به گزارش ایرنا؛ خانه بهاءالملک با نقشه و سازه برجا ماندهاش، در نگاه نخست به کلی ملهم (الهام کننده) از معماری غربی مینماید؛ در حالی که بارقههایی از تاثیر معماری سنتی ایرانی را در خود دارد.
از آنجا که هیچ اثری در جهان بیمنشا و مبدا نیست، حال باید دید منشا شکل گیری این مجموعه معماری و هنری چیست؟
چندین سازه دیگر در پیرامون و کمی دورتر از این سازه وجود دارند که نشان دهنده یک سبک معماری استاندارد در شهر همدان و در جنوب این شهر در واپسین سالهای دوران قاجار و آغازین سالهای حکومت پهلوی است.
آنچه در این بخش به آن پرداخته شده، روند ساخت سازهای است که در فاصله دو جنگ جهانی در همدان ساخته شده است.
در کنار مطالعه این روند، به ساختمانهای وابسته و علتهای شکل گیری این مجموعه و آثار منقول و غیرمنقول موجود در آن نیز پرداخته میشود تا با کنار هم نهادن موارد یاد شده جورچین معماری خانه بهاءالملک کامل شود و گوشهای از تاریخ سیاسی، اجتماعی، هنر و معماری شهر همدان هویدا گردد.
همچنین این پژوهش مبنایی خواهد شد برای مطالعه معماری شهر و استان همدان در مقطع زمانی میان جنگ جهانی یکم تا اجرای اصلاحات ارضی.
خانه بهاءالملک با وقف نامهای به تاریخ ۱۳۳۲ زیر نظر اداره اوقاف شهرستان همدان اداره میشود. این اثر در تاریخ پنجم آذر ۱۳۸۰ با شماره ۴۴۸۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است.
برای اطلاع از کاربریهای خانه بهاءالملک در گذشته، میتوان به اسناد موجود در خود عمارت، اداره اوقاف و گفتهها اتکا کرد.
کهنترین کتابچه مالیاتی موجود در عمارت تاریخ ۱۳۰۴ دارد که به احتمال فراوان به آغازین سالهای اقامت خاندان قراگزلو در این ساختمان باز میگردد.
تازهترین کتابچه نیز به سال ۱۳۴۲ شمسی تعلق دارد این تاریخ با زمان زلزله مهیب همدان و خرقان در سال ۱۳۴۱ نزدیک است که موجب بیخانمانی بسیاری از روستائیان همدان شد.
همچنین در این سال «قانون اصلاحات ارضی» اجرا شد این تاریخ سرآغاز افول موقوفه بهاءالملک و درمانگاه آن نیز به شمار میآید.
بهاءالملک از سال ۱۳۰۲ و شاید اندکی پیش از آن طرح ساخت خانه اربابی را در سر میپرورانده است. دادهها نشان میدهد که ساخت و تکمیل این مجموعه ۳۰ سال طول کشیده است اما باید پذیرفت که اینها تنها داده و اطلاعاتاند نه سند؛ بنابراین پذیرفتن این بازه زمانی برای ساخت یک مجموعه بسیار دشوار مینماید.
با توجه به اینکه بهاءالملک حضور پیوسته در همدان نداشته، خردپذیرخواهد بود اگر بگوییم او نخست خانه را ساخته و رفته رفته بخشهای دیگری به آن افزوده است بیتردید نظرات اعتمادالدوله هم در تصمیم گیریهای او بیتاثیر نبوده است.
از آغاز ساخت این مجموعه تا به امروز نامهای گوناگونی برآنها نهاده شده که کاربریهای چندگانه این مجموعه را نشان میدهد بر همین اساس میتوان گفت که سازندگان به اقتضای نیازهای زمان خود و جامعه پیرامونشان از این مجموعه بهره برداریهای گوناگون کردهاند.
در مقطعی از عصر پهلوی یکم محلی برای پویشهای سیاسی و ارتباط گیری با خارجیان و مغضوبین سیاسی همچون عارف قزوینی بوده است.
در مقطعی دیگر از همین دوره، به سبب تصدی اعتمادالدوله بر وزارت فرهنگ و نیز حسب نیاز شهر، از خانه اربابی به عنوان مدرسه و کتابخانه بهره گرفتهاند.
سرانجام هنگامی که مساله تامین بهداشت و فرهنگ جامعه به میان آمده، این ساختمان را وقف امور درمانی و فرهنگی کردهاند.
بهاءالملک در پایان عمر و یک سال پیش از مرگ وقفنامه را به گونهای تنظیم کرده که خانه اربابی کاربری درمانی یافته و سهم اربابی خود از روستاهای ملکی و مستغلات در تهران را به عنوان رقبات آن قرار داده است.
سپس طی وکالتنامهای به تاریخ چهارم شهریور ۱۳۳۲ به دلایل گوناگون از جمله کهولت سن، موقوفات خود را به برادرزادهاش، منوچهرهرمز قراگزلو که مدتی رییس سازمان تربیت بدنی و سپس رییس تشریفات دربار شد، سپرده و دوست معتمدش جعفر مهرمفخم را به نظارت آنجا گماشته است.
موقوفه بهاءالملک از سال ۱۳۴۵ تا دهه ۱۳۶۰ تاریکترین دوره خود را سپری کرده است اصلاحات ارضی ضربه مهلکی به موقوفه بهاءالمک مانند بسیاری از موقوفات زد.
فروش رقبات موقوفه به کشاورزان صاحب نسق موجب شد که درمانگاه موقوفه بهاءالملک تا دهه هفتاد به حالت نیمه تعطیل درآید.
تا زمان انقلاب اسلامی و مدتی پس از آن از این موقوفه به عنوان درمانگاه و قرنطینه بیماران و معتادان استفاده میشد.
در دوره جنگ و پس از تجاوز عراق به مرزهای غربی و جنوب غربی بسیاری از اهالی جنگ زده قصرشیرین در باغ و زمینهای پیرامون خانه بهاءالملک اسکان یافتند.
از آنجا که این مجموعه دارای دیوار سرتاسری بود جنگزدگان در همان حصار شروع کردند به ساختن خانههایی محقر تا جنگ سپری شود و پس از آن بتوانند به شهر و دیار خود بازگردند؛ ولی آمدن آنها هیچ بازگشتی نداشت.
حضور این نورسیدگان سیمای باغ را دگرگون کرد و به درختان، صندلیها و چراغهایی که از فرانسه آورده بودند و در باغ اعتمادالدوله نصب کرده بودند، آسیبهای بسیار وارد شد؛ به گونهای که امروز دیگر هیچ اثری از آنها نیست.
مسیر آبرو سنگی آرامگاه قراگزلوها هم که به سبک باغهای ایرانی طراحی شده بود به تدریج نابود شد.
ادامه سرنوشت این خانه شگفت انگیز را در کتاب «خانه اربابی بهاءالملک» بخوانید.
این اثر نوشته خسرو محمدی باستان شناس همدانی است که به تازگی توسط حوزه هنری همدان چاپ شده است.
این کتاب به گفته نویسنده تکنگاری منسجمی است درباره خانه اربابی بهاءالملک که در پنج فصل فراهم آمده است.
۲ فصل نخست به مقدمات و جغرافیای مکانی اختصاص دارد. فصل سوم دربردارنده اطلاعاتی درباره اوضاع اجتماعی سیاسی و احوال شخصی و عمومی مرتبط به قراگرلوهاست.
در فصل چهارم اهتمام فراوانی برای توصیف فنی و معماری این خانه شده و ضمن آن مجموعه موقوفه کوی اعتمادیه را شرح داده است؛ برای نمونه شرح دقیقی از آرامگاه قراگزلوها به دست داده است.
فصل پایانی کتاب نیز به کتابخانه بهاءالملک، روند آماده سازی آن و همچنین گنجینه نسخ خطی پرداخته است.
این کتاب بیستمین اثر مکتوب از مجموعه دانشنامه همدان است که با شمارگان یک هزار و ۱۰۰ نسخه چاپ شده است.
نظر شما