فرانسیس فوکویاما پیشتر با کتاب مشهورش درباره لیبرال دموکراسی و نظریه پایان تاریخ شهره آفاق شده بود. بعد از آن کتاب مهمترین و بحثانگیزترین اثر او کتاب نظم و زوال سیاسی است که در سال ۲۰۱۴ در آمریکا منتشر شده است. او در این کتاب از ظهور مجدد ویژهپروری یا پدرسالاری در آمریکا سخن میگوید. به علاوه معتقد است که «تولید قدرت» مقدم بر «محدود کردن قدرت» است. به بیان دیگر فوکویاما از تقدم توسعه آمرانه و دولتی بر محدود کردن قدرت یا دموکراسی دم میزند. به نظر او در این کتاب میان سه عنصر دولت (تولید قدرت)، حکومت دموکراتیک و حاکمیت قانون همواره تنش و تعارض وجود دارد و برقراری تعادل میان این سه مولفه از دشواترین کارها و چالش دموکراسیها است. تا این امر صورت نگیرد، ضعف در هر یک حاکمیت قانون و کارآمدی نظام سیاسی را دچار اختلال و پسرفت میکند.
به نظر رحمان قهرمانپور مترجم کتاب، فوکویاما در این کتاب گرچه به صراحت عنوان نمیکند، اما دل در گروه توسعه آمرانه دارد و حامی تقدم دولت بوروکراتیک کارآمد، مدرن، قدرتمند و غیرفاسد است تا مانع فساد اداری و حامیپروری یا همان پدرسالاری شود. چنین دولتی با اصلاح و استحکام نظام اداری به شایستهسالاری دولتی به جای حامیپروری دست پیدا میکند.
فوکویاما به طور کلی در این کتاب از نسبت توسعه و دموکراسی، ویژهخواری و اهمیت نظام اداری در دنیای امروز سخن گفته است. توسعه از نظر او محصول تصمیمهای سیاسی در مقاطع حساس تاریخی است. او یادآوری میکند که به خاطر گسترش پدیده پدرسالاری و حامیپروری در حتی نظامهای دموکراتیک باثبات، بار دیگر اهمیت وجود یک نظام اداری مستقل شایسته سالار در حال افزایش است.
این کتاب همچنان که مترجم کتاب در مقدمه ذکر کرده است تلویحاً پاسخی به کتاب چرا ملتها شکست میخورند، نوشته دارون عجم اوغلو و جیمز ای.رابینسون است و فوکویا معتقد است که نویسندگان چرا ملتها شکست میخورند داستان ملتها را به حکایت سادهای تقلیل دادهاند.
فوکویاما در فصل نخست کتاب مینویسد: به اعتقاد من وجود نظامی سیاسی که بر موازنه میان دولت، قوانین و پاسخگو بودن مبتنی باشد، یک نیاز عملی و اخلاقی برای همۀ جوامع است. همۀ جوامع به دولتهایی احتیاج دارند که بتوانند برای دفاع از خود در صحنههای خارجی و داخلی قدرت کافی تولید کنند و قوانین مورد اجماع عموم را به اجرا درآورند. همۀ جوامع نیاز به تنظیم اعمال قدرت از طریق قانون دارند تا مطمئن شوند که قانون دربارۀ همه شهروندان به صورت غیرشخصی به اجرا درمیآید و هیچگونه معافیتی برای یک اقلیت ممتاز در کار نیست و [اینکه] حکومتها نباید تنها نیازهای نخبگان و کارگزاران حکومت را برآورده سازند، بلکه باید در خدمت مصالح جامعه در معنای وسیعتر باشند. من معتقدم در درازمدت توسعۀ این سه نهاد نیاز مشترک همۀ جوامع بشری میشود.
گفتنی است که کتاب نظم و زوال سیاسی فرانسیس فوکویا، با ترجمه رحمان قهرمانپور، توسط انتشارات روزنه با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه (چاپ دوم) در ۶۰۵ صفحه، برای نخستین بار در سال ۱۳۹۵ منتشر شده و سپس در سال ۱۳۹۷ به چاپ دوم رسیده است.
نظر شما