری در جابجایی آرا در انتخابات آتی آمریکا خواهد داشت؛ آیا دموکراتها توان بهره برداری از وضعیت ایجاد شده را دارند؟
عملکرد ترامپ در مواجهه با کرونا موفقیتآمیز نبوده و آمارها در ابتلا مردم به کرونا و تلفات آن این را به خوبی نشان میدهد؛ البته اظهار نظرهای عجیب و غریب ترامپ و سوء مدیریت او در آغاز مواجهه با کرونا که آن را کوچک میشمرد و به طور جدی با آن مقابله نکرد این حقیقت را به خوبی روشن میکند که ابزار خوبی برای «جو بایدن» رقیب ترامپ یعنی و دموکراتها است که از آن استفاده کنند.
آمارها از وضعیت نامزدهای انتخابات آمریکا هم نشان میدهد که احتمال موفقیت ترامپ قبل از شیوع کرونا در انتخابات آمریکا خیلی بالا بود، زیرا دستاوردهای اقتصادی دولت او رضایتبخش و در تمام شاخصها شرایط دولت آمریکا روبه رشد بود.
اما اکنون محبوبیت ترامپ آنطور که فاکس نیوز نظرسنجی کرده چندان خوب نیست و احتمال پیروزی رقیب او بیشتر است، اما اینکه در انتخابات چطور برخورد خواهند کرد و در مناظرهها چه خواهند گفت هم تعیین کننده است؛ بیشک ترامپ آمادگی بیشتری برای این رقابت دارد، زیرا هر روز با رسانهها در تماس است، مصاحبههایی دارد و به سوالات پاسخ میدهد. در مقابل او بایدن مسئولیت مشخصی ندارد و احیاناً در پاسخگویی به سوالات با مشکلاتی مواجه است به خصوص آنکه بایدن اشتباهات و تپقهایی هم در صحبتها و مصاحبههای خود داشته و این میتواند تاثیرگذار باشد. اگر بایدن در مصاحبهها و مناظرهها خوب عمل کند و در روزهای آخر اشتباهاتی مانند آنچه علیه سیاه پوستها مطرح کرد نداشته نباشد، احتمال پیروزی بایدن بیشتر است، ولی بپذیریم که ترامپ نیز برای مناظره ها آمادهتر است.
نظر شما