اباذر اشتری روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار سلامت ایرنا درباره تاثیر توصیه یا اجبار در شرایط شیوع ویروس کرونا در کشور افزود: وقتی قرار است یک موضوع را بررسی کنیم، باید شرایط تاریخی و جغرافیایی را مد نظر داشته باشیم. در حال حاضر اجبار یک ضرورت محسوب میشود. نکته اساسی این است که زمانی اجازه اعمال اجبار خواهیم داشت که قبل از آن، توصیههایی انجام شده باشد.
وی ادامه داد: در پنج ماهی که درگیر ویروس کرونا هستیم، توصیههای مختلفی انجام شده، بنابراین شرایط کنونی به شکلی است که باید به شکل محکم و دقیق مدیریت کرد. با این حال نکته اساسی این است که اجبار توسط چه کسانی و چگونه و با چه شدتی و چه نوع برخوردی باید انجام شود. جریمه نقدی، فردی، حقوقی، قانونی در این زمینه مطرح است. بنابراین چگونه بودن اجبار هم یک مسئله دیگر است. ولی میتوان گفت که با توجه به انجام توصیهها و شرایط کنونی که بحرانی است، مجبور به انجام اجبار هستیم.
چرا مردم به توصیهها گوش نمیدهند؟
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی درباره اینکه چرا مردم به توصیهها گوش نمیدهند و حتی بر خلاف آن اقدام میکنند، بیان کرد: در این زمینه مجموعهای از عوامل اجتماعی، اقتصای و سیاسی مطرح است. از لحاظ خانوادگی که به مسائل اقتصادی متصل میشود، طبق هرم نیازهای مازلو که پنج مرحله است، اگر فردی یا جامعهای نیازهای اولیه شامل سرپناه، پوشاک، خوراک، امنیت و بهداشت تامین نشود، به مراحل بعدی توجه نمیکند. یعنی توجه به بدن اعم از چاقی و لاغری یا ورزش کردن و داشتن رژیم غذایی یک مرحله بالاتر از رفع نیازهای اولیه محسوب میشود. به همین دلیل است که افراد فقیر به این موضوع توجه نمیکنند، زیرا درگیر نیازهای اولیه هستند.
وی ادامه داد: در این شرایط که مشکلاتی برای مسکن یا مسائل اقتصادی یا بیکاری وجود دارد، دیگر مرحله بالاتر معنی ندارد. به همین دلیل است که افراد توجهی به موضوع کرونا نمیکنند. بنابراین رفع نیازهای اولیه بسیار مهم است و دولت و حاکمیت در این زمینه تلاش میکند، اما به دلیل مسائلی مثل تحریم و مشکلات اقتصادی، نتیجه به خوبی حاصل نمیشود.
جامعه دچار خستگی شده است
این جامعه شناس گفت: نکته دیگر، موضوع خستگی اجتماعی است. جامعه ایران و حتی بین الملل دچار خستگی اجتماعی شدهاند. زیرا حدود پنج ماه است که خود را قرنطینه کرده و به درستی به محل کار نرفته و حتی در منازل دچار اختلافات شدهاند. بسیاری از افراد دچار افسردگی از شرایط قرنطینه شدهاند. برنامههای صداوسیما نتوانسته مردم را قانع کند و سرگرمی دیگری در این شرایط وجود ندارد. مسائلی مانند اینها باعث خستگی اجتماعی شده است.
وی افزود: اینکه فردی مبتلا به کرونا شود، شاید برای خود او مهم نباشد، اما همین موضوع امکان دارد باعث ابتلا و سپس فوت اطرافیان و خانواده او شود.
کاهش مشارکت اجتماعی
اشتری اظهار کرد: موضوع دیگر، مولفههای سرمایهای اجتماعی حاکمیت است. در چند سال گذشته، بحران سرمایه اجتماعی ایجاد و مشارکت اجتماعی کاهش یافته است. مشاهده میشود که مردم در رویدادها و اتفاقات اجتماعی، مشارکت کمتری انجام میدهند. حجم پروندههای قضایی نیز نشان میدهد که مشارکت جامعه در اتفاقات کاهش پیدا کرده است. یکی از دلایل این کاهش مشارکت، کم شدن اعتماد است.
وی ادامه داد: بسیاری از افراد از شبکههای ماهوارهای و تلگرام فیلتر شده استفاده کرده و اخبار را از شبکههای خارجی دریافت میکنند. این نشان میدهد که اعتماد کم شده و باید فکری به حال آن شود. در نتیجه وقتی توصیههایی انجام میشود، مردم به آن توجه نمیکنند و حتی برعکس عمل میکنند.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی و فرهنگی بیان کرد: بنابراین در کنار مسائل اقتصادی و خانوادگی، بحث کاهش اعتماد نیز مطرح است و عمل به توصیهها کم میشود. این موضوع بار سنگینی به نظام سلامت وارد میکند و از طرف دیگر باعث جان باختن بسیاری از هموطنان میشود.
اشتری گفت: مجموعه این مباحث نشان میدهد که در شرایط کنونی که بحران وجود دارد، در کنار توصیهها باید اعمال فشارها انجام شود. اینکه حجم فشارها و محدودیتها به موضوع اجتماعی و اقتصادی برگردد نیز باید جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. مناسبترین محدودیتها برای افراد متخلف میتواند محدودیتهای اجتماعی یا اشتغال یا خروج از خانه یا جلوگیری از رانندگی باشد.
نظر شما