پدیدآور کتاب در ۹ فصل سید محمدحسن عباسی است و سرودهای در سال ۹۳ در وصف زادگاهش سروده است.
سلام خوبان بیایید خفر اینجاست/ خجسته سرزمین گبر اینجاست/ سلام ای بارگاه سبز احمد/ سلام ای خفته در خاکت محمد
سلام ای تربت پاک شهیدان/ سلام ای شیرمردان و دلیران/ سلام ای خفتگان خفته در خاک/ سلام ای یاوران بیغش و پاک
سلام بر جایجای خاک پکت/ سلام بر آن همه مردان خاکت/ سلام نرمو سلام ای قاشمستان/ سلام ای سرزمین چیره دستان
سلام ای چشمههای پاک جوشان/ سلام ای صخره و رود خروشان/ سلام ای باغهای سیب و آلو/ سلام ای میوههای آلبالو
سلام بر صبحگاه و شامگاهت/ سلام من به هر دو بارگاهت/ سلام ای خفریان با شهامت/ مبارک باد اینک این سیادت
آنچه خواندید معرفی مکانها، قلهها، امامزادگان، باغها، فرهنگ،کشاورزی و مذهب روستا و روستاییان خفری در قالب شعر بود.
فتحالله عباسی در مقدمه کتاب نوشته است: زبان و گویش مردمان روستا پهلوی قبل از اسلام است و بعد از سمیرم اولین مدرسه دولتی همزمان با روستای ونک در سال ۱۳۲۴ در این محل بنا میشود.
خفر در ۷۵ کیلومتری سمیرم و در ۲۴۷ کیلومتری جنوب اصفهان واقع شده و از شرق به دنای استوار، از شمال به کوه سینه، از غرب به کلنجه کوه و از جنوب به سیم بند منتهی است. آب و هوایش اکسیر جاودانگی است و ستیغ صخرههایش آشیانه عقابها.
لوکوره، برج آسمانی، اواسپید، تاش سرخ، رمبسه و بیژن از معروفترین قلههای دیدنی خفر و دنا هستند. در کتاب فارسنامه ناصری، میرزا حسن فسایی به دهستان پادنا و مرکزیت خفر اشاره دارد. ۴۵ قوم و طایفه در این روستا شناخته شده و رگ و ریشه ساکنان خفر شامل اولاد رییس، سادات و مهاجران غیربومیاند که سادات به نسبت جمعیتی پرشمارترند.
درباره لباس اهالی نوشتهاند که درقدیم مردان قبا، شال وکلاه داشتهاند و زنان جامهای شبیه عشایر قشقایی میپوشیدهاند.
۹۰۹ تیره و یکهزار گونه گیاهی در منطقه خفر شناخته شده که شماری از آنان مختص همین خطه است و در جای دیگری وجود ندارد. ۴۴ صفحه از این مجموعه به نام و نشان و وجه تسمیه چشمه ها، تنگه ها، کوه ها، دره ها، قلعه ها و سایر اماکن عمومی این دیار اشاره دارد. از جمله: گادونه، پیدنی، مورگل، کمونتری، برد قارچی، رَمه چر، گل زیدی، قلات بزی و اِشکفت هفدی.
درباره تنگ فردای قیامت در صفحه ۷۵ کتاب آورده اند: ارتفاع این قله ۴۰۵۰ متر و بسیار صعبالعبور است. دلیل آن وجود ریگهای روان است که هر گاه قدمی به جلو برداشتی با حرکت ریگها به عقب بر میگردی و به هیچ زمانی به انتهای دره نخواهی رسید.
آداب و رسوم
درست کردن سورمه، قاصد دزه، باشلُق برون یا همان شورکنان، برنجکوبی، لباس برون رخت برون، عروس برون و واطلبون از جمله مراسمهای ویژه عروسی و ازدواج در این خطهاند.
تَش و تیرمه(پریدن از آتش) در عید نوروز، دم بند، چله بر برای عروس و خینبست از دیگر مراسمهای مرسوم خفریهاست.
درباره شیربَره یا همان شیربهره توضیح داده اند که به دلیل کمبود تعداد دامها و ناکافی بودن شیرآنها چند خانوار، شیر دامهای خود را پس از اندازهگیری با توافق نوبت به نوبت به یک خانوار میدادند. تا مدت معلومی و پس از محاسبه کردن نوبت به خانوار دیگری میرسد. این کار شیر بره ادامه داشت تا خانوارها یکی پس از دیگری از گرفتن شیر بیبهره نباشد.
بازی های محلی
گُرنه بازی، مُلا مُلا، ترکه بازی، کُد کُدی، مله دا، مچ بازی، هسته بازی، برد و بزَن، حدسم راست و چوکِلی
او فلفل، اوماچ، او انگدون، هپخی کنگر، او قیسی، او شویت، شوروا، او سماق، اوللی و اوشم روغن ازجمله غذاهای روستاییاند که در کتاب شرح دارند و برخی از آنها در سایر روستاها و شهر سمیرم نیز پخت و پز میشوند.
فصل سوم، کتاب کوچه نام دارد و شامل لالایی ها و سُروک ها،نفرین و دعاها، ضرب المثلها و کنایهها و حکایتهای مختلف محلی است.
رود جونیم قد شِلاله، نی شلال و دستشه/ هی ایخونه هی ایگرده چونکه باز و نشمشه
معنایش این می شود که: فرزندم بلند بالا است و همچون نی، با شادی و خوشحالی قدم میزند و میخواند.
یه عروسی من حِجله صدوپنجاه سالشه/ خُم بگردم خُم بوازم عهد نادر یادشه
یعنی که: سن و سال عروس بسیار زیاد است، طوری که نادره شاه افشار را به یاد میآورد!
برف بیا وای و کِلور/ بارون بیا وای و کِلور؛ یعنی اینکه آدم بد بخت غم و شادی ندارد.
اوشونتر یه جو نیره یعنی که با هم نمیسازند و تفاهم نداند.
درمان شکستگی بدون جراحی
در فصل بعدی کتاب از سیداسدالله موسوی نام بردهاند که در سال ۵۹ فوت شده و از بهترین متخصصان ارتوپدی دوران خود بوده است که بدون جراحی هر گونه شکستگی را به بهترین شکل درمان میکرده است.
پالان دوز، تشک دوز، حمامی، چوپان، سنگ تراش، نمدمال و کرباسباف هم از مهمترین مشاغل روستانشینان خفری و دیگر روستاهای این خطه کوهستانی بودهاند.
پنجمین فصل کتاب سفری دارد به هزارتوی افسانه ها و متیل ها از جمله: مادیون چهل کُره، متیل کریم ، ماهیگیر و خارکش یا دنا در اسطوره کیخسرو که همگی در عین اختصار خواندنی و جالبند.
معرفی این کتاب ۴۸۰ صفحه ای را با سرودهای درباره دنا و همجواران نیکوسرشتش خاتمه میدهیم.
ای که دنایی و دنایی، دنا/ آینه صدق و صفایی دنا/ قبلهای و قبله نمایی دنا/ از دل ما عقده گشایی دنا/ ای شده از بهر زمین ها پدر/ خرده زمین را تو نوایی دنا/ غار تو بس چشمنواز آمده/ جان مرا زنده نمایی دنا/ روز منم همچو نسیم سحر/ وز همه درد رهایی دنا/ تا دم آخر که نفس میکشم/ من به کجا و تو کجایی دنا/ شادی کبک و بز کوهی ز تو/ شوکت خود را بنمایی دنا/ ما همه مشتاق کرامات تو/ محو تماشای خدایی دنا
در اوراق پایانی نیز واژگان و اصطلاحات محلی به همراه تصاویری از مناظر بکر روستا، دنا، امامزادگان و پوشش گیاهی و دارویی منحصر بفرد این خطه منتشر شدهاند.
کتاب «خفر نگینی بر انگشتری دنا» در ۴۸۰ صفحه توسط انتشارات منگان به چاپ رسیده است.
نظر شما