نشست دلالتهای تسکینی فرهنگ و هنر در عصر فاصلهگذاری سهشنبه (۱۳ خرداد ۱۳۹۹) با حضور رضا تسلیمی طهرانی و فرزانه فرشیدنیک در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
رضا تسلیمیطهرانی در بخش اول این نشست با بیان آنکه ما تاکنون مراحل مختلفی از دوران کرونا را پشتسر گذاشتهایم، ابراز کرد: اسلاوی ژیژک با استناد به مراحل پنجگانه الیزابت کوبلر راس در مورد مواجه با مرگ و سوگ (انکار،خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش) معتقد است که ما اکنون در مواجهه با بحران جمعی کرونا در مرحله پذیرش قرار داریم و تلاش می کنیم تا با آن سازگار شویم. اما این پذیرش وسازگاری به معنی عدم تفاوت جهان پس از کرونا با جهان پیش از آن نیست.
آنچه کرونا برای امروز ما ترسیم کرده
وی ادامه داد: در ابتدا این همهگیری ویروس کرونا را انکار میکردیم و درواقع از اینکه تبعات زیاد و مشکلات عدیدهای را برای ما ایجاد کرده، خشمگین شدیم و سپس سعی کردیم با آن وارد چانهزنی شویم و بگوییم این ویروس با اینکه مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده، اما فوایدی هم برای ما داشته است. مثلاً محیطزیست میتواند مقداری استراحت کند یا اینکه مقداری باعث ایجاد روحیه همدلی و همدردی در سطح جهانی شود.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: با ادامه روند مخرب ویروس متوجه شدیم که این بحران خیلی جدیتر است و کاری هم از دست ما برنمیآید، دچار افسردگی شدیم و درنهایت بهنظر میرسد امروز در مرحلهای هستیم که کرونا را پذیرفته و درحال سازگاری با آن هستیم. منتها این سازگاری به این معنا نیست که کرونا هیچ تبعات یا پیامدهایی برای ما نداشته و از این به بعد هم نخواهد داشت. به نظر من دوران بعد از کرونا با دوران قبل از آن متفاوت خواهد بود.
مطرد شدهها؛ کرونا و ادبیات جامعهشناسی
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با اشاره به اثرات کرونا در ابعاد اجتماعی و فرهنگی گفت: کرونا در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی، تأثیرات زیادی داشته که هنوز هم این تأثیرات پابرجاست و هنوز هم ما با آنها مواجهیم. ازجمله این تأثیرات، تشدید وضعیت گروهی بود که در ادبیات جامعهشناسی بهعنوان طردشدهها یا مطرودین اجتماعی از آنها یاد میشود. کسانی که از تعاملات اجتماعی و زندگی روزمره کنار گذاشته شدند و در مواجهه با کرونا خیلی بیشتر آسیب دیدند و آسیب میبینند. کودکان، سالمندان، محتضران، بیماران، مجانین، فقرا و بیکاران و درواقع کسانی که جزء مجرمین یا کجرفتارهای اجتماعی هستند، جزء مطرودین اجتماعی هستند که در این دوران، آسیب بیشتری را نسبت به گروههای دیگر دیدند.
وی ادامه داد: کرونا از جهات مختلف دنیای ما را تحت تاثیر قرار داده است و شاید بتوان گفت مهمترین تاثیر آن بر تعلیق و محدود شدن روابط اجتماعی و تعاملات اجتماعی انسان است.
کرونا؛ جامعه پزشکان و زیست قدرت
تسلیمی تصریح کرد: جدا از اینکه کرونا در جامعه بهعنوان یک ویروس مطرح شد ولی شرایطی را ایجاد کرد که همه به خاطر حفظ سلامتی سعی کردند روابط خود را محدود و به توصیههای پزشکی گوش دهند. ما باید این پدیده را در قالب یک گفتمان وسیعتری درنظر بگیریم؛ گفتمانی که درحقیقت حکایت از قدرت گرفتن پزشکی و پزشکان دارد. به تعبیر میشل فوکو ما امروز در دورانی زندگی میکنیم که فوکو به آن، biopower یا زیستقدرت میگوید. دورانی که قدرت، گستره بیشتری پیدا میکند و به جای اینکه بر تکتک بدنها، اعمال شود، بر گونه انسانی غالب میشود و انسانها تحتتأثیر این قدرت قرار میگیرند که نماینده اصلی آن در دوران امروز، پزشکی و پزشکان هستند.
دوران همهگیری کرونا، دورانی بود که پزشکی توانست قدرت خود را بیشتر از قبل نشان دهد و خیلی بیشتر بر ابعاد مختلف جامعه مسلط شود که این خود منجربه محدودکردن زندگی و محدودیت روابط اجتماعی شده است. پس محدودشدن تعاملات اجتماعی و روابط اجتماعی معلول تسلط زیستقدرت است. معلول تسلط شیوه جدیدی از قدرت که پزشکان آن را نمایندگی میکنند. از نظر فوکو، قدرت در دوران حاضر به وسیله امکانات و تجهیزات پزشکی انسانها را «زنده میکند» و به وسیله نژادگرایی یا سیاستهای نژادی انسانها را «به قتل میرساند».
این پژوهشگر علوم ارتباطی تصریح کرد: به همین ترتیب در عصر همهگیری کرونا، پزشکی عدهای را زنده میکند و بر اساس نژادگرایی، به افرادی مانند سالمندان، فقیران، بیکاران، مهاجرین و ... به منظور زنده ماندن اولویت نمیدهد. همچنین شعارهای «در خانه بمانیم» و «فاصلهگذاری فیزیکی»، که به اشتباه «فاصلهگذاری اجتماعی» مطرح شد، شامل حال فقیران، بیکاران، کارگران روزمزد، دستفروشان و طبقات فرودست اجتماعی نمیشوند و در این مورد نیز این اقشار در معرض خطر ابتلا به ویروس و مرگ بر اثر آن قرار می گیرند.
تجلی مفهوم زندگی تحت کنترل و نظارت
تسلیمی با پرداختن به پیامدهای دیگر کرونا اظهار داشت: از پیامدهای دیگر کرونا این بود که همه زندگی تحت کنترل و نظارت درآمد. ما در این دوران با نرمافزارها، اپلیکیشنها و وسایل کامپیوتری خیلی پیچیدهای مواجه شدیم که سعی میکرد به هر طریق ممکن زندگی را کنترل کند. این فناوریها بیش از پیش زندگی را محدود و از جهات مختلف کنترل میکنند که این مسأله نگرانیهای زیادی را برای جامعهشناسان و برای طرفداران حفظ روابط اجتماعی ایجاد میکند.
وی با بیان آنکه افزایش هنجارهای اجتماعی یکی از موضوعات دیگریست که باعث ایجادنگرانی شده و آسیبهای زیادی را به همراه آورده است، عنوان کرد: ما در این دوران با انواع دستورات پزشکی مواجه شدیم که رابطه ما را نهتنها با انسانهای دیگر بلکه حتی با اشیاء هم دگرگون کرد. این افزایش هنجارها و بایدها و نبایدها، فشار زیادی را بر روح و روان انسانها وارد کرد که باعث ایجاد نگرانی و عقدههای روانی و ترومای خیلی شدیدی در افراد شد.
تمام بیم و امیدهای کرونا
عضو هیأتعلمی پژوهشگاه در تکمیل سخنان خود افزود: در طرحهایی که در داستانها و فیلمها درمورد زندگی آینده ترسیم میشود، معمولاً تنهایی و انزوا به چشم میخورد و کل روابطاجتماعی به اینترنت و فضای مجازی محدود میشود. در این روایتها با یک جهان پیشرفته از تکنولوژی مواجه هستیم که همهچیز تحت کنترل است اما درعین حال همه تنها هستند و مفاهیمی مانند عشق، دوستی و روابط اجتماعی ازبین رفته یا خیلی محدود شده است.
تسلیمی یادآور شد: دوران همهگیری کرونا بیمهایی را ایجاد میکند از اینکه این دوران، مقدمهای باشد برای رسیدن به همان دنیای از قبل ترسیمشده با همان آسیبهایی که به بخش تعاملات اجتماعی و روابط اجتماعی وارد میشود. باید با استفاده از نظریات میشل فوکو بگوییم که «باید از جامعه دفاع کرد»، به عبارت دیگر باید از جامعه و عناصر آن یعنی از تعاملات اجتماعی، ملاقاتهای حضوری، بیرون رفتن، صحبتکردن و ... دفاع کنیم؛ عناصری که در دوران کرونا آسیب دید و ما را به سمت یک فردگرایی افراطی و بیگانههراسی و فاصله از یکدیگر سوق داد.
وی افزود: باید در زمینه احیای تعاملات خویشاوندی و دوستانه با رعایت ضروریات بهداشتی، احیای آیینهای گوناگون جمعی، یاریرسانی به طردشدگان و گروههای فرودست اجتماعی، فرهنگسازی در زمینه مقابله با برچسبزنی و الصاق انگ اجتماعی به مبتلایان به کرونا، گرامیداشت یاد و خاطره جانباختگان کرونا با برگزاری یادبودهای عمومی و مراسم نمادین و تسکین جمعی و عمومی بازماندگانِ درگذشتگان در این دوران، اقدام کرد.
ناجیان اجتماعی عرصه فرهنگ و هنر
در بخش دوم این نشست، فرزانه فرشیدنیک پژوهشگر و عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به این موضوع که موقعیت جدید ناشی از شیوع ویروس کرونا، تغییرات بسیار متنوعی را در شیوه زندگی انسانها ایجاد کرده است، گفت: محدودیت ایجاد شده در برقراری روابط اجتماعی و تعلیق برگزاری اجتماعات مختلف، باعث شده این فاصلههای اجتماعی به نوعی روابط ما را دستخوش تغییراتی کنند. این فاصلهگذاری فیزیکی که به فاصلهگذاری اجتماعی تبدیل شده، میتواند ابعاد مختلفی داشته باشد که منجربه لطمههای بسیار روحی و روانی شود که انزوای اجتماعی، نگاه به دیگری به عنوان یک تهدید، افزایش تنش و اضطراب و حتی بالا رفتن میزان خشونت خانگی ازجمله آنها هستند.
وی یادآور شد: در این دوره بیش از هر دوران دیگری نیازمند ناجیان اجتماعی هستیم، ناجیانی که در عرصه فرهنگ و هنر وارد عمل شوند و نقش خود را به خوبی ایفا کنند. در چنین شرایطی بهطور طبیعی نیازهای اولیه برای بقا مورد توجه و اولویت قرار میگیرند و متأسفانه محصولات فرهنگی و هنری محصولاتی هستند که در بحبوحه بحرانها از حوزه اهمیت و ضرورت خارج میشوند و به آنها بهعنوان یک کالای لوکس یا یک محصول تفننی نگاه میشود و نقش موثر فرهنگ و هنر اغلب نادیده گرفته میشود. درحالی که این نقش میتواند بسیار مهم و تأثیرگذار باشد.
پیشینه طولانی استفاده از هنر در مواجهه با بحرانهای اجتماعی
این عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به آنکه ابعاد فاجعه کنونی که در حال تجربه آن هستیم، بهنوعی فهم جدیدی را از هنر و مسئولیتهای اجتماعی هنر برای ما رقم میزند خاطرنشان کرد: برای ما هنر صرفاً یک کالای تزیینی نیست بلکه میتواند یک ابزار کارآمد برای مواجهه با تبعات روحی و عاطفی بحران باشد. نقش هنر در کاهش اضطراب ناشی از جداافتادگی انسانها میتواند بسیار پررنگ باشد و جایگاه هنرمند باید در کنار سایر امدادگران دیده شود.
بهرهگیری از هنر برای کاهش آسیبهای روحی و اجتماعی در بحرانهای طبیعی یک پیشینه طولانی دارد. در بقیه بحرانها مثل زلزله، سیل و ... ما تجربه برگزاری پروژههای هنرمحور زیادی را داریم. پروژههایی مثل داستانگویی، اجرای جمعی موسییقی، نوشتن تئاتر و ... که به شکل جمعی و بهمنظور بهبود افراد و بازگشت افراد آسیبدیده به جامعه، اتفاق میافتند. اکنون در حالحاضر این شرایط تغییر کرده و ما نمیتوانیم آن اجرای جمعی موسیقی و تئاتر و ... را داشته باشیم. بنابراین یک تفاوتی وجود دارد بین این بحران و بحرانهای دیگر و نقش هنر در آن.
فرشیدنیک با تاکید بر آنکه هنر به طورکلی در سه مرحله میتواند کارکرد داشته باشد؛ پیش از بحران، در خلال بحران و پس از بحران که انواع مختلفی نیز میتواند داشته باشد تصریح کرد: کارکردهای آموزشی که اغلب پیش از بحران و در خلال آن مورد استفاده قرار میگیرد. در بحران کنونی نیز چنین است و بسیاری از این دستورات پزشکی در قالب هنری تهیه و از طریق رسانه و فضای مجازی در دسترس مردم قرار گرفت مثل اینفوگرافیها و انیمیشنهایی که ساخته شد.
به گفته این مدرس دانشگاه؛ هنر یک کارکرد نشاطآفرینی و بالابردن روحیه جمعی هم دارد که در خلال بحران به ویژه در این بحران میتواند موردتوجه قرار بگیرد. از دیگر کارکردهای هنر کارکرد درمانی و تسکینی آن است که معمولا پس از بحران برای بازگرداندن افراد آسیب دیده به اجتماع، موردتوجه قرار میگیرد.
نادیده گرفتن شدن کارکردهای آموزشی، تسکینی، درمانی و نشاطآفرینی هنر
فرشیدنیک در پایان با بیان آنکه تا امروز نقش هنر را بهعنوان یک نقش درمانگر و یک ابزار موثر برای ایجاد روحیه اجتماعی و همدلی و وفاق موردتوجه لازم قرار ندادهایم، تأکید کرد: هنر بهعنوان یک ابزار با ضریب نفوذ بالا در بین مردم میتواند نقش خیلی موثری در کاهش آسیبهای ناشی از بحرانهای طبیعی داشته باشد. کارکردهای آموزشی، تسکینی، درمانی و نشاطآفرینی هنر نادیده گرفته شده است. درصورتیکه بخواهیم از پروژههای هنرمحور در راستای کاهش آسیبهای ناشی از بحرانهای طبیعی بهره کافی را بگیریم، نیازمند برنامهریزی و هدایت درست هستیم تا بتوانیم نتایج مطلوبی را از آن داشته باشیم.
نظر شما