هجومیترین تیم لیگ نوزدهم ایران در حالی این روزها توان گل زدن و حفظ نتیجه را ندارد که روزگاری نهچندان دور و پیش از جدایی فرمانده رومیآنان دروازه تیمهای قدرتمند را یکی پس از دیگری گشودند و در نهایت به صدر جدول تکیه زدند. اتفاقی که میرفت تا پایانی بر هفت سال انتظار هواداران برای قهرمانی این تیم باشد، اما اختلافات داخلی باشگاه و تعلل در پرداخت بدهی سرمربی ایتالیایی، استقلال را وارد منجلابی کرد که نه «امیرحسین فتحی» و نه «احمد سعادتمند» توان نجات آن را ندارند.
استقلال امروز نه نشانی از بازیهای پرگل پاییز ۹۸ را دارد و نه بازیکنان آن تمایلی به بازی هجومی دارند. «مهدی قائدی» بهترین گلزن و پاسور این تیم پس از کوچ «آندرهآ استراماچونی» راه دروازه حریفان را گمکرده است و «شیخ دیاباته» ماشین گلزنی استقلال نیز به بهانههای مختلف کشور را ترک و بازگشت وی در اهالهای از ابهام قرار دارد. کسی از میزان مصدومیت «فرشید اسماعیلی» آگاه نیست و «مرتضی تبریزی» که عملکرد نه چندان خوبی هم نداشت اکنون خانهنشین است. «ارسلان مطهری» خرید طلایی استقلالیها در دیدار با فولاد مصدوم شد و ادامه لیگ را هم از دست داد.
اما با وجود تمام این مشکلات در راس تیم سرمربی قرار گرفت که کارشناسان تکیه وی بر جایگاه «آندرهآ استراماچونی» را بزرگترین خطای ورزشی او دانستند، خطایی که شاید بالاتر از فسخ قرارداد «فرهاد مجیدی» با استقلالی بود که «پرویز مظلومی» آن را در کورس قهرمانی لیگ قرار داد. شاید اشتباهی که مجیدی در برهه کنونی مرتکب آن شد دیگر برای وی راه جبران نگذارد و او نیز به سرنوشت «علیرضا منصوریان» دچار شود، سرنوشتی که مربی جوان استقلال را برای همیشه از نیمکت آبیها دور خواهد کرد.
بدون شک استقلالِ «فرهاد مجیدی» تنها یک صفت بارز از استقلال استراماچونی به یادگار برده است و آن نیز گل خوردن به راحتی و استرا تایمی است که در بازیهای مختلف گریبان این تیم را خواهد گرفت. اگر شهرآورد تهران به عنوان بازی حیثیتی را از کارنامه مربیگری مجیدی کنار بگذاریم، بدون شک باید گفت او در استقلال کارنامهای «پر از خالی» دارد، کارنامهای که میرود تا استقلال را از رده مدعیان خارج و تیم را نسبت به کسب سهمیه آسیایی ناامید کند.
مجیدی مربی جوانی است که برخلاف تمام دوران ورزشی خود تجربه لازم برای تزریق آرامش به تیم را ندارد، بیشتر رفتارهای مجیدی بر محور احساسات و تحریک هواداران در جریان است و این کار برای تیمی که در ورزشگاه خالی از تماشاگر بازی میکند، بدون شک یک سم مهلک است. اعتراضات وی به داوری در دیدار استقلال تهران و فولاد خوزستان و اخراج این مربی از نیمکت استقلال، تنها بخش کوچکی از رفتار هیجانی مجیدی است.
بدون شک مجیدی، «امیر قلعهنویی» یا «پرویز مظلومی» نیست، او هیچ شباهتی نیز به استقلال «منصور پورحیدری» یا «ناصر حجازی» ندارد. اما بین استقلال تحت مدیریت او و علی منصور شباهتهایی است. استقلالی که به خاطر ناکارآمدی، منصوریان فرزند این باشگاه را قربانی کرد به دنبال آن است تا بار دیگر یکی از مربیان بلندپرواز خود را نیز قربانی کند. مربی که برخلاف بسیاری از ورزشکاران حرفهای، صبر حضور در گروههای پایه و موفقیت گامبهگام را نداشت و به دنبال آن بود تا راه صدساله را یکشبه طی کند.
شاید اگر مجیدی برای رسیدن به نیمکت پرتلاطم استقلال پیش دستی نمیکرد و این تیم به یکی از مربیان با تجربه آبیپوش سپرده میشد، ذخیره طلایی برای چند سال آینده این تیم به شمار میرفت، اما مجیدی در لیگ ایران و استقلالی که در چند سال گذشته رنگ آرامش نداشته است به دنبال زیدان شدن بود، مربی که پس از چند سال دوری از رئال مادرید با بازگشت خود اقتدار گذشته این تیم را احیا کرد. اما او در این مسیر یک خطای راهبردی مرتکب شد. خطایی که نه تنها او را زیدان تیم لقب نخواهد داد بلکه باید به مانند منصوریان به دور از فوتبال باید دنبال کار دیگری باشد.
او اکنون در منجلابی دستوپا میزند که خود و مدیران استقلال بانی آن بودند، مدیرانی که اکنون در سکوت خبری به سر خواهند برد و وعده رفع مشکلات اقتصادی آنان کوهی بود که در کمترین زمان به کاه تبدیل شد. «احمد سعادتمند» و مجموعه تحت هدایت او پاسخگوی این روزهای استقلال نیستند. کسی هم به دنبال آن نیست که چرا «امیرحسین فتحی» با تعلل خود استراماچونی را فراری داد.
نظر شما