"مجتبی ذوالنوری" رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس یازدهم، در۲۵ مهرماه با انتشار توئیتی کنایه آمیز خواستار اعدام رئیس جمهوری شد. این اظهارات واکنشی به سخنان روحانی بود که در جلسه هیأت دولت موضوع صلح امام حسن (ع) مطرح کرده بود. رئیس جمهوری با اشاره به رویدادهای صدر اسلام گفت: امام حسن مجتبی(ع) به ما میآموزد که مرد جنگ باشیم به روز جنگ و مرد صلح باشیم به روز صلح. اگر در روز صلح، جنگیدیم و در روز جنگ، صلح کردیم، هر دو خطا و اشتباه است. بموقع باید بایستیم و بجنگیم و بموقع باید صلح کنیم. عده ای این اظهارات را مقدمه ای برای برقراری رابطه با آمریکا دانستند.
واکنش ها نسبت به سخنان روحانی و ذوالنوری، گسترده و متفاوت بود. علی مطهری، در واکنش به صحبت های ذوالنوری در حساب توئیتری خود نوشت؛ هر چند مذاکره با آمریکا را در شرایط فعلی به صلاح کشور نمی داند اما اعتقاد دارد اظهارنظر هر ایرانی خصوصا رئیس جمهوری در این مورد باید آزادباشد و نباید موجب توهین و تهدید شود.در مورد این مساله و نیز تفاوت بین فحاشی و تخریب و انتقاد با "حسین انصاری راد" رئیس کمیسیون اصل نود مجلس ششم به گفتگو نشسته ایم.
نظر شما درباره تفاوت فحاشی و تخریب با انتقاد و نقد چیست؟
خیلی واضح است! آدم ، گاهی در می یابد که مطلبی درست نیست، می آید دلیلش را ذکر می کند. منطقش را بیان می کند. حرف طرف را تحریف نمی کند عین آن چیزی را که آن طرف مدعی است را مطرح می کند و انتقادهای منطقی، تضادها، تناقضاتی که در آن مطلب گفته شده –از طرف هرکس که باشد رئیس جمهوری باشد یا وزیر باشد یا یک دانشمند باشد فرق نمی کند – حرف طرف را به درستی و بدون تحریف نقل می کند و منطق خودش را هم مودبانه بیان می کند . تناقضات ، تضادها، اشکالاتی که در مطلب کسی هست را بیان می کند که به این نقد می گویند. اما دشنام دادن، تحقیر کردن، تخفیف دادن، کلمات زشت به کاربردن، عیب های کسی را ذکر کردن ( قرآن مجید می گوید عیبی را که در کسی هست اگر ما آن عیب را در غیاب او ذکر کنیم این از محرمات کبیره است و مثل خوردن گوشت میت است) یعنی حتی عیبی را که در کسی هست تا چه برسد به این که در کسی نباشد . اما اگر ما نسبتی اشتباه را به کسی بدهیم، این اسمش تهمت است . به قول قرآن مجید :انما یفتری الکذب الذین لا یومنون بایات الله ...تهمت کار کسانی است که ایمان به خدا و آیات خدا ندارند!
غیبت هم این است که آدم بگوید فلانی دماغش کج است یا کمرش کج است یا آدم بدی است ! امثال این حرفها ولو درست هم باشد ولو آن طرف این عیب را داشته باشد اگر عیبش را در غیابش بازگو کنیم این غیبت است این فعل حرام است. اینها جزو مسلمات دین ماست، اینها جزو مسلمات قرآن ماست و اینها جزو مسلمات سیره رسول اکرم است. تا چه برسد به این که انسان، انسان دیگری را شکنجه کند ، انسانی را بزند، مال کسی را بخورد ، خون کسی را بریزد اینها به طریق اولی نشانه ایمان نداشتن به خدا و آیات اوست! در مورد غیبت هم قرآن کریم می فرماید ولا یغتب بعضکم بعضا...، غیب نکنید بعضی از شما بعضی دیگر را...
وقتی در مورد تهمت و غیبت خداوند اینگونه می فرماید دیگر تکلیف شکنجه ، زدن ، مال دیگری را گرفتن ، خون دیگری را ریختن و امثال اینها مشخص است که می فرماید کسی که یک نفر را بکشد مثل این است که همه آدمهای کره زمین را کشته است! دیگر ازاین تعبیری بالاترنیست ، اینها جزو ضروریات قرآن است .بنابراین فرق بین انتقاد با تهمت ، دروغگویی ، مسخره کردن ، تحقیر کردن و استخفاف کردن و این چیزها کاملا واضح است. خلاصه این که انتقاد این است که آدم حرف یک بنده خدایی را نقل کند ، تحریف هم نکند ، بعدهم تضادها، اشکالات ، تناقضات ، عیبهایی که در یک تحلیل یا مطلب هست را با زبان ادب بازگو بکند.
سخنان آقای ذوالنور در مورد اعدام رئیس جمهوری را چگونه ارزیابی می کنید، آیا به نطرشما نیتی پشت این قبیل اظهارات وجود دارد؟!
حالا نیتش را خودشان می دانند و خدای خودشان! ولی این حرفها حرام است مگر می شود شخصی ، یک فرد دیگر را پشت تریبون به اعدام محکوم کند؟! اعدام ، زندانی کردن یا بازداشت مقررات مشخصی دارد. قانون اساسی ما معین کرده و در دیانت ما هم معین است. برای محکوم شدن کسی به اعدام نیاز به محکمه، وکیل، شاهد و این جور چیزها است تا مشخص شود کسی مستحق اعدام شدن هست یا نه! بدون اینها کسی حق ندارد این حرفها را بزند .این حرفها شایسته یک انسان خردمند و حکیم نیست. شایسته یک مسلمان و دین ما و نماینده مجلس نیست. این حرفها نباید از دهان یک فرد مسلمان حکیم عاقل در بیاید. اشکال و انتقاد داشتن ممکن است. خود من در اولین دوره انتخاب آقای روحانی از ایشان حمایت کردم. در انتخاب ایشان برای دومین بار هم حمایت کردم.در هردو بار به ایشان رای دادم به خانواده ، به مردم شهرم و به کسانی که حرف مرا قبول داشتند گفتم به ایشان رای بدهید. اشکال و انتقاد هم به ایشان دارم. ایشان وعده هایی به مردم دادند که بنده اعتقادم این بود که که اگر نمی توانستند به این وعده ها عمل کنند باید صریحا به مردم می گفتند که من نتوانستم به وعده هایم عمل کنم و کنار می رفتند تا فرد دیگری بیاید. البته الان با بحث استیضاح و کنار گذاشتن ایشان مخالفم و مخالفت هم کردم چون فکر می کنم وضع کشور به هم می ریزد. آقای روحانی در همان دوره اول وقتی که دید نمی تواند به وعده هایش عمل کند باید کنار می رفت. خود بنده دوبار در دوره نمایندگی ام در مجالس اول و ششم استعفا کردم. یک مرتبه در مجلس ششم رسما سر مساله تقسیم خراسان گفتم من مخالف هستم و هرچه گفتم هیچکس گوش نداد بنابراین رسما استعفایم را مطرح کردم هرچند با استعفای من در مجلس مخالفت شد.در اولین دوره مجلس هم یکبار استعفا کرده بودم که رئیس مجلس مخالفت کرد و من هم دیگر اصرار نکردم.به نظرم وقتی آدم نمی تواند کاری را انجام دهد ، وقتی وعده ای می دهد و نمی تواند به آن عمل کند به مردم می گوید من نتوانستم به وعده ام عمل کنم ، خداحافظ! من می روم تا فرد دیگری بیاید که بتواند این کارها را انجام دهد.البته الان دیگر با وجود این که به آقای روحانی انتقاد دارم با استیضاح یا کنار رفتن ایشان مخالفم . چون الان دیگر وقت کنار رفتن ایشان نیست چون ایشان باید سرکارش باشد و کارش راتمام کند و بعد انشاالله یک انتخابات مناسب در چارچوب قانون برگزار شود.
آیا دولت می تواند علیه نماینده ای که رئیس جمهوری را به اعدام تهدید کرده اعلام جرم کند؟
طبق اصل ۸۶ قانون اساسی، نماینده در مقام نمایندگی و اظهار نظر آزاداست. این نص صریح قانون اساسی است.نماینده حق دارد که در مورد جمیع مسائل کشور اظهارنظر کند ونمی توان او را به خاطر گفتن سخنانی که که در چارچوب وظایفش است تحت تعقیب قرار داد. ولی نماینده حق فحش دادن، حق هتک حرمت کردن ندارد.اما صاحب حق می تواند بر علیه او شکایت کند. اگر هم در ایام نمایندگی طبق این اصل قانون اساسی نشود پیگیری کرد ، بعد از تمام شدن دوره نمایندگی در مورد هر هتک حرمت و یا هر خلاف و جرمی که نماینده کرده می شود اورا مورد پیگرد قانونی قرار داد.
نظرتان در مورد انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری چیست؟
من فضای کنونی را خیلی مبهم می بینم. من معتقد هستم انتخاباتی که امنیت کشور را حفظ می کند انتخاباتی که مصالح ملی را حفظ می کند انتخاباتی که کشور مارا حفظ می کند انتخاباتی که مصالح ملی را حفظ می کند انتخاباتی که به کشور ما اعتبار می بخشد انتخاباتی است که همه ی احزاب اصلاح طلب و شخصیت های اصلاح طلب آزادباشند که درآن شرکت کنند. آزادباشند که که کنگره تشکیل بدهند جلسه تشکیل بدهند سخنرانی کنند برنامه هایشان را ارائه دهند و مردم ما هم اطمینان پیدا کنند که دراین انتخابات شرکت کنند. رهبرمعظم انقلاب هم اختیارات کامل به رئیس جمهور یبرای برای حل مسائل داخلی و خارجی عنایت کنند و رئیس جمهوری از پشتیبانی مقام معظم رهبری برخوردارباشند.
همین جا هم با صراحت عرض می کنم من با هرگونه براندازی و شورشی که منجر به اختلال در نظام و نظم کشور و یا خدای نکرده فروپاشی بشود مخالفم. من معتقدم این مملکت باید بماند و اصلاح فقط از درون آن انجام بگیرد و بزرگان تصمیم به اصلاح بگیرند اما در عین حال به همه کسانی که مخالف این حرف من هستند احترام می گذارم و آنها می توانند هر نقدی را به حرف من داشته باشند.
نظر شما