فرزین ذوالقدر: فرهنگ، ادب و زبان فارسی وامدار شجریان است

تهران- ایرنا- خواننده موسیقی ایرانی همزمان با چهلمین روز درگذشت مرحوم محمدرضا شجریان تک آهنگ کوچ استاد را منتشر کرد و گفت: این اثر برای بزرگداشت استاد شجریان نبود بلکه اعتراضی نمادین به بی توجهی ما به شان هنری استاد شجریان بود و باید بپذیریم که فرهنگ، ادب و زبان ما وامدار شجریان است.

فرزین ذوالقدر خواننده موسیقی ایران همزمان با چهلمین روز درگذشت مرحوم شجریان نماهنگی به نام کوچ استاد را منتشر کرد که در ابتدا باور عمومی این اثر را به‌مثابه سوگنامه ای در فراغ خسرو آواز ایران یا قطعه ای در تکریم این هنرمند فقید دانست. اما ذوالقدر هدف دیگری از انتشار این قطعه در سر داشت. او این نماهنگ را یک اعتراض نمادین می‌داند. 
خبرنگار فرهنگی ایرنا در ارتباط با انتشار این قطعه با فرزین ذوالقدر به گفت وگو پرداخته که می‌خوانید.

ایرنا: قدری در باره نماهنگ کوچ استاد و همچنین انگیزه شما برای انتشار آن همزمان با چهلمین روز درگذشت مرحوم شجریان توضیح بدهید.

ذوالقدر: واقعیت اینست که استاد را غریبانه به خاک سپردیم. مراسم عزاداری او را غریبانه برگزار کردیم و دلهایمان سوخت از اینکه او رفت و ما حتی نتوانستیم با او آنگونه که می‌خواستیم خداحافظی کنیم .  رسمش نبود که با مسائل غیر هنری برخورد کنیم و بر مبنای اختلافات  سیاسی پشت سر استادمان حرف بزنیم. من در ذهنم بود که تشییع جنازه استاد شجریان بسیار شکوهمندتر از تشییع ام کلثوم در مصر شود که تقریبا چهار میلیون نفرشرکت کننده داشت، الاقل ما می‌توانستیم با درنظر گرفتن پروتکل های بهداشتی این قدردانی را برگزارکنیم و به دنیا فخر بفروشیم.

ایرنا: قطعا شما هم میدانید که اگر موضوع کرونا و لزوم رعایت پروتکل ها نبود این مراسم به این صورت برگزار نمیشد و البته تایید می‌کنید که با وجود همین محدودیت ها نیز مراسم تدفین در مشهد خیای شلوغ بود و نسبت به همین شرایط کرونایی استثنایی بود.

ذوالقدر: بله من شرایط کرونایی را نادیده نمیگیرم ولی راه های دیگری هم بود که می‌توانستیم به دنیا نشان دهیم که چه ملت ادب دوست و فرهنگ پروری هستیم.من به عنوان یک ایرانی مسلمان و بعنوان یک هنرمند کوچک از سیاستمداران و از مردم دسته بندی شده به گونه ای و از هنرمندان و همکارانم به صورت دیگری ناراحتم. به اعتقاد من همه ما مقصرهستیم ما یادمان رفته است که درهر مسیری باشیم آخرخط باید فقط در محضر پروردگار جوابگوی اعمالمان باشیم. ما عشق ورزیدن و مهربانی را به فراموشی سپردیم.

من وامدار شجریان هستم

ایرنا:داشتید از انگیزه خودتان در باره ساخت نماهنگ کوچ استاد می‌گفتید.

ذوالقدر: بخشی از انگیزه من برای تولید این اثر بیان همین نگاهم به شرایط بود که چرا آنگونه که حق استاد بود و از یک ملت و کشور ادب و هنرپرور انتظار می‌رود در خصوص ایشان انجام نشد. به غیر از این من سالها هم از آثار عمومی و هم بیش از ۱۰۰ اثر خصوصی از وی که کمتر کسی آنها را شنیده بهره بردم و مطلب آموختم و اینگونه خود را وامدار و شاگرد استاد می‌دانم. من تمام مصاحبه های فنی و غیر فنی او را بارها خوانده ام و همواره یاد گرفتم. من خود را به او بسیار بدهکار می دانم .

ایرنا: چگونه در این زمان کم به تولید این اثر فکر کردید؟

ذوالقدر: استاد شجریان خدمات شایسته ای را به زبان ما، ادبیات ما، موسیقی ما، آواز و فرهنگ ما نموده بود. تاثیرگذاری ایشان واقعا باورنکردنی است .چطور می توانستم ببینم رویداد از دست دادن ایشان و مراسم درگذشت چنین انسان بزرگی سوت وکور باشد من برای آدم های عادی که کسی راندارند در منزلشان گاهی برای بازماندگانشان و برای تسلی خاطر آنها هم قرآن و هم آواز می‌خوانم البته کار من این نیست اما هنرم را به ایشان اهدا می کنم از طرفی وقتی دیدم که دوستان هنرمندم هم نسبت به این موضوع کار خاصی نکردند و به نوعی بی تفاوت هستند و کار را به شرایط دیگری موکول کردند تاسف خوردم مگر استاد چندتا شب چهلم دارد؟ بنابراین تمام توان وبضاعتم را جمع کردم از دوستان خوب کمک خواستم و انها هم بی هیچ منتی آمدند البته من به هرکسی این راز را نمی‌گفتم.

ایرنا: چرا کوچ استاد را در مایه دشتی اجرا کردید؟

ذوالقدر:جلسات متعددی با بهنام جاوید آهنگساز اثر داشتیم تا به این نتیجه رسیدیم کار در مایه دشتی و براساس آخرین اثر استاد در دشتی باشد که کاری بود با جناب درخشانی و اتفاقا تاثیر خوبی گرفتیم و شعری که بیانگر زندگی وکوچ ملکوتی اش باشد و عظمت او را در پاسداشت هنرش نشان دهد. شعر مولانا برای این کار عالی بود پس کار را شروع کردیم.


ایرنا: زمان تولید اثر چند روز بود؟

ذوالقدر: در مدت ۲۵ روز ضبط و میکس و مستر شد و در ۵ روز هم کارهای مونتاژ فیلم را داشتیم ومن از توانایی وزحمات بهنام جاوید واقعا ممنونم که تمام تلاشش را برای این اثر به خرج داد. البته که کار فوری بی نقص نیست . و من هم ایرادهایی درکارم هست اما هرچه که بود تلاش کردم تا به قولی که به رسانه‌ها و مردم عزیز داده بودم عمل کنم.


ایرنا: اکنون و پس از انتشار نتیجه و بازخورد اثر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ذوالقدر: تصور می‌کنم حسن کار بیشتر از ایرادهای آنست که امیدوارم روح استاد وعلاقه مندانشان از ما راضی باشند. 


ایرنا: به نظر شما هنرمندان دیگر فعالیتی در این مورد نداشتند. چرا؟

ذوالقدر: دوستان ما جز یکی دو انسان شریف مثل جناب حسام سراج که حداقل مصاحبه ای انجام دادند و حتی برای مراسم هفتم استاد برنامه ای داشتند بقیه سکوت کردند. گویا با صحبت هایی که از اطراف به گوشم رسید نظر آنها براین بوده که اثر یادبود استاد باید درشان ومقام هنری اش باشد و نباید هرکاری خوانده شود . اما من ضمن تایید این پاسخ که کاملا درست و متین است و این موضوع دغدغه من نیز بوده باید عرض کنم چطوراست که این عزیزان دغدغه تولید اثر ناب برای استاد را دارند اما توجهی به این همه بی مهری و کم توجهی نسبت به کرامت استاد و مراسم بزرگداشت او که تنها یکبار اتفاق می‌افتد را ندارند؟

ایرنا: چقدر کارتان را از نظر فنی خوب ارزیابی می‌کنید؟

ذوالقدر: ببینید نیت ما انتخاب شعر و نوع آهنگ تنظیم و توانایی دوستان در اجرای قطعه ریتم هفت هشتم اثر و اینکه در نهایت کوک روی شور ( سل) بوده و در دشتی کوک (ر) داشتیم، روی صدای من نشست و به نظرم در حد کیفی خوبی بود اما زمان برای پختگی آن نه. دیگر اینکه با توجه به محدودیت زمانی کارهای میکس ومستر هم با عجله تقریبا انجام شد که من رضایت ۷۰ درصدی از آن داشتم و اینکه می گویم خوب بود منظورم در کل همان رضایت نسبی بود. من از خاطرم نمی رود که استاد شجریان کاری فوری و در مدت چندروز برای تلویزیون در نوروز ۷۳ را چگونه آماده کرده بود که فقط یک آواز ماهور بود که استاد گردش دستگاهی در چهارگاه و شوشتری نیز داشت ولی تصنیف نخوانده بود. من کارمان را با توجه به اینکه تصنیف بود، به لحاظ یک کارجمعی وهماهنگی سختتر از آن می‌دانم .

ایرنا: همکاران و نوازندگان اثر را معرفی کنید؟

ذوالقدر: بهنام جاوید با تسلطی که به حدود ۱۳ ساز درنوازندگی دارد، سازهای تار ،تارباس، عود ،کمانچه، قیچک و تنبک را نواخت و نوازنده سنتور پیمان قدیری بود و نوازنده نی این کار عرفان شهرآبادی بود.

ایرنا: کمی هم در ارتباط با موسیقی امروز و وضعیت آواز ایرانی و مقام مرحوم شجریان بگویید .به نظر شما جو موسیقی کشورمان چگونه است؟ وضعیت را چطور ارزیابی می کنید؟ از دست رفتن استاد شجریان چه تاثیری در اوضاع موسیقی کشور و آواز بطور خاص دارد؟ 
ذوالقدر: به نظرم این سوال مهم وبسیار پیچیده است و من نیز می توانم نگاه تجربه و سلیقه شخصی ام را بیان کنم که ممکن است مورد قبول عده ای نباشد.اما چون سوال کردید بیان می کنم: به اعتقاد من استاد شجریان راه را نشان و به اندازه کافی هم توضیح واضحات داد، راه همان است که استاد رفت ولی قاعدتا با صداهای جدید و البته موسیقی استاد شجریانی که همچنان حرف روز مردم را بزند به همین سادگی.

موسیقی تلفیقی وجود خارجی ندارد


ایرنا: یعنی در کلیت و تمامیت منکر سایر ژانرها و شکلهای موسیقی، مثلا تلفیقی هستید؟

ذوالقدر: من برخلاف عده ای معتقدم چیزی به اسم موسیقی تلفیقی اساسا وجود خارجی ندارد و این زاییده تخیلات گروهی از مدیران ارشد فرهنگی است که نمی خواستند از اول موسیقی استاد شجریان در این کشور شنیده شود واز طرفی هم به واسطه ملاحظات دینی و فرهنگی، رواج پاپ را در کشور اسلامی صحیح نمی دانستند و به این ترتیب با اعمال قدرت و فشار در صدا وسیما دست به تولید آثاری تلفیقی زدند که در ۲۰ سال گذشته رفته رفته گوش موسیقی نسل جوان ما را به سمت این نوع موسیقی من درآورده برد که بدون هویت و ریشه است و اساسا ماندگار هم نیست چون شناسنامه درستی ندارد. بدتر از همه اینکه متاسفانه عده ای از بهترین خوانندگان ما نیز به عنوان الگو به خاطر طرفدارانی که این نوع موسیقی دادر و تاثیری که در تبلیغات کشور دارد به آن پرداختند.


همایون شجریان به بیراهه رفته است

ایرنا: همایون شجریان که مستقیما تحت نظر پدر آموزش دیده هم تجربیاتی در زمینه موسیقی تلفیقی با هنرمندانی نظیر ژانو باغومیان و برادران پورناظری داشته. آیا او هم دچار اشتباه شده است؟

ذوالقدر: متاسفانه در این باره معتقدم خود همایون شجریان نیز به همین مسیر رفته است. این تفاوت اصلی استاد شجریان و همایون شجریان است که استاد حسین علیزاده نیز به درستی به آن اشاره کرده خود استاد شجریان هم تا آنجایی که می‌دانیم علی رغم تایید فنی صدای همایون شجریان وی را از این کار منع نموده بودند. یعنی چون مردم و جوانان و اقبال حکومت ما به آن سمت بود او نیز برای جذب مخاطب حداکثری به آن سمت قدم برداشت. به اعتقاد من تقاضای این موسیقی در همان موقع هم برای استاد شجریان وجود داشت اما استاد چنان با قدرت ظاهرشده بود که آنها نمی‌توانستند نیت خود را در زمان حضورش عملی کنند . که به نظر من یکی دیگراز دلایل بزرگی استاد شجریان همین مطلب است. 

حمیدرضا نوربخش می‌تواند بهترین ادامه دهنده راه شجریان باشد

ایرنا: با این وضعیت به نظر شما شاگردان استاد می‌توانند راه را درست انتخاب کنند؟

ذوالقدر: من دربین شاگردان استاد دو یا حداکثر سه نفر را واجد شرایط خواندن آواز در سطح بالا می بینم و اینکه بتوانند راه استاد را بروند و بیشتر از همه نیز به حمیدرضا نوربخش امیدوار هستم. اما ببینید بحث ما فقط بحث خواندن و تکنیک آواز داشتن نیست که هزاران نکته باریکتراز مو اینجاست. 

ایرنا: پس به نظر شما مرحوم شجریان شخصیتی بالاتر از یک خواننده اسطوره‌ای موسیقی داشت؟

ذوالقدر: استاد شجریان تنها توانایی خواندن نداشت بلکه او مجموعه ای از رفتارها، عملکردها و اعتقادات و پرستیژ اجتماعی، صاحب نظر و اهل مطالعه بود که این را از زمان کودکی و جوانی کسب نموده بود و بسیار اهل تفکر و هوشمندی بود. حال باید دید به غیر از آن مبحث آوازی می توانیم کسی را پیدا کنیم که چنان شخصیت کاریزماتیک و راهنمایی هم داشته باشد تا جلودار این مسیر پرپیچ وخم باشد؟ اگر این سوال پاسخ مثبت داشت،آنگاه می‌توانیم بگوییم بله شاگردان استاد می توانند راه را درست بروند.

اساتید بزرگ مایل به همکاری با چهره های مستعد نیستند/در موسیقی ایرانی پسرفت کرده‌ایم

ایرنا: آیا زیست هنری مرحوم شجریان را در این توفیق بی اثر می‌دانید؟

ذوالقدر: شجریان در مسیر خود آثاری با بزرگانی خلق نمود که اینک هیچکدامشان نیستند تا کاری برای شاگردان او انجام دهند. و متاسفانه دوستان جوان نوازنده نیز کمتر مانند آن بزرگان جواب آواز می دهند و معدود استادان به نامی هم که باقی ماندند نیز به همکاری با هنرمندان آوازه خوان خوب دل نمی دهند واین اصلا برای حال موسیقی ما خوب نیست. مطلب مهم دیگر متاسفانه حاشیه هایی است که من یا می بینم ویا می‌شنوم که یک خواننده توانمندی اثری مناسبتی را خوانده است. کاری که استاد شجریان نمی کرد.

 یا اینکه همه میدانیم که هنرمندی برای جذب مخاطب بیشتر پاپ می خواند و یا شنیده ام پول هنگفتی از هنرجویان متعدد آوازی به اسم و نام برند خود گرفته ولی آموزش لازم را نداده و به سفر خارجی رفته و یا در جایی با مردم دوئل آواز براه انداخته که واقعا هیچکدام را در شان موسیقی و هویت فرهنگی نمی دانم. اگر شما این‌ها را مقایسه کنید با استاد شجریان و یا با مرحوم بنان یا با مرحوم محمودی خوانساری خواهید دید چقدر ما به لحاظ فرهنگی پسرفت کرده ایم.

ایرنا: وضعیت آموزش آواز ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ذوالقدر: آموزش های آوازی در واحدهای آموزشگاهی روند ناقص و تقریبا نادرستی را طی می کنند اول اینکه هرکسی توانایی تدریس ندارد ، ممکن است آن دوستان خوانندگان خوبی هم باشند اما استادی و  تدریس آواز و داشتن شئونات اخلاقی یک مدرس کار هرکسی نیست.

آموزش غلط، اقتصاد بیمار و معمارانی که خواننده می‌شوند

ایرنا: نقش آموزشگاه ها را در تدریس اصولی چگونه ارزیابی میکنید؟

ذوالقدر: آموزشگاه ها برای سرپا ماندن، آموزش آواز را برای هرنوع صدایی با هرتوانایی ارائه می دهند که این موضوع بسیار بد است و یکی از دلایل حضور فراوان خوانندگان در عرصه موسیقی همین مطلب است طبق اماری که اطمینانی به سندیت آن ندارم گفته می شود ۷۰۰ هزارنفر خواننده پاپ در موسیقی امروز ایران حضور دارند که به نظرم یک فاجعه ملی است و نشان از یک اقتصاد بیمار در کشور است کار به جایی رسیده است که آدم‌هایی که باید در ساختمان سازی باشند می خواهند خواننده شوند.


ایرنا: برگردیم به بحث ارائه موسیقی حرفه ای امروز ایران و اینکه نظرتان درباره خود موسیقی ایران امروز چیست؟  و با دوران استاد شجریان چه تفاوتی دارد؟ 

ذوالقدر: من بدبین نیستم و کارهای خوب همان هنرمندان موسیقی تلفیقی را در عرصه موسیقی سنتی ایرانی نیز دیده ام که کارهایی هم در همین زمینه داشتند. ولی همه می‌دانیم این کافی نیست چون درادامه آن دوستان مسیر عوض کردند. و این تغییر مسیر کار را به جایی رسانده که چند نفر از برجستگان موسیقی خوب کُردی و حتی ایرانی امروزه کنسرت‌هایشان از مخاطب خالی شده است. استاد حسین علیزاده را نگاه کنید چندوقت است که کنسرت ندارد؟چرا؟ شما تصور کنید با این وضعیت گروه‌های غیر معتبر که نام شاخصی هم ندارند چگونه می توانند در این حوزه کار کنند؟ چراغ اول را که عرض کردم آن مدیر فرهنگی نامناسب روشن کرد و چراغ دوم را حمایت ها و بودجه های نادرست دولتی و رویکردهای نامناسب فرهنگی و سیاسی و چراغ سوم را هم هنرمندانی که بدنبال جذب مخاطب و جویای نام بودند. 
ایرنا: برای گفته‌های خود یک مصداق بیاورید؟

ذوالقدر: شما نوجوان خواننده پارسا خائف را در مسابقه استعدادیابی تلویزیون به یاد دارید او با خواندن یک اثر کامل سنتی با اقبال تماشاچیان به فینال آن برنامه راه پیداکرد و با راهنمایی های غلط دوستان آن برنامه با اجرای با من صنمای همایون شجریان از راهیابی به فینال بازماند وسوم شد. برای من جالب بود که چرا این اتفاق افتاد؟ این موضوع را دست کم نگیریم که پیام بسیار مهمی هم برای خود همایون شجریان و طرفداران آن موسیقی داشت.

ایرنا: چه پیامی؟
ذوالقدر: اول اینکه پارسا ثابت کرد که حتی یک نوجوان آن کار به ظاهر سخت را می‌خواند و درثانی ثابت نمود که اقبال واقعی به آن آثار وجود نداشته و پس از مدتی از بورس خارج می‌شوند. 

ایرنا: به اعتقاد شما الان می‌شود آثاری خلق نمود که همه گزینه های یک موسیقی خوب که مرحوم شجریان مدنظرش بود را داشته باشد؟

ذوالقدر: بله می‌توان منتظر چنین آثاری بود به شرطی که هنرمندان ببینند استاد شجریان چه میخواست و آنها نیز با همان وسواس حرکت کنند. زمانی یکی از دوستانم که مسئولیتی در یکی از دانشگاه های خوب کشور دارد و در ضمن با مدیران تلویزیون در ارتباط بود چون دعای ربنای استاد شجریان پخش نمی‌شد خواهش کرد شما زحمت بکشید چیزی بخوانید. با اصرار زیاد وی قبول کردم بخوانم اما نه ربنای استاد شجریان را که آن اثر واقعا یک اثر آسمانی است و کارهرکسی نیست. 


تقلیدی خواندن معلول آموزش غلط شجریان نبود بلکه نخبگان اندک هستند

ایرنا: اگر از زاویه ای دیگر به مبحث آواز ایرانی نگاه کنیم گروهی از دوستان معتقدند که استاد شجریان مکتبی را پایه گذاری کرده است که اساسا در آن خوانندگان نخبه به ندرت بیرون می آیند شما با این نظر موافقید ؟ 
ذوالقدر: خیر اساسا با این نظر مخالفم و نظرم را هم به دوستانی که متولی این دیدگاه بوده منتقل کردم و بحث های لازم هم داشته ایم وخوشحالم که این سوال را مطرح کردید. ببینید خوانندگان خلاق و با استعداد در هر مکتبی و با هر سلیقه ای و هرنوع تربیتی باز راه خود را پیدا می کنند اینکه سبک جناب استاد با آن حجم طرفدار خوانندگان تکراری دارد معنیش اشکال در سیستم آموزش و تربیت شاگرد ایشان نیست بلکه متاسفانه واقعا علتش نبود استعدادهای فوق العاده و خلاق در موسیقی ماست.

این درست است که یک شیوه قلدرانه برای خود پیروانی دارد اما اگر واقعا ادم خلاقی پیدا شود آن آموزش‌های لازم را تبدیل به فرصتی برای مقاصد خود می کند عرض کردم اگر الان کسی را نداریم معنیش اینست که آدمهای خبره ای در این عرصه وارد نشدند که هم استعداد آواز باشند و هم قدرت رهبری و کاریزماتیک یک دیدگاه وسیع را داشته باشند و این ارتباطی به نوع و روش آموزش این مکتب ندارد. ما خوانندگان چقدر مطالعه می کنیم چقدر ادبیات را می شناسیم چقدر موسیقی را و چقدر جامعه شناسی می‌دانیم؟ در کدام خانواده متولد شدیم ؟و هزاران اما و اگر دیگر...

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha