مراسم جایزه عکس پنج با بزرگداشت عباس کیارستمی همزمان با تولد این هنرمند در موزه سینما برگزار شد. در ابتدای مراسم مهدی شادیزاده دبیر جایزه عکس پنج، گفت: در این جمع صحبت کردن سخت است. جایزه عکس پنج شاید بهانهای بود تا بتوانیم یک کار کوچک فرهنگی برای زنده یاد عباس کیارستمی انجام دهیم. از لیلی گلستان همچنین از هیئت داوران تشکر می کنم.
علی رفیعی گفت: من خطابهای ندارم که خدمت دوستان عرض کنم اما خاطرهای از عباس کیارستمی دارم که همیشه با من است و این تنها یک خاطره نیست بلکه یک درس است که داستان آن به دهه ۶۰ برمیگردد. بعد از انقلاب دوستانی از ایران به فرانسه آمدند و عکاسی می کردند که دوستی به نام احمد میرشکاری تکنسین عکاسی شد.
وی ادامه داد: روزی عباس کیارستمی را در این عکاسی دیدم و متوجه شدم با میرشکاری دوستی دیرینه ای دارند. عباس آن زمان شهرت جهانی نداشت اما عباس کیارستمی بود و این شانس را پیدا کردم تا آنجا با او نزدیک شوم و پاتوق ما همان آتلیه عکاسی بود و اینچنین دوستی ما آغاز شد.
رفیعی خاطرنشان کرد: در همان روزهای آغازین دوستی ما، بحثی در مورد نگاه شکل گرفت. کیارستمی میگفت اصل هنر در نگاه است اما ما ایرانیها نگاه می کنیم ولی نمی بینیم درحالی که بین دیدن و نگاه کردن تفاوت زیادی است. یادم می آید کیارستمی ناگهان پاکت سیگار من را از روی میز برداشت و گذاشت داخل جیبش و گفت چند سال است این سیگار را میکشی؟ گفتم ۲۰ سال. گفت گرافیتش را تعریف کن و من نتوانستم سیگار را توصیف کنم. کیارستمی پاکت را روی میز گذاشت و گفت این است فرق بین دیدن و نگاه کردن؛ باید ببینیم باید چه کار کنیم تا نگاه کردن تبدیل به دیدن شود و این کار هنرمند است.
وی ادامه داد: کیارستمی میگفت سعی می کند نگاه کردن را تبدیل به دیدن کند. اگر تک درخت عباس کیارستمی نبود، دیده نمیشد. نگاه میکردیم اما آن را نمیدیدیم. سالها بعد مقالهای از «آندره برتون» خواندم که همین صحبت کیارستمی را گوشزد می کند. اگر شیء را که هر روز نگاه می کنیم اما نمیبینیم، در محیط و فضایی قرار دهیم که تعجب ما را برانگیزد اثر هنری خلق می شود. کیارستمی می گفت اگر این پاکت سیگار را روی میز اتو بگذاریم و در کنار آن یک لاشه گوسفند و یک چرخ خیاطی را قرار دهیم هر تماشاگری که از کنار میز اتو رد می شود میخواهد متوجه ارتباط آنها با یکدیگر شود و این کار اصلی یک هنرمند است.
هر فیلمی که از کیارستمی دیدم و هر بحث و گفتگویی که با او داشتم موید یگانگی نگاه و بینش کیارستمی به جهان اطرافش بود. در گفت وگو با عباس کیارستمی چیزهای زیادی از جمله بینش او را یاد گرفتم. اینکه بتوان روزمرگیهای زندگی را به گونهای نشان داد تا آدمها چیزهایی را که ندیدهاند را ببینند. آثار کیارستمی به شدت آموزنده است و مهم این است که ما چطور آنها را نگاه میکنیم.
در ادامه این مراسم ابوالفضل جلیلی نیز گفت: از صحبتهای علی رفیعی بسیار لذت بردم. از عباس کیارستمی چند خاطره دارم. زمانی که ۱۷ ساله بودم لیوانهایی با قیمت کم وجود داشت وبعد از مدتها لیوانی آمد به عنوان نشکن که قیمتش بالاتر بود. در فیلم گزارش عباس کیارستمی لیوان نشکنی که شکست را دیدم و از دیدن آن لذت بردم در این فیلم صحنه جذابی وجود داشت که در آن یک لیوان شکست و به شخصیت اصلی فیلم گفتند به دلیل اینکه لیوان نشکنی را شکستهای باید مبلغ بیشتری بدهی.
دو فیلم من را به وجد آورد که ناخودآگاه برای آنها دست زدم. یکی فیلم ۱۵ دقیقهای همسرایان بود که از نظرم هنوز بهترین فیلم کیارستمی است و دیگری فیلم خانه دوست کجاست. دومین باری که این فیلم را دیدم، گفتم کیارستمی تنها کسی است که اگر ۱۰ نفر دستشان را داخل منجلاب کنند، کیارستمی جواهر بیرون میآورد.
در ادامه عباس مشهدیزاده (مجسمهساز) نیز بیان داشت: چند بار برای دیدن عباس کیارستمی به بیمارستان جم رفتم و بعد از چند مرتبه توانستم پیش او بروم. گفتم عباس پاشو این سیم و لوله را قطع کنیم، تو برو به کار دنیاییات برس تا من به جای تو بخوابم. من را میدید ولی توان صحبت نداشت، ولی یک اشک از چشمانش جاری شد و به نوعی تشکر کرد.
عبدالرحمن مجرد نفر چهارم، محمد معتمدی از نیویورک نفر سوم، محمد نظری از زنجان نفر دوم و سورنا جوانی نفر اول این دوره از جایزه عکس پنج معرفی شدند.
در این مراسم مستندی از عباس کیارستمی به نمایش گذاشته شد. علی رفیعی، لیلی گلستان، فاطمه معتمدآریا، همایون ارشادی، سیروس الوند، ابوالفضل جلیلی، ابوالحسن داوودی، سروش صحت، محمدعلی سجادی، آزیتا حاجیان ، سینا جعفریه مدیر گالری ثالث، مهدی شادی زاده، علیرضا شادی زاده،سیامک باحجب،علی قلم سیاه، عباس مشهدی زاده ، فرزاد قائم مقامی و برخی دیگر از چهرههای فرهنگی و هنری در مراسم حضور داشتند.
نظر شما