نمونه این افراد با توجه به افزایش مبتلایان و مرگ و میر ناشی از کرونا، همچنان در جامعه مشاهده می شود که تعداد آنان چندان هم اندک نیست.
دو دلیل عمده برای رفتار آنان قابل بحث است: الف: برخی بر این باورند که ویروس کرونا روی آنها بی اثر است. چنین باوری یا عالمانه است یا جاهلانه. با توجه به اینکه با تلاش های جهانی هنوز امکان کنترل و حتی شناخت دقیق ویروس وجود ندارد، عملا گزینه دوم منطقی به نظر می رسد.
آیا چنین برخوردی ناشی از اعتماد به نفس کاذب است؟ با توجه به پیچیدگی های روان انسان که از هر فرد به فرد دیگر متغیر است، پاسخ چندان آسان نیست ولی می توان اذعان داشت چنین باوری به هنگامی که با معضلی جهانی روبرو هستیم، ناشی از عدم درک وجودِ خود و تناسبات آن با فضای بیرون از خود است.
در چنین شرایطی عموما مکانیزم «انکار» می تواند بهترین راهکار باشد و از این طریق، فرد انکارکننده به نوعی به خودفریبی دست می زند.
فرایند خودفریبی چنان پیچیده و نهادینه شده که درمان آن به جلسات روانکاوی متعدد نیازمند است. در چنین شرایطی نوعی اقناع ذهنی ارتباط فرد را با فرای خود جدا می کند.
چنین افرادی معمولا در برخورد با مشکلات شخصی و خانوادگی نیز عموما از همین مکانیزم استفاده می کنند که منجر به پیچیده تر شدن مشکلات می شود.
ب: عده ای دیگر معتقدند که بدن آنها قوی است و دچار بیماری نمی شود؛ هرچند طبق یافته ها علمی، سلامت بدن و قوی بودن آن در احتمال ابتلا و فرایند درمان موثر است ولی آنچه که باید به آن توجه داشت، مسئولیت پذیری اجتماعی است.
اکنون به لحاظ علمی ثابت شده که ممکن است افرادی ناقل بدون علامت باشند. آیا نباید در قبال سایر اعضای خانواده، همکاران، دوستان و آشنایان، احساس مسئولیت کرد؟
این دسته از افراد عموما علت مشکلات و راهکارها را خارج از خود می پندارند. چنین باوری به طور عام در بسیاری از رفتارهای ایرانیان مشاهده می شود. به عنوان نمونه ممکن است فردی یک کارمند نهادهای عمومی، دولتی یا خصوصی که برای انجام کاری به او مراجعه کرده، بخواهد وظیفه خود را درست انجام دهد. چندان عجیب نیست که با پاسخ های اینچنینی روبرو شود: «حالا همه چیز این کشور درسته فقط کار من ایراد داره» یا «اگر راست میگی برو به روسا گیر بده.» حتی در برخی موارد که فردی اقساط وام دریافتی را نپرداخته و متصدی مربوطه پیگیری می کند ممکن است این پاسخ را بشنود: «اگر می توانید بروید از اونایی که اختلاس کردند پول بگیرید» یا «این همه دزدی میشه شما به دوتا قسط عقب افتاده ما گیر میدید».
چنین پاسخ هایی عموما ناشی از ارجاع مشکلات به خارج از خود دارد؛ در واقع در مکانیزم دفاعی برون فکنی یا پروجکشن، فرد مسئولیت اجتماعی خود را به عنوان جزیی از کل که در فرایند شکل گیری «ما» بسیار موثر است، نادیده می انگارد.
ماسکهای پزشکی بهترین راهکار برای قطع زنجیره انتقال ویروس
مطابق اعلام سازمان بهداشت جهانی پوشیدن ماسک می تواند تا حدود ۹۰ درصد از انتقال ویروس کووید - ۱۹ جلوگیری کند. همچنین مطالعه شواهد استفاده از ماسکهای پزشکی بهترین راهکار شناخته شده فعلی، برای قطع زنجیره انتقال ویروس است.
به رغم اطلاعرسانی گسترده که طی دوهفته اخیر انجام شده، همچنان میتوان افراد بدون ماسک را به وفور در اماکن عمومی مشاهده کرد. بررسی چرایی و چگونگی این مسأله نیازمند مطالعه میدانی است ولی میتوان با توجه به شناخت رفتار جامعه ایرانی، مواردی را در جهت بهبود عنوان کرد:
اول: پس از همهگیری ویروس کووید - ۱۹، قیمت ماسک رشد چشمگیری داشته است. از سویی در شرایط کنونی ماسک یکی از اقلام ضروری سبد خریدهای روزانه یا هفتگی خانواده است. تورم افسار گسیخته ماههای اخیر و افزایش عجیب قیمت ماسک، خرید ماسکهای پزشکی یکبار مصرف را برای بخش عمدهای از هموطنان که با حقوق کارمندی یا کارگری ارتزاق میکنند، با دشواری روبرو ساخته است. به طور میانگین هزینه خرید ماسک برای یک خانواده چهار نفره در هفته، حدود ۵۰ هزار تومان است که مبلغ ماهیانه ۲۰۰ هزار تومان را به هزینههای خانواده میافزاید که با توجه به دریافتی کارمندان و کارگران، مبلغ قابل توجهی محسوب میشود.
این مسوولیت دولت است که بتواند ماسکهای استاندارد ارزان قیمت و رایگان در اختیار اقشار کمدرآمد، قرار دهد.
دوم: هنوز افرادی هستند که مخاطرات این ویروس را درک نکردهاند و از این رو استفاده از ماسک را جدی نمیپندارند. تولید محتوای متناسب برای آشنایی با مخاطرات و پذیرش آنها برای این دسته از افراد ضروری است. با توجه به اینکه بخش عمده ای از افراد در حال حاضر از گوشیهای هوشمند استفاده میکنند، میتوان از طریق اپلیکیشنهای موجودِ گوشیهای همراه یا پیامک، به صورت روزانه محتواهای تولید شده را به صورت مستمر ارسال کرد تا تداوم اطلاعرسانی موجب نهادینهشدن آن شود.
سوم: ایجاد غرفههای اطلاع رسانی در مراکز پرتردد و پخش ماسک ارزان یا رایگان در کنار ارائه اطلاعات میتواند مفید باشد. به عنوان مثال اعلام شود اگر کسی پنج دقیقه در کلاسهای آموزشی شرکت کند یا فیلم آموزشی را ببیند از تعدادی ماسک رایگان یا ارزان قیمت برخوردار میشود.
چهارم: آموزش گسترده تولید ماسک در منزل از طریق تولید محتواهای جذاب که مخاطب را به خود مشغول دارد و او را به دیدن، خواندن یا شنیدن آن ترغیب کند.
پنجم: استمرار یک وضعیت، موجب عادی شدن آن وضعیت میشود و از سرگیری فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی نیز دلیلی مضاعف محسوب میشود. لازم است برنامهریزیهای متناسب با موضوع انجام شود تا روند عادیسازی متوقف شود. تولید برنامههای چندرسانهای میتواند کارآمد باشد.
ششم: میتوان از طراحان مد و زیبایی خواست تا ماسکهایی طراحی کنند که اقبال عمومی را درپی داشته باشد و جامعه به عنوان مُد از آن استفاده کند.
هفتم: کودکان و نوجوانان نقشی مهم در این فرایند دارند. تولید برنامههای موثر و جریانسازِ مختص آنان میتواند ابزاری برای کنترل والدین سهلانگار باشد.
هشتم: تولید شعارهای موجز و موزون مبانی بر علاقمندیهای کنونی جامعه و پخش گسترده آن از طریق رسانههای عمومی و بیلبوردهای شهری.
مونا یوسفی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و عضو سازمان نظام روانشناسی ایران
نظر شما