میراث فرهنگی علاوه بر اینکه یکی از عوامل هویتساز جوامع انسانی است، با جذب گردشگر رونق و توسعه مناطق مختلف را به دنبال دارد.
امروزه صنعت گردشگری یکی از پر رونقترین و درآمدزاترین بخشهای اقتصادی است و چهارمحال و بختیاری با داشتن بناهای تاریخی و میراث فرهنگی ارزنده و ظرفیتهای بکر، میتواند سهم خوبی در اقتصاد گردشگری داشته باشد.
در این راستا ،خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) مرکز چهارمحال و بختیاری در خصوص رابطه گردشگری و بناهای تاریخی با اشکان زارعی دانشجوی مقطع دکتری تاریخ، عضو هیات مدیره و دبیر کارگروه تاریخ انجمن دوستداران میراث فرهنگی و همچنین نویسنده و پژوهشگر تاریخ به گفت وگو پرداخته است.
ایرنا: گردشگری و پیوند میان میراث فرهنگی و گردشگری چه تعریفی دارد؟
اشکان زارعی: به طور کلی گردشگری فرهنگی، گردشگری طبیعت یا بومگردی، گردشگری ورزشی، گردشگری سلامت، گردشگری پزشکی و درمانی، گردشگری تجارت و بازرگانی و گردشگری تفریحی شناخته شدهترین گونههای گردشگری است.
همچنین گردشگری ورزشی و گردشگری سلامت اگر چه چند سالی است که در ایران پا گرفته است، اما خیلی تاثیرگذار نبوده و تاکنون روند رو به رشدی نداشته است.
گردشگری طبیعت یا بومگردی و گردشگری فرهنگی در ایران حرف نخست را میزنند و گردشگرانی که به ایران میآیند، یا شهروندان ایرانی که در خود کشور گردش میکنند، یکی از این ۲ گونه و یا آمیختهای از این ۲ گونه را تجربه میکنند.
گردشگری طبیعت همانگونه که از اسمش پیداست، گردش در جنگلها، کوهها ، کویرها، دریا و به طور کلی طبیعت است، همچنین ایران با توجه به جاذبههای گردشگری طبیعی که دارد، جزء پنج کشور اول جهان است.
گردشگری فرهنگی به گروهها و بخشهای کوچکتری دستهبندی میشود و گردشگری تاریخی نیز بناها، سازهها و محوطههای تاریخی را در بر میگیرد. گردشگری مردمشناسی که شامل آیینها، باورها، جشنها از جمله آیینهایی که در استانها و در بخشهای مختلف ایران برگزار میشود، مانند قالیشویی اردهال، گلابگیری کاشان، جشن انار کردستان از دیگر گونههای گردشگری مردمشناسی است.
گردشگری فرهنگی یا به عبارتی میراث فرهنگی نیز شامل گردشگری دینی، گردشگری قومی، گردشگری روستایی، گردشگری غذایی، گردشگری هنری و معماری است و ایران از این بابت با توجه به جاذبههای گردشگری فرهنگی که دارد، جزء ۱۰ کشور اول جهان است.
با توجه به این دستهبندی، روشن میشود که میراث فرهنگی مهمترین و برجستهترین نقش و جایگاه را در جذب گردشگر دارد، در واقع میتوان گفت بار اصلی گردشگری بر دوش میراث فرهنگی است.
اگر ما یک میراث فرهنگی شناخته شده، پویا و شکوفا داشته باشیم، گردشگر برای دیدن این میراث میآید و هزینه میکند، پس از این بابت پیوند تنگاتنگی میان میراث فرهنگی و صنعت گردشگری وجود دارد.
میراث فرهنگی، خمیرمایۀ اصلی صنعت گردشگری و انگیزۀ گردشگر برای گشتن و دیدن است، هر چند گردشگر در کنار آن ممکن است به ساحل، طبیعت، کویر و جنگل هم برود، اما بیشک دیدن بناهای تاریخی و آشنا شدن با فرهنگ، آیینها و غذاهای یک جامعه برایش بسیار مهم است.
ایرنا: تاثیر متقابل گردشگری و میراث فرهنگی به چه صورت است؟
زارعی:این مساله ۲ تاثیر دارد، تاثیر نخست اینکه گردشگری که میآید چه در سطح شهر، استان و کشور و چه در سطحهای کلانتر، یعنی جهان و قاره، با دیدن میراث فرهنگی، در واقع با فرهنگ، تاریخ، پیشینه و گذشته یک کشور آشنا میشود و از این بابت صنعت گردشگری زمینهساز شناسایی و شناساندن تاریخ، فرهنگ، تمدن و میراث فرهنگی یک کشور میشود.
این گردشگران به مثابه یک نماینده میتوانند تاریخ و فرهنگ یک کشور را به کشور خودشان منتقل کنند.
تاثیر دوم این است که گردشگر برای دیدن بناها و طبیعت هزینه میکند و این هزینهها میتواند برای مرمت، بازسازی و نوسازی و نگهداری بناها، سازهها و محوطههای تاریخی به کار گرفته شود، به عبارتی دیگر آمدن گردشگر، زمینهساز بهینهسازی اقتصادی برای میراث فرهنگی است.
ایرنا: برای اینکه توسعه گردشگری تهدیدی برای میراث فرهنگی ملموس و غیرملموس نباشد، چه راهبردهایی باید در پیش گرفته شود؟
زارعی:گردشگری در نهاد و سرشت خود هیچگونه تهدید و آسیبی برای میراث فرهنگی ندارد، بلکه این ۲ یاریرسان و تکمیلکننده یکدیگر هستند، این ۲ با هم معنا پیدا میکنند و میتوانند دستاوردهای مادی و معنوی داشته باشند. پس در ذات و سرشت، اینها تهدیدی برای هم دیگر نیستند اما در اجرا به ۲ شکل میتواند آسیبرسان باشد.
شکل اول، اینکه دستگاههای مرتبط نقش و وظیفۀ خود را در نظارت به درستی انجام ندهند، یعنی در موزهها، محوطهها و اماکن تاریخی یا در همایشها، نشستها و جشنهای تاریخی که در استانها برگزار میشود، آن نقش نظارتی که باید بر گردشگر باشد، تا آسیبی به بنا و محوطه نرسد (از جمله یادگاری نوشتن، عکس گرفتن) به درستی انجام نمیدهد، یا آژانسهای مسافرتی و راهنماهای تورها، آگاهیها و اطلاعاتی که باید به درستی و به طور کافی و وافی به گردشگر(چه ایرانی و چه غیر ایرانی) بدهند، منتقل نکنند یا آگاهی اندک و وارونه منتقل کنند، در این صورت میتواند آسیبرسان باشد.
در شکل دوم، اگر سازمانها و نهادهای مرتبط با گردشگری و میراث فرهنگی مانند صدا و سیما، رسانههای نوشتاری، آموزش و پرورش، دانشگاهها، انجمن ها و سمنها، ادارات کل میراث فرهنگی استانها، نقش آموزشی خود را انجام بدهند، یعنی به فرزندان جامعه بیاموزند که میراث فرهنگی چه نقشی در رشد و بالندگی جامعه دارد و به آنها تفهیم کنند که میراث فرهنگی هویت و شناسنامه یک جامعه است و پاسداری از میراث فرهنگی ،یعنی پاسداری از گذشته، از کیان، از آب و خاک و تاریخ و فرهنگ گذشته است، در این صورت شاهد هیچگونه آسیبی نخواهیم بود.
وقتی به نوجوانان و جوانان آموخته شود و جامعه این را درک داشته باشد و بتواند با آن همزاد پنداری کند، بیشک این شهروند که میتواند گردشگر هم تلقی شود، وظیفه خود میداند که هیچ آسیبی به میراث فرهنگی نرساند و در نگهداری از میراث فرهنگی نقش مهمی داشته باشد.
در این صورت است که آسیبهای احتمالی میراث فرهنگی به حداقل میرسد، صنعت گردشگری در ذات خود تهدید و آسیبی ندارد و که اگر دستگاههای مربوطه و نهادهای آموزشی کارشان را به درستی انجام دهند، این امر به حداقل میرسد.
ایرنا:گردشگری در حوزه میراث فرهنگی آیا میتواند یک هدف توسعه گرا باشد؟
زارعی: به طور کلی گردشگری در سه حوزه میتواند کارساز و تاثیرگذار باشد، که این سه حوزۀ میراث فرهنگی، حوزۀ روانشناختی و روانشناسانۀ جامعه، حوزۀ بازرگانی و تجارت است.
حوزۀ میراث فرهنگی باعث میشود تاریخ و میراث فرهنگی یک جامعه به جوامع دیگر در سطح شهر، استان، کشور، جهان و قاره های دیگر شناسانده شود و مردم با میراث فرهنگی کشور از طریق گردشگر و صنعت گردشگری آشنا شوند، در عین حال که این صنعت گردشگری میتواند در حوزه میراث فرهنگی پول تزریق کند.
در حوزۀ روانشناختی جامعه هم، گردشگری میتواند قلبها را به هم نزدیک کند، باعث تبادل اندیشهها، دوستیها و آشناییها، نزدیک شدن دلها و آشنایی مردم با آیینها، باورها و افکار مختلف همدیگر شود و بسیاری از سوء تفاهمها درباره ملل دیگر برطرف شود.
اگر گردشگری در یک جامعه در سطح خُرد خودش تا بالاترین سطح شکوفا شود و رونق پیدا کند، در آن شهر امیدواری به وجود میآید و مردم میتوانند با دید و بازدیدها از میراث فرهنگی جامعۀ خود، اماکن تاریخی، موزهها، مردمشناسی، گردشگری دینی و انواع گردشگریهایی که در حوزۀ میراث فرهنگی نام برده شده است، به راحتی اوقات فراغت خودشان را پر کنند و سرگرم شوند.
اگر میراث فرهنگی، در جامعهای که برای پر کردن اوقات فراغت، برنامهای ندارد شکوفا شود، بیشک گردشگری نیز رونق پیدا میکند و نشاط، شادمانی و انگیزه به وجود میآورد، پس از این بُعد روانی نیز گردشگری تاثیرگذار است.
در حوزۀ گردشگری بازرگانی نیز تاثیر یگانه و بیهمتایی دارد، مهمترین پیام گردشگری در صورتی که گردشگر بیاید و برود و اتفاقی رخ ندهد، این است که در آن جامعه امنیت و ثبات وجود دارد.
اگر گردشگری در هر جامعهای رونق پیدا کند، درآمدزایی و اشتغالزایی در پی دارد و امنیت برقرار میشود، همچنین منجر به سرمایهگذاری سرمایهگذاران می شود و این سرمایهگذاری کلان باعث بهبودی وضع زندگی تمام مردم آن جامعه میشود.
بحث توسعه در کشورهایی در شرق آسیا از جمله مالزی، کره جنوبی، سنگاپور و اندونزی و همچنین کشور ترکیه با گردشگری آغاز شد، این کشورها در مسیر توسعه گام نهادند و بعد به سوی صنعت روی آوردند.
گردشگری در تمامی این حوزهها(حوزۀ میراث فرهنگی، حوزۀ روانشناختی و حوزۀ بازرگانی وتجارت) یک ابزار تلقی میشود و جزء ارزشهای گردشگری است.
گردشگری یکی از صنایع پایدار در جهان است و استهلاک، فرسودگی و هزینه های نگهداری آن بسیار کم است و به طور کل صنعتی است که جنس آن معنوی است، ولی ابزاری برای رشد و بالندگی یک جامعه به شمار میرود.
ایرنا: استان چهارمحال و بختیاری هم دارای میراث فرهنگی و هم ظرفیت های گردشگری است،چگونه میتوان این جایگاه را تقویت کرد؟
زارعی: بیش از چهار هزار اثر تاریخی در چهارمحال و بختیاری شناسایی شده است که از این میان بیش از ۶۰۰ نمونه آن ثبت ملی شده است.
بیش از ۴۱ اثر ناملموس وجود دارد و ۵۲ رشته صنایع دستی که بخشی از میراث فرهنگی یک کشور و منطقه به شمار میرود در این استان در حال فعالیت است و یکی از ویژگیهایش هم این است که در سراسر استان و در جاهای مختلف پراکنده و فراگیر است.
نمدمالی، کلاه بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، خورجین بافی، چوقابافی، سرمه دوزی و ملیله دوزی از جمله صنایع دستی استان هستند، اینها نشاندهنده این است که چهارمحال و بختیاری در زمینۀ میراث فرهنگی حرفهایی برای گفتن دارد و پتانسیل خوبی در این خصوص دارد.
در واقع چهارمحال و بختیاری تمامی دورهها را دارد، از پیش از تاریخ گرفته تا ایران باستان، ایران دورۀ اسلامی و ایران معاصر، نخستین اثری که از استان ثبت ملی شده است در دورۀ پیش از تاریخ بود که تپههای اسکندری و تپههای شهر کهنه را شامل میشود.
از دورۀ ایران پیش از اسلام یا ایران باستان (دورۀ هخامنشی و سلوکی) بردگوری شلیل علیا ، شلیل سفلی، دهنو و دهکهنه وجود دارد.
در دورۀ اسلام، استان چهارمحال و بختیاری نقش بسیار پررنگی دارد، در واقع میتوان گفت بیشترین آثار شناخته شده و ثبت ملی شده استان مربوط به دورۀ اسلامی، از دورۀ ایلخانی و اتابکان گرفته تا تیموری که متنوع و گوناگونند، است.
از نمونههای دورۀ صفویه تا دورۀ افشاریه میتوان به قلعۀ کهنه، مسجد اتابکان ، قلعۀ جونقان، پل زمانخان و قلعۀ دزک اشاره کرد و در دورۀ معاصر که شامل قاجاریه، پهلوی اول و پهلوی دوم میشود ،حمام پرهیزگار، سنگ نوشتهها یا کتیبههای مشروطیت را در شهرکرد و پیرغار فارسان و حمام بلداجی میتوان مشاهده کرد.
این تنوع که دورههای مختلف تاریخ را شامل میشود، نشان از برجستگی میراث فرهنگی در چهارمحال و بختیاری است، منتهی چهارمحال و بختیاری ۲ ویژگی برجسته دارد که از دید پژوهشی میتوان به آن نگاه کرد.
یکی اینکه در چهارمحال و بختیاری بیش از ۱۷ آرامستان ارامنه در جاهای مختلف شناسایی شده است، مانند بلداجی، گشنیز جان،بستگان، گلوگرد و هفشجان که برخی نیز بقای آن اکنون وجود دارد.
این آرامستانها و ارامنه مسیحی که در این آرامستانها به خاک سپرده شدهاند بیشترشان در دوران صفویه از ایروان و نخجوان که امروزه در جمهوری ارمنستان هستند به این استان آمدند.
این آرامستانهای ارامنه یک پیام دارد و میتواند یک دستاورد داشته باشد، که پیامش این است که از قرن ۱۱ هجری به بعد، مردمانی با دین مسیحیت مهمان این استان بودند و در کنار مردم مسلمان چهامحال و بختیاری زندگی میکردند که نشان از نگرش بالا و نگرش مداراگرایانه مردم استان داشته است.
یک ویژگی دیگر میراث فرهنگی چهارمال و بختیاری، کتیبهها و سنگ نوشتههای مشروطیت در شهرکرد و پیرغار فارسان، خانه سردار اسعد بختیاری، نقش خود استان و مردان و زنانی که از این آب و خاک برخواستند و ریشه در این استان در مشروطه داشتند، است.
ایرنا: میراث فرهنگی چگونه میتواند در توسعۀ استان نقش داشته باشد؟
زارعی: این موضوع به نقشآفرینی و انجام وظیفه دستگاههای ذیربط مربوط میشود که یک مدیریت عالی(استان) و متولی درجه یک میراث فرهنگی که ادارۀ کل میراث فرهنگی باشد با همکاری دستگاههای مرتبط از جمله شهرداری، آموزش و پرورش، صدا و سیما، دانشگاهها، انجمنها و سمنها میتوانند در شناساندن میراث فرهنگی، تاریخ، فرهنگ و هویت یک منطقه از خُرد گرفته تا کلان ،نقش داشته باشند.
در واقع اینها میتوانند پیشینۀ این استان را به جوانان و مردم بشناسانند و تفهمیم کنند.
همچنین مهمترین نقشی که میراث فرهنگی در توسعه استان دارد این است که میتواند زمینهساز همدلی و همراهی مردم از جمله در چهارمحال و بختیاری باشد و میتواند زمینه همبستگی و یکپارچگی آنها را ایجاد کند و در واقع آنها با شناختن این میراث فرهنگی، دارای یک غرور و آرمان ملی شوند و حول یک هویت ملی که برآمده از استان و یک هویت ملی بالاتر به نام ایران است، با هم همدل و هم زبان باشند.
در عین حال با توجه به بُعد اقتصادی و پتانسیلی که میراث فرهنگی استان دارد میتواند زمینهساز رشد گردشگری و در نهایت اشتغالزایی، درآمدزایی و سرمایه گذاری سرمایهگذاران در این استان باشد و منجر به بهبود وضعیت اقتصادی مردم شود.
ایرنا: چه پیشنهادی برای حفظ و نگهداری میراث فرهنگی استان توسط دولت و بخش خصوصی وجود دارد؟
زارعی: نه تنها در حوزۀ میراث فرهنگی بلکه در همۀ حوزهها و کارهای دیگر در جهان، نهادها و سازمانها به صورت یک بُعدی و یک سویه عمل نمیکنند در واقع برای انجام و پیروزی در یک کار، حتی اگر یک نهاد و یک دستگاه متولی آن است، دستگاه و نهادهای دیگری در کنار آن وجود دارد.
در خصوص میراث فرهنگی نیز این چنین است، بندهای قانونی وجود دارد که متولی میراث فرهنگی در یک کشور وزارت میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری و در یک استان اداره کل میراث فرهنگی است، اما ساماندهی و رسیدگی به میراث فرهنگی تنها بر عهده اداره کل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری یک استان نیست بلکه برخی از ادارهها و نهادها باید با آن همکاری کنند.
استان چهارمحال و بختیاری با داشتن چنین پتانسیلهایی که بیان شد، میتواند نقش چشمگیری در رشد و بالندگی استان از لحاظ اقتصادی، معنوی، روانی و روحی مردم داشته باشد.
آموزش و پرورش میتواند در زمینۀ فرهنگسازی برای فرزندان نقش موثر داشته باشد و میراث فرهنگی استان را به مردم بشناساند و نقش و اهمیت میراث فرهنگی را در هویتسازی و ایجاد غرور تفهیم کند.
در هر استان کتابی تحت عنوان جغرافیای استان وجود دارد که این کتاب توسط مدیریت آموزش و پرورش آن استان تالیف میشود، به راحتی میتوانند در این زمینه خوب کار کنند، همچنین موافقت نامهای در اواخر دهه ۷۰ و آغاز دهه ۸۰ میان سازمان میراث فرهنگی و وزارت آموزش و پرورش منعقد شد که بر اساس آن، این دو نهاد یعنی سازمان وقت میراث فرهنگی(وزارت میراث فرهنگی) و وزارت آموزش و پرورش قبول کردند سه مدل را به نام موزۀ مدرسه، مدارس تحت پوشش یونسکو و همچنین مدارس ماندگار در هر استان راهاندازی کنند تا نمونهای برای فرهنگسازی میراث فرهنگی باشد.
در تهران نمونهای از آن وجود دارد اما در استانهای دیگر این بحث انجام نگرفته است و چهارمحال و بختیاری میتواند یک نمونه خوبی در این زمینه باشد.
در کنار آموزش و پرورش، شهرداریها نقش مهمی دارند، بر اساس قوانین بند۲۲ مادۀ ۵۵ شهرداریها، این نهادهای عمومی ملزم هستند که تشریک مساعی کنند، یعنی در حفظ، نگهداری، مرمت و پاسداری از خانهها و اماکن میراث فرهنگی کمک کنند.
همچنین بر پایۀ مادۀ ۱۰۲ قانون شهرداریها، استعلام از میراث فرهنگی در رابطه با اماکن تاریخی و میراث فرهنگی است و همچنین بر پایۀ بند ج ۱۶۶ قانون سوم توسعه حفاظت از بافت تاریخی(بافت تاریخی در واقع همان میراث فرهنگی است) شهرداریها باید از میراث فرهنگی استعلام کنند و در مرمت و بازسازی کمک کنند.
خوشبختانه چهارمحال و بختیاری یکی از استانهایی است که در عین حال که به نوگرایی روی آورده و دوران مدرنیته را به خوبی طی کرده است، اما یک استان سنتی نیز محسوب میشود.
در این استان بافت تاریخی و خانههای تاریخی وجود دارد، در این زمینه ادارۀ کل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری با شهرداری و نهادهای مرتبط مثل مسکن و شهرسازی، در جهت حفظ، مرمت و بازسازی بافت تاریخی میتواند همکاری کند این امر هم نمایشگر شیوۀ زندگی مردم چهارمحال در گذشته است و هم میتواند در جذب گردشگر بسیار موثر باشد.
یکی دیگر از نهادهایی که قانون در نظر گرفته است و در استان نیز میتواند بسیار فعال شود و به رشد و بالندگی میراث فرهنگی کمک کند، شورای عالی میراث فرهنگی و همچنین انجمنهای میراث فرهنگی است.
انجمنهای میراث فرهنگی با سمنها فرق میکند در واقع شورای عالی فرهنگی و انجمنهای میراث فرهنگی ۲ مجموعهای هستند که زیر نظر استانداری قرار دارند.
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، صدا و سیما و اتاق بازرگانی هم از اعضای این ۲ مجموعه هستند و این سه حوزه هم میتوانند در جهت کمک به میراث فرهنگی نقش بسیاری داشته باشند.
بخشهای خصوصی از جمله انجمنها و سمنها میتوانند با برگزاری کلاسهای آموزشی، همایشها و نشستها،هم نقش و اهمیت خود میراث فرهنگی را به مردم بشناسانند و هم تاریخ و فرهنگ استان را به مردم منتقل کنند و آموزش دهند تا مردم یادآوری کنند که پیشینه و ریشه شان در کجاست و بیشک اگر این را در نظر بگیرند و افکار عمومی فعال شود، در جهت نگهداشت و نگهداری از این میراث فرهنگی و در جهت جذب گردشگر تلاش خواهند کرد و همچنین سطح مطالبات آنها از نهادهای دولتی بالا میرود.
نهادهای دولتی ملزم خواهند بود که به میراث فرهنگی توجه کنند و در نهایت فرایند رشد میراث فرهنگی به توسعۀ استان کمک میکند.
همچنین بر اساس بندهای ۱۶ ، ۱۸ و ۱۹ ماده ۳ قانون اساسنامه میراث فرهنگی ، اداره کل میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری در استان، از جمله چهارمحال و بختیاری میتواند جداگانه همایشهایی را در بزرگداشت و پاسداشت آیینها، باورها، جشنها، خُرده فرهنگها و گویش های آن استان برگزار کند.
با توجه به اینکه چهارمحال و بختیاری ویژگیهای جغرافیایی و فرهنگی متنوعی دارد و برآمده از خُرده فرهنگها، قومیتها و گویشهای گوناگون است، میتواند در پر بار شدن میراث فرهنگی و در نهایت جذب گردشگر و توسعه میراث فرهنگی که یکی از وظایف تعیین شدۀ ادارۀ کل میراث فرهنگی است، کمک کند.
ایرنا: چه بستۀ گردشگری باستانی و تاریخی در استان میتوان تدوین کرد؟
زارعی: چهارمحال و بختیاری نه تنها میتواند بستۀ بسیار خوب و پر بار میراث فرهنگی داشته باشد بلکه بستۀ گردشگری هم میتواند ارائه دهد.
در چهارمحال و بختیاری گروههای گوناگون میراثی وجود دارد، یعنی در جاهای مختلف این استان بناها، سازهها و محوطههای تاریخی از دورههای مختلف تاریخی(ایران باستان، دوره های اسلامی و تاریخ معاصر) وجود دارد.
در این استان قومیتهای گوناگون یعنی مردمی با گویش، پوششها، شیوه و روش و خوراکیهای گوناگون وجود دارد که اینها همه بخشی از هویت فرهنگی این استان است.
هرکدام از این قومیتها ،آیینها و باورها و رسمهای خودشان را دارند که به نوبۀ خود میتواند به پرباری میراث فرهنگی استان کمک کند.
همچنین در این استان صنایع دستی بسیار خوب، مساجد، پلها، دژها و قلعههای تاریخی که تاریخ و دیرینگی این استان را در بر میگیرد، وجود دارد.
همه اینها میتواند یک بسته میراث فرهنگی داشته باشد،در واقع بناهای تاریخی و مردمشناسی و در کنار آن شعرهای پر آوازه این استان از جمله علمی، ادبی، هنری، سیاسی و فرهنگی را شامل شود.
پس این استان زمینه و استعداد تهیۀ بستۀ میراث فرهنگی و حتی بسته گردشگری را دارد.
چهارمحال و بختیاری حدود ۱۲ روستای هدف گردشگری ، ۱۵ منطقه نمونه گردشگری ، پنج منطقه پارک ملی حفاظت شده و هفت منطقه طبیعی دارد. حدود ۲۰ رودخانه دائمی در این استان جاری است، ۷۶ درصد این استان کوه و تپه است و ۲۴ درصد دشتهای آبرفتی است و نزدیک ۱۰۰۰ چشمه در استان وجود و همچنین تالابهای زیاد و چشمههای آب معدنی بیشماری وجود دارد.
اینها میتواند بستههای خوب گردشگری باشند، در واقع این استان میتواند به کمک میراث فرهنگی در ریل و مسیر توسعه گام بردارد و به بیشتر از آنچه که اکنون دارد، دست پیدا کند.
نظر شما