پس از انعقاد تفاهمنامه همکاری بین دو دانشگاه علامه طباطبائی و دانشگاه زبان و فرهنگ چین، نخستین نشست علمی مشترک و آن لاین بین دو دانشگاه علامه طباطبائی تهران و دانشگاه زبان و فرهنگ پکن با همکاری رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در پکن برگزار شد.
در این نشست که با مشارکت شمار چشمگیری از استادان و دانشجویان و پژوهشگران ایرانی و چینی برگزار شد ۶ تن از استادان برجسته ایرانی و چینی به ارائه سخنرانی پرداختند. گزارش پیشرو شرحی از اظهارات «هوانگ ژویوئه» استاد دانشگاه فرهنگ و زبان پکن و رئیس مرکز «چینشناسی» این دانشگاه، «محسن شریعتینیا» استاد دانشگاه شهید بهشتی و «شو بائوفنگ» پژوهشگر مرکز ایرانشناسی دانشگاه فرهنگ و زبان پکن در این نشست است.
سنت دو هزار ساله ترجمه میان ایران و چین
«هوانگ ژویوئه» استاد دانشگاه فرهنگ و زبان پکن ابتدا به دو نکته مهم در روابط فرهنگی میان دو کشور ایران و چین اشاره کرد و گفت: هر زمان صحبت از روابط دو کشور میشود، همواره بر این دو نکته تأکید خواهد شد. اول اینکه دو کشور در دو هزار سال پیش به بالاترین درجه از تمدن رسیده بودند و دوم اینکه تبادلات و تماسهای میان این دو کشور از قدمت طولانی برخوردار بوده است.
وی در ادامه سخنان خود از شاهزادهای ایرانی به نام «آنشیگائو» سخن گفت که در سال ۱۴۸ پیش از میلاد، برای نخستین بار یکی از متون بودایی را به زبان چینی ترجمه کرد و بهنوعی بهعنوان نخستین پیشکسوت ترجمه متون مذهبی میان دو کشور، سنگ بنایی را در روابط فرهنگی دو کشور بنیان نهاد.
رئیس مرکز چینشناسی دانشگاه زبان و فرهنگ پکن ضمن معرفی چین شناسان جوانی که با دانشگاه زبان و فرهنگ پکن همکاری دارند، از جمله خانم «میرزانیا»، «دستان» و «پورنجفی»، تلاشهای ارزشمند این پژوهشگران جوان را زمینهساز تقویت هرچه بیشتر روابط فرهنگی میان دو کشور عنوان کرد.
هوانگ در ادامه زبان فارسی و ایرانشناسی را بخش مهمی از پژوهشهای آسیای غربی و آسیای میانه در چین معرفی کرد و گفت: فصلنامه تازه تأسیس شرقشناسی در دانشکده «یک کمربند، یک جاده» این دانشگاه آماده پذیرش مقالات و پژوهشهای استادان ایرانی است».
وی در پایان سخنان خود ضمن ابراز امیدواری از ادامه روابط فرهنگی و دانشگاهی ایران و چین در دوران شیوع بیماری کرونا، از ایرانیانی که در جریان شدت گرفتن این ویروس پشتیبان چین بودند و همینطور پیامهای محبتآمیز و ادیبانه سفیر ایران در چین که در رسانههای مجازی این کشور بهعنوان جملههای طلایی عالی از آن یاد شد، قدردانی کرد.
چین فرهنگی، ایران فرهنگی
«محسن شریعتینیا» عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی در این نشست علمی بهطور خلاصه به چند نکته در روابط فرهنگی دو کشور اشاره کرد. نخست اینکه رابطه ایران و چین یک رابطه دولتمحور است و تاکنون جوامع دو کشور ارتباط چندانی باهم نداشتهاند.
وی در این خصوص گفت: «در جامعه ایران فعلی، تصاویر مختلفی وجود دارد اما تصویر مسلط، تصویر «اقتصادی» چین است به این دلیل که چین بزرگترین شریک اقتصادی ایران است. دومین تصویر، تصویر «چین جهانی» است. اما «چین فرهنگی» در جامعه ایرانی تقریباً ناشناخته است.» بنابراین برای متوازنسازی تصاویر چین در جامعه ایرانی، تمرکز بر تصویر «چین فرهنگی» الزامی است.
ازنظر این استاد دانشگاه ایران، تصویر ایران نیز در جامعه چین، بیشتر کشوری ژئوپلیتیک است تا فرهنگی و علت این امر را میتوان در نوع رویارویی و برخورد ایران با آمریکا جستجو کرد.
«شریعتینیا» در ادامه سخنان خود ضمن اشاره به گذشته روابط فرهنگی دو کشور افزود: ایرانیان درگذشته بیشتر از امروز با فرهنگ چین آشنا بودند و در شعر و زبان شاعران ایران، بیشتر «چین فرهنگی» کلاسیک شناختهشده است. به همین دلیل چین در متون شاعران ایران نماد دانایی و زیبایی است و بهطورکلی تصویر مثبتی از چین ارائهشده است و البته «سعدی» در همان زمان تصویر «چین تجاری» را هم عرضه کرده است.
وی اظهار داشت: «چین فرهنگی» در ایران، بهواسطه راه ابریشم شناختهشده و با تجارت در پیوند بوده است. چون چین و ایران، از گذشتههای دور با یکدیگر تجارت میکردند و هیچ رابطه منفی میان دو کشور وجود نداشته است. پس از زوال جهانشاهیهای دو کشور، در ایران پس از انقلاب مشروطه در سال ۱۹۰۶ و در چین در سال ۱۹۱۹، تصویر فرهنگی از چین در ایران متوقف شده و در سالهای اخیر که رابطه دو کشور تحت الشعاع عامل اقتصاد بوده است، تصویر فرهنگی به حاشیه رانده شده است»
ازنظر شریعتینیا، مهمترین کاری که در شرایط کنونی باید برای تقویت روابط فرهنگی دو کشور انجام شود، کشاندن تصویر فرهنگی هر دو کشور از حاشیه به متن است و بدون این کار، این رابطه نامتوازن و تحت سلطه اقتصاد باقی میماند و دو کشور از مسیر عقل ابزاری و مسیر هزینه -فایده با یکدیگر تعامل میکنند.
وی نقطه آغاز تقویت این تصویر را انتشار متون کلاسیک به زبان دو کشور دانست و افزود: اگر این تصویر فرهنگی از حاشیه به متن آورده شود، بنیان اجتماعی روابط فرهنگی دو کشور تقویت میشود. چرا که یکی از نقاط ضعف روابط دو کشور، ضعف بنیان اجتماعی به معنای ارتباط و پشتیبانی جوامع دو کشور از یکدیگر است که در روابط خارجی دو کشور هم بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
این استاد ایرانی، چین را در زمره کشورهایی معرفی کرد که هیچ خاطره منفی جمعی از آن در میان ایرانیان وجود ندارد، بنابراین زمینه تقویت تصویر فرهنگی بهطور خاص توسط جامعه دانشگاهی وجود دارد.
شریعتینیا معتقد است: «ما نیاز داریم تا بنیان اجتماعی رابطه فرهنگی دو کشور را تقویت کرده و تصویر چین فرهنگی و ایران فرهنگی را در روابط دو کشور از حاشیه به متن بیاوریم».
نقش چین و ایران در سرنوشت مشترک بشر
«شو بائوفنگ» سومین سخنران این نشست از اساتید و پژوهشگران مرکز ایرانشناسی دانشگاه زبان و فرهنگ پکن بود که در ابتدای سخنان خود، ایران و چین را در زمره کشورهایی معرفی کرد که به واسطه تمدنهای باستانی خود، نقش و جایگاه ویژهای در تاریخ توسعه بشریت داشتهاند.
وی از سه بعد مهم در تبادلات فرهنگی ایران و چین در چارچوب ابتکار «کمربند و راه» سخن گفت.
«شو» بعد نخست، یعنی تاریخ و تمدن، ضمن تأکید بر قدمت دوهزارساله تعاملات فرهنگی ایران و چین، به شرح مختصری درباره چگونگی شکلگیری این روابط و همچنین وجهتسمیه عبارت Sinology یا «چینشناسی» که بیانگر قدمت و عمق روابط تاریخی دو کشور است پرداخت.
در بعد دوم، یا بعد «توسعه» و مسائل موجود، وی ضمن تأکید بر جایگاه حیاتی و پر اهمیت ایران در جاده ابریشم و روابط اقتصادی دو کشور در سالهای اخیر، بر لزوم درک و شناخت بیشتر از وجوه فرهنگی ایران و چین تأکید کرد.
از دید این استاد دانشگاه پکن، تشکیل «انستیتوها» و «مراکز مطالعاتی آموزشی» مشترک میان دو کشور، ایجاد بستری پایدار برای تبادلات دانشگاهی و فراهم آوردن یک سازوکار گفتمانی برای آشنایی استادان دو کشور با میراث فرهنگی و تاریخی و ادبی یکدیگر، می تواند ازجمله اقدامات ضروری برای توسعه روابط فرهنگی ایران و چین باشد.
«شو» همچنین چاپ مجدد کتابهای کلاسیک فارسی به چینی در سالهای اخیر در چین و بازگشایی مرکز مطالعات چین در دانشگاه علامه طباطبائی را از اقدامات مهم دو کشور در راستای تقویت روابط و تعاملات فرهنگی دوجانبه توصیف کرد.
وی در پایان با تشریح بعد سوم در روابط دو کشور تحت عنوان "آینده، احساسات و انگیزشها"، ضمن اشاره به احساس اعتماد عمیق و روابط صلح طلبانه دیرینه میان دو تمدن ایران و چین و تأکید بر التزام کشور چین به اصل «همکاری و همدلی برای ساختن سرنوشت مشترک بشریت»، گنجینههای فرهنگی دو کشور را ابزاری برای تعالی ذهنی و ساخت اندیشه بشری توصیف کرد.
از نظر این پژوهشگر مرکز ایرانشناسی دانشگاه زبان و فرهنگ پکن، مهمترین هدف «همکاری و همدلی برای ساختن سرنوشت مشترک بشریت» و کنترل سرنوشت جهان بهصورت مشترک توسط همه کشورهاست و برای این هدف لازم است قوانین بینالمللی بهصورت مشترک توسط همه کشورها نوشته شوند؛ امور جهانی بهصورت مشترک اداره شده و نتایج توسعه برای همه کشورها به اشتراک گذاشته شود تا همه از آن بهرهمند شوند.
نظر شما