فوت بیش از ۴۰۰ نفر در روز براثر ابتلا به کرونا یعنی فاجعهای برابر با سقوط چند هواپیما، از ریل خارج شدن چندین قطار و تصادف چندین دستگاه اتوبوس اما چرا این آمار برای ما عادی شده و از کنار آن به راحتی عبور میکنیم جای سوال دارد.
ما ایرانیان مردمانی عاطفی هستیم؛ برای فوت حتی یک نفر از ته دل ناراحتیم و گریه میکنیم و این ناراحتی را در شبکههای اجتماعی فضای مجازی به اشتراک میگذاریم. تحمل از دست دادن یک نفر برایمان بسیار سخت است اما کرونا در حال تغییر فرهنگ ما ایرانیان است انگار برای عادی جلوه دادن مرگ و میر آمده و مرگ را برایمان عادی کرده است.
کرونا خیلی چیزها را تغییر داده، بی محابا جان میگیرد، بشر امروز را با همه امکانات و رفاه محدود کرده و زندگی را پر از استرس و اضطراب کرده است. این ویروس عالمگیر گویا خیال رفتن هم ندارد و هیچ کس هم زمان پایان آن را ندارد پس بشر باید با آن زندگی کند تا ریشهکن شود.
زندگی با کرونا توصیه سازمان بهداشت جهانی و متخصصان علوم پزشکی است؛ یعنی وجود کرونا را باور کنیم و به بودن آن یقین پیدا کنیم اگرچه نامریی و به چشم نمیآید و همین ندیدن ویروس خیلیها را منکر وجود آن کرده است اما در واقعیت ویروس وجود دارد و بدون تبعیض به همه سرایت میکند و برخی را به کام مرگ میبرد و خیلیها را نیز زمینگیر و خانهنشین میکند.
دنیا ۹ ماه درگیر ویروس کرونا است، ویروسی که تاکنون دارویی برای آن پیدا نشده و یکی از چالشهای قرن معاصر است. همه برای پیدا کردن دارو و رهایی بشر از این دیو نامریی بسیج شدهاند اما تاکنون موفق نشدهاند. تنها راهکار دور شدن از این ویروس با رعایت پروتکلهای است یعنی ماسک زدن، شست و شوی دستها و رعایت فاصله به میزان ۲ متر راهکارهایی ساده اما برای برخی افراد سخت.
ویروس کرونا سرعت بالایی در انتشار دارد و از این رو متخصصان علوم پزشکی توصیه به رعایت فاصله و کاهش تردد و تجمع ها برای عدم انتشار و سرایت این ویروس دارند و از مردم میخواهند در خانه بمانند و اگر کار ضرورتی ندارد از منزل خارج نشوند.
اما با وجود اطلاع رسانیها و آموزشهای گسترده متاسفانه برخیها با نادیده گرفتن توصیههای بهداشتی از خط قرمزها عبور میکنند و خود و دیگران را به زحمت میاندازند. در استان ۲ میلیون نفری کرمانشاه، کرونا تاکنون جان ۹۳۳ نفر را گرفته و هزار و ۱۷۴ نفر را نیز بر روی تختهای بیمارستانها نشانده و هر روز نیز جان بیش از ۱۰ نفر را میگیرد.
کرونا به مثابه دشمنی نامریی است، به مانند بمبهای خوشهای در آسمان شهرها و روستاها بر سر و روی مردم فرو میآید و شبانهروز بدون تعلل و تامل و بدون تبعیض به دنبال قربانی میگردد و روز خو را با دست پُر به پایان میرساند.
همه برای بیرون راندن این بلای نامریی قرن باید تلاش کنیم، تا آن را از فضای اطرافمان بیرون نکنیم روی آرامش و آسایش را نخواهیم دید و باید شب و روز را با استرس، دلواپسی و اضطراب به پایان برسانیم و شاهد مرگ عزیزانمان باشیم.
مرگ اگرچه حق است و همه راضی به رضای خدا هستیم اما مرگ با کرونا دردناکتر است؛ خانوادهها اجازه دیدن عزیز از دست رفتهاشان را ندارند؛ نمیتوانند برایش مراسم بگیرند و این خود بر بار غصه و ماتم داغدیدگان اضافهتر میکند.
برای بازگشت به روزهای قبل از کرونا باید با همت همگانی چرخه انتقال ویروس را حذف کنیم؛ این ویروس در تجمعات و ترددها به سرعت منتقل و سرایت پیدا میکند پس باید دورهمیها، مسافرتها و دید و بازدیدها را حذف کنیم، تردد غیرضروری نکنیم و حتی المقدور در خانه بمانیم تا ویروس امکان انتقال و سرایت نداشته باشد و حذف شود.
متاسفانه این روزها حضور برخی از مردم در خیابانها، بوستانها و مراکز خرید به شکل غیرقابل باوری افزایش یافته و حتی میتوان گفت نسبت به قبل از کرونا بیشتر نیز شده، برخی خانوادگی به خرید میروند و برخی نیز در هر تعطیلاتی به مسافرت می روند و مانند شرایط عادی جامعه رفتار میکنند.
فکر نکنم اگر ضرورت ایجاب نکند کسی مشتاق به زدن ماسک باشد و یا کسی نخواهد عزیزانش را ببیند و از مسافرت و دورهمی و تفریح لذت نبرد اما شرایط به گونهای رقمخورده که باید برای مدتی یک شیوه جدید برای ادامه زندگی انتخاب کنیم و بازگشت به سبک قبلی زندگی نیز به رفتار ما در مقطع فعلی بستگی دارد.
حیات بشر امروز در حمله ویروس کرونا و در یک جنگ بیولوژیک به شدت تهدید میشود، اجماع جهانی برای بیرون کردن این ویروس از کره خاکی ضرورتی اجتنابناپذیر است و تک تک افراد در این دنیا در قبال حذف کرونا مسوولیت دارند و باید به آن پایبند باشند تا بشر به دوران قبل از کرونا و زیستن در دنیای بدون هرگونه تهدید برگردد.