منطقه حاصل خیر کرانه باختری حدود ۴ قرن از سال ۱۵۱۷ تا ۱۹۱۷ میلادی تحت سلطه امپراتوری عثمانی قرار داشت اما با فروپاشی و تجزیه عثمانی پای صهیونیستها به این منطقه باز شد. پس از جنگ میان اعراب و رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ میلادی و همچنین تسلط اردن بر آن در نهایت این منطقه با منابع طبیعی فراوان واقع در قسمت غربی رود اردن به خاک کشور پادشاهی اردن هاشمی ضمیمه شد. حاکمیت اردن بر این منطقه دری نپایید که در سال ۱۹۶۷ با وقوع یک درگیری نظامی دیگر بین کشورهای عربی و رژیم اسرائیل، این منطقه با مساحت بیش از ۵ هزار و ۶۰۰ کیلومتر مربع به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد.
رژیم صهیونیستی که گویا دست بردار این منطقه نبود حتی پس از شکل گیری توافق اسلو در سال ۱۹۹۳ بین اسرائیل و فلسطینیها نیز با ساخت شهرکهای غیر قانونی به دنبال سایه انداختن بر مناطق بیشتری از کرانه باختری بود.
طبق توافق اسلو که به امضای یاسر عرفات رئیس وقت سازمان آزادی بخش فلسطین و اسحاق رابین نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی رسید، کرانه باختری به سه منطقه A و B و C تقسیم شد و براساس آن، منطقه A که تنها ۱۱ درصد از خاک کرانه باختری را تشکیل میداد تحت کنترل کامل تشکیلات خودگردان فلسطین قرار گرفت. منطقه B با ۲۸ درصد از مساحت کرانه باختری به صورت مشترک توسط رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان اداره میشود؛ رژیم صهیونیستی مسئول تامین امنیت و فلسطینیها مسئول اداره امور شهری آن هستند. در نهایت منطقه C تشکیل دهنده دو سوم (۶۱ درصد) مساحت این منطقه به صورت کامل تحت مدیریت رژیم صهیونیستی است.
با اینحال ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار فلسطینی ساکن کرانه باختری طی سالهای پس از توافق اصلا از چنین نحوه مدیریتی احساس رضایت نداشتند زیرا منازل آنها به بهانههای واهی امنیتی در جای جای این منطقه تخریب شده است.
علاوه بر این زندگی بیش از ۴۱۸ هزار یهودی شهرک نشین (۱۰ هزار نفر از آنها ساکن دره اردن هستند) منطقه مورد مناقشه هم برای اعراب فلسطینی کم دردسر ساز نبوده و هفتهای نبوده که تعرض شهرک نشینها به اراضی فلسطینیها گزارش نشود.
حتی در برخی موارد در تنشهای بین طرفین آتش زدن زمینهای زراعی فلسطینیها گزارش شده و اکثر موارد با حضور نظامیان صهیونیست در صحنه درگیری غائله به نفع شهرک نشینها پایان پیدا میکرد.
اما فشارهای همه جانبه صهیونیستها در مدت یک قرن برای اخراج فلسطینیها از سرزمین مادریشان اکنون با ارائه معامله قرن از سوی دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا افزایش یافته و فرصتی برای رژیم صهیونیستی بمنظور الحاق کرانه باختری فراهم آورده است.
اما این منطقه که ۳۳۰ کیلومتر با سرزمینهای اشغالی و ۱۴۸ کیلومتر مرز با اردن دارد، دارای چه اهمیت و جایگاهی است که صهیونیستها را اینگونه برای الحاق اراضی اشغالی در کرانه باختری به هول و ولا انداخته است؟
طبق آمار «اطلاعاتنامه جهان» این منطقه حاصلخیر در غرب رود اردن دارای ۴۳ درصد زمین کشاورزی است و رژیم صهیونیستی قصد دارد مناطقی که بیش از نیمی از زمینهای حاصلخیز را در بر دارد تحت حاکمیت خود به رسمیت بشناسد. مراتع چشم نواز دائمی، زمینهای زراعی و جنگلها در کنار ۲۲۰ کیلومتر مربع از دریای مرده (بحر المیت) نیز از منابع غنی کرانه باختری است که مورد توجه اشغالگران صهیونیست قرار گرفته است.
دلیل دیگر الحاق بخشهایی از کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی تمرکز شهرکهای غیر قانونی یهودی نشین در شمال شرقی و شمال کرانه باختری و همچنین اطراف شهر قدس است.
به رغم تمامی چشم اندازهایی که رژیم صهیونیستی برای الحاق سرزمین فلسطینیها به اراضی تحت اشغال خود دارد، جامعه جهانی با فشارهای روز افزون خود اجازه چنین اقدام غیر قانونی را به تل آویو نخواهد داد.
نظر شما