۱۵ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۰۴
کد خبرنگار: 1295
کد خبر: 84065342
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

استراتژی ترامپ؛ تئوری مرد دیوانه

۱۵ مهر ۱۳۹۹، ۱۸:۰۴
کد خبر: 84065342
استراتژی ترامپ؛ تئوری مرد دیوانه

تهران-ایرنا- یک دوره سیاست آمریکا در قبال ایران تحت عنوان سیاست فشار حداکثری علیرغم دستاورد قابل اعتنایی برای آمریکا به همراه نداشته است. بخشی از این سیاست، خروجی رویکردها و خلقیات شخصی دونالد ترامپ است که تصویری غیر منطقی و غیر قابل پیش بینی از خود ارائه می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایرنا، استراتژی دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور فعلی این کشور در قبال ایران شکست خورده است. در ابعاد کلان آمریکا در چند دهه گذشته تلاش کرده است به عنوان ابرقدرت جهانی خود را مطرح کند در این مدت استراتژی کلان آمریکا جلوگیری از تسلط و خودنمایی قدرت دیگری در جهان بوده است آمریکا با استفاده از دو نوع قدرت نرم و سخت به دنبال اهداف خود بوده است. ابزارهای قدرت سخت در قالب موازنه سازی، جنگ، طعمه گذاری و آتش بیاری معرکه قابلیت بررسی دارد در حوزه قدرت نرم استفاده از قدرت رسانه قابل توجه است. آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی که ماهیت قدرت های جهانی را به چالش می کشد از تمامی منابع و ابزار خود در سطح داخلی، منطقه ای و جهانی استفاده کرده است.

آمریکا را به عنوان تنها قدرت سلطه جوی بی رقیب در جهان بعد از فروپاشی شوروی برای تداوم هژمونی خود در عرصه جهانی به مخالفت و مقابله با تهدیدات جدید در جهان می پردازد. یکی از این تهدیدات مهم ظهور هژمون‌های منطقه ای از جمله ایران و چین است. آمریکا تلاش کرده تا هیچ دولت غالبی در شمال شرقی آسیا، اروپا و خلیج فارس به وجود نیاید.

آمریکا با رهبری ترامپ در کاخ سفید سیاستی خود برتر بینانه ای را دنبال می کند دولت ترامپ بر اساس الگوی فکری آشوب، تئوری مرد دیوانه و سیاست ابهام و پیچیدگی استراتژی جوجوتسو را در پیش گرفته است. جوجوتسو یک شیوه نبرد بدون جنگ‌افزار یا با جنگ‌افزارهای کوچک، برای شکست دادن یا کنترل کردن یا کشتن یک یا چند حریف بی جنگ‌افزار یا با جنگ‌افزار که می‌تواند برای تهاجم یا دفاع از خود یا شخص دیگر به کار رود.

آمریکای دوران ترامپ با اتکا به رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و پیروی از استراتژی پیشروی گام به گام رژیم صهیونیستی تلاش دارد ایران را به شرایط مذاکره تحمیلی خود قانع کند در حالی که او از درک استراتژی تقابلی ایران عاجز است. در صورتی که اگر دولت ترامپ درک درستی از راهبرد ایران داشت شاید میتوانست با تغییر استراتژی خود به نتایج بهتری برسد.

در میان تمامی سخنان جنجالی، ادعاهای کذب و دروغ، تهدیدها و رجزخوانی‌های دونالد ترامپ، هیچ کدام به اندازه سخنانی که او ادعا میکند آنها را اجرا خواهد کرد و به فاصله اندکی می‌گوید که آن را انجام نمی‌دهد، گیچ کننده نیست. ترامپ با افزودن آشفتگی و ابهام به جهانی که همین حالا هم در بی‌نظمی به سر می‌برد، تلاش می‌کند شرایط را پیچیده‌تر کند. به عنوان مثال او ایران را به مذاکره دعوت می‌کند و همزمان تحریم های جدید علیه ایران وضع می کند.

استراتژی دولت ترامپ در قبال ایران شامل ۵ راهبرد است: نخست آنکه ترامپ از توافق هسته ای با ایران خارج شد و ادعا کرد که خروجش به این دلیل بوده که برجام برنامه‌های موشکی ایران را محدود نمی‌کند و تاریخ انقضا داشت. در مرحله دوم ایالات متحده سیاست فشار حداکثری را به اجرا درآورد تا با وارد کردن آسیب های سخت به اقتصاد ایران این کشور را به سمت مذاکره برای توافقی با محدودیت‌های بیشتر در برنامه های هسته‌ای و رفتارهای منطقه‌ای سوق دهد. در مرحله سوم، دولت ترامپ می‌خواهد اروپا را در تحریم‌های خود علیه ایران همراه کند چهارم، ترامپ و دولت او اکنون سعی دارند هرگونه افزایش تنش احتمالی و خطر جنگ را مدیریت کنند. پنجم، آنها امیدوارند بتوانند با تحریک مردم در ایران باعث ایجاد اعتراضات شوند و دولت را بیشتر تحت فشار بگذارند و مشروعیت آن را زیر سوال ببرند.

اما خروج از توافق هسته‌ای ایران در سال ۲۰۱۸ و آغاز کمپین فشار حداکثری از اشتباهات دونالد ترامپ بود. قمار کاخ‌سفید آن بود که با تحریم همه‌جانبه صادرات نفتی ایران، تهران وادار به بازگشت به مذاکرات شود و پس از آن از ایران در زمینه برنامه هسته ای و سیاست منطقه‌ای امتیاز بگیرد. این استراتژی نتیجه معکوسی به دنبال داشت. به جای تسلیم شدن، ایران استراتژی مقاومت حداکثری به اقدامات دولت آمریکا پاسخ داد.

ایران به تمام تعهدات خود در توافق هسته ای عمل کرده است، اقدامی که از دید سیاست خارجی اروپا نشانه آمادگی ایران برای مذاکره در سایر زمینه‌هاست. تصمیم دونالد ترامپ برای خروج از این توافق بدون توجه به توصیه‌ اروپایی‌ها در شرایطی صورت گرفت که اروپا امیدوار بود رابطه با ایران وارد مرحله سازنده‌ای شود.

از این‌رو با توجه به شکست‌های گذشته و حال، آمریکا به استراتژی کاملا جدیدی در مقابل ایران نیاز دارد. اکنون زمان آن است که واشنگتن پیشنهادی به تهران ارائه دهد که مقامات کشور آنها را بپذیرند. آمریکا باید از پایان تحریم‌های اقتصادی، عدم توقیف دارایی‌های ایران، برقراری روابط دیپلماتیک و تشویق سرمایه‌گذاری خارجی با تهران سخن بگوید. این تغییر آشکار در سیاست‌های آمریکا در نهایت به استراتژی برد ـ برد منتهی می‌شود که هم تهران و هم واشنگتن شرایط تحقق آن را آماده می‌کنند. به نظر می‌رسد اکنون با توجه به نزدیکی انتخابات آمریکا کاندیدای پیروز این فرصت را دارد که استراتژی جدیدی در قبال ایران در پیش بگیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha