روزها و ماههای پیش رو تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم برای همه کنشگران عرصه سیاست ایران مهم و ارزشمند است. هر یک هم نوع خاصی از دغدغههای انتخاباتی را دنبال میکنند. در این بین ابهام و تردید دو واژهای است که میتوان برای توصیف شرایط کنونی اصلاحات از آن استفاده کرد. برخی اقدامات چون استعفا از شوراهای منتسب به این جریان از یک سو و اختلاف نظرهای ناتمام بر این ابهامات میافزاید و شرایط را برای آنها دشوار میکند. راهکارهای ارائه شده هم چون مورد توافق همه طیفها نیست، راه به جایی نمیبرد.
کارگزاران به دنبال شخصیتی عملگرا
جلسات شورای مرکزی احزاب با شیوع بیماری کرونا در چند ماه گذشته یا به تعویق افتاده و یا بهشکل مجازی برگزار شده است. اما بیان دیدگاهها از سوی اعضای حزب پیرامون رویدادهای مختلف در کشور ادامه دارد. تداوم شرایط کرونایی موجب شد که شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی نخستین جلسه حضوری را دوازدهم مرداد ماه و در فضای باز برگزار کند. بررسی انتخابات مجلس یازدهم و علل ناکامی اصلاح طلبان در آن، بحثهای مربوط به حزب و شرایط روز کشور از مهمترین محورهای روتین این جلسه اعلام شد. شورای مرکزی حزب همچنین بازگشت کشور به سیاستهای مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی در مسائل بینالمللی، روابط منطقهای، دکترین دفاعی و رویکردهای فرهنگی و سیاسی را به عنوان چشمانداز واقعی خروج از وضعیت کنونی عنوان کرد.
در این بین «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در گفت و گو با ایرنا پیشنهاد خود را برای انتخابات ریاست جمهوری آینده اینگونه بیان کرد: «بهتر است در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، به جای آن که فردی هدف قرار بگیرد، یک سبد انتخاب شود. یکی از اصولگرایان، یکی از اصلاحطلبان، یکی از اعتدالیون و حتی یکی از پایداریها در آن سبد حضور داشته باشند. بقیه این سبد و رقابت گروههای سیاسی را به انتخاب مردم واگذار کنیم.»
«محسن هاشمی» رییس شورای مرکزی حزب کارگزاران هم پیش از این یکی از مشکلات اصلی جریان اصلاحات و میانهرو در طول این دوره را فقدان عملگرایی و واقعگرایی عنوان کرد و گفت: «مردم باید احساس کنند که اصلاحطلبان برای همین شرایط و محدودیتها برنامه اجرایی و عملی دارند تا مشکلات را کاهش دهند و گرنه بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به پای صندوق رای نمیآید.»
«علی جمالی» دیگر عضو شورای مرکزی کارگزاران هم گفته است: «مشارکت فعال و ایفای نقشمحوری در جبهه اصلاحات، رویکرد حزب در انتخابات ریاستجمهوری خواهد بود.»
هرچند کارگزاران حضور چهره هایی مانند اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی را به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری مطلوب ارزیابی میکنند اما اظهارنظرهای آنها نشان میدهد که بیش از آنکه در پی حضور یک اصلاح طلب خاص در قامت رییس جمهور باشند در پی برگزاری انتخاباتی پرشور و انتخاب شخصیتی عملگرا هستند.
پیشنهاد بازگشت به سیاست های آیت الله هاشمی هم شاید به این دلیل مطرح شده است که وی رویهای اجماع ساز و همگرایانه درباره همه نیروهای سیاسی در کشور داشت و اجرای برنامههای مورد نیاز کشور را مهمتر از مجری این برنامهها میدانست. از سوی دیگر در دوره حضور و فعالیت مرحوم هاشمی رفسنجانی به ویژه در دولتهای سازندگی ایران روابط حسنه ای با همسایگان خود داشت که تکرار آن در شرایط کنونی میتواند ایران را از ظرفیتهای آنها بهره مند سازد. از این رهگذر اعتدال در سیاست داخلی و بهادادن به نیروها از هر دو جناح سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا هم میتواند راهگشای چالشها و مشکلات باشد. با این وجود اما این پیشنهاد شورای مرکزی حزب کارگزاران نه تنها مورد استقبال قرار نگرفته بلکه برخی اقدامات حتی موجب اعتراض «محسن هاشمی» فرزند وی و رییس شورای شهر و عضو شورای مرکزی حزب شده است.
شوراهای اصلاح طلبی و تلاطمهای پیش رو
همزمان با پیشنهاد کارگزاران درباره انتخابات آینده اما شرایط برای نهادهای تصمیمگیر و هماهنگ کننده در جریان اصلاحات چندان جالب توجه نیست. شورای عالی سیاستگذاری که از سال ۹۴ مسوولیت تصمیمات انتخاباتی جریان اصلاحات را برعهده دارد با استعفای رییس و نایب رییس خود، اوضاع متزلزلی را تجربه میکند. شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم به عنوان مهمترین نهاد هماهنگ کننده در اردوگاه اصلاحات با برخی انتقادات و حتی استعفاهایی روبرو شده است. حزب اراده ملت به دبیرکلی «احمد حکیمی پور» دوم مردادماه با انتشار بیانیهای خروج خود را از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات اعلام و تاکید کرد: «این حزب امید و آمالی که در پیوستن به شورای هماهنگی داشت عملا بر باد رفته میداند و حجت بر ما تمام شده و ادامه وضع موجود غیرقابل قبول است.»
پیش از این حجت الاسلام «رسول منتجب نیا» دبیرکل حزب جمهوریت هم با بیخاصیت خواندن شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان، گفته بود: «بسیاری از احزاب و نیروها از جمله برخی اعضای کارگزاران در مخالفت با این شورا صحبت میکنند، بسیاری از اصلاحطلب نیز کنار کشیدند و در واقع صرفا اسمی از شورا، بیشتر باقی نمانده و بر این باورم این تشکیلات و نهاد غیرقانونی نمیتواند در آینده نقشی داشته باشد.»
این میزان انتقاد از شوراهای تصمیم گیر در جریان اصلاحات کار را برای آنها دشوارتر از همیشه خواهد کرد؛ حتی اگر «مرتضی مبلغ» عضو شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان معتقد باشد که جریان اصلاحات الاماشاءالله رجل سیاسی دارد و این گروه متشکل از نیروهای توانمند، کارآمد و امتحانپسداده است، این طیف «انتخابات» را یک اصل و حق مسلم مردم میداند و به همین دلیل برای حضور در انتخابات حتماً فعال خواهد شد.» این دیدگاه در حالی مطرح میشود که افرادی مانند «هادی غفاری»، عضو مجمع نیروهای خط امام، هیچ شانسی برای برنده شدن در انتخابات ۱۴۰۰ برای اصلاح طلبان قائل نیست.
طیف متنوعی از اظهارنظرها، مخالفتها و موافقتها با ارکان اصلاح طلبی و انتخابات ۱۴۰۰ در حالی بیان میشود که اصلاحات بیش از همیشه نیازمند بازگشت بدنه همفکر و هواخواه خود در جامعه به پای صندوق رای است. گروهی بازگشت به اندیشههای آیت الله هاشمی و حضور در قدرت را حتی با نامزدی از جناح دیگر در سر دارند. گروهی همچنان منتقد رویههای تایید صلاحیت هستند و هنوز استراتژی خاصی برای آینده در نظر ندارند. گروه دیگر شورای عالی را مسبب ناکامیهای اخیر میداند در حالی که شمار دیگری رییس این شورا را گزینه مناسب نامزدی اصلاح طلبان عنوان میکنند. شماری از شخصیتهای منتسب به اصلاحات، شعسا را پروژه ای تمام شده و بیفایده میدانند و گروه دیگری در پی یافتن رییس تازهای برای آن هستند. با این اوصاف میتوان گفت در سر جریان اصلاحات هر استراتژی درصدی از آشفتگی و اختلاف را دارد و همین آینده راسختتر کرده است.
تا انتخابات ۱۴۰۰ زمان زیادی باقی نمانده است. حجت الاسلام مجید انصاری عضو مجمع روحانیون معتقد باشد که زمان به اندازه کافی هست اما محسن هاشمی هشدار میدهد که اگر به وقت در این زمینه اجماع و راهکاری مشخص نشود، اصلاح طلبان ریاست جمهوری آینده را از دست خواهند داد.
نظر شما