به گزارش ایرنا، این کتاب با پیوست فایل صوتی به صورت لوح فشرده است و به درج و بیان مقتل خوانی ها در عزای سید الشهدا و اهل بیت (ع) و یارانشان می پردازد.
نویسنده مطالب این اثر در ۱۳ بخش نوحه و مرثیه ها را به زبان سمنانی همراه با ترجمه در وصف امامان و واقعه های محرم گردآوری کرده و در نهایت کتاب با پیوستی از تصاویر عاشواریی به پایان می رسد.
ماهی محرمی؛ دومین شو: ورودی یه؛ هِرمین شو:حضرتی رقیا(س)؛ چارمین شو: حضرتی حر؛ پنجمین شو، حضرتی عبداالله حسن (ع)؛ ششمین شو، حضرت قاسم (ع)؛ هفتمین شو، حضرت عل اصغر؛ هشتمین شو:حضرت علی اکبر (ع)؛ دسمین شو؛ شوُوی عاشورن؛ ایمام سجاد (ع)؛ چِلُمی ایمامی؛ ایمام حسن(ع)؛ ایمام رضا (ع) و تصاویر، بخش های این اثر به گویش سمنانی را تشکیل می دهد.
مؤلف بخشی از مقدمه خود را اینطور مینویسد: با برگردان مقاتل به زبان سمنانی، هم آن زبان را زنده نموده و هم، همزبانانم بهتر میتوانند با آن زبان با آن واقعه انس پیدا کنند.
ویژگی که این مقتل دارد این است که روضه های ١٠ شب را همراه با مرثیه و نوحه آورده ام تا دسترسی روضهخوان ها آسانتر باشد. کتاب حاضر اولین برگردان فارسی به زبان سمنانی از کتب معتبر مقاتل و اشعار شاعران و مداحان است تا روضه خوانان بتوانند به عنوان یک منبع زبان سمنانی آن را داشته باشند.
بعضا جای کلمات یا اشعار تغییر و برخی از بیت ها بر اساس آوانویسی گویش سمنانی ساخته شده که قبلا از تمامی شاعران و مداحان تقاضای بخشش دارم.
بخشی از کتاب
شووی عاشورن متعلق به آقه ابی عبدالله علیه السلامی یه، امشو مگمون صاحبی زمونی ره، صاحب عزایی حقیقی ره تسلیت بائیم و سرسلامتی ژو دین. ماین صاحب زمون تَیی همه ی مصیبتون، مصیبت وداعی حسینی خیلی دوست داره، اون وداعی که ژو مه هم دوست داره.
ایمام حسین (ع) بی یما جلووی چادرون، صدا کردش، یا سکینَه، یا فاطیمَه، یا زینب، بِن مگن با شِما خداحافظی هاکرون. اَلون مُو نوبِت بِبیچی، خداحافظ عترتی مو. خداحافظ. همه چادرون پی به بیرین بتژن، آقه دور بگی شون، حضرتی زینبین (س) بدیا، ژین بره بورمَه مجنه، بفرمش خدا ته بورمه نونه، چره بورمه مِجَن؟
ترجمه به فارسی:
شب عاشورا متعلق به آقا ابی عبدالله (ع) است. امشب می خواهیم به صاحب الزمان (عج) صاحب عزای واقعی تسلیت بگیم و سرسلامتی بدهیم. می گویند امام زمان (عج) از همه مصیبت ها مصیبت وداع حسین را خیلی دوست دارد. آن وداعی که مادرش هم دوست دارد.
امام حسین (ع) جلوی خیمه ها آمد جلوی خیمه ها، صدا زد یا سکینه، یا فاطمه؛ یا زینب، بیایید می خواهم با شما خداحافظی کنم. حال نوبت من شده، خداحافظ عترت من، خداحافظ. همه از خیمه ها بیرون ریختند. دور آقا را گرفتند. حضرت زینب دید برادرش گریه می کند. گفت خدا تو را به گریه نیندازد. چرا گریه می کنی؟
درباره نویسنده:
محمدرضا صیاد متولد ۱۳۵۲ است و به گردآوری مطالب و اشعار مذهبی به زبان سمنانی می پردازد.
نظر شما