مادر سرپرست خانواده است و با ۲ فرزند دانش آموزش تنها زندگی می کند، برای گذران زندگی، مدتی است که کار پرستاری از یک سالمند را به عهده گرفته، بعد از سراغ گرفتن از اقوام برای تهیه گوشی دست دوم و پیدا نکردن گوشی، تصمیم به تهیه تبلتی کار کرده می گیرد.
تبلت را که تهیه می کند بعد از چند روز صفحه اش خراب می شود و یا شاید از اول هم خراب بوده است و مجبور می شود حقوق یک ماهش را زودتر از صاحبکارش بگیرد تا تبلت مورد نیاز را تهیه کند.
فاطیما حالا از داشتن یک تبلت نو خرسند است و با غرور و سرخوشی می گوید که دیگر لازم نیست خجالت بکشد و می تواند در کلاس های مجازی شرکت کند ؛ اما مادر همچنان نگران روزهای آینده است آن هم در شرایطی که حقوقش را پیشاپیش برای تهیه تبلت گرفته است؛ روزهای باقی مانده را چگونه باید سپری کند.
این روزها با شیوع دوباره کرونا و به تعبیر معاون وزیر بهداشت با بی معنا شدن همه رنگ ها غیر از وضعیت قرمز کرونا در تمام شهرها و استان ها، و با افزایش تعداد مبتلایان و بستریان ناشی از کرونا در بیمارستان ها، لاجرم آموزش مجازی دانش آموزان مورد تاکید قرار دارد.
اگر همیشه در آستانه پاییز و بازگشایی مدارس بازار لوازم التحریر فروشی ها رونق داشت این روزها، تهیه گوشی و تبلت بازار گرمی دارد که تناسبی با سردی جیب مردم ندارد و از نان شب هم که شده باید زد تا دست کم فرزند خانواده احساس کمبود و فاصله طبقاتی با سایر دانش آموزان نداشته باشد.
این تلاش معصومانه را گاه از جمع کردن پول های تو جیبی یک دانش آموز به امید محال تهیه گوشی یا تبلت می توان دید و البته نمونه بارزتر آن را می توان در آن پسر نوجوان کولبری دید که به قصد تهیه گوشی برای مدرسه اش جانش به خطر افتاده بود.
بسیاری از خانواده ها هنوز هم در تامین گوشیهای هوشمند برای فرزندان خود درمانده هستند اما این احساس درماندگی در دانش آموزان، علاوه بر احساس عقب ماندن از درس و مدرسه با احساس عمیق تری از جنس سرخوردگی و سرافکندگی در برابر دوستان و همکلاسیها همراه شده است.
همین احساس های ناخوشایند از سوی فرزندان برخی خانوادهها را تحت فشار قرار داده است که حتی اگر شده از نان شب خود بزنند و گوشی را که حالا به ابزاری شیک برای آموزش تبدیل شده است را تهیه کنند، بعبارتی معصومیت و تلاش کودکانی که توان خرید گوشی ندارند، خانواده ها را در برابر شکافی به نام شکاف دیجیتال که بخصوص بعد از شیوع کرونا بیشتر شده است وارد جدالی نابرابر کند.
با شیوع کرونا؛ نظام آموزشی کشور بیشترین تاثیر را متحمل شد. سال تحصیلی جاری در حالی آغاز شد که آموزش حضوری به اختیار والدین واگذار شده و تلویحا از همان آغاز پیدا بود که تاکیدی بر حضور فیزیکی نیست و با توجه به احتمال از سرگیری موج سوم کرونا آموزش بصورت مجازی مورد تاکید قرار دارد.
بنا بر گفته مدیر کل آموزش و پرورس استان لرستان که هم اکنون بیشتر شهرهای آن در وضعیت قرمز قرار دارند، اجباری به حضور دانش آموزان در مدارس نیست، خانوادهها نگران حضور فرزندان خود در مدارس نباشند، هیچ الزامی برای حضور دانشآموزان وجود ندارد و عدم حضور غیبت تلقی نمیشود زیرا آموزش غیرحضوری از چه طریق دسترسی به شبکه شاد و مدرسه تلویزیونی ایران انجام می شود و اگر دسترسی هم به این امکانات نباشد بسته های آموزشی برای این دسته از دانش آموزان ارسال می شود.
بنا بر گفته علیرضا نخعی هم اکنون ۲۳ درصد مدارس لرستان به شبکه شاد دسترسی ندارند.
شهرستان بروجرد نیز که از نظر شیوع کرونا در وضعیت قرمز قرار دارد بنا بر گفته محمد مهر افزون مدیر آموزش و پرورش این شهرستان،۶۰ درصد دانش آموزان به شبکه شاد دسترسی دارند.
دلفان یکی دیگر از شهرستان های استان لرستان با دارا بودن ۳۰ هزار دانش آموز از زیرساخت های لازم برای آموزش مجازی محروم است. بنا بر گفته مدیر آموزشوپرورش این شهرستان زیرساختهای محدود مخابراتی مانند پوشش اینترنت در مناطق مختلف دلفان، آموزش در بستر فضا مجازی در این شهرستان را با مشکل مواجه کرده است. بطوریکه حدود ۵۰ درصد از روستاهای دلفان زیرساخت های لازم را برای پوشش اینترنتی ندارند که این امر موجب شده بسیاری از دانش آموزان نتوانند از محتوا و مفاهیم درسی بدرستی استفاده کنند و این امر باعث کلافگی و نارضایتی دانش آموزان ، خانواده ها و نیز معلمان شده است.
بنا بر گفته ؛ علی تیموری ؛ براساس بررسی های بعمل آمده حدود ۸۰ درصد دانش آموزان دلفانی فاقد گوشی های هوشمند هستند و این موضوع به دغدغه خانواده ها تبدیل شده است. به دلیل پایین بودن سرعت اینترنت تلفن همراه در روستاها استفاده از شبکه شاد برای دانشآموزان مناطق روستایی بسیار سخت و در برخی موارد غیرممکن شده است.
بنا بر گفته کارشناسان و پژوهشگران اجتماعی و رسانه ، آنچه که در بحران همه گیری کرونا اتفاق افتاد، کوچ اجباری جامعه به فضای مجازی بود بطوریکه بخاطر تعطیلی مدارس این کوچ اجباری از سوی دانش آموزان نیز که همواره با اما و اگر و تردیدهایی همراه بود، به سرعت و بصورت زودهنگام بدون آمادگی لازم صورت گرفت.
در عین حال کارشناسان رسانه بر این اعتقادند بهتر آن است که سواد رسانه ای والدین و دانش آموزان قبل از این ورود زودهنگام ارتقا داده شود. و بستر دسترسی به لوزام و داشته های مورد نیاز آموزش مجازی نیز باید مورد توجه قرار گیرد تا منجر به بارز شدن مشکلی تحت عنوان شکاف دیجیتالی که ارتباط مستقیمی با توان مالی دانش آموزان به گوشی های هوشمند و اینترنت دارد ، نشود.
مجتبی ترکارانی، رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان در این خصوص می گوید: نبود زیرساخت های تکنولوژیکی و عدم توان دسترسی خانواده های به گوشی های هوشمند باعث شد که شکاف دیجیتال و نابرابری اجتماعی بخصوص بین افراد شهری و روستایی وحتی بین طبقات در مناطق شهری گسترده تر شود.
وی افزود: در چنین وضعیتی که خانواده امکان تهیه تجهیزات دیجیتالی لازم برای آموزش فرزندان خود را ندارند با پیگیری و یا خواهش و تمنا از اقوام و آشنایان به منظور گرفتن گوشی یا تبلت دست دوم و کار کرده ، باعث می شود که این خانواده ها ، نابرابری و محرومیت نسبی را احساس کنند.
این پژوهشگر مسائل اجتماعی گفت: در عین حال ؛ خانواده هایی که توان خرید گوشی برای فرزندانشان نداشتند و یا در منطقه زندگی آنها امکان دسترسی به اینترنت وجود نداشت؛ از طرف فرزندان مورد ملامت و سرزنش قرار دارند که این عامل ، منجر به ایجاد تنش هایی در خانواده می شود.
رئیس انجمن جامعه شناسی لرستان یادآور شد: علاوه بر نمایان شدن شکاف دیجیتالی که متعاقب آموزش مجازی نمایان شد، سوق دادن دانشآموزان به سمت فضای مجازی باعث شده که آنها درکنار منابع درسی خود با فضای دیگری آشنا شود که خشکی و محدودیتهای حاکم بر کلاس و کتابهای درسی را نداشته باشد؛ در کلاس و در قالب آموزش رسمی، معلم مجبور بود طبق چارچوبهای رسمی به دانشآموزان، آموزش دهد و آنان هم در فقدان منابع دیگر این شرایط را میپذیرفتند اما درفضای مجازی دریچه دیگری گشوده میشود.
وی افزود: در این فضا ، معلم دیگر توان کنترل دانشآموزان را به خاطر الزامات فضای مجازی و نبود محتوای مناسب، کمبود سواد رسانهای و نبود زیرساختهای مناسب ندارد در عین حال نبود محتواهای آموزشی مناسب با تدریس در فضای مجازی باعث دشواریهای زیادی برای دانشآموزان و معلمان می شود که در نهایت ، نوعی بیگانگی بین دانشآموزان و فضای آموزشی را در پی دارد.
بنا بر گفته کارشناسان علوم اجتماعی و علوم ارتباطات؛ به نظر می رسد متعاقب کرونا و کوچ اجباری آموزش به فضای مجازی باعث شده است تا فاصله و شکاف بین فرهنگ رسمی در قالب آموزش رسمی با آموزش غیر رسمی بیشتر شود. چنین فاصلهای یک فرهنگ رسمی تولیده کرده است که با فرهنگ و فضای غیررسمی بسیار تفاوت دارد و این شکاف بین غیررسمی و رسمی با ورود کرونا و بلوغ زودرس تکنولوژیکی، تشدید شده است.
فاطمه خمرنیایی کارشناس علوم ارتباطات در این خصوص می گوید: در مورد مساله آموزش مجازی از سویی باید ورود زود هنگام به فضای مجازی را مورد توجه قرار داد . آن هم از سوی نسلی که همواره آنلاین و بنوعی شیفته تکنولوژی است و از سوی دیگر موضوع ناهماهنگی شناختی در آموزش را باید مورد توجه قرار داد که کانال های مختلف ، شناخت های متعارض با همدیگر را ممکن است ارائه دهند.
وی افزود: تعارض میان دو منبع شناختی و آموزشی می تواند به ایجاد یک ناهماهنگی منجر شود که یکی دیگری را نفی می کند و بعبارتی دیگر آن چارچوب های رسمی آموزش بصورت کامل و صد در صد مورد پذیرش واقع نمی شود و در فضای گسترده مجازی به منابع شناختی متعدد هر چند متعارض با اموزش های رسمی تعریف شده در قالب آموزش و پرورش دسترسی وجود دارد.
بنا بر گفته این کارشناس علوم ارتباطات ؛ آنچه که در مساله آموزش مجازی باید مورد توجه باشد فراهم کردن زیرساخت های لازم برای دسترسی به این شیوه آموزش است تا منبع بروز بی عدالتی آموزشی نشود. در عین حال ارتقای سواد رسانه ای چه از سوی دانش آموز، معلمان و والدین باید مورد توجه واقع شود.
وی یادآور شد: نکته دیگری که در خصوص آموزش مجازی قابل تامل است، ناتوانی والدین در نظارت بر نوجوانان است بعبارتی شاید بتوان دانش آموزان در سنین پایین تر را نظارت کرد ولی با پرتاب اجباری به فضای مجازی، بخصوص والدین شاغل ناگزیر هستند نوجوانان خود را در فضای مجازی تنها بگذارند که آسیب هایی را در پی خواهد داشت.
برآیندی که از بررسی و تحلیل آموزش مجازی از سوی کارشناسان و تحلیل گران ارائه می شود این است که؛ آموزش مجازی بدون فراهم کردن زمینه و زیرساخت های آن از سویی منجر به هویدا شدن فاصله ای تحت عنوان شکاف دیجیتالی می شود که خانواده ها را با چالش ها و مشکلاتی مواجه می کند به اینصورت که خانواده از سوی فرزندان تحت فشار قرار می گیرند تا این خلا را به هر قیمیت پر کنند و از سوی دیگر فراهم نبودن زیرساخت های شناختی و عدم آمادگی در ورود به فضای مجازی، مشکلات دیگری در حوزه شناختی و نمایان شدن تعارض های آموزش های رسمی و غیر رسمی را در پی دارد.
نظر شما