سورینا سهرابیان استاد دانشگاه در رشته مدیریت بازاریابی و در حال ادامه تحصیل در مقطع دکترا گردشگری است. داوری که با اجبار فدراسیون، قضاوت را کنار گذاشت. در دوران ریاست علی کفاشیان، یک سال عضو کمیته داوران بود اما بدلیل آنچه «اجحاف در حقش» میداند، پنج سال است که این فدراسیون را ترک کرده و برای همیشه قضاوت و مدرسی فوتبال را کنار گذاشته است.
متن گفتوگوی ایرنا با این پیشکسوت داوری را میخوانیم:
چه شد که به ورزش علاقمند شدید؟
متولد ۵۱ هستم و در دوران ابتدایی ژیمناستکار بودم. در دوران راهنمایی با تشویق معلم ورزشم، والیبالیست شدم. در آن زمان در بوشهر زندگی میکردیم و وقتی به ساری نقل مکان کردیم دیگر والیبال را ادامه ندادم. پس از آن وارد رشته کاراته شدم اما همان اوایل به دلیل علاقه به کنگفو، کاراته را رها کردم زیرا در مسابقهای دیدم که یک کونگفوکار به راحتی یک کاراتهکا را زد و به همین دلیل کنگفو را انتخاب کردم. در کونگفو ۴ به دان ۲ رسیدم. در تیراندازی، بیلیارد و دوچرخهسواری هم فعالیت میکردم. حتی مربی دوچرخهسواریام میگفت که بدرد تیم ملی میخورم اما به خاطر فوتبال نمیخواستم این رشتهها را ادامه دهم. همچنین میترسیدم پایم آسیب ببیند.
چرا داور شدید؟
پدرم عاشق استقلال بود و به همین دلیل خیلی به فوتبال علاقهمند شدم. وقتی فوتسال آمد، مردان به ما آموزش میدادند زیرا هیچیک از زنان، فوتسال بلد نبودند. در سال ۱۳۸۰ به تهران آمدم و ۶ ماه بازیکن بودم اما گفتند که به دلیل قدی که داری بهتر است که داور شوی. در آن زمان خدیجه سپنجی نایب رییس فدراسیون فوتبال بود و فرانک شهبازی تمامی کارهای مربوط به فوتسال زنان را انجام میداد. یک کلاس در منطقه ما گذاشتند که در آن شرکت کردیم و بلافاصله مدرک داوری را گرفتیم. وقتی رشتهای شروع میشود به بازیکن، داور و مربی نیاز است و به همین دلیل فرصتی پیش نیامد تا در تیم باشگاهی بازی کنیم. در کلاس هم شاگرد اول شدم. شهبازی داورانی را که شاگرد اول میشدند به مسابقات کشوری دعوت میکرد. او برای فوتسال زنان بسیار زحمت کشید.
در بازیهای زنان کشورهای اسلامی دیدار مهم عراق و آذربایجان را قضاوت کردم. هیجانم به حدی زیاد بود که صدای سوت وقتنگهدار را نشنیدم. در آن زمان هیجان خیلی بالا و سطح بازیها خوب بود و هیچکس به پول فکر نمیکرد. حقالزحمهها ناچیز بود و حتی ارزش اینکه برویم و آن را دریافت کنیم هم نداشت به همین دلیل حقالزحمه را نمیگرفتیم.
۱۵ نفر به عنوان اولینهای داوری فوتسال بودیم که بعد از آن فوتبال آمد و در مسابقات فوتبال سوت میزدم و داور وسط شدم. بیاد دارم نوروزی فوقالعاده بازی میکرد و به حدی تند میدوید که نمیتوانستیم دنبال او بدویم. وقتی از فوتسال به فوتبال میروی ترسی در دلت میافتد. در یک فضای بسته بودیم و یکباره به فضای باز رفتیم.
پس از رفتن سپنجی از فدراسیون فوتبال، چه اتفاقی افتاد؟
با رفتن سپنجی، فریده شجاعی آمد. سیستم تغییر کرد و مردان هم در کار زنان دخالت میکردند. سپنجی به مردان اجازه نمیداد تا در کار زنان دخالت کنند زیرا باعث میشد تا زنان رشد نکنند و من هم با نظر او موافق بودم. وقتی مردان ورود کردند، خیلی مسائل تغییر کرد. زیرا تمامی این ۱۵ داور را نابود کردند چون داوران جدیدتر میآمدند و میگفتند تا اینها هستند نمیتوانیم قضاوت کنیم. درحالی که سن ما به بالای ۳۰ رسیده بود همه ما را وادار کردند به ترتیب از داوری کنار بکشیم. در بخش مردان به دلیل تعداد کثیری که دارد یک رده سنی میگذارند چنین اتفاقی نمیافتد. انگیزههای ما مُرد. بزرگترین ایراد سیستم فدراسیون فوتبال این بود که یک مربی را در چیدمان داوری گذاشته بودند.
یعنی فدراسیون یک مربی را مسوول کمیته داوران کرد و همین امر مانع پیشرفت جامعه داوری شد؟
وقتی سیستم ایراد داشته باشد، هر چقدر مدیر عوض کنید باز هم فایدهای ندارد. سیستم اشکال دارد. با شخص فاطمه فهیمی رییس کمیته داوران زنان کاری ندارم و سیستم را خطاب قرار میدهم. وقتی سیستم را میچینیم باید فردی که در کمیته داوران مینشیند شاخصهای آن بخش را داشته باشد. هنگامی که آن شخص این شاخص را نداشته باشد احساس خطر میکند. یک بار به فهیمی گفتم که هیچکس به میز شما نظر ندارد. سیستم به گونهای شد که احترام از بین رفت. برای شرکت در کلاسهای فوتبال به خارج از ایران رفتیم اما وقتی برمیگشتیم به ما کلاس نمیدادند تا درس بدهیم.
در یک مرحلهای امتحان گرفتند و قبول شدم تا به مرحله سوم کلاس «فوتورو» را بروم. فیروزه دهقان از مالزی آمد و او را به جای من فرستادند. وقتی اعتراض کردم توبیخ شدم و دیگر با من بد شده بودند. کفاشیان میگفت «چرا اعتراض کردی؟» وقتی فدراسیون به حرفهایم گوش نکرد، مجبور شدم به سازمان تربیت بدنی بروم و بگویم اگر با نظر خودتان یک داور را به کلاسها میفرستید، چرا پیش از آن امتحان میگیرید؟ این مسایل دلزدگی میآورد. بازیهای باشگاههای غرب آسیا را در قطر سوت زدم و وقتی برگشتم همه بازنشسته شدیم و بازیهای سطح پایین را برای قضاوت به ما میدادند تا ما را تخریب و بیانگیزه کنند.
شجاعی به اعتراضات اهمیتی نمیداد؟
سپنجی برای گرفتن حق ما میایستاد اما شجاعی مدارا میکرد و صلحطلب بود و خود را با مردان درگیر نمیکرد. چرا باید فدراسیون رفتاری کند که داوری را کنار بگذاریم. از زمانی که مهدی تاج آمد، دیگر به فدراسیون نرفتم. در این مدت از من دعوت شد اما علاقهای ندارم تا به فدراسیون فوتبال بازگردم. تاسف میخوردم چرا در آن رشتههایی که کار میکردم، ادامه ندادم و روزهایم را برای فوتبال هدر دادم. کسی که در زندگیاش سوت نزده در فدراسیون فوتبال ناظر شده است.
شجاعی هیچگاه به اعتراضات ترتیب اثر نداد. فدراسیون فوتبال حقم را خورد و هیچکس کمکم نکرد. کاری کردند که دیگر پشت سرم را نگاه نمیکردم و تا ساعت سه صبح کتابهایم را میخواندم. حتی مدرس ژاپنی گفته بود که مشخص است سطح دانش تو بالاست. ۲ کلاس فوتورو در سریلانکا و بنگلادش رفتم. باید فاکتورهای مدرسی را داشته باشیم تا به عنوان مدرس بینالمللی انتخاب شویم اما فدراسیون یک شانس بزرگ را از من گرفت.
فدراسیون فوتبال سنتی است و به همین دلیل در دوران همهگیری کرونا فلج شده است. آموزشها ضعیف است و سیستم را مدرن نمیکنیم. باید بچههای داوری را تربیت و به آنان انگیزه دهیم. الان هم داوران با این مشکلات به سختی داوری میکنند. حتی پول آنان را ۲ سال بعد میدهند. داوران از جیب هزینه میکنند و انگیزهای نمیماند تا بهتر شوند. داور باید بیشتر از یک بازیکن روی خود کار کند برای اینکه باید در آن واحد تصمیم بگیرد. حتی اگر داوران اشتباه کنند به آنان خرده نمیگیرم زیرا فشار روی آنان زیاد است. قدر منابع انسانی را نمیدانیم. احترامی که به مردان میگذارند به زنان نمیگذارند زیرا حامی مالی ندارند و با کمترین امکانات برای قضاوت به یک شهر دیگر میروند.
نظرتان درباره شرایط کنونی کمیته داوران زنان چیست؟
کفاشیان پیشنهاد کرد که عضو کمیته داوران باشم و یک سال در آن حضور داشتم. فدراسیون برای این بخش هزینه نمیکند و مشکلات برای داوران زیاد است. روابط در میان ایرانیان خیلی قوی است و حتی نگاه نمیکنیم که آن فرد چه دانشی دارد. داوری را رها کردم و الان استاد دانشگاه هستم. تنها مدرس زنی هستم که به مردان به عنوان کمک مدرس با نوید مظفری تدریس میکردم اما فردی مثل من را از داوری بیزار کردند.
بر اساس قوانین فیفا یک مربی نمیتواند مسوول داوران شود. یک سری از مشکلات داوران از اینجا نشات میگیرد. خانه از پایبست ویران است. از همین نوید مظفری استفاده نشد. او در کلاس فوقالعاده بود و بلایی سرش آوردند که گذاشت و رفت.
فدراسیون فوتبال با پنبه سر ما را برید. فدراسیون، استاد نابود کردن استعدادهاست. حتی اگر به آنان میگفتیم هم فایدهای نداشت چون دیدگاه داوران جدید نسبت به پیشکسوتها متفاوت بود و تصور میکردند که از همه سرتر هستند. داوری که مغرور شود نابود میشود. اگر شهبازی سختگیری نمیکرد ما درست سوت نمیزدیم. این سختگیری، یک جاهایی لازم است.
هیچوقت نمیتوانیم منکر زحمتهای شهبازی شویم و بگوییم او هیچکاره بود. امضای وی پای کارتهای ما ثبت شده است. شهبازی تمام زندگیاش را پای این کار گذاشت و باید قدر او را بدانیم و از زحماتش تشکر کنیم. از سال ۸۰ شهبازی بود که پای کار فوتسال زنان ایستاد.
نظر شما