حتی با یک تلاش همهجانبه تا زمانی که ویروس در جایی باقی بماند و فرد حساس وجود داشته باشد همهگیری کووید ۱۹ پایان نمییابد. این احتمال وجود دارد که یک مسافر آلوده با سفر به کشورهایی که قبلاً اپیدمی خود را خاموش کردهاند، آتش اپیدمی را دوباره شعلهور کند.
این اتفاق در حال حاضر در چین، سنگاپور و برخی دیگر کشورها که به نظر میرسد ویروس تحت کنترل است اتفاق میافتد. در این شرایط، سه سناریو ممکن وجود داشته باشد: اولی بسیار بعید، یکی دیگر بسیار خطرناک و سومی هم بسیار طولانی است.
اولین مورد این است که تمام کشورها بتوانند همزمان و با اقدامی هماهنگ و همهجانبه با ویروس و اپیدمی مقابله همهجانبه کنند. این مورد با توجه به اینکه اپیدمی کرونا جدید بسیار گسترده است و بسیاری از کشورها بهسختی میتوانند با آن مقابله مؤثر داشته باشند و کنترل همزمان در سراسر جهان صورت گیرد، تقریباً بعید است.
دوم این است که ویروس همانند همهگیریهای آنفولانزای قرون گذشته عمل کند یعنی در سراسر جهان تا میزبان یا فرد حساس زندهای پیدا کند، همچنان قربانی بگیرد. این سناریوی "ایمنی گلهای" از نظر اقتصادی شاید وسوسهانگیز باشد ولی با هزینههای ناگوار انسانی همراه خواهد بود و قطعاً از آنفلوانزای فصلی کشندهتر است و احتمالاً میلیونها کشته را برجای گذاشته و دنبالهای ویران کننده از جامعه بر جای خواهد گذاشت.
به نظر میرسید که در ابتدای اپیدمی اخیر، سیاستمداران انگلیس قبل از اینکه مدلها عواقب وخیم این رویکرد را نشان دهند، استراتژی ایمنی گلهای را در نظر گرفته بودند، ولی از این موضع بهسرعت عقبنشینی کردند.
سناریوی سوم این است که جهان یک مبارزه نسبتاً طولانی با ویروس داشته باشد و اپیدمی را در هر جا میتواند و تا زمانی که یک واکسن مؤثر تولید شود، تحت مهار خود در آورد. این بهترین گزینه است، اما طولانیترین و پیچیدهترین رویکرد است.
اگر اینیک بیماری همهگیری آنفلوانزا بود، کار آسانتر میبود. دنیا در ساخت واکسن آنفولانزا تجربه دارد و هر سال این کار را میکند؛ اما در حال حاضر هیچگونه واکسنی برای کروناویروس جدید وجود ندارد.
گرچه تلاش بیوقفهای در سراسر جهان برای تولید واکسن مؤثر در حال انجام است، ولی خوشبینانهترین برآوردها زمان تولید و دسترسی جامعه جهانی به آن را حداقل حدود یک سال دیگر و برخی طولانیتر میدانند.
استفاده عمومی از واکسن کرونا تا پایان سال میلادی تقریبا غیر ممکن است
کشف واکسن و تایید آن بخصوص از نظر میزان تأثیر و ایمنی مراحل پیچیدهای را طی میکند. آرزو میکنیم واکسن کووید ۱۹ همین امروز یا فردا تهیه و در اختیار جامعه بشری قرار گیرد. ولی فرآیند تائید و استفاده عمومی از یک واکسن تا پایان سال میلادی حاضر چیزی نزدیک به غیرممکن است.
بهطور خلاصه یک کارآزمایی بالینی یا کارآزمایی پیشگیری ۴ تا ۵ فاز دارد که به ترتیب هر فاز بعد از تائید کامل فاز قبلی قابل انجام است. هر فاز اهداف خاص خود را دارد برای مثال در فاز پره کلینیکال هدف عمدتاً تدوین تئوری و تائید آن هدف است و در لولهآزمایش یا حیوان انجام میشود.
در فاز یک که اولین فاز انسانی است هدف تعیین تحمل، ارزشیابی ایمنی، تعیین دامنه دوز ایمن و عوارض جانبی است و پس از طی فازهای ۲ و ۳ در فاز ۴ باید خطرات واکسن، منافع و استفاده مناسب در بازار مصرف سنجیده شود؛ بنابراین اگر تلاش آغاز شده در مرحلهای از کارآزمایی ها متوقف نشده و مجبور نباشیم از صفر شروع کنیم؛ نباید به این زودیها شاهد دسترسی به واکسن کووید ۱۹ باشیم.
امید دادن کاذب به مردم باعث سلب اعتماد به متخصصان میشود و حتی ممکن است آتش اپیدمی را شعلهورتر کند. همانطور که مأیوس کردن غیرمنطقی میتواند برای جامعه مضر باشد. برخی مباحث در مجموعههای تخصصی و مجامع علمی خوب و حتی لازم است ولی انعکاس آن به توده مردم اشتباه محض است.
کرونا حداقل یک سال دیگر مهمان ما خواهد بود
بنابراین، بهاحتمالزیاد، اگر کروناویروس جدید حداقل در مدت طولانیتری مهمان ما نباشد، حداقل یک سال دیگر با ما خواهد بود. اگر اقداماتی مانند فاصلهگذاری اجتماعی انجام شود، از ماسک بهخوبی استفاده و از سفرهای غیرضروری اجتناب شود و سایر اقدامات محافظتی و بهداشتی صورت گیرد؛ همهگیری ممکن است بهاندازه کافی تحت کنترل قرار گیرد تا همهچیز به حالت عادی بازگردد.
کروناویروس جدید نه فصلی است تا با گرم شدن هوا غیرفعال شود و نه مدت مصونیت افرادی که با علامت یا بدون علامت ایمنی یافتهاند مشخص است. برای تائید پیشبینیها، دانشمندان باید آزمایشهای دقیقی انجام دهند.
مدل های اپیدمیولوژی می توانند تا حدودی روند اپیدمی را برآورد کنند، ولی هیچ روشی وجود ندارد تا تاریخ دقیق خاموشی اپیدمی کووید ۱۹ را در ایران یا جهان به شما اعلام کند.
مهمترین کاری که میتوانیم انجام دهیم محافظت سازماندهی شده از گروههای پرخطری است که احتمال ابتلا به شکل شدید بیماری یا مرگ در آنها بالاست.
این گروهها الزاماً در همهجا الگوی مشابهی ندارند. ولی با رویکرد درست اپیدمیولوژی میتوانیم مرگ و بستری ناشی از اپیدمی را در کشورمان تا حد ممکن کاهش داده و بار ناشی از اپیدمی را بهشدت کاهش دهیم.
نظر شما