امروز یکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۰) در حالی فرا رسیده که نخستین محدودیت مندرج در قطعنامه شورای امنیت در زمینه مبادلات تسلیحاتی از ایران برداشته میشود. با رفع منع حقوقی برای مبادله تسلیحاتی، بستر برای محدویتهای موشکی و هستهای نیز هموار می شود که در گامهای بعدی به ترتیب برداشته خواهد شد.
در همین ارتباط چهارشنبه هفته گذشته حجت الاسلام «حسن روحانی» رییس جمهوری با اشاره به موعد پایانیابی تحریم تسلیحاتی ایران تاکید کرد که «از یکشنبه میتوانیم از هر کس میخواهیم اسلحه بخریم و به هر کس میخواهیم اسلحه بفروشیم.»
حال پرسشهایی از این دست به ذهن میرسد که جایگاه معاملات تسلیحاتی در توافق هستهای کجا است؟ آیا این محدودیتها در متن برجام گنجانده شدهاند یا قطعنامه ۲۲۳۱؟ محدودیتهای دیگر علیه ایران شامل چه مواردی هستند و موعد پایانیابی آنها چه زمانی است؟ سرنوشت «مکانیسم ماشه» به کجا رسید و غیره.
ریلگاری برای رفع محدویتهای تدریجی از ایران
در ارتباط با قطعنامه ۲۲۳۱ و مدت محدودیت برنامه تسلیحاتی ایران لازم به ذکر است در تیرماه سال ۱۳۹۴ که توافق هستهای بین ایران و ۱+۵ منعقد شد، همزمان قطعنامهای در شورای امنیت نیز از تصویب گذشت تا در کنار برجام پارهای از مسائل موشکی و تسلیحاتی را به عنوان موضوعات حساس حل وفصل کند.
بر این اساس، برای مبادلات تسلیحاتی محدودیتی پنجساله و برای فعالیتهای موشکی محدودیتی هشتساله در نظر گرفته شد. بر اساس بند ۵ ضمیمه B قطعنامه مشخص شد که ایران بعد از گذشت پنج سال از اجرای توافق میتواند نسبت به خرید وفروش تسلیحات اقدام کند؛ محدودیتی که امروز پایان مییابد.
در بخشی از بند مذکور آمده است «همه کشورها میتوانند و اجازه دارند در صورت تصویب شورای امنیت برای تهیه، فروش و انتقال مستقیم یا غیرمستقیم تانکهای جنگی، خوروهای زرهی، سامانه توپخانهای کالیبر بالا، هواپیماهای جنگی، هلیکوپتر، ناو جنگی و سامانه موشکی را مطابق آنچه در تسلیحات متعارف سازمان ملل تشریح شده از طریق خاک کشورهایشان، اتباعشان و یا با استفاده از کشتی و هواپیما برای ایران و استفاده در ایران اقدام کنند. این پاراگراف تا پنج سال بعد از اولین روز اجرای برجام کاربرد دارد.»
به دلیل نزدیک بودن موعد لغو تحریمهای تسلیحاتی، تیم ترامپ پس از خروج آمریکا از برجام تمرکز خود را بر همین موضوع قرار دادند. هر چند که در این زمینه ناموفق بودند اما بیتردید هدف بعدی کاخ سفید توان و فعالیت موشکی ایران خواهد بود که سه سال دیگر محدودیتهای آن برداشته میشود و در وهله آخر نیز فعالیتهای هستهای مورد توجه قرار میگیرد که بیشتر آنها در بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ سال به حالت عادی خود بازخواهند گشت.
همین موقتی بودن تحریمها و تعیین بازه زمانی برای لغو آنها که بسیاری آن را از جمله دستاودهای مهم تیم هستهای در دوره مذاکرات ۲۲ ماهه میدانند سبب شده تا آمریکا به همراه محور عبری- عربی با تمام ظرفیت و توان در صدد تمدید مجدد آن برآیند.
به رغم تلاشها و فرافکنیهای مداوم تیم ترامپ، قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تمدید ممنوعیت تسلیحاتی ایران مردادماه امسال در شورای امنیت رای نیاورد و با ۱۱ رای ممتنع (بلژیک، استونی، فرانسه، آلمان، اندونزی، نیجر، سنت ویسنت، آفریقای جنوبی، تونس، انگلیس و ویتنام)، ۲ رای موافق آمریکا و جمهوری دومینیکن و ۲ رای مخالف روسیه و چین به تصویب نرسید.
در بیانیهای که پس از این ناکامی از سوی «مایک پمپئو» وزیر خارجه آمریکا منتشر شد، پذیرش شکست آشکارا به چشم میخورد. پمپئو از اقدام شورای امنیت در رد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران انتقاد و اعلام کرد: شورای امنیت سازمان ملل متحد وظیفه حفظ صلح و امنیت بینالمللی را برعهده دارد. این شورا امروز نتوانست مجموعه مأموریتهای اساسی خود را محقق کند. شورای امنیت قطعنامه معقولی را برای تمدید تحریم تسلیحاتی ۱۳ ساله ایران رد کرد.
آمریکا ناتوان از فعالسازی مکانیسم ماشه
کاخ سفید که از هر ابزار و تریبونی برای تمدید موقتی یا دایمی کردن تحریم تسلیحاتی ایران بهره میبرد، در ماههای اخیر شورای امنیت سازمان ملل را هدف گذاری کرد به امید آنکه مکانیسم ماشه را فعال کند؛ مکانیسمی که مرحله نهایی سازوکار حل اختلاف و بازگرداننده همه تحریمهای بینالمللی علیه ایران است. البته رسیدن به این مرحله نیازمند موافقت اعضای شورای امنیت است که ترامپ و به ویژه پمپئو وزیر خارجه او در این زمینه نیز ناکام ماند.
برخلاف دیدگاه جهانی، مقامات آمریکا در صدد آن برآمدند که برای اجماعسازی و فعال سازی سازوکار ماشه، قوانین را به نفع خود تفسیر کنند. استناد آمریکا به بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بود که بر اساس آن هریک از «طرفهای شرکتکننده در برجام» حق دارند در صورت اجرایی نشدن تعهدات از سوی طرف مقابل این مکانیسم را فعال سازند.
ایران اما تاکنون تعهدپذیری خود را در برجام به تصویر کشیده و نشان داده که در این زمینه بازیگری متعهد است. از طرفی ۱۷ گزارش متوالی و مثبت «یوکیا آمانو» مدیر کل فقید آژانس بین المللی انرژی اتمی مبنی بر پایبندی تهران به مفاد برجام گواهی بر این مدعاست.
از این رو بر پایه مفاد توافق هستهای و قطعنامه شورای امنیت، سازوکار ماشه زمانی میتواند به اجرا در آید که ایران مرتکب تخلفی در این سند حقوقی شود؛ حال آنکه جمهوری اسلامی ایران تاکنون توافق را نقض نکردهاست. گامهای فرابرجامی ایران هم یک سال پس از خروج ترامپ از توافق به صورت گام به گام و ضمن اطلاعرسانی به آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت گرفتهاست. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران تاکید دارد در صورت بازگشت همه اعضا به برجام و تامین منافع خود، همه تعهدات را بار دیگر اجرا میکند.
افزون بر موضوع تعهدپذیری ایران، استدلال تهران و دیگر اعضای شورای امنیت آن است که ترامپ در سال ۲۰۱۸ ایالات متحده را از برجام خارج ساخت و از آن زمان تاکنون دیگر به عنوان عضو «مشارکتکننده» در توافق شناخته نمیشود.
سران تروئیکای اروپا شامل انگلیس، فرانسه و آلمان و همچنین شخص «جوزف بورل» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا همواره از تریبونهای مختلف به صراحت تاکید کردهاند که آمریکا به لحاظ قانونی حق فعال کردن مکانیسم ماشه را ندارد و با خروج از برجام دیگر به عنوان بازیگری ذینفع شناخته نمیشود.
نکته جالب توجه دیگر اینکه از مدت ها پیش، هم حزبیها و هم تیمیهای ترامپ نیز به تبعات تصمیم آمریکا هشدار دادهاند، همان گونه که «جان بولتون» مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید در مقالهای در روزنامه «والاستریت ژورنال» نوشت که «فعال کردن مکانیسم ماشه درباره ایران به خطرش نمیارزد چرا که باعث میشود حق وتوی شورای امنیت که به نفع منافع آمریکا در سازمان ملل است تضعیف شود.»
در مجموع، شکستهای پیاپی آمریکا در مقابل ایران که برایند یکجانبهگرایی و سیاست خارجی خصمانه و تهاجمی ترامپ است، در تاریخ ثبت خواهد شد؛ آمریکایی که پیشتر با اجماع سازی علیه ایران، نقش محوری در صدور قطعنامههای ششگانه شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی ایفا میکرد، اینک در انزوایی خودساخته فرو رفته و باید به تنهایی به تداوم تحریم و ایجاد تنگنا علیه تهران ادامه دهد؛ سیاستی که به باور ناظران در پی رفع شدن نخستین محدودیت برجامی و عادی شدن معاملات تسلیحاتی ایران و جهان بیش از پیش رنگ میبازد.
نظر شما