روز بیست و یکم تیرماه سال ۱۳۸۵ تیمی از یگان های ویژه حزبالله لبنان طی عملیاتی به یک گشتی صهیونیستها متشکل از دو خودروی نظامی حمله کردندکه در نتیجه آن دو نظامی اسرائیلی به نامهای «ایهود گولدفاسر» و «الداد ریگیف» به اسارت نیروهای مقاومت درآمدند و سه تن دیگر از آنان به هلاکت رسیدند و سه نفر نیز زخمی شدند که یکی از زخمیها موفق شد حمله نیروهای حزب الله را به فرماندهان خود اطلاع دهد.
رژیم صهیونیستی در پاسخ به این اقدام به لبنان اعلام جنگ کرد و با انواع سلاح های پیشرفته به اهداف مختلف مسکونی، اداری، تاسیسات زیربنایی، فرودگاه، جاده ها و پل ها در لبنان به ویژه در مناطق شیعه نشین حمله کرد و خسارات های زیادی به بار آورد.
در این جنگ نابرابر صهیونیستها افزون بر ۱۵ هزار خانه و سرپناه مردم لبنان را از بین بردند.
البته منابع آمریکایی و اسرائیلی پس از جنگ ۳۳ روزه فاش کردند که اسرائیل درصدد بود با یک حمله غافلگیرکننده تا رودخانه "لیتانی" را اشغال کند. این حمله قرار بود در ماه اکتبر یعنی دو ماه پس از عملیات الوعد الصادق انجام شود، اما این عملیات برنامه آنها را جلو انداخت.
این جنگ در واقع ششمین نبرد رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی بود، اما بر خلاف جنگ های قبلی که در اندک زمانی توانسته بود اعراب را شکست دهد این بار با اراده قوی، توان مبارزاتی بی نظیر و مدیریت جنگی حزب الله مواجه شد، مواردی که موجب گردید با وجود سال ها پیشرفت تنکولوژیک و نظامی نسبت به جنگ های قبل در مقابل جنبش مقاومت اسلامی تا ۳۳ روز جنگ فرسایشی را تحمل کند و دست آخر با وساطت و میانجیگری سازمان ملل و با صدور قطعنامه ای توانست از باتلاقی که در آن گیر کرده بود خارج شود.
در واقع شاید از اهداف اصلی این جنگ محک زدن میزان کارآمدی و مبارزاتی حزب الله و تجهیزات نظامی و دفاعی در اختیار این جنبش بود که تجربه تلخی را به سران این رژیم متجاوز منتقل کرد.
** اهداف رژیم صهیونیستی از جنگ ۳۳ روزه
مهمترین و اصلی ترین هدف صهیونیستها بر اساس اعتراف سران و مسوولان نظامی آن از بین بردن مقاومت اسلامی لبنان و حذف آن از نظام سیاسی این کشور و در نتیجه آسودگی خاطر از جبهه شمالی سرزمین های اشغالی بود؛ هدفی که گرچه هیچگاه محقق نشد، اما هزینه بسیار گزاف نظامی افزون بر شش و نیم میلیارد دلاری و هم از بین رفتن ابهت پوشالی بود که سران این رژیم برای ساکنان سرزمین های اشغالی مبنی بر شکست ناپذیر بودن در برابر حملات و تامین امنیت آنها وعده می دادند.
از نتایج و تبعاتی که رژیم صهیونیستی و آمریکا از حمله به لبنان انتظار داشتند علاوه بر از بین بردن مقاومت در این کشور، قطع زنجیره مقاومت ملت های منطقه از افغانستان، ایران، عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و دیگر نقاط مقاومت در منطقه بود تا خیال آمریکا برای اجرای نظم نوین مورد نظر خود و حکمرانی بی قید و شرط بر منابع انرژی منطقه و امنیت صهیونیستها به عنوان ژاندارم منطقه آسوده شود، اما در حین و پس از جنگ ۳۳ روزه سران آمریکا و رژیم صهیونیستی متوجه شدند که دستیابی به این هدف غیر ممکن است.
در واقع حرکت آمریکا و رژیم صهیونیستی در ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید لبنان جرقه اول را برای به نابودی کشاندن لبنان و نوسازی آن بر اساس معیارهای واشنگتن و تل آویو زد، اما حمله رژیم اسراییل در جنگ ۳۳ روزه به آنها ثابت کرد که هیچگاه نمی توانند جریان مقاومت را با حرکت های نظامی از بین ببرند.
شسکت سنگین صهیونیستها در این جنگ باعث تضعیف شدید روحیه شهرک نشینان و ساکنان سرزمین های اشغالی فلسطین شد، بگونه ای که بسیاری از آنان به نقاط دیگر دنیا مهاجرت کردند و سران صهیونیستی در برابر افکار عمومی خود نتوانستند پاسخی به این ضعف اساسی دهند.
در واقع استفاده مقاومت از موشک های دور برد در سرزمین های اشغالی تمامی نتایج مانورهای داخلی این رژیم برای تامین امنیت شهرک نشینان صهیونییست را بر باد داد و موجی از ترس و آوارگی را بین آنان ایجاد و پوشالی بودن جبهه داخلی را به آنان اثبات کرد.
جنگ ۳۳ روزه همچنین بین فرماندهان رده بالای ارتش رژیم صهیونیستی تفرقه انداخت و برخی سران اقتصادی صهیونیستی هم تصمیم گرفتند سهام و دارایی های خود را به بیرون از سرزمین های اشغالی انتقال دهند و همین موضع باعث سقوط ارزش پول این رژیم شد.
** دستاوردهای مقاومت در جنگ ۳۳ روزه
شاید مهمترین دستاورد مقاومت در جنگ نابرابر ۳۳ روزه تقویت و اقتدار بیشتر نسبت به گذشته باشد؛ این جهش قدرت مقاومت هم در لبنان و هم در منطقه باعث ترس و وحشت صهونیستها از حضور مقاومت در جنگ ها و تحولات منطقه ای شده است.
این موضوع تاثیرات خود را در درگیری های داخلی سوریه که آن نیز توطئه آمریکا و اسراییل و مورد حمایت جبهه غربی - عربی و عبری برای نابودی ملت و نظام مردمی سوریه بود نشان داد.
رزمندگان مقاومت حزب الله در سال های اخیر با مشارکت در این نبردها بخش های وسیعی از خاک سوریه را از لوث تروریستها و تکفیری ها پاک کردند.
یکی از دیگر از دستاوردهای جنگ ۳۳ روزه برای مقاومت تجهیز آن به پیشرفته ترین سلاح های دفاعی و در اختیار گرفتن زبده ترین و تخصصی ترین یگان ها در عملیات هجومی، افزایش کمی و کیفی توان موشکی و موشک های نقطه زن و اشراف اطلاعاتی در سطح دریا، زمین و هوا در کنار گسترش نیروها و امکانات بود.
یکی از پر افتخار ترین عملیات مقاومت در این جنگ، هدف قرار دادن و نابودی ناو جنگی صهیونیستها در دریا بود و این موضوع هیچگاه از خاطر فرماندهان نظامی و سران رژیم غاصب اسراییل پاک نخواهد شد و تکرار چنین جنگی همیشه به عنوان کابوسی برای صهیونیستها باقی خواهد ماند، بگونه ای که مقام های این رژیم پس از جنگ رسما اعتراف کردند که حزب الله دشمن زیرکی است و از جنگ ۳۳ روزه تجربیات و درس های زیادی گرفته است.
* محبوبیت حزب الله بین ملت های منطقه و عرب
در جریان جنگ ۳۳ روزه بسیاری از ملت های عربی که همواره بغض ناشی از شکست های تاریخی و خفت بار در مقابل ارتش رژیم صهیونیستی را در گلو داشتند با دیدن مقاومت جانانه رزمندگان حزب الله در برابر متجاوزان با ابراز شادمانی دریافتند که ۶۰ سال مذاکره و سازش با این رژیم هیچ حاصلی نداشته و تنها راه احقاق حق در برابر آن مبارزه و مقاومت است.
ملتهای عرب منطقه غرق شدن ناو جنگی اسراییل را در سواحل لبنان با شادمانی مشاهده کردند و دریافتند که مقاومت تنها راه مقابله با متجاوزان است.
رژیم صهیونیستی که قصد داشت با این جنگ علاوه بر نابودی مقاومت، افکار عمومی جهان را از مساله فلسطین و جنایاتی که در آن مرتکب می شود منحرف کند، این بار به تله افتاد و نه تنها به این اهداف دست نیافت، بلکه افکار عمومی جهان و به ویژه اروپایی ها به ضدیت اسراییل با روند صلح و جنگ افروزی در منطقه رسید.
از سوی دیگر پس از جنگ ۳۳ روزه، حزب الله در جبهه داخلی توانست با حضور مقتدرانه در نظام سیاسی، احزاب مختلف سنی، دروزی، مسیحی و دیگر اقوام این کشور را حول محور مقاومت گردهم آورده و با تشکیل اتحادهای قوی بین آنان در معادلات و نظام سیاسی لبنان بیش از گذشته تاثیرگذار باشد و نشان دهد این جنبش ریشه در مردم دارد.
* تاثیرات جنگ ۳۳ روزه بر جنبش های آزادیبخش در منطقه
پس از موفقیت ها و پیروزی های چشمگیر مقاومت حزب الله در برابر رژیم صهیونیستی، رزمندگان مقاومت در سرزمین های اشغالی به ویژه در غزه دارای روحیه ای مضاعف برای ادامه مبارزه علیه اشغالگری های رژیم صهیونیستی شدند.
آنان ضمن رد طرح های سازش و کنار آمدن با سران جنایتکار صهیونیستی، به تدریج به تقویت بنیه دفاعی و سلاح های خود پرداختند بگونه ای که امروزه آنان در برابر تجاوزهای اسراییل مجهز به انواع سلاح های سبک و موشک شده اند.
* طرح جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی برای مقابله با مقاومت
پس از بیش از چند دهه مبارزه نظامی اسراییل با جریان مقاومت و پس از آنکه آمریکایی ها و صهیونیستها موفق نشدند در اعتقاد مردم و نظام سیاسی لبنان به مقاومت تزلزلی ایجاد کنند به این نتیجه رسیده اند که باید در بین مردم و مقاومت فاصله ایجاد کنند و بر همین اساس با اعمال تحریم های مختلف علیه مقام ها و شرکت های حزب الله، نخستین اقدام را در این زمینه انجام دادند و آخرین آن نیز متهم کردن مقاومت در دست داشتن در انفجار اخیر در بندر بیروت است.
این در حالیست که هنوز نتایج تحقیقات درباره علل و عوامل وقوع این حادثه مشخص نیست و نیازمند تحقیقات گسترده دارد.
از سوی دیگر برخی منابع خبری می گویند که این حادثه نمی تواند به خودی خود رخ دهد و می تواند با چاشنی شلیک موشک از سوی هواپیماها و تجهیزات نظامی اسراییل انجام شده باشد.
تجاوزهای هر روزه هواپیماهای نظامی رژیم صهیونیستی به مناطق مختلف لبنان و انجام عملیات شناسایی و جاسوسی به خوبی این ظن و گمان را به واقعیت نزدیک می کند که صهیونیستها پشت این حادثه قرار دارند.
نظر شما