«سجاد انوشیروانی» از آن دسته ورزشکارانی است که در کنار افتخارات ملی، جهانی و مدال نقره المپیک ۲۰۱۲ لندن توانسته است در حوزه تخصصی خود نیز حرفی برای گفتن داشته باشد. وی که در المپیک ۲۰۱۶ ریو سکان هدایت تیم وزنهبرداری ایران را بر عهده داشت پس از پایان این تورنمنت از هدایت تیم کنار کشید. استعفایی که خود آن را قربانی شدن قلمداد میکند.
انوشیروانی سال گذشته نیز در انتخابات ریاست فدراسیون وزنهبرداری شرکت کرد که در نهایت نتوانست رای لازم برای حضور در این کرسی کسب کند. او اکنون مدیرکل ورزش و جوانان استان اردبیل است. این پیشکسوت وزنهبرداری با حضور در خبرگزاری ایرنا مسائلی را مطرح کرد که برخی از آنان برای مخاطبان تازگی دارد. او از مشکلاتی گفت که در دوران ورزشی و مربیگری داشته است. از اختلاف با «کوروش باقری» تا ناسازگاری «کیانوش رستمی»؛ انوشیروانی گلایه داشت گلایهای از جنس انتخاباتی و آرایی که یکشبه تقریبا نصف شدند. او با وجود دوری از مدیریت وزنهبرداری هنوز عاشق این رشته است و میگوید با نتایج آن زندگی میکنم.
متن کامل گفتوگوی او با ایرنا به شرح زیر است؛
سلطانیفر به جوانگرایی اعتقاد دارد
جابجایی نسلهای مختلف و تربیت نخبگان مدیریتی یکی از مهمترین سازوکارهای موفقیت در هر بخشی به شمار میرود. بدون تعارف باید بگویم که «مسعود سلطانیفر» وزیر ورزش و جوانان در عمل به شعار جوانگرایی پایبند است و بهصراحت از آن حمات میکند. به کارگیری جوانان خیلی مهم و ضروری است. میدانم شاید نبود تجربه کافی برای مدیریت ورزش، کار را سخت کند اما نیروی جوان میتواند زمینه را برای برطرف کردن مشکلات فراهم کند. من از وقتی که مسوولیت گرفتم چند ساعت بیش از تایم اداری مشغول کار هستم و امیدوارم که در آینده کارنامهام بهخوبی قضاوت شود. البته این قضاوت به میزان کارم بستگی دارد.
نمیخواهم به دنبال رسانهای کردن برخی از عملکردم باشم اما در چند ماه گذشته کارهایی را انجام دادم و بحث استعدادیابی در ورزش استان اردبیل را زنده کردم. در این زمینه استاندار اردبیل نیز با من همگام است. در ورزش قهرمانی نیز جلسات مجزا از ورزش همگانی انجام میشود و مشکلات استان بهصورت کامل بررسی میشود. در تلاشیم تا ورزش را از بُعد قهرمانی و همگانی آن در استان اردبیل گسترش دهیم.
مدیریت اداره کل برای دلجویی نبود
اگر بخواهم پاسخی به شبهه مدیریتم در اداره کل ورزش استان اردبیل بدهم باید قبلش به سمتم در وزنهبرداری جمهوری آذربایجان اشاره کنم. مسالهای که تاکنون رسانه نشده است. من پس از انتخابات ریاست فدراسیون چند ماهی مشغول تحصیل و تدریس در دانشگاه بودم تا اینکه یک پیشنهاد خوب از جمهوری آذربایجان به من رسید. مسوولان وزنهبرداری آن کشور تمام امور وزنهبرداری در ردههای سنی مختلف در ۲ بخش زنان و مردان را به من سپردند و من با «نواب نصیرشلال» و چند مربی آن کشور مشغول آموزش بودیم. ما ۲ نفر فقط برنامه ارائه میکردیم و کارمان نظارت بود آنجا امکانات با ایران قابل مقایسه نیست و مجموعه کلانی برای توسعه این رشته کار میکنند.
البته با شیوع کرونا و برخی از مشکلات آن کشور این مسوولیت تعلیق شد و من از انتقاد به ورزش استان اردبیل شروع کردم انتقادی که موجب شد تا استاندار در یک جلسه با من اعلام کند که باید برای نجات ورزش استان دستبهکار شوم. اگر بگویم که وزارت ورزش در ابتدا زیاد موافق این انتصاب نبود گزاف نیست مدیران این وزارتخانه پس از تحقیق درباره من به این نتیجه رسیدند که حکم مدیریت را بزنند. اینکه گفته میشود برای دلجویی از من این کار را انجام داد درست نیست. تمام تلاشم این است که ورزش اردبیل در تمام رشتهها پیشرفت کند و در وزنهبرداری نیز شاهد ظهور استعدادهایی مانند حسین رضازاده، سعید علیحسینی و سعید محمدپور باشیم.
عاشق وزنهبرداری هستم
نگاهم در مدیریت به تمام رشتهها یکسان است البته وزنهبرداری برای من همیشه خاص بوده و هست. اینقدر که رشته وزنهبرداری دوست دارم که فکر و ذکرم این رشته است. نتایج آن من را تحت تاثیر قرار میدهد. دست خودم نیست این ورزش در زندگیام جریان دارد. وقتی که خبر کسر سهمیه المپیک ایران به من رسید ناراحت و افسرده شدم. البته اکنون که از مدیریت این رشته و تصمیمگیریهای آن دور هستم به احترام خانواده وزنهبرداری و برای پیشرفت آن هیچ انتقاد و یا حاشیهای نمیخواهم داشته باشم. دوست ندارم با انتقاد من وزنهبرداری دچار حاشیه شود. در سال منتهی به المپیک هستیم و امیدوارم این رشته شکوه گذشته خود را در این تورنمنت جهانی بازیابد.
تعویق المپیک به سود ما بود
شیوع ویروس کرونا در سطح جهان ورزش را با چالشهای جدی روبرو کرده است و یکی از این چالشها تعویق المپیک بود. این تعویق به ورزشکاران اجازه میدهد تا برای یک سال آینده برنامهریزی بهتری داشته باشند. اگر بگویم تعویق المپیک به سود وزنهبرداری ایران تمام شد گزاف نیست. اگر قرار بود که المپیک در مرداد سال ۱۳۹۹ برگزار شود احتمال رسیدن این رشته به مدال کم بود زیرا «سهراب مرادی» مصدوم بود و «علی داودی» نیز در آغاز راه است و نیاز به تلاش بیشتر دارد. «علی هاشمی» نیز با توجه به مصدومیتهایی که دارد در رقابتهای جهانی تایلند نتیجه مناسبی کسب نکرد. در سوی دیگر داستان «کیانوش رستمی» و تصمیمات خاص او هنوز برای فدراسیون حل نشده است. او پس از المپیک ۲۰۱۶ ریو کارش با اوت کردن گرهخورده و تاکنون چند مدال آسیایی و جهانی را از دست داده است.
اگر المپیک مرداد ماه برگزار میشد، بدون شک سودی عاید وزنهبرداری ایران نمیشد اما تا یک سال آینده اتفاقاتی رخ خواهد داد که به سود ما است. کیانوش میتواند به رکورد برگردد و سهراب نیز در حال آماده شدن است.
کیانوش رستمی نابغه ورزشی است
رستمی پس از کسب مدال طلای المپیک ۲۰۱۶ ریو به دسته ۹۶ کیلوگرم آمد تا با بزرگانی مانند «سهراب مرادی» و «تیان تائو» چینی رقابت کند و این کار او را سخت کرد، زیرا تصمیم بدون مشورت و خودسر بود. تصمیمی که نامش را با اوت کردن گره زد. وقتی که به اوت کردنهای کیانوش فکر میکنم اذیت میشود چرا باید ورزشکاری که یک نخبه ورزشی است به راحتی چند مدال برای خود و ورزش ایران از دست بدهد. او دوست من است و به دنبال آن است که به پرافتخارترین قهرمان المپیک ایران تبدیل شود اما رویهاش غلط است. او در مسابقات هم رویه غلط خود را رها نکرد. شاید در اخذ چنین تصمیماتی مدیریت فدراسیون نیز بیتقصیر نبود.
قربانی کیانوش شدم
دورهای به عنوان سرمربی در وزنهبرداری خدمت کردم تمام تلاشم این بود تا حواشی را جمع و به آن پایان دهم؛ زیرا این حواشی اعتبار وزنهبرداری را خدشهدار میکرد. من با رئیس فدراسیون بر سر شیوه تمرین رستمی اختلاف داشتم و کار به جلسه شورای فنی کشید که رای اکثریت بر این بود که من در سمت خود ماندگار شوم. پس از آن چند امتیاز به کیانوش دادم اما قانع نشد. دوستان از نزدیک شاهد بودند که من موضعم برابر بازیکنسالاری مشخص بود. من با آن شرایط کیانوش را قبول نداشتم اما خارج از اردو در بزنگاه موضع رئیس فدراسیون عوض میشد.
به رستمی اجازه دادم شب در خانه بخوابد و شام در خانه خود بخورد و صبح نیز دیرتر وزنکشی کند او پذیرفت اما وقتی که این سه آیتم را به او دادم سرناسازگاری داشت و در تمرین کمتر حضور پیدا کرد. اگر او در تمرینات گروهی حضور داشت بدون شک در المپیک ۲۰۱۶ ریو محکمتر وزنه میزد.
به خاطر مردم از برخی رفتارهای رستمی کوتاه آمدم. در کمتر از سه ماه به المپیک بدن وی آماده نبود زیرا در تمرین فردی رقابت و انگیزه کم بود. با او رفیق بودم و هنوز هم هستم اما اعتقاد دارم راهبردش غلط است.
رستمی گفت به تو ربطی ندارد
کیانوش اگر در مسابقات جهانی و بازیهای آسیایی مدال را از دست داد بیش از هر کس دیگر من ناراحت شدم چون او دوستم بود و در المپیک ۲۰۱۲ لندن کمک زیادی به من کرد. کسی که در ریو با قدرت طلا گرفت چرا در بازی آسیایی باید اوت کند. چرا باید افتخارات ورزشی ایران به راحتی از دست برود. میشد با کمی تعامل و کوتاه آمدن طلای بیشتر کسب کرد. او برخی از مربیان را در حد و قواره خود نمیداند.
شب قبل از مسابقه دسته ۸۵ کیلوگرم در بازیهای المپیک ریو به خواهش و درخواست رییس فدراسیون و مسوولان کمیته ملی المپیک به اتاق کیانوش رفتیم؛ اما برخورد او نمیگویم تحقیرآمیز بود اما جوابش به من خیلی مناسب نبود. او در برخی از مواقع حتی جواب سلام من را نمیداد.
من به دنبال فرصت بودم تا کمکی که در المپیک لندن به من کرد جبران را کنم اما برخوردش را همه دیدند اما خیلی راحت به من گفت مدال گرفتن یا نگرفتن من به تو ربطی ندارد. من گفتم مردم ایران یک انتظار دیگر از ما دارند ما نمود فرهنگی یک سرزمین بزرگ در المپیک هستیم همه ما را میبینند گفت نه و جوابش بازهم رد بود.
برخی فکر میکردند که من از مدالش ناراحت میشوم اما بعد از مدال طلایش از خوشحالی اشک شوق ریختم.
شیوه برگزاری مجمع انتخاباتی درست نیست
یک سال از انتخابات پرحرف و حدیث فدراسیون وزنهبرداری گذشت. انتخاباتی که «علی مرادی» به عنوان یک مدیر کهنهکار برنده آن شد. او برخی از وعدهها را داد که ناشی از تجربه او بود و برخی دیگر برای جذب رای مجمع مطرح کرد اما سوای تمام این وعدهها اتفاقاتی افتاد که نتایج را با مشکل مواجه کرد. از مجامع انتخاباتی انتقاد دارم. در چند ماه گذشته هفت مجمع استانی را برگزار کردم که هیچ حاشیهای نداشت. مجمعهایی در یک سال گذشته در سطح فدراسیونهای ورزشی برگزار شد که برخی از آنان تا نهایت ابطال رفت.
نباید بهگونهای مجمع برگزار کنیم که از دل آن برای چند سال حواشی بیرون آید. آیا رئیس مجمع پارسال نمیدانست که «علی مرادی» نصف بعلاوه یک رای را کسب نکرده است. مجمع باید عدالت محور و منافع تمام کاندیدا در آن رعایت شود.
مدیر باید از جنس ورزش باشد
در انتخابات فدراسیون وزنهبرداری در سال گذشته چیدمان و مهره چینی به گونهای بود که شائبه مهندسی شدن انتخابات را ایجاد کرد. رییس فدراسیون یا افراد دیگر نباید خودسر تصمیم بگیرند، بلکه باید تسلیم اجماع بزرگان ورزش هر استانی باشند. در دوره گذشته هیاتهای وزنهبرداری از خانواده همان ورزش بودند اما اکنون چی؟ چرا استعدادیابی انجام نمیشود. چرا از اکنون برای دور بعد مهرهچینی میکنند. چرا در برخی استانها افراد خارج از خانواده وزنهبرداری عهدهدار مسوولیت هیاتهای استانی شدهاند.
من اعتقاد دارم مدیر باید از جنس ورزش باشد تا بتواند منافع آن را تامین کند. اگر رییس فدراسیون بودم و برای هیات استان از خانواده آن رشته برای مدیریت استفاده میکردم و گزینه مورد اجماع ورزش استان را میپذیرفتم.
به دنبال آن بودند که برای شخص خاصی از انتخابات کنار بروم
برخی در سیاست انتخاباتی خود راه را بهاشتباه رفتند. پیش از انتخابات فدراسیون وزنهبرداری در سال گذشته اصرار بر این بود که من به سود «محمدرضا آخوندی» دیگر کاندیدای مجمع انتخاباتی کنار بکشم، آنان اصرار داشتند رای او بیشتر است و من با قاطعیت اعلام کردم او حتی یک رای از من بیشتر نخواهد آورد. پای حرفم ماندم و در نهایت گفتم اگر یک رای بیشتر از من کسب کند تمام افتخارات خود را آتش میزنم اما کسی باورش نشد.
متاسفانه در مجمع اتفاقاتی رخ داد که رای من را کاملا پایین کشید چرا رای از ۱۷ رای به ۱۱ رای رسید من شب قبل آمار رای خودم را داشتم اما پنج رای من کم شد. «محمد نصیری» استاد و پیشکسوت تمام وزنهبرداران است کسی نمیگوید در مجمع انتخاباتی چه جایگاهی داشت و چرا او را به مجمع آورده بودند.
شب پس از انتخابات گریه گردم
بهترین افتخار من در مجمع آن بود که بزرگی مانند «کوروش باقری» محکم و بدون تردید به سودم کنار کشید. به خاطر منافع وزنهبرداری استاد به خاطر شاگرد کنار کشید این روح بزرگ باقری بود و حسی است که نسبت به وزنهبرداری داشت. شب بعد از مجمع به خاطر این تصمیم باقری گریه کردم.
پس از مجمع دنبال تخلف انتخاباتی رفتم اما شرایط بهگونهای پیش رفت که امکان نداشت بتوانیم از حق دفاع کنیم. انتخابات نیز اگر به مرحله دوم میرفت مرادی بازهم به خاطر رای برخی از ترسوها برنده میشد. من پول وکیل برای طرح شکایت نداشتم و از خیر آن نیز گذشتم. حتی برخی در وزارت ورزش تاکید داشتند که شکایت را پیگیری کنم.
اختلاف باقری با ملیپوشان از یک نظرسنجی شروع شد
«سجاد انوشیروانی» در بطن اتفاقات بعد از المپیک لندن نبود. خبرنگاری برای نظرسنجی در مورد انتخاب برترین مربی ایران زنگ زد که بیشتر وزنهبرداران «محمد بنا» را انتخاب کردند اما من به خاطر تعصب و قدردانی از زحمات باقری او را انتخاب کردم یادم نرفته که مدالم مدیون او است. در مورد بهترین رییس فدراسیون نیز هم وزنهبرداری انتخاب کردم. بعد از آن نظرسنجی رابطه وزنهبرداران با باقری شکراب شد. او به من زنگ زد و گلایه داشت.
واقعیت این بود. دستاورد مربی مانند «محمد بنا» بارز بود اما نباید برخی دستاوردهای «کوروش باقری» را نادیده میگرفتند. بعد از آن دیگر اختلافات شروع و من درخواست جلسه دادم اما متاسفانه لجاجت موجب شد تا نتوانیم مشکل را حل کنیم. اگر آقای باقری کوتاه میآمد و وزنهبرداران معذرتخواهی میکردند. بدون شک الان برخی از آن ستارهها هنوز در مسابقات حضور داشتند. رضازاده پشت باقری ایستاد و در نهایت دوری یکساله امثال بهداد موجب خداحافظی زودتر از میادین شد.
اگر وزنهبرداران معذرتخواهی میکردند باقری بدون شک میپذیرفت اما اتفاقات به گونهای رقم خورد که تیم دگرگون شد و به مسابقات جهانی رفت. ما قدر سرمایهای به نام باقری نمیدانیم. بیماری او سختترین روز زندگی من بود.
فدراسیون با قهرمانان برندسازی کند
استفاده از بزرگان ورزشی در مدیریت فدراسیون میتواند یک برند برای جلب اعتماد باشد؛ اما مجموعه مدیریت کنونی فدراسیون استفاده از ظرفیت وزنهبرداری را در دستور کار ندارند. من میگویم قهرمانانی مانند باقری و رضازاده برندهایی برای جلب اعتماد هستند. بودن چند قهرمان در هیات رییسه هم نظر وزیر یا مسوولان جهانی را جلب میکند و مردم نیز اعتماد خواهند کرد. هر سیاستی انجام شود اگر شورای فنی از قهرمانان باشند مردم یا دیگران در برابر تصمیم قهرمانان اعتراضی ندارند.
من تاکنون اعتراض به خاطر منافع شخصی نکرده و نخواهم کرد. «علیرضا دبیر» رئیس فدراسیون کشتی برای بازسازی خانه کشتی ۱۹ میلیارد تومان هزینه کرده و این مبلغ از بخش خصوصی تامین شد. به دلیل آنکه حمایت مجموعه کامل و بزرگانی از کشتی را پشت سر خودر دارد. دورههای پیش از این مرادی از مشاوران خوبی استفاده کرد اما اکنون کاملا متفاوت شده است. شرایط خیلی فرق کرده است.
اگر اقتضای زمان باشد و خانواده وزنهبرداری به من احتیاج داشته باشند حتما در دوره بعد انتخابات فدراسیون وزنهبرداری نیز شرکت خواهم کرد. هرزمانی که احتیاج باشد کمک میکنم. شاید گزینه خانواده وزنهبرداری من باشم یا اگر نباشم از گزینه موردنظر پیشکسوتان حمایت خواهم کرد.
رفتن آیان وزنهبرداری را مدرن خواهد کرد
«تاماش آیان» از فدراسیون بینالمللی رفت و این اتفاق بعد از نزدیک ربع قرن رخ داد. من نمیدانم «علی مرادی» از دست آیان راحت شد یا نه. امیدوارم با رفتن آیان پنجره برای مدرن شدن وزنهبرداری آغاز شود. این رشته در زمان آیان میل به توسعه نداشت. امیدوارم که با رفتن او شرایط بهتر شود. باید در وزنهبرداری ویدپو چک باشد. آموزش در فدراسیون جهانی ناجور است.
سیاست «علی مرادی» در دوره آیان تعاملی نبود، بلکه در راستای تقابل شکل گرفت. باید مدارا و تعامل را در دستور کار قرار دهیم و پس از این نیز هر انتخابی در سطح جهان رخ دهد باید فدراسیونها مطیع و هماهنگ باشند. نباید به تنهایی در برابر او قرار گیریم. نباید دنبال تقابل باشیم زیرا به مشکل برمیخوریم. مرادی تصمیمی ندارد که از ظرفیت قهرمانان استفاده کند بلکه به دنبال تمام پستهای جهانی برای خود است.
نیاز به کرسی جهانی داریم
یکی از ضرورتهای کنونی ورزش ایران بهویژه رشته وزنهبرداری کرسی جهانی است. اتفاقاتی در المپیک ۲۰۱۶ ریو رخ داد که ضرورت این کرسی را بیش از پیش کرد. اگر در آن مسابقات نمایندهای از ایران در هیات رییسه فدراسیون بینالمللی داشتیم، به ترکیب هیات ژوری و تصمیمات آن اعتراض میکرد. چرا باید در هیات ژوری یک خانواده حضور داشته باشد. چرا پس از سه رای سفید حکم به بازبینی داده شد این اتفاقاتی بودند که «محمد جلود» دبیر کل فعلی فدراسیون بینالمللی و همسرش رقم زدند.
چرا برای دیگران این اتفاق رخ نداد. وزنهبرداری در گروه (ب) دسته فوقسنگین در المپیک ۲۰۱۶ ریو خطایش خیلی واضحتر از بهداد بود اما کسی به آن توجه نکرد اما چون رقابت برای مدال بود هیات ژوری رای به ضرر ما داد. بعدا شنیدم که قرار نبود اصلا مدالی به ما داده شود.
اگر وزنه سلیمی کم بود در میدان آزادی دارَم میزدند
داستان وزنهبرداری بهداد سلیمی در المپیک ۲۰۱۶ ریو هنوز برای مردم جذابیت دارد. نمیدانم کسانی که از بیرون نظارهگر بودند چگونه قضاوت خواهند کرد. اما من نمیخواهم کار خود را توجیه کنم. اگر در شروع دوضرب بهداد با وزنه کمتر شروع میکرد و حرکت بعدی او خطا میشد بدون شک در میدان آزادی من را دار میزدند.
لاشا تالاخادزه در آن زمان وزنهبردار جوانی بود که یک کیلوگرم در یکضرب از بهداد سلیمی عقب افتاد و ترسیده بود. ما دو راهبرد برای کسب مدال داشتیم. راهبرد نخست این بود که با وزنه سبک مدال با هر رنگی کسب کنیم و راهبرد دوم این بود که با برنده شدن در یکضرب ورزشکار گرجستانی را مهار کنیم و تا او نتواند به هدف خود برسد. سلیمی سیاست دوم را انتخاب کرد و با مهار ۲۱۶ کیلوگرم موفق شد. اگر سلیمی میتوانست ۲۵۱ را بزند مدالش قطعی طلا بود چون حریف ترسید بود.
زمانی که تالاخادزه از بهداد خیالش راحت شد بدون استرس ۲۵۷ کیلوگرم را زد و طلا گرفت. تاکتیک ما در مهار تالاخادزه موفق بود اما هیات ژوری رای به ضرر ما داد و آن داستانها شکل گرفت.
شرایط ورزش استان اردبیل با مطلوب فاصله دارد
من گفتم وضعیت ورزش اردبیل خوب نیست و بدهی زیادی دارد اما استاندار گفت به کمکت نیاز داریم. استان اردبیل قبلا در بین سه استان در زمینه ورزش است. این افتخار برای منافع ملی و استانی دارد. البته اکنون شرایطش با چند دهه گذشته فاصله دارد. کمتر وزنهبردارانی مانند حسین رضازاده، سعید محمدپور و سعید علی حسینی در آنجا هستند. زحماتی زیادی از گذشته کشیده شده اما احساسم این است توجه به استعدادیابی و گروههای پایه کمی ضعیف بوده است. خانوادهها کمتر به ورزش قهرمانی و پهلوانی توجه دارند. یکی از این عاملها تکفرزندی است.
زیرساخت استعدادیابی کم است اما برنامه این است آن را در بهترین شرایط قرار دهیم. البته شرایط اقتصادی و تحریم در این بی تاثیر نبود. مدتهاست تجهیزات سختافزاری وارد کشور نشده است. اردبیل با وزنهبرداران نامدارش یک سالن دارد در حد ۱۰ سال قبل و وسایل دچار استهلاک شدند.
هر استانی نیاز به زیرساخت دارد این زیرساخت اگر مناسب باشد که میتواند تورنمنتهای بزرگ را میزبانی کند. در سال گذشته میزبان لیگ جهانی والیبال و جام باشگاههای کشتی فرنگی جهان در اردبیل بودیم. بودجه میزبانی به طور کامل اختصاص داده نشد ما به هوای اینکه بودجه داده شود میزبان بودیم اما بودجهای نرسید که موجب بدهی شد. بدهی موجب میشود که سرعت پیشرفت گرفته شود. البته از سوی نهادهای مختلف قول دادهشده که تا مهرماه مشکل حل شود و قرار است المپیاد استعدادهای برتر نیز میزبانی کنیم.
نظر شما